کارتن خوابی مصیبتی دیگر

امسال زمستان زودتر از موعد  شروع شد. هنوز برگهای درختان کاملا رنگ نباخته بودند که برف باریدن گرفت. برفی که میتواند مایه شادی و امیدواری باشد چون بلایی از آسمان نازل شد. برای مردم تهیدست نه روز آفتابی مایه خوشحالی است نه چله زمستان و نه اصولا هیچ وقت سال؛ وقتی شکم گرسنه باشد، وقتی نفس زندگی کردن به گروگان گرفته شده است چه جای خوشحالی میماند. اما زمانهایی است که مصیبت و رنج توده مردم چنان برجسته میشود که کسانی  که کارشان ماله کشیدن بر گندابی است که نظام طبقاتی برای مردم تدارک دیده است، نمی توانند منکر موضوع شوند و بایاد آوری موضوع امید دارند شاید “وجدانی برانگیخته” شود و نیکوکاران به صف شوند تا معلوم شود “هنوز انسانیت نمرده است”.
سایت حکومتی” فرارو” با یادآوری قصه “دختر کبریت فروش”، هانس کریستین اندرسن، به بی خانمانهای تهران پرداخته است که در این شبهای سرد جایی ندارند که خودشان را گرم نگه دارند و آرام و بی سروصدا تلف میشوند و هیچکس و هیچکدام از سازمانها و نهادهای مربوطه در جمهوری اسلامی مسئولیت کار را به گردن نمی گیرد و هر کدام به دیگری حواله میدهد. سال ٨٣ موضوع کارتن خوابی خیلی بالا میگیرد وقتی که مرگ چندین تن از کارتن خوابها در رسانه ها منعکس شد، تازه آن موقع یادشان آمد که کسانی هستند که شبها در خیابان می خوابند. مانند همیشه شلوغ بازی در آوردند و اکنون بعد از ٧ سال معلوم شده که به گفته سایت مذکور “دو مرکز گرمخانه” ساختند که ظرفیت بسیار محدودی دارد و امسال ظاهرا قرار بوده که دو مرکز دیگر نیز به “بهره برداری” برسد که به گفته سایت فرارو “زمستان زود هنگام” کار را خراب کرده است! ١٢ سال پیش یک مصوبه کذایی در “شورای عالی اداری کشور “تصویب شده بود که میبایست شهرداری، نیروی انتظامی و وزارت بهداشت و بهزیستی در مورد افراد بی خانمان  “فعالیتهایی” انجام دهند تا “چهره شهر زیبا به نظر آید”، اما اکنون مشخص گردیده در واقع هیچکاری نکردند. و به مانند همیشه وقتی که نوبت توده مردم میرسد همه به هم پاسکاری میکنند. مرتضی طلائی فرمانده سابق نیروی انتظامی تهران که در این مقام مستقیما در سرکوب معلمان نقش داشته،  و اکنون نماینده “شورای اسلامی شهر تهران” است میگوید: “شاید فلسفه تأسیس وزارت رفاه فراموش شده است؛ اما اینکه چرا نهادهای دیگر برای ساماندهی بی‌خانمان‌ها در وضعیت‌های اضطراری وارد عمل نمی‌شوند، برای ما هم پوشیده است.” از سوی دیگر، یک کارشناس مسئول طرح کودکان خیابانی سازمان بهزیستی کشور، می‌گوید: «سازمان بهزیستی هیچ اعتباری در خصوص ساماندهی کارتن‌خواب‌ها دریافت نمی‌کند، بنابراین هیچ وظیفه‌ای برای جمع‌آوری و ساماندهی افراد کارتن‌خواب ندارد.” مشخص است جایی که ” اعتبار” ( منظور همان پول است) در نظر گرفته میشود هیچکدام از مسئولین جمهوری اسلامی سر و کله شان پیدا نمیشود. آن “اعتباری” هم که در نظر گرفتند با محاسبات خود ایشان برای هر کارتن خوابی که مرتب هر شب به این مراکز مراجعه کند با همه خرج و مخارج و حقوق کارکنان گرمخانه ها ماهانه جمعا میشود ٢٠٠ هزار تومان؛ البته بسیار جای شک و شبهه است که از همین “اعتبار” اندک کسانی برای رضای خدا چیزی را به حساب خود واریز نکرده باشند! بهرحال تمام منت ایشان و سر و صدای ایشان به این منجر میشود که کارتن خواب فقط یک شب بتواند از سرما بگریزد و آن چه فردا درانتظارش است دولت در قبال آن هیچ تعهدی ندارد. دولت البته کارهای مهمتری دارد، یکی از آن کارهای مهم پیگیری قانون خانمان سوز حذف یارانه هاست که خود یکی از عوارض اش افزوده شدن به جمعیت کارتن خواب است.
