انقلاب و بحران سوریه!

دومینوی سرنگونی دیکتاتورها به سنگرهای بشار اسد و کاخ ریاست جمهوری مادام العمرش رسیده است.  ارزیابی و چشم انداز آینده سیاسی سوریه نشانه های سرنگونی و پیروزی مردم معترض را نوید میدهد. یک دیکتاتور و یک مرکز مهم از تغذیه اسلام سیاسی در مناطق عربی و خاورمیانه بساط حاکمیتش جمع میشود.

مردم سوریه تا کنون بیشترین فداکاری انقلابی را با دادن هزینه های سنگین جانی و مالی برای بزیر کشیدن بشار اسد دیکتاتور، داده اند. نزدیک به یکسال است هر روز مردم در شهرهای مختلف بویژه دردمشق، بانیاس، الطل، قمیشلی، درعا، رستن، دوما، لاذقیه، قصیر، کفرنبوت، باب سبعا و حمص در حال قیام و اعتراض و تظاهرات خیابانی هستند. هر بار این مردم انقلابی تعدادی از عزیزانشان را از دست داده اند، اما سکوت، عقب نشینی و تمکین به حکومت نظامی و لشکرکشی ارتش و سازمانهای جاسوسی و سرکوبگر بشار اسد را نپذیرفته اند. این انقلاب، مقاومت و تعرض مردم علیه بشار اسد و هیئت حاکمه دیکتاتورها در سوریه یکی از درخشانترین پیروزیهایی است که بشریت برای بزیر کشیدن دیکتاتورها انجام داده است. مردمی سرسخت، یک راست سرنگونی طلب، مقاوم و تعرض و باز هم تعرض و ایستادن و تظاهرات و بازهم با وجود تلفات جانی و خسارت مالی خیابانها را ترک نمیکنند. بشار اسد و مشتی دیکتاتور و جانی در سوریه بحکم این قیامها و انقلاب تعرضیها و تسلیم نشدگان باید بروند.
هر اتفاق، هر نوع دخالتگری ناتو و دول غربی، هر مماشات و سوار کردن هر نوع آلترنایتو غیر مطلوب از هر قماش و جنسی نمیتواند از نظر بشریت در سطح دنیا قیام تاکنونی، و تعرضات انقلابی و فداکاری و مقاومت سرسختانه مردم سوریه را فراموش و به این مقاومت و این انقلاب قیام کنندگان تسلیم نشده ارج و احترام نگذارد. مردم قیام کننده و انقلابی سوریه لشکر تسلیم نشدگان انقلابات دوره حاضر برای بزیر کشیدن دیکتاتورها هستند.  
 
دورنما و احتمالات ممکن؛ انقلابات تاکنونی در کشورهای عربی و شمال افریقا ادامه زنجیره ای نارضایتی میلیاردها انسان کارکن و مزدبگیر در سراسر دنیا است.

قبل از پرداختن به سوریه و سرنوشت انقلاب و سرنگونی بشار اسد بطور فشرده نگاهی به انقلابات تاکنونی در تونس، مصر و لیبی بمنظور دستیابی به سیر رویدادها و احتمالات فرا روی انقلاب در سوریه خواهیم انداخت.

در تونس با مساله بیکاری جوانان و کارگران این انقلاب آغاز و به فرجام رسید. فاصله قیام تا پیروزی انقلاب و سرنگونی “بن علی” کوتاه بود. این انقلاب تمام جهانیان را در حیرت و بهت فرو برد. در شمال افریقا یک قیام پیروزمند و یک انقلاب با سرنگونی دیکتاتور بسرانجام خود رسید. قدرت عمل مردم و قیام کنندگان، اعتراضات توده ای و ماگزیمالیستی بودن سرنگونی دیکتاتور افکار عمومی در دنیا را به تحولات منطقه خاورمیانه و کشثورهای عربی معطوف کرد.
 
هنوز قیام و انقلاب در تونس در جریان بود که میدان تحریر(آزادی) قاهره در مصر با تجمعات وسیع توده ای و رادیکال مژده قیام و انقلاب دیگر را به جهانیان  داد. میدان تحریر به مرکز ثقل جنگ آرا، عقاید و احزاب تبدیل شد. ده ها ابتکار در این میدان که چشم میلیونها نفر از جهان و میدیا و فیس بوک و تویتر و انترنت به آن دوخته شده بود، هر لحظه مقدرات، تحرک در این میدان را تعقیب میکردند، انجام میشد. با شروع تجمعات در میدان تحریر قاهره میدیا و دولتها و رسانه ها این انقلاب و قیام ها را “بهار عربی” نامگذاری کردند. قیام از میدان آزادی قاهره  شروع و با حمایت و اعتصابات وسیع کارگران به سرنگونی حسنی مبارک و آغاز انقلاب منجر شد.
 
در لیبی مردم معترض از “بن غاذی” اعتراضات تودی ای و نارضایتی خیابانی را استارت زدند. دامنه اعتراضات به شهرهای دیگر از جمله طرابلس پایتخت کشیده شد. سرکوب خونین پابپای این اعتراضات دامنه اش وسیع و وسیعتر شد. مردم در شهر محاصره شده “بنغاذی” در معرض نابودی قرار گرفته بودند. نیروهای ناتو با مداخله “شورایی” که از فرانسه و با مهندسی سارکوزی شکل گرفته بود زمینه مداخله ناتو و نیروهای نظامی فرانسه و مداخلات هوایی را فراهم کرد. “بنغاذی” و مردم و کودکانی که در انتظار لحظات آخر بودند البته با دخالت ناتو از زیر بمباران و قتل عام نجات یافتند. تا اینجا و تا این مقطع هر نوع دخالت و هر اقدامی که انجام میشد قابل محکومیت نبود. میلیونها نفر از دنیا هر لحظه سرنوشت این مردم و بمبارانهای شدید و مداوم ارتش و نیروهای قذافی را شاهد بودند. شهر بنغاذی در معرض انهدام و قتل عام کودکان و ساکنینش بود. اما با عقب نشینی ارتش و نیروهای سرکوبگر  از “بنغاذی” سناریوی و آینده سیاسی انقلاب و شیوه سرنگونی دولت و قذافی وارد دوره جدیدی شد. قیام و اعتراضات خیابانی توده ای جایش را به لشکرکشی و جنگ و گریز نیروهای ناتو و نیروهای مسلح “شورای موقت” داد.  این جنگ و حضور ناتو هزینه ای بسیار سنگین جانی هزاران کشته و مجروح و آوارگی را داشت. بیش از یک میلیون کارگر مهاجر از کشورهای افریقایی و دیگر نقاط آسیایی کار و ممر معاش خود را رها و آواره کشور و شهرهایی شدند که دیگر در آنجا از کار و امرار معاش خبری نبود. سرنگونی قذافی در لیبی و انقلاب در این کشور خود نیز جلوه ای از آرایش جهانی و جنگ قدرتهای امپریالیستی از یک سو ناتو و ائتلاف اروپا به سرکردگی فرانسه و سارکوزی و نوکری گام بگام دیوید کامرون و دولت انگلیس بود. در آنسوی این جنگ قدرت امریکا قرار داشت که خود ناچارا در گرداب بحران مالی و موج اعتراضات توده ای گیر کرده بود. اینبار نقش ناتو بعنوان ابزار و ماشین نظامی ـ جنگ قدرت ـ موازنه را عوض و به نفع اروپا وارد میدان شد.
تداوم انقلابات و سرنگونی دو دیکتاتور در تونس و مصر، بشار اسد و هیئت حاکمه سوریه را تکان داد. با شروع این انقلابات در اوایل سال ٢٠١١ بشار اسد “وعده” اصلاحات و تغییر دولت را بمردم داد. مردم به قول و قرارها و تغییرات در دولت و عوض کردن کابینه و روسای دولت اعتنایی نکردند. و وعده های بشار اسد را با بی اعتنایی و با شروع اعتراضات خیابانی جواب دادند.
خانواده اسد، در سوریه بیش از چهل سال است در حاکمیتند. کارنامه حاکمیت این خانواده ـ حافظ اسد(١٩٧٠ ـ ٢٠٠٠ میلادی) ـ بشار اسد(٢٠٠٠ ـ تا اطلاع ثانوی)  با صفحات سیاه سرکوب خونین برای همگان روشن است.
رابرت فیسک ،روزنامه نگار، نویسنده و تحلیلگر مسائل خاورمیانه در مقاله ای تحت عنوان ” سوریه، سی سال قتل و ترور” که نشریه هفتگی پاریس، منتشر شده  به نقل از یکی از دوستان خود یعنی احمد حریری که خود زمانی از کارمندان وزارت اطلاعات سوریه بوده مینویسد، درمنطقۀ “تدمر” که با درختانی بلند و انبوه احاطه شده و زمانی رومی ها و توریست ها آن را “پالمیرا” مینامیدند، یکی از مخوفترین و شیطانی ترین زندان های رژیم سوریه پنهان شده است، زندانی که به گفته احمد حریری، فقط در سال ۱۹۸۰ هزاران زندانی سیاسی توسط “رفعت اسد” برادر حافظ اسد در آن قتل عام و به صورت دسته جمعی در تپه های اطراف این منطقه مدفون شدند.
رابرت فیسک مینوسید، گزارش بنیاد ” گذار عدالت در جهان عرب” در واشنگتن که در سال ۲۰۱۰ منتشر شده است نشان میدهد که بیش از ۱۷۰۰۰ نفر در دوران حکومت حافظ اسد در سوریه ناپدید شده اند. سند ۱۱۷ صفحه ای منتشر شده از این جنایات نشان میدهد که چگونه پدردان، مادران و فرزندان بسیاری سی سال”بیهوده” در انتظار بازگشت نزدیکان خود بوده اند. افرادی که در همان ابتدای دهه هشتاد میلادی بدون محاکمه ، به صورت دسته جمعی اعدام شده بودند.
نویسنده مقاله کوریر اینترنشال در ادامه مینویسد: رژیم سوریه در کشتارو شقاوت نه تنها دست کمی از رژیم قذافی ندارد بلکه در برخی موارد از آن پیشی گرفته است. رابرت فیسک به کشتار مردم شهر “حما” اشاره میکند که در پی اعتراضات مردم این شهر،رژیم حافظ اسد پدر بشار اسد در فوریه سال ۱۹۸۲ با هواپیماهای جنگنده،تانک ونیروی زمینی شهر “حما” را مورد حمله قرار داد و بر اساس آمار منابع مختلف ، حدود ۲۰۰۰۰ شهروند سوری در جریان این حملات کشته شدند.

آنچه مسلم است مردم معترض سوریه علیه فشار بی حد و حصر سرکوب، زندان و قدرت یکه تاز دیکتاتوری بشار اسد، بقیام و اعتراض برخواسته اند. اگر چه اعتراضات کنونی در بسیاری از کشورهای عربی و خاورمیانه قیام و جنبش برای سرنگونی به اسم  بهار عربی هستند و یکی بعد از دیگری در حال انجام و سرنگون کردن دیکتاتورها انجام میشود. اما در سوریه با توجه به سابقه بیش از چهل سرکوب دیکتاتوری خانواده اسد، قیام و اعتراضات کنونی از خصلت خشم و انزجاری وسیع سرچشمه گرفته و میگیرد که در بیش از چهار دهه است، مردم سوریه توان ابراز وسیع بشکل کنونی را نیافته بودند. شروع بهار عربی و سرنگونی سه دیکتاتور به توان اعتراضات فی الحال موجود مردم در سوریه قدرت بالایی بخشیده است. این جنبش اعتراضی میرود که سرنوشت سرنگونی چهارمین دیکتاتور در نقشه جغرافیایی بهار عربی را بسرانجام برساند.

انقلاب و اعتراضات مردم در سوریه با موانع و سدهایی مواجه است که خطر تجربه لیبی و دخالت ناتو و ترکیه سناریویی محتمل، است. رجب طیب اردوغان در سفر نیویورک با صراحت اعلام کرده است که وزرای خارجه امریکا و ترکیه ماهیت مجازات های احتمالی علیه سوریه را بررسی خواهند کرد. دخالت نظامی ناتو ـ ترکیه بر روند و مسیر رادیکال شرکت توده ای مردم، و بر سازماندهی و ابعاد وسیعتر دخالت توده ای مردم تاثیرات مخرب و پیروزی انقلاب و سرنگونی بشار اسد را با هزینه های جانی و مالی و بقیمت آوارگی میلیونی جامعه  مواجه خواهد کرد. این سناریو در لیبی تجربه شده است. 
سوریه بدلیل وضعیت ژئوپلتیکی و دسترسی به آبهای مدیترانه، مرزهای مشترک با اسرائیل، نزدیکی و هم پیمانی هرچند (متزلزل) رابطه دولت سوریه با لبنان از موقعیت ویژه ای برخوردار است. بشار اسد اخیرا در مصاحبه با روزنامه بریتانیایی ساندی تلگراف گفته است؛«سوریه در حال حاضر نقطه مرکزی منطقه است. خط گسل است که اگر با زمین آن بازی کنید موجب وقوع زلزله می شوید. آیا می خواهید افغانستان دیگری ببینید یا ده افغانستان دیگر» بیان این اظهارات تهدید آمیز خارج از اینکه قدرت دفاعی، مقاومت و امکانات لجستیکی ـ نظامی سوریه در چه حدی است، دیکته مقاومت و ایجاد سناریوی سیاه و به آتش کشیدن مردم و تحمیل جنگ است.
عامل دیگر که در انزوای اعتراضات مردم وجود دارد، ائتلاف پرو سوریه،  روسیه ـ جمهوری اسلامی است. روسیه در سطح محافل بین المللی و شورای امنیت بر حمایت از بشار اسد کوتاه نیامده است. و جمهوری اسلامی خارج از اعزام و ارسال کمک های سرکوبگر و تجهیزات نظامی برای سرکوب اعتراضات در سطح قدرت و توانش از طریق کشورهای ترکیه و عراق در تلاشی هرکولی برای نجات قدرت بشار اسد در حاکمیت و در واقع مانع پیروزی انقلاب و سرنگونی در سوریه است!. جمهوری اسلامی در سی سال گذشته بر دامنه همکاری های اقتصادی خود با سوریه و بویژه دیپلماسی ائدئولوژیک اسلام سیاسی در جهت تقویت حزب الله در لبنان و دسترسی به آبهای دریای مدیترانه تلاش کرده است.
روزنامه الرای چاپ کویت در گزارشی تحلیلی نوشته است: وضعیت سوریه و شخص بشار اسد حزب الله را به شدت نگران کرده است. به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران حزب الله دائما نسبت به رفتار نظام سوری با مردمش هشدار می‌دهد و به جد از نظام اسد می‌خواهد که اصلاحات واقعی انجام دهد.
خانم انیس لوفالوا، کارشناس امور خاورمیانه در این باره می‌گوید: «قدرت مانور حزب الله چندان بالا نیست چرا که محدود به محور استراتژی‌ای است که شامل ایران، سوریه و حزب الله می‌شود. اکنون وضعیت یکی از این سه عنصر تشکیل دهنده این محور آشفته شده است. این مسئله باعث می‌شود تا حزب الله مجبور شود تا با هشدارهای بسیار با امور تعامل داشته باشد.»

سوریه از هر دوره ای بیشتر ملتهب است. قدرت و حاکمیت بشار اسد رفتنی است. در صفوف بازندگان منطقه خاورمیانه حزب الله لبنان و جمهوری اسلامی هستند.
نسان نودینیان
۲نوامبر ۲۰۱۱