۱۸تیرسواره بر شانه های آزادی
در خشم باد میزد فریاد،
آی فریاد!
هیهات گل گلدانش، نشکفته
در سکوت من وتو شکست،
شکنجه شد،
زیرطناب دار سرود خواند.
آزادی در سپیده به دار فریادها،
سیاوشان سکوت بر لب، بر سردار،
زنان عاشق در خیابانهای عشق،
زیر شلاق.
کشورم خاموش
مردمانش
مسخ باورهای پوچ
اما سینههاشان مملو از کینه
قلبها انبوه نفرتها
دلها بشکسته و خسته
می زنند چنگ بر پرده شب
در کشورم
شرم خموشانه در دل شب می زند فریاد،
آی فریاد!
ی.صفایی
۶/۷/۲۰۰۷