حسین باهر نامی که گویا روانشناس هستند به سایت فرارو اینچنین گفته اند: “بسیاری از کارتن‌خواب‌ها جزء دهک‌های پایین جامعه هستند که حقشان به وسیله دهک‌های بالا پایمال شده و مجبور به کارتن‌خوابی شده‌اند؛ آن‌هم در شرایطی که فقر در بخشی از جامعه بیداد می‌کند. این روان‌شناس علاوه بر اعتیاد که باعث دور افتادن از خانه و خانواده می‌شود، نداشتن کار و امکان اشتغال را دلیلی می‌داند که عده‌ای را از رده‌های درآمدی خارج می‌کند و به سمت فقر و سرانجام بی‌خانمانی می‌کشد. ” در ادامه سایت مذکور تاکید میکند:”یک جامعه شناس نیز وجود فاصله طبقاتی در جامعه، عدم حمایت خانواده‌ها و عدم حمایت جامعه از افراد نیازمند را دلیل روی آوردن مردم به سمت کارتن خوابی می‌داند.” نه روانشناس محترم و نه جامعه شناس بی نام و نشان هیچکدام نمی خواهند بگویند چرا اصلا فاصله طبقاتی وجود دارد، البته نه اینکه نمی دانند چه خبر است بلکه اصولا وجود این فاصله طبقاتی را اساسا قبول دارند، امثال ایشان  فاصله طبقاتی را موجب رقابت میدانند و رقابت خود عامل ترقی خوانده میشود و برای اینکه هیچ مسئولیتی متوجه دولت که نماینده “دهک های بالا” است نشود ایشان “عدم حمایت خانواده و عدم حمایت جامعه” را مسبب کارتن خوابی و هر مصیبتی دیگر میدانند که بر سر توده مردم می آید، میدانند و خیلی اگر به خودشان ارفاق دهند انتظار دارند که فاصله طبقاتی یک جورهایی”عقلانی” شود!
*************
در جامعه ای که اساس آن گرو گرفتن زندگی انسانها است و برای تضمین آن هزار و یک قانون نوشته و نانوشته اجرا میشود و میلیاردها و میلیارد خرج دستگاههای امنیتی و نظامی میشود تا از این قوانین محافظت کند پدیده کارتن خوابی، پدیده عجیبی نیست بلکه  مانند هزار مصیبتی است که نظام طبقاتی سرمایه داری مدام باز تولید میکند؛باز تولید این بدبختی ها ذاتی این نظام است. حکومتی که هیچگونه مسئولیتی در قبال توده مردم تهیدست برای خود قائل نیست بی شرمانه فقط برای اینکه “چهره شهر زیبا” باشد گرم خانه هایی راه انداخته است که آنهم نه همه کارتن خوابها، بلکه عده بسیار معدودی از آنها را پوشش میدهد. حکومت اسلامی مانند همه دولتهای سرمایه داری حافظ  سود سرمایه است و این مسبب  همه بدبختی ها است که بر سر مردم تهیدست می آید. برای رهایی از پدیده های همچون کارتن خوابی باید جامعه ای ساخت که نفس نیاز نیکی کردن در حق دیگران از بین رفته باشد و این تاکید همیشگی ما کمونیستها بوده است.