بشاراسد نگران است که، آیا لیبی دیگر در سوریه دارد شکل می گیرد؟!

  روز جمعه گذشته در دو شهر حماه و حمص چهل نفر بدست قداره بندان رژیم بشار اسد کشته شدند و پس از این کشتار وحشیانه اتحادیه عرب با فرستادن  پیامی فوری و مستقیم به بشار اسد این جنایت را محکوم کردند. بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد  نیزروز شنبه  در پیامی خواستار پایان دادن به این خشونتها در سوریه شد.

در شروع این وقایع دولت سوریه برای رسانه های  خارجی، بخصوص  رسانه های غربی ممانعت  جدی ای به وجود آورد و همه این رسانه ها را به شیادی و دروغ پراکنی  و جعل اخبار متهم کرد و اجازۀ انعکاس اعتراض های سوریه از طریق این رسانه را نداد. نه دولت  و بخصوص  نه شخص رئیس جمهور حاضر به مصاحبه ای با آنان نشدند.  امّا  هم اکنون  فشار انقلاب  چیزی دیگر، شرایطی  دیگر، و اساساً مسیردیگر را  به این حکومت  تحمیل کرده است.  مسیری  که بشار اسد را مجبور به عقب نشینی کرده است.  فشارِ این شرایط  او را وادار نموده  که  با گزارشگر هفته نامه ساندی تلگراف مفصلاٌ به گفتگو بنشیند و بعضی ازعقب نشینیهای  لجوجانه خود را در لوای اخطارهایی به غرب بیان دارد. این پیامد شرایطی است که اسد با آن رو بروست.

و یک روز پس از هشدارهایی که اتحادیه عرب و بان کی مون به اودادند، ایشان  خطاب به غرب  و هم پیمانانش چنین برآشفت ” اقدام آنها علیه سوریه ثبات تمام منطقه خاورمیانه را به خطر می اندازد. او  به این گزارشگر انگلیسی گفت که” سوریه در حال حاضر نقطه مرکزی منطقه است. خط گسلی است که با زمین آن بازی کنید موجب وقوع زلزله می شود. آیا می خواهید افغانستان دیگری ببینید یا ده افغانستان دیگر”.  باید به جناب بشار اسد چنین گفت  که آنکه در این زمین بازی می کند خودِ شمائید  و این هم حکومت تو و کاخ ریاست جمهوری است که توسط انقلاب مردم دارد می لرزد. توسط ارتش فاشیست  و قداره بندان شما مدتهاست که چند افغانستان مخصوصاٌ در شهرهای حماه و حمص درست شده است.

امروز دیگر رژیم ضد انسانی اسد هر چه بیشتر زیر منگنه انقلاب قرار گرفته است  و انقلاب از همان هفته های اول هم، همین مسیر را داشت می  پیمود. این قدرت  طوفان انقلاب  مردم بود که او را وادار به اندک اصلاحاتی کرد و  او را مجبور کرده که امروز در مصاحبه ای با ساندی تایمز از گذشته    چنین صحبت به میان آورد.

او گفت ” درهفته های اول اشتباه کردیم و در کار برد خشوت علیه معترضان، و عدم تفکیک میان آنها، راه اشتباهی را در پیش گرفتیم. او  تأکید می کند که سوریه به راه سایر رهبران سرسخت و واقعیت گریز عربی نرفته و در مقابل با اعتراضها به سرعت به اصلاحات روی آورده است”

بشار اسد درست می گوید. زمانی که مردم کشورگرسنه و اختناق زده ای مثل سوریه عکس و رسم و مجسمه های پدرش را از میدانها و خیابانها جمع کردند.  در آن زمان  پرچم  نیمچه اصلاحاتی  را  بلند کرد  تا جلوی انقلاب را بگیرد.  چون در انقلاب اصلاحات یعنی ترمز آن انقلاب. او این کار را کرد  تا بتواند از طوفان کوبنده ای  که کاخهایش را به لرزه در آورده بود جلو گیری بکند. اما مردم از اصلاحاتِ اسد گذشتند، دیگر هیچ رفرم و اصلاحاتی نمی تواند این دما را، کم  و فتیله انقلاب را پایین بکشد. این خصلت انقلاب است که دیکتاتور ها را چنین به زانو در می آورد.

 

 

جالب است اگر در مواقع مختلف مواضع دیکتاتورها را در نظر بگیرید. آنکه بی چیز و بیکار است ، آنکه ازشدتِ فقر می نالد، آنکه بی حرمت شده است و آنکه  بی حرمتی را قانون جامعه بشری می پندارد. زمانی که  می خواهد از حق و حقوق خود، از حرمتِ خود  دفاع کند از دیدگاه دیکتاتورها موش و تبهکار و تروریست، نوکر و عامل  بیگانه، خس و خاشاک نا میده می شوند. اینها  واژه هایی هستند که معمرقذافی، بشار اسد، علی خامنه ای ، و احمدی نژاد در مقابل آنانی که کلامِ  حقیقت و مانیفست دنیای  دیگر و دنیای بهتری در دست دارند به کار می برند، البته هر یک به روایت  خود. این است که اسد در هفته گذشته می گوید که او فعلاٌ سرگرمِ نبرد با باندهای تبهکار و تروریستهاست. او تا کنون بیش از سه هزار نفر از این انسانها  را کشته است اما خیابانهای سوریه  هنوز مملو از این تبهکاران است. (بزعم اسد)

 در واقعیت امر تروریست و تبهکاران، آن خون آشامانی هستند که بعد از جنایاتِ روز جمعه بر روی اجساد کشته شد گان به مجلس رفتند تا  این جنایات را با هورا و کف زدن به  اسد تبریک بگویند  و برای دور دیگری از این کشتارها ، او را تشویق و ترغیب نمایند.

 پر واضح است که تا کنون نیروهای سوریه از دخالت نیروهای خارجی ممانعت کرده اند. اما روز جمعه خواستار وضع منطقه پرواز ممنوع  از سازمان ملل شدند این درخواست  در حالی است که معترضین  بشار اسد تا کنون حمایت خارجی را رد کرده اند.

در تظاهرات روز جمعه گذشته مردم از سازمان ملل خواستند تا منطقه ممنوعه را اعلام کند. دولت سوریه و شخص رئیس جمهور نگران این مسئله هستند که شهری یا قسمتی از خاک  سوریه را اپوزسیون به تصرف در آورند و بنغازی دیگری را درست کنند و منطقه پرواز ممنوعه را در بخشی از سوریه ایجاد نمایند واوضاع به شکل لیبی خاتمه یابد.  اینهم  نتیجه خشونت بی حدومرز و کشتاری  است که در این مدت در صحنه شهرهای سوریه روی داد  و میدان را برای  سر بر آوردنِ آن بخش از اپوزسیون طرفدار غرب مهیا کرده است تا بتوانند تسمه انقلاب را در نیمه راه شل کنند. مهندسین و طراحان جهانی بخصوص غرب در حول و حوش این انقلابات ساکت ننشسته اند و با تمام قدرت می خواهند آهنک آنرا کند و تصویر کم عمق تر و آرام تری از این انقلابات بدهند  تا در نیمه راه آنرا ساقط کنند و فقط به رفتن اسد پسنده شود. مانند لیبی و خدماتی که به شورای انتقالی  این کشور دادند. بعد این مخلوق  خود را  به نام انقلاب به مردم قالب کردند.  آری اپوزسیونی که هیچگاه نخواست  علیه دولت سوریه از غرب کمک بگیرد، روز جمعه گذشته  ورق دیگری را علیه دولت رو کرد آنهم پرواز ممنوعه بود.

دولت اسد هم اکنون با این مسائل و با این خطرات روبرو است که آیا  لیبی دیگر دارد شکل می گیرد؟

 

 از طرف دیگر دولت ترکیه علاوه بر اسکان دادن هزاران آوارۀ  سوریایی  در این کشور، بارها  در رابطه با قتل عام مردم به دولت دمشق تذکر داده است و همین باعث شده که با دولت اسلامی ایران   که با تمام قدرت و توان از رژیم  اسد حمایت می کند  شاخ به شاخ شوند. بنا به  گفتۀ نیویورک تایمزهم اکنون دولت ترکیه در مرز سوریه اردوگاهی برای آموزش و عملیاتِ  نظامی در اختیار تعدادی از جدا شدگان از ارتش سوریه بنام “ارتش آزاد ” قرار داده است. به گفته یکی از مسئولان “ارتش آزاد  ” که با نیویورک تایمز صحبت کرده است. حمایت ترکیه از این ارتش و از انسجام آن  باعث شده  که این ارتش در مرز سوریه  بتواند علیه ارتش این کشور بجنگد  و سربازان سوریه را بکشند”

هم اکنون در گیریهای مسلحانه و پراکنده در خاک سوریه در حال افزایش است. ترس این حکومت از سیل اسلحله به این کشور و تلاش اپوزسیون برای بدست آوردنِ  سلاح بیشتر این دولت را وادار کرده است تا مرزهای خاک لبنان را مین گذاری نماید.

 و افزون بر اینها تحریمهای تازه تر بین المللی هم  از هر لحاظ به این حکومت فشار آورده است.

بنا بر این مسائل است که،  این حکومت که تا دیروز اپوزسیون سوریه و ” شورای ملی سوریه” که اخیرا در خاک ترکیه تشکیل شده است را دست نشانده خارجیان و پشتیبانانِ تروریسم  معرفی و از گفتگو با آنها حاشا می کرد. اما امروز بر اثر فشار انقلاب مردم یا همین زلزله ای که ایشان  بدان اشاره دارند که خاورمیانه را در بر می گیرد چنان پس لرزه هایش به جنابِ رئیس جمهور فشار آورده است  که او در روز یکشنبه گذشته در مصاحبه ای با تلویزیون روسیه در رابطه با همین اپوزسیونها چنین بیان می دارد.

” ما با همۀ نیروهای سیاسی آماده همکاری هستیم. چه نیروهایی که قبل از بحران وجود داشته اند و چه نیروهایی که بعد از جریان بحران به وجود آمده اند”. آری ، او صدای انقلاب مردم را شنیده  امّا چه دیر! این انقلاب و  این مردم قصد از پای نشستنی ندارند. روند حوادث چنین است و تازه با سرنگونی حکومت سوریه نیمی از راه  را رفته اند  انقلاب باید به خواسته های  عمیق خود برسد با سر نگونی  حکومت اسد  تازه مردم آزاد می شوند تا خواسته ها و نیاز های  انسانی خود را مطرح کنند. سرنگونی رژیم بشار اسد درس عبرتی است برای سایر دیکتاتورها و میخی است بر تابوت حکومت فاشیستی  اسلامی ایران، طوفان انقلاب منطقه در حرکت است و نسلی به مصاف  این دیکتاتورها رفته است که تصویر دیگری از زندگی  و نیازهای آیندۀ انسانها دارند. باشد که سرنوشت انسانهای بسیاری در منطقه و جهان،  تحتِ تأثیر سرنگونی این جنایتکاران منطقه قرار خواهد گرفت.

     زنده باد انقلاب، زنده باد انسانیت.  محمدامین کمانگر   ۱ نوامبر ۲۰۱۱