معضل بیکارى میلیونى و وعده هاى حکومت

روز ٢٧ آبان خبرگزاری فارس به نقل از مقدسی رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس از تصویب طرح بیمه بیکاری متقاضیان کار در این کمسیون خبر داد. طبق این طرح ظاهرا کمک هزبنه ماهانه  ٢٠٠ هزار تومان برای افراد مجرد و ٢۵٠ هزار تومان برای افراد متأهل حداکثر تا ٢ سال در نظر گرفته شده است. البته قبلا در ١٩ مرداد نیز ایشان از “طرح بیمه بیکاری مخصوص جوانان” خبر داده و گفته بود که بنا بر این طرح پرداخت  ماهانه ٣٠٠ هزار تومان  به جوانان بیکار مجرد و ٣۵٠ هزار تومان به جوانان متاهل در نظر گرفته شده است که  تا مدت دو سال پرداخت خواهد شد. طبعا هر دو بار حواسشان هست که یادآور شوند که این پول  بعد از اشتغال کارگر بیکار  به کار در اقساطی ۵٠ ماهه از او بازپس گرفته میشود.

همانطور که مشاهده میکنید، طرحی که سه ماه است در کمسیونهایشان می چرخد و این بار تحت عنوان پرداخت “حقوق به بیکاران کارجو” طرح را جلو آورده اند، تازه حتی اگر تمام و کمال عملی شود، یک وام است نه کمک هزینه و نه بیمه بیکاری و نه چیزی شبیه به آن. در همین سه ماه صد هزار تومان از سر و ته  طرحشان  زده شده است. معلوم نیست تا تصویب نهایی چه چیزی از کل طرح به جا خواهد ماند. خصوصا اینکه برای بحث در مجلس اسلامی نیز در اولویت هفتمشان قرار دارد و بنابراین آخر و عاقبت طرحشان از همین حالا روشن است.

بله اینهم از بیمه بیکاری جانیان اسلامی، بیشرمانه پرداخت وام ٢٠٠ تا ٢۵٠ هزار تومانی به کارگر بیکار را که به سختی هزینه سه چهار روز زندگی کارگر را کفاف میدهد و قرار است بعد از دوسال در اقساطی ۵٠ ماهه از او بازپس گرفته شود، بعنوان بیمه بیکاری تبلیغ میکنند.

  این دیگر به راستی مسخره است. دادن وام به کارگر را با رندی ای آخوندی میخواهند بیمه بیکاری جا بزنند. همانطور که سالهاست پولی که در قبال بیکار سازی کارگر، البته آنهم در صورت  اثبات آن مبنی بر اخراج بدون رضایت خود از کار، میدهند را بیمه بیکاری نام نهادند. دست آخر هم دیدیم که با تبدیل ٩٠ درصد استخدامها بصورت قراردادی و پیمانی اساس آن به هوا رفت و اگر هم چندرقازی به کارگری تعلق میگرفت، آنهم روی کاغذ بود و جزو حقوق معوقه اش قرار گرفت که باید هر روز برای گرفتنش جمع شود و جاده ببندند و با پلیس جانیان اسلامی درگیر شود و غیره.

 خصوصا حرف آخر مقدسی  رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس اسلامی در طرح پرداخت حقوق به کارگران کارجو که اکنون مورد بحث قرار دارد،  کل ماجرا را روشن میکند. او بعد از گذاشتن منت فراوان بر سر کارگران بیکار با گستاخی تمام میگوید :  “در صورتی که در این دو سال فرد متقاضی مشغول به کار نشد نشان می‌دهد که این فرد قصد پیداکردن شغل ندارد و کل پول دریافتی از ضامن فرد کسر خواهد شد.”. لابد اگر ضامن فرد نیز آه در بساط نداشت، جای کارگر بیکار و ضامنش در زندان خواهد بود.

جالب است تمام سرمایه ها، کارخانه ها، و وسایل تولید جامعه را در دست دارند، جمعیتی میلیونی بیکارند، هر سال هم نیروی جوانی که فارغ التحصیل میشوند به این خیل عظیم بیکاران  اضافه میشوند، بعد مقدسی رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس اسلامی، کارگری که بیکار است و بقول ایشان بعد از دو سال نتواند کاری پیدا کند را مجرم اعلام میکند.

طبعا حاکمان دزد و مفتخور سرمایه داری همیشه تلاش دارند که با کارگر و مردم از همین در وارد سخن شوند.  چه رسد به جمهوری اسلامی که  یکی از فاسد ترین ها و جنایتکارترین هایش است.  با این لحن تحقیر آمیز با کارگر صحبت میکنند چون میخواهند کارگری که بیکار است، از بیکار بودنش و از گرفتن چیزی که به اسم بیمه بیکاری به او تعلق میگیرد، احساس شرم کند. کارخانجات، ابزار تولــید ، زمین و وسائل تولــید و همه و همه  را در اختیار خود گرفته اند و صفی از کارگران را از کار بیکار نگاهداشته و نه تنها زندگی آنها بلکه زندگی کل کارگران و کل جامعه را هر روز به تباهی بیشتری کشیده اند، آنها هستند که چماق اخراج و بیکاری را  بر سر همه کارگران و همه مردم قرار داده اند، تا کل جامعه را به تباهی بکشانند، این کارگر است که محرومیت میکشد و هم مورد تحقیر قرار میگیرد.

روشن است اگر حاکمان مفتخور سرمایه بر گرده جامعه حاکم نبودند، اگر مالکیت ابزار تولید  در اختیار جامعه بود، آنوقت خود مردم تولید میکردند و تولید هم در خدمت رفاه کل جامعه بود. الان هم  بیمه بیکاری حتی آنجا که به میزانی نزدیک به دستمزد کارگر پرداخت میشود، بخشی از همان تولید کارگر است که در اختیار وی  قرار میدهند. صدقه نیست، حق کارگر است.   بیمه بیکاری حق هر انسانی است که به سن کار میرسد و جامعه باید آسایش او را تامین کند. به عبارتی روشنتر یا جامعه میتواند فرد بیکار  را در فعالــیت تولــیدى شرکت دهد، یا نمیتواند، در هر صورت باید جامعه رفاه و آسایش این فرد را تامین کند. 

اما از همه این مباحث بگذریم، اینکه امروز سران این رژیم ناگزیز میشوند از تعیین “حقوق برای کارجویان آماده بکار” یا “بیمه بیکاری جوانان” سخن بگویند، اساسا بخاطر ترس از فضای انفجاری جامعه و ابعاد میلیونی بیکاری است. وعده میدهند تا برای خود زمان بخرند. جالب است که خودشان هم میدانند که با دزدی های میلیاردی ای که از صندوق تامین اجتماعی شان شده، دیگر جایی برای این کارها نمانده است و از همین رو برای منبع مالی طرح پرداخت “حقوق به کارجویان آماده بکار” طرح صندوقهای قرض الحسنه در بانک ها را مطرح کرده اند. البته اگر دزدان بعدی حکومتی ترتیب پولهای این صندوقها را هم نداده باشند.  

در هر حال نفس پیش کشیدن چنین مباحثی  تا همین جا هزینه سنگینی برای جمهوری اسلامی در بر دارد. رژیمی که با اقتصادی ورشکسته و در هم ریخته روبروست، اکنون در برابر فشار اعتراضات جوانان و مردم به چنین استیصالی افتاده که مجبور است سراغ مسایلی چون بیمه بیکاری و غیره برود که جمعیتی میلیونی و متوقع را مقابلش قرار میدهد. پیش کشیده شدن این بحث فرصتی است برای همه جوانان و کارگرانی که بیکارند و تامینی ندارند و جلو بیایند و حقشان را طلب کنند. با خواست بیمه بیکاری مکفی بر اساس یک زندگی انسانی جلو بیایند ، جواب گستاخی مقدسی و جنایتکارانی امثال او را بدهند.

طبعا جوانان که بخش عظیم این نیروی میلیونی بیکار هستند باید در صف جلوی این اعتراض قرار گیرند. باید جمع شد و اعلام کرد، که  ما خواهان بیمه بیکاری مکفی هستیم.  ما خواهان شرایط و ایجاد تسهیلات لازم برای تحصیل و ادامه تحصیل خود بصورت رایگان هستیم. اعلام کرد که ما خواهان مسکن و تامین تسهیلات لازم برای تامین سرپناهی برای خود و خانواده مان هستیم. اعلام کرد که ما درمان رایگان میخواهیم. و در یک کلام ما زندگی ای انسانی میخواهیم و کوتاه نمی آییم.

 همانطور که اشاره کردم اعلام این طرح از سوی جمهوری اسلامی بیش از هر چیز استیصال این حکومت و قدرت مبارزات مردم و جوانان را در مقابل چشم کل جامعه قرار میدهد.  باید قدرتمان را ببینیم و صفوف اعتراض خود را با اتکا به مدیای اجتماعی مان سازمان دهیم و ما نیز اعلام کنیم اینجا التحریر است.*