“شوراهای دانش آموزی” جمهوری اسلامی، نهادی علیه دانش آموزان

حاجی بابایی وزیر آموزش و پرورش رژیم اسلامی در آستانه انتخابات”شوراهای”دانش آموزی سال تحصیلی جاری در گفتگو با خبرگزاری پانا: گفت”در آینده ای نزدیک جامعه دانش آموزی کشور ناظر و شاهد تشکیل مجلس دانش آموزی خواهد بود، که در گستره گیتی مبادرت به تأسیس دبیرخانه بین المللی مجالس دانش آموزی می نماید.”؟ به دنبال گفته های بی ربط این مأمور رژیم و به نقل از همین خبرگزاری: احمدی نژاد به سبک خود از میان دانش آموزان مدارس ابتدائی، پرسنل این”دبیر خانه بین المللی”را انتخاب، واز پروردگارش برای این همه درایتی که به او و وزیرش ارزانی داشته شکرگزار شد. اوگفت”دانش آموزان کلاس اول ابتدائی ما هم باید با مسائل اصلی جهان آشنا شوند”!؟ هیچ یک از حاکمان دنیا تاکنون به اندازه احمدی نژاد سابقآ بسیجی علامت تعجب و سوال در پایان سخنان بی ربطش به ثبت نرسیده است. 
جنجال بر سر”شورای دانش آموزی”و هیاهوی انتخابات برای”نمایندگان”دانش آموزان در سوم آبان ماه امسال در مدارس نه تنها از نظر شکل بلکه از نظر محتوا نیز هیچ ربطی به شوراهای واقعی دانش آموزان ندارد. این شورا در این سطح هم، شورائی است اسلامی که چار چوب خواسته های آن مبتنی است بر باور های دینی و متکی است بر حکومت ولایت فقیه. که به دلیل بیزاری دانش آموزان مبارز و انقلابی از اسلام و سیستم دیکتاتوری ولایت مطلقه فقیه، آگاهانه و موقتآ از پسوند اسلامی آن فاکتور گرفته اند.
مجلس دانش آموزی مورد نظر حاجی بابایی در کشور های اسلامی از جمله ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی، نهایتآ به مجلس اسلامی دانش آموزان منجر خواهد شد. به همین دلیل است که این مأمور رژیم آگاهانه جامعه دانش آموزی را در راستای مجالس دانش آموزی ارزیابی و تشکیل و گسترش آن را به”گیتی و نهاد های بین المللی” موکول خواهد کرد. تا با این ابهام پراکنی زمینه را برای برگزاری مراسم نمایشی١٣ آبان “روزدانش آموز” آماده کرده، و به زعم خود نمایندگان این”شورای دانش آموزی”را به پشتوانه ای جهت تثبیت طرح ارتجاحی تحول بنیادین در آموزش و پرورش و مقاصد ارتجاعی رژیم اسلامی به خیابان ها بکشانند و سپس تحت عنوان”یوم الله سیزدهم آبان، آنرا به انقلاب جهانی مهدی متصل گردانند.”؟
مهملات این دو مأمور رژیم نمیتواند به خواسته های واقعی دانش آموزان ایرانی که از ابتدائی ترین امکانات تحصیلی بی بهره اند پاسخگو باشند. با گذشت بیش از یکماه از شروع مدارس این وزیر دروغگو هنوز قادر به تأمین یک لیوان شیر برای دانش آموزان مدارس دبستانی نیست. تازه وقتیکه در این رابطه از او سوال میشود در کمال پررروئی و با قیافه ای حق به جانب در جواب به سوال خبرنگار پانا میگوید “چرا این مسائل را سیاسی و رسانه ای میکنید؟ قدری صبر داشته باشید به امید خداوند تا آخر آبان ماه این مسأله را حل خواهیم کرد”!؟
روند مبارزات در دو سه ساله اخیر در ایران، و شرکت فعال مردم آزادیخواه و سکولار در جنبش های اعتراضی کشورهای عربی مخصوصآ مصر و تونس، ثابت کرد که رژیم های دیکتاتور _ مذهبی منطقه یکی پس از دیگری در حال فروپاشی هستند. در نتیجه تقلای رژیم اسلامی برای برون رفت از این بحران جهانی هزینه بردار است. همچنین در عرصه آموزش و پرورش با این ترفندها ی ریز و درشت از جمله “شوراهای دانش آموزی”با پسوند و بی پسوند اسلامی نه تنها نفرت دانش آموزان به دم و دستگاه رژیم را افزایش خواهد داد بلکه در نهایت این طرح آنها توسط همین دانش آموزان با شکست مواجه خواهد شد.
به گزارش خبرگزاری پانا: سالار عرفانی نسب یکی از مأمورین رژیم از دنیا بی خبر، در آموزش و پرورش کردستان، به منظور مشرعیت بخشیدن به پروژه دین مداری تحت عنوان”شورای دانش آموزی”و انتخاب”نمایندگان”در مدارس کردستان، و شروع فعالیت این شوراها همزمان با ١٣ آبان “روز یوم الله”  خبر داد. وی با اشاره به اهداف”شوراهای دانش آموزی”به تحکیم باورهای دینی، در چارچوب مقررات و آئین نامه های اجرائی مدارس را در کردستان از ا هم این اهداف بر شمرد.”
یکی از مشکلات اصلی رژیم اسلامی در کردستان از همان روزهای آغازین بر سر کارآمدنش تا کنون، وجود شورا های واقعی، بویژه بعد از قیام ۵٧ و همچنین وجود و حضور آنان در مناطق به دور از سلطه نظام اسلامی و تثبیت این نوع از سنت انقلابی، در آغازین مرحله جنبش شورائی در جامعه کردستان بوده و هست. مردم انقلابی و آزادیخواه کردستانی برای اولین بار در این منطقه و در جریان قیام نا تمام سال ۵٧ و بعد از آن مبتکر، بنیانگذار و مجری شورا های واقعی و مردمی از جمله شوراهای دانش آموزان و معلمان توسط خود آنها بودند. به همین دلیل تا کنون هیچ کدام از طرح های مشورتی و فرمال رژیم تحت نام شورا در تقابل با سنت انقلابی جنبش شورایی در کردستان موفق نبوده است. از دیدگاه مردم انقلابی و آگاه، دانش آموزان و معلمان مبارز کردستان، این نوع از شورا های تحمیلی، دست ساز از بالا و توسط خود مأمورین رژیم از جمله سناریوی”شورای دانش آموزی” مورد نظر آ‌نها در مدارس، همانند شوراهای زرد و ضد کارگری تحت حمایت رژیم را بایکوت و در آن شرکت نخواهند کرد.
بی شک “تحکیم باورهای دینی”مورد نظر این مأمور رژیم و اجرای آن در کردستان به قدمت عمر ننگین جمهوری اسلامی در میان دانش آموزان آگاه و مبارز از هیچ جایگاهی برخوردار نبوده و نخواهد بود.
بر خلاف تصور جناب “عرفانی نسب”، نه تنها ایجاد و ادامه کاری شوراهای انقلابی و مردمی در کردستان بر باور های دینی استوار نبود بلکه بر عکس در تضاد کامل با همه مذاهب و ادیان ریز و درشت موجود در ایران بود. انتخاب چنین شوراهای آزاد و دمکراتیک، نمایندگان آگاه و انقلابی و مدافع کارگران و زحمتکشان با خواست جامعه ای عاری از ستم طبقاتی و آموزش و پرورشی سکولار و غیر مذهبی بود.
بمنظور اطلاع دانش آموزان عزیز و معلمان مبارز و جوانا نی که در جریان قیام و سالهای بعد از آن متولد شده اند، به جهت گیری و عملکرد شورای انقلابی دانش آموزان و معلمان در شهر های مختلف کردستان اشاره ای گذرا خواهیم کرد. شورا های واقعی و بر خواسته از اراده مردم آگاه و انقلابی کردستان پیشینه ای روشن، و قابل دفاعی دارند. تا جایی که در سال ۵٨ رسمآ و عملآ شورای شهر سنندج که یکی از دست آوردهای مردم مