ملاحظاتی در باره اعلامیه مهم جنبش ٩٩ در صد امریکا و فراخوانش برای برگذاری محمع عمومی سراسری

مقدمه:

دیر یا زود جنبشها باید با قدرت سیاسی تعیین تکلیف کنند. جنبشها نمی توانند تا ابد “جنبش” بمانند! آب می روند. جنبشها می توانند درون ساختار موجود تحلیل بروند. می توانند در ساختار موجود رفرمهائی پدید آوردند و می توانند ساختارهای موجود را در هم بشکنند و طرحی کاملا نو براندازند. همه اینها ممکنست اما هر چه هست بنوعی و در سطحی ، زمانی فرا می رسد که جنبشها باید با قدرت سیاسی و نظامی که رویش ایستاده تعیین تکلیف کنند.

جنبش ۹۹ در صدیها هم از این قاعده مستثنی نیست. در خیابان ماندنش در پارک خوابیدنش برای گرد آوری نیرو مهم است اما ماندنش در آن سطح سقوطش را و تحلیلش را تسریع می کند. از درون جنبش ۹۹ در صدیها یا جنبش اشغال، مجامعه عمومی بیرون آمدند که بنوع خود مرحله نوینی از تجربه اجتماعی هستند. این مرحله مهمی است اما بازهم پا در هواست! باز این مجامعه عمومی محلی اگر در پارکها بمانند ، شیشه عمرشانرا پلیس خواهد شکست.

لازمست که مجامع عمومی محلی سازمان سراسر کشوری یایند و پایه گذار حزب آلترناتیو شوند با برنامه رادیکالی که بتواند نظام سیاسی اقتصادی موجود را تغییر دهد و نوع تغییری هم که لازمست داده شود، رفرم وضع موجود نیست چرا که رفرم وضع موجود امکان عملیش به پایان رسیده بخصوص با بحرانی که جهانی شده و غیر قابل درمان!

هر قدر خیزش به سمت قدرت سیاسی در مجامع عمومی جدی تر می شود ، گرایشات متضاد طبقاتی درون جنبش ۹۹ در صدی بیشتر قطب بندی می شوند و در برابر هم قرار می گیرند. صحنه مجامع عمومی همانطور که بر دیوارهای فیس بوک، می شود صحنه کشاکش نظریات متضاد در مورد آینده جنبش ۹۹ در صدیها!

از راست، جنبش ۹۹ در صدیها در امریکا به سمت اوبامائیستها و هواداران بخش چپ حزب دموکرات کشیده می شود. همینطور آنارشیستها که با زبان چپ، همچنان چراغ راست می زنند و تمام تلاششان را می کنند که جنبش از حد مجامعه عمومی بالاتر نرود و خیزش برای تسخیر قدرت سیاسی شکل نگیرد!

در میان این تقلاهاست که بالاخره اعلامیه ای مورد توافق بخشهای اصلی رهبری جنبش ۹۹ در صدیها البته در غیاب نیروی واقعی چپ و کمونیستی مداخله جو صادر شد (۱) و طرح عمومی و نسخه ای که سطح کنونی مبارزه طبقاتی را درون این جنبش نشان می دهد، هویدا ساخت.

گردانندگان جنبش ۹۹ در صدیها در امریکا تصمیم گرفته اند به تاریخ ۴ جولای ۲۰۱۲ (یعنی ۲۲۸ روز دیگر) اولین مجمع عمومی سراسری را تشکیل دهند و کمیته ای از همین الان مشغول برنامه ریزی است برای اجلاس نمایندگان مجامع عمومی. این خبر تا همینجا امیدوار کننده است اما براستی چرا اینقدر تاخیر؟ چرا نباید مجامع عمومی همین امروز گرد همائی سراسری خود را اعلام کنند و قبل از آغاز سال جدید را هدف قرار دهند؟ این اتلاف وقت بنفع کیست و چه اهدافی را دنبال می کند؟ چرا در متن پیش نویس اعلامیه ۹۹ در صدیها بحثی از سازماندهی حزب الترناتیو نیست؟ اینها سوالاتی است مقدماتی البته!

مقاله زیر در دو بخش خدمت خواننده گرامی تقدیم می شود:

الف: رئوس نقد به اعلامیه جنبش ۹۹ در صدیها در امریکا

ب: متن خلاصه اعلامیه جنبش ۹۹ در صدیها

 

الف: رئوس نقد به بیانیه مقدماتی جنبش ۹۹ در صدیهای امریکا:

نگاهی کلی به این بیانیه نشان می دهد که نویسندگان این بیانیه دنبال تعمیرات سیستم موجود در امریکا هستند. “ضد نظام سرمایه داری” نیستند! در چند بند تکرار می کنند که “انحصارات” چنین و چنان کرده اند و باید از عرصه سیاست بیرون رانده شوند اما نه معلوم می کنند که چگونه قرار است این انحصارات باشند و دستورات اینها را بپذیرند و بیرون سیاست بمانند؟! اما مهمتر اینست که اصل نظام بهره کشی در این بیانیه مورد هدف نیست! این بیانیه توصیه هائی است به رهبری کنونی امریکا که به داد “مستضعفین برسد”! بامکهایش منصف تر باشند و بهره را کاهش دهند، انحصارات نظامیش پایشانرا از سیاستگذاری جنگی بیرون بکشند، نظام بهداشتی و آموزشی بهتر شود تا امریکا بتواند بهتر با “رقبای اقتصادیش” رقابت کند، دولت امریکا به قراردادهای بین المللی حفظ محیط زیست گردن بنهد و …بهره های بانکی از وامهای دانشجوئی کاهش یابدو…

خوب اینها را آیا می شود بیشتر از توصیه هائی به نظام موجود برای عقب نشینی به سمت دولت رفاه دانست؟

ممکنست عده ای بگویند که کاچی بهتر از هیچی است! منهم موافقم اما این کاچی ایا امکانپذیر هست؟ آیا درخواست نویسندگان اعلامیه برای اینکه صاحبان انحصارات از قید سودهاشان بگذردند و بخاطر کارگران امریکا برگردند به امریکا با منطق نظام سرمایه داری خوانائی دارد؟

همانطور که در مقدمه گفتم، نفس اینگه جامعه امریکا به چنین نقطه ای رسیده و چنین تجربه ای از عروج موازی قدرت سیاسی در حال شکل گیری است را باید بسیار مغتنم دانست اما دست جریانات راست را در این بیانیه براحتی می شود دید. نویسندگان این بیانیه راه مماشات را با صاحبان کنونی قدرت سیاسی باز گذاشته اند. ضمن دخیل دانستن “هر دو احزاب دموکرات و جمهوریخواه” ، نشان نداده اند که سازماندهی حزب الترناتیو را در برنامه خود دارند اما براستی چرا؟!

جواب این سوال آخر در خبر جدیدتری است که در فیس بوکهای اینها پخش شده(۲) مبنی بر اینکه جناب اوباما از این بیانیه حمایت کرده! این دم خروس مهمی است! همان بود که من در مقالات قبلیم پیش بینی می کردم که بخش قابل توجهی از فعالین رده بالاتر این جنبش از هم اکنون در حال سرباز گیری از جنبش ۹۹ در صدیها برای کمپ اوباما هستند!

تا همینجا بدون اینکه بشود از پایان ماجرای جنبش ۹۹ در صدیها سخن گفت، می شود از تشدید تلاشها برای دهنه زدن و کانالیزه کردن این جنبش با اسم و آدرس دیگر، سخن گفت! همان تجربه ای که در صحنه های انقلابهای خاورمیانه دیدیم، یعنی چرخاندن این انقلابها به سمت ضد انقلابی دیگر، منتظر جنبشهای اروپا و امریکاست!

ضد انقلاب از درون در حال پوساندن جنبشهای اعتراضی است. باید حواسها را جمع کرد و تبلیغات برای رادیکالیزه کردن این جنبشها را هر جور که می شود گسترش داد. باید سلاح نقد را بکار گرفت و گرایشات راست را افشا کرد.

 

ب: خلاصه طرح پیشنویس اعلامیه جنبش ۹۹ در صد امریکا

نویسندگان طرح پیشنویس اعلامیه ، اعلام کرده اند که این طرح باید نهایتا توسط کمیسیونی از منتخبین مجمع سراسری تصویب شود و به تمامی مقامات اصلی امریکا از سنا و کنگره تا دادگاه عالی و ریاست جمهوری امریکا تحویل شود. اما  اینجا من ، خلاصه ترجمه این طرح را برای خوانندگان ارائه می دهم تا افق جلوی روی نویسندگان این سند را متوجه شوید:

(۱)از آنجا که سیستم سیاسی امریکا با انحصارات گره خورده ما خواهان غیر قانونی کردن هرگونه ارتباط بین سیاستمداران و انحصارات مالی هستیم.

 (۲)لغو قانون “اتحاد شهروندان” که در سال ۲۰۱۰ توسط دادگاه عالی تصویب شد که طبق آن انحصارات می توانند به سیاستمداران پول پرداخت کنند.

 (۳)لغو تمامی منافع خصوصی سیاستمداران و خانوادهاشان از جمله سهام انحصارات تا ۵ سال بعد از پایان خدمت دولتی که باید تنها منبع در آمد سیاستمداران باشد.

(۴)نمایندگان مجلس امریکا نباید بیش از دو ترم چهارساله بتوانند در مجلس بمانند.نمایندگان سنای امریکا نباید بیش از دو ترم ۶ ساله در سنا بمانند.این شغلها نباید تبدیل یه شغل دائمی ادمها باشد.

 (۵) بهبود نظام مالیاتی به شیوه ای که مردم و انحصارات بطور واقعی مالیات منصفانه بپردازند . از کلاه برداری مالیاتی اجتناب شود

 (۶) بهداشت عمومی باید سازمان یابد و همه مردم امریکا باید زیر شبکه بهداشتی واحد قرار بگیرند

(۷)مجازات تمامی انحصاراتی که بنوعی عامل تخریب محیط زیست می شوند. ما از دولت امریکا می خواهیم که به تمامی میثاقهای بین المللی محیط زیست وفاداری عملی نشان دهد و مرحله انتقالی پایان دادن به کاربرد سوختهای فسیلی را به سیستمهای قابل بازیافت انرژی فراهم آورد.

(۸)گاهش بدهیهای ملی به میزان ۱۵ تریلیون دلار تا سال ۲۰۲۰ از قبل تنظیم نظام مالیاتی و کاهش حمایت دولتی از انحصارات و افزایش مالیات بر انحصارات. ما با کاهش بودجه دولت موافقیم اما شیوه انرا از طریق قطع خدمات به مردم نمی دانیم . معتقدیم که هر دوی احزاب دموکرات و جمهوریخواه با لابی گری مخالف این مسیرپیشنهادی ما  هستند.

 (۹)ایجاد اشتغال برای همه مردم امریکا از طریق باسازی ساختارهای اقتصادی امریکا و بازپروری نیروی کاربرای ۴۶ ملیون مردم که هم اکنون در فقر زندگی می کنند و ۹ در صدی که بیکار هستند و ۱۶ در صدی که شغلهای میمه وقت دارند.

 (۱۰)وامهای دانشجویان باید بخشیده شود. دانشجویان ما یک ملیون دلار بدهکار هستند! در حالی که بانکها دارند از کمکهای دولتی استفاده می کنند، هنوز ۶ در صد بهره به قرضهای خود بسته اند.ما خواهان پائین آوردن وامهای دانشجوئی به مقدار ۲ در صد هستیم. قوانین مالیاتی باید طوری تغییر کند که مالیات بر انهائی که در حال پرداخت وامهایشان هستند کاهش پیدا کند.

 (۱۱)قوانین مهاجرتی باید رفرم پیدا کند. به انها که استعدادهای بالا دارند باید این امکان داده شود که در امریکا به تحصیلات و اموزشهایشان ادامه دهند و دولت انتشار ویزا و اقامتهای قاونی دائم را گشترش دهد.

 (۱۲)پایان دادن سیاست جنگی بمنظور حفظ منافع انحصارات و محدود کردن بودجه نظامی به محدوده دفاعی و قطع دست انحصارات نظامی در سیاستگذاریهای جنگی

 (۱۳)رفرم نظام آموزشی بمنظور بازپروری نیروی کار امریکا  برای قرن بیست و یکم. بالا بردن حقوق معلمان بخش دولتی به حد بخش خصوصی بمنظور جلو بردن اقتصاد امریکا در حد رقیبانش در چین و هندوستان و سایر کشورهای در حال توسعه

(۱۴)پایان دادن به انتقال سرمایه به خارج امریکا از طریق کمک مالیاتی به کمپانیهائی که حاضرند در امریکا بمانند. امریکا باید بتواند از جهت اقتصادی همچنان در بازار جهانی توان رقابتش را حفظ کند.کمپانیهای اقتصادی امریکا باید سطح توقع خودشانرا و سطح سودشانرا پائین بیاورند و مردم امریکا را استخدام کنند.

 (۱۵)فشار بر دولت چین و سایر طرفهای قراردادهای اقتصادی برای کاهش بازی با قیمت پولشان بمنظور تاثیر گذاری بر واردات کالاها به امریکا

(۱۶)رفرم در سیستم بانکی و بخش مالی و پایان دادن به سوبسید به مراکز مالی بزرگ و کنترل بانکها بمنظور جلوگیری از بستن بهره های سرسام اور به مردم.

 (۱۷)تعلیق روند گرفتن خانه ها توسط بانکها از مردم مقروض شبیه پیشنهادی که پرزیدنت کلینتون کرد بمنوظر پایان دادن به بحران مسکن. بانک بدارال امریکا باید کمکهای خود را به بانکهای خصوصی که میزان بهره خود را کاهش نمی دهند قطع کند تا سطح بهره ها به ۱ در صد برسد

(۱۸)سازماندهی یک کمیته تحت نظارت کنگره امریکا بمنظور بستن بانک فدرال کنونی که زیر نظارت بخش خصوصی دارد اداره می شود و انتقال عملکرد آن به خزانه داری امریکا

 (۱۹)پایان دادن به سیستم رای گیری دوگانه امریکا و متکی کردن رای گیریها با رای مستقیم مردم. دادن حق مساوی به همه کاندیهای انتخابات برای استفاده از وسائل ارتباط جمعی و حذف موانع رای دادن بخاطر بهانه هائی مثل نداشتن گواهینامه رانندگی یا داشتن سابقه جنائی و گسترش سیستم رای دهی از طریق پست و اینترنت.

 (۲۰)پایان دادن جنگ (مداخله نظامی) در افغانستان و انتقال منابع برای سربازان امریکا که به امریکا بازمی گردند  جهت اموزش انها . مراقبتهای درمانی برای آنها. یاد آور می شویم که در حال حاضر هر ۸۰ دقیقه یک سرباز امریکائی اقدام به خودکشی می کند.

(۲۱)تصحیح قانون ازدواج بگونه ای که همه انسانها صرف نظر از جنس و گرایش جنسی بتوانند با هم ازدواج کنند.

نتیجه:

انتشار سند اخیر بی تردید یک نقطه بسیار پر اهمیت بود که نشان می دهد که تلاش سازماندهندگان جنبش ۹۹ در صدیها برای تاثیرگذاری ، حداقل بر نظام سیاسی و اقتصادی امریکا وارد مرحله جدی تری شده و متعاقب آن مبارزه طبقاتی درون گرایشات این جنبش نیز در حال گسترش است.

نظام سرمایه داری درون بحران فرسایشی خود در حال تقلاست تا ابزارهائی بیابد تا به کمک جریانات راست “مخالف” از وضعیت موجود خلاصی یابد. کانالیزه کردن جنبش اعتراضی مردم تنها راه طبقات حاکم است و بر عهده همه فعالین ازادیخواه و برابری طلب و کمونیست است که جلوی این روند را سد کنند و نگذارند این جنبش اعتراضی هم ملاخور شود و به کام رفرمیستهای نظام موجود تمام گردد!

زمان و فرصت برای تغییرات بنیادی جاودانه نیست. فرصت انقلاب همیشه مثل دریچه ای باز می شود و بسرعت بسته می شود اگر نجنبیم تاریخ ما را خواهد جنباند!

منابع دیگر:

(۱)اعلامیه سراسری جنبش ۹۹ در صد در امریکا(فراخوان عمومی)

https://sites.google.com/site/the99percentdeclaration/

(۲)فیس بوک جنبش ۹۹ در صد در امریکا که شروع کرده به تبلیغ اوباما!

http://www.facebook.com/www.the99declaration.org

(۳)سعید صالحی نیا: رادیکالیزه شدن جنبش ۹۹ در صدیها

http://rowzane.com/fa/articles-archiev/80-saeed-salehi/8220-1390-08-11-13-33-29.html

(۴)سعید صالحی نیا: جهان زیر پای جنبش ۹۹ در صدیها!

http://rowzane.com/fa/articles-archiev/80-saeed-salehi/8072-1390-07-23-13-06-16.html

 

(۵)سعید صالحی نیا: از نزدیکتر با جنبش اشغال آمریکا، افقها و معضلاتش

http://rowzane.com/fa/articles-archiev/80-saeed-salehi/8015-1390-07-16-20-32-29.html

 

(۶)سعید صالحی نیا: آنارشیزم راه رهائی انسانیت نیست! در حاشیه تاثیر آنارشیستها بر منحرف کردن اعتراضات ضد سرمایه

http://rowzane.com/fa/articles-archiev/80-saeed-salehi/7690-1390-06-04-09-48-26.html

 

(۷)سعید صالحی نیا: و حالا: جنبش اشغال وال استریت! ویسکانسین پرده پنجم

http://rowzane.com/fa/articles-archiev/80-saeed-salehi/7940-b.html

 

(۸)سعید صالحی نیا: آغاز تقابل جنبش ۹۹ در صدیها با آنارشیستها تجربه اوکلند کالیفرنیا

http://rowzane.com/fa/articles-archiev/80-saeed-salehi/8253-b.html

(۹)تلاش سازمانیافته پلیس برای بیرون کردن جنبش اشغال از پارکها در امریکا

http://www.examiner.com/top-news-in-minneapolis/were-occupy-crackdowns-aided-by-federal-law-enforcement-agencies