حزب کورش مدرسی باید بفکر اسم دیگری باشد

   دو تصویر در صحنه ی سیاسی  دنیایی امروز دیده میشود ،هر چند این دو تصویر  در هم وبر همند اما میشود آنها را از هم تمیز داد.از یکسو  تودههای میلیونی مردم که وضعیت موجود را نمی خواهند وبا تمام بضاعت و درک وفهمشان  برای تغییر و دگر گونی آنچه هست تلاش می کنند درحالی که عملا یک تریبون در اختیار دارد ماندن در میادین وخیابانها حتی به قیمت از دست دادن جان  واز سوی دیگر حامیان جور واجورورنگارنگ  حفظ وضعیت موجود  که اتفاقا ازنعمت داشتن انواع  سلاح ها وزندانها وتریبونها وانبوه مدافعین ومتخصص وتحصیل کردگان دانشگاهی وسیاسیون دوران دیده   برخوردارند. سیاست پیچیده است،حوادث سیاسی پیچیده اند اما نه آنقدر که اردوگاه  آدمهای  اهل این دو اردوگاه را “جابجا” بکند،بخصوص مدعیان را.مدعی کمونیزم و کارگر و دنیایی بهتر اگررفت آنطرف پرچیدن و هوراکش آنطرفیها شد    دلیلِ خطا و اشتباهش  هر چه باشد اما پیچیدگی سیاست نیست،این دلیل را باید درواقعی بودن دنیای سیاست جستجو کرد وبس . هر کس  در سیاست موضع بگیردو بیانیه صادر بکند ویا حتی  سکوت بکند  توی هوا معلق نمی ماند،اتفاقا روی زمین والبته  بلاخره درزمین  یکی از دو اردوگاه فرود میآید ولاجرم جایی را در اردوگاهی که در آن فرود آمده  دست وپا میکند.این وسط وضعیت آدمهایی که عمری به ضرب فشار تئوری و دنباله روی جابجا ایستاده بودند،به اردوگاهی رفته بودند که به آن تعلق نداشتن وحالا دارند سعی می کنند روی پای خود بایستند واردوگاه واقعی خود را پیداکنند  جالب است. اینان از حیث تاکتیک برای مدتی  بین دو اردوگاه پشتک و  وارو می زنند  واز لحاظ فرهنگ وادبیات لحن خاصی پیدا می کنند. آدمهای سرگردان بین دو اردوگاه  گاه اینند وگاه آن والبته آخر سر با یک دنیا “رنج” وعذاب که ظاهرا لازمه برزخ است  بلاخره جایگاه واقعی خود را پیدا می کنند ،بلاخره “عقل اشان” از علمشان بیشتر میشود. این روزها روی میز سیاسی احزاب   مسائل متنوع و گونا گونی مطرح است،دنیا در حال تعادل نیست ،هیچ کجایش “آرام” وبی دغدغه نیست ،ارکانش در حال لرزیدن است ، فرو ریختن دیوار برلین پایان تاریخ نبود اما اشغال والاستریت و موج انقلابات اخیر می تواند تازه آغاز تاریخ  تمدن بشریت باشد ،بشریتی که از استثمار  وبهره کشی  وتمامی مدلهای موزائیکی کردن انسانها بیزار است،بشریتی که میخواهد جامعه انسانی از جنگل و قوانینش فاصله بگیرد. در این حال و احوال حزبی که رسالتش تغییر دنیا باشد یک لحظه هم ساکت نمیماند،یکسوی هر ماجرایی را قابل دفاع میداند،کار هم جنبشیهای خود می داند و برای بکرسی نشستنش  تلاش وتبلیغ می کند، بی بی سی از یکی از رویدادهای این روزها نمی گذرد،علیا وحرکتش ،میدان تحریر وشعارهایش ،اخوان مسلمین و مواضعش ….. . اما ساکنان خانه نشین دنیای سیاست  در این حال احوال را چه باید نامید ؟ هر اسمی بگذارید مختارید الا  “حکمتیست” . منصور حکمت به گواه تاریخ ،به استناد تمامی متونش تئوریسین بزرگ همین دوران است،قرار باشد تاریخ بدنبال کسی بگردد که در این قرن حقایق را گفته بود ،قرار باشد تاریخا بشریت متمدن در کند گاوهایش در آینده به دنبال نماینده  بشریت متمدن بگردد نام او در صدر است . کسی اجازه ندارد از اسم او برای خود اعتبار سیاسی بسازد . اگر چه در آغاز کورش مدرسی و دوستانش اینطور وانمود می کردند که سینه چاکان منصور حکمتند و به همین دلیل خود را مجاز در استفاده از اسم او میدانستند اما امروز این ریاکاری دیگر خریداری ندارد  . حزبی که به گواه چند سال فعالیت مستقلش هر روز از منصور حکمت دور تر و به دشمنان او نزدیکتر میشود، حزبی است  که با فریب کسانی که تازه با اسم منصور حکمت آشنا شده اند بیشترین سعی را برای حفظ وضعیت موجود کرد است نه بیشتر   . اما همه ای این بازی در صحنه تحولات انقلابی موجود هشت سال بیشتر دوام نیآورد. امروز حزب آقای مدرسی یا علیه مردم وتلاششان برای تغییر با افتخار بیانیه می دهد .لیبی انقلاب ناتو بود و مردم هم بازیچه!  ویا ده روز ده روز سایتهایش به روز نمی شود ساکت وصامت ناظر تحولاتند ! اینها  برای توصیف وضعیت خودشان وقتی که به ادبیات وداستانهایش مراجعه کردند   یاد “داستان دوشهر” افتادند ،همینکه خواستند  به تاکتیک انقلابی  برای تغییر وضعیت موجود متوسل بشوند”روح پر فتوح چریک فدائی خلق” رو زنده کردند، همینکه درنقش مدافع آزادی بی قید وشرط بیان در صحنه حاضر شدن از آزادی خبرنگار دولتی و آزادی دولت دفاع کردند ،همینکه خواستند در مقابل شورشها و اعتراضات مردم موضع بگیرند به جای تلاش برای تغییر  خانه نشینی را کشف کردند – از حق نگذریم تاکتیک خانه نشینی منحصرا کشف همین جریان است- واگر قصد بررسی تحوالات در صحنه سیاست روز وموج انقلابات موجود را بکنند درست وسط اردوگاه دشمنان مردم سقوط می کنندو البته آدمی که بلاخره”بین دوشهر” در رفت آمد باشد زیگزاگ خواهد زد و باتلاش بسیار و سپری کردن بحرانها بیشتر خودش را به لبه مرز بین دواردوگاه  میرساند تا بلکه راه فراری پیدا بشود. تاکتیک خانه نشینی ضد کمونیستی ترین تاکتیک ممکن است . اگر انسانها با خانه نشینی مشکلاتشان را حل می کردند ما هنوز هم در هما ن عصر غارنشینی وانسان اولیه مانده بودیم. ذهن تودههای مردم ،ذهن کارگران نه در خانه نشینی و انزاو که در صحنه ای جامعه است که تغییر میکند وتغییرمی دهد .میدان تحریر بزرگترین دانشگاه مردم مصر است نه خانه نشینی!
از نظر کورش مدرسی وحزبش اشکال ندارد که حاکمان جهان فعلی با هزار دوز وکلک خودشان را حفظ کنند ،اشکال ندارد روزانه بشریت متمدن را به بازی بگیرندوبا انبوهی خبر وخبر سازی اذهان را اینور وآنور بکنند ،مهم اینست که “ازما نیست پس در خانه بمانیم”
بیانیه ای حزب کورش مدرسی علیه تحولات لیبی آشکارا فرود امدن در اردوگاه دشمنان مردم است،نوشتن تلاش مردم به پای کسانیست که سعی می کنند لیبی قبل را ابقا کنند.اما نبرد در جامعه ای به جوش آمده ی لیبی به همین سادگی ها فرو کش نمی کند. بیانیه های بازماندگان رژیم قذافی به همین سادگی در آن جامعه اثر نمی گذارد .تلاش و کوشش اهل تغییر در همه ی صحنه های دنیای امروز دیده میشود ،لیبی مثتثنا نیست .کشته شدن قذافی اخر تحولات لیبی نیست،اتفاقا نقطه تعیین کننده ای در ادامه حرکت مردم لیبیست .جامعه که کنترلش از درست حاکمان خارج شد به همین سادگی به نقطه تعادلش بر نمی گردد.تازه اهل تغییرش به جب وجوش میافتند.تودههای مردم نه در خانه نشینی که در خیابان وزمانی که کنترل از دست حاکمان خارج شده است انقلاب را فرا میگیرند ،درست برعکس روشنفکران واماند از انقلاب وانقلابیگری. واین همان تحولاتیست که در مصر ما ها بعد از سقوط مبارک داریم میبینیم همه ی تلاش تودههای مردم را با یک انک غیر کارگری پاک کردن هیچ چیز جزء فرود آمدن در اردوگاه دشمنان مردم نیست. انقلاب همینکه بخواهد رادیکال بشود چاره جزء کارگری شدن ندارد.
 خطاب این نوشته  اعضا و کادر های این حزب است اگر ذره ای شرافت سیاسی دارید اگر ذره ای منصور حکمت را دوست میدارید از سرمایه ای سیاسی او برای نظراتتان وسکوتهای طولانیتان ،خانه نشینیتان استفاده نکنید ،روی پای خودتان بایستید ،با فریبکاری و گول زدن چند جوان با نام منصور حکمت ره به جایی نمیبرید .شرافت سیاسی حکم می کند اسم حکمتیست را از روی خودتان بردارید،طرفدار منصور حکمتید اجازه بدهید  علاقمندان خود تشخیص بدهند ،با  استفاده از نام منصور حکمت فقط ثابت می کنید که تا چه حد به کسانی نزدیک شده اید که از اعتبار انقلابی کومله سو استفاده کردند و می کنند ، شما هم همان راه را میروید و از همان سنت دارید  استفاده می کنید . ۱/۹/۹۰