بحران رژیم – ربودن اسانلو

منوچهر اسدبیگی ( بابک حکمت )
دو روز است که از اسانلو خبری نیست . مامورین لباس شخصی رژیم جنایتکار و ضدبشری اسلامی ،سه شنبه شب منصور اسانلو را در نزدیکی منزلش در تهرانپارس ، در حین پیاده شدن از اتوبوس مورد حمله و ضرب و جرح قراردادند ، بطرف اتومبیلی کشاندند وبردند. ودر برابر فریادهای این فعال کارگری رو به مردم ، که من اسانلوهستم  فعال سندیکای شرکت واحد ،بی شرمانه گفتند: " دروغ می گوید. او دزد واز ارازل و اوباش است. مردم دخالت نکنید ."  

                                                                  
چرندیاتی از این دست را بسیار شنیده ایم : اسلام دین مهرورزی و عدالت است، عدل علی و نامه اش به مالک اشتر، تضادی میان حقوق بشر و اسلام نیست، جایگاه کارگر در اسلام بسیار والاست ، محمد پیامبر اسلام بر دست کارگران بوسه میزده !              
وتهدید و آزار و بازداشت و زندان و شکنجه و ترور وقتل و اعدام آزادیخواهان ، مبارزان ،فعالان سیاسی و کارگری و دانشجویی و زنان و دگراندیشان و روزنامه نگاران بسیاری را دیده ایم ، همه با اتهامات مشابهی چون ، تهدید علیه امنیت ملی کشور،تبلیغ علیه نظام و اسلام،جاسوسی ، اخلال در امنیت داخل ، روابط با مخالفان و معاندان و براندازان و…                                                                                            
امروزه کارگران حتی در عقب اقتاده ترین کشورهای افریقایی و امریکای لاتینی و آسیایی ، دارای سندیکا و اتحادیه و سازمانها و تشکلات خاص و مستقل خود هستند ،که برای پیگیری مطالبات صنفی و حقوقی وکاری ومعیشتی ورفاهی خود ازآن بهره ببرند .
اما میبینیم که اربابان جهل و مذهب و سرمایه ،برای حفظ و بقای رژیم، قدرت ، حکومت و اسلام سیاسی ، حتی از حرکتهای غیر سیاسی و غیر حزبی همچون حرکت صنفی و سندیکایی نیز وحشت دارد و نمیتواند فعالانش را تحمل کند .  چراکه رژیم بخوبی میداند  که با اختناق و سرنیزه و سرکوب جلوی فعالیت احزاب راگرفته ، و نگذاشته که احزاب کارگری و توده ای مجال و فرصت ابراز وجود پیدا کنند  لذا، هرگونه  تشکل و جمع شدن و اتحاد بین اقشار جامعه و کارگران و دانشجویان  چه صنفی و چه سیاسی را برای خود خطر ساز و مشکل آفرین میداند .  چرا که میداند ماندلا و دوستانش میتوانستند از درون زندان آپارتاید نژادی از طریق احزاب و اتحادیه ها و تشکلات مستقل کارگری میلیونها نفرکارگر را به اعتراض و اعتصاب بکشانند . چرا که میداند مبارزات صنفی و سیاسی و تشکلات وسازمانهای انقلابی و حزبی کارگری و پیشروان کارگری در جهان حماسه ها آفریده اند  وخواهند آفرید.                                                           
برگردیم به تیتر رسانه های خبریٍٍ در باره اسانلو، برخی عنوان کرده بودند که افرادی ناشناس بدون هیچ حکم و دستور قضایی وبدون طی مراحل قانونی احضاریه و جلب ،وی را ربوده اند . مگر اسانلو چه جرمی مرتکب شده که قانونا بازداشت شود ؟ چه رسد به اینکه او را در ملا عام بربایند . تا بحال چندین باراو و برخی دیگر ازنمایندگان کارگران شرکت واحد را دستگیر کرده و کتک زده ا ند ،به دفتر سندیکا و به مسئولانش حمله کرده اند ، به کارگران بسیاری حکم تعلیق یا اخراج داده اند ، اسانلو چندین بار مورد ضرب و جرح و فحاشی قرارگرفته و بازداشت شده ،حدود هشت ماه زندان و شکنجه جسمی و روحی شده  . مگر کدامیک از رفتارهای فوق قانونی بوده است !؟
مگر می شود از جمهوری اسلامی که سراسر بر بی قانونی و بی عدالتی و زور  بنا شده است، توقع اجرای قوانین حقوقی و انسانی داشت؟؟ 
از آنجائیکه تزلزل و ضعف موجود در پایه های رژیم اسلامی حاکم بر ایران  هر روز بیشتر خود را نشان میدهدو بحران های اقتصادی همچون جیره بندی بنزین و قیمت بازار سیاه آن، کاهش بهره های بانکی، گرانی و تورم سرسام آور ، تحریم های اقتصادی ومسئله اتمی … و بحران های دیگر اجتماعی و سیاسی ،جمهوری اسلامی را به بن بستی رسانده است که هرچه در توان دارد را برای خواباندن و سرپوش نهادن بر آن ها بکار میبندد و این خود باعث بحران زایی هر چه بیشتر شده و میشود .  می بینیم که شدیدا دست به سرکوب و ارعاب فعالین دانشجویی ،زنان و کارگران و روزنامه نگاران زده است .  که همه اینها حاکی از ترس و وحشت رژیم ازقیام مردم و کارگران به جان آمده است که دیگر به جائی رسیده اند که چیزی برای از دست دادن ندارند .
 بهر حال امید است که هرچه زودتر اخباری از سلامتی اسانلو و آزادی اش برسد ، تا بتواند چون گذشته به فعالیت صنفی و تشکل یابی کارگری اش ادامه دهد. او میتوانست به  هر کجای این کره خاکی که بخواهد برود اما ترجیح داده در کنار دوستان و همکاران کارگرش بماند ، کار و فعالیت  کند واین قابل تقدیر است و بهتر از برخی شعارها و تزهای کنارگود!

به امید پیروزی ، مرگ بر رژیم  اسلامی جهل و سرمایه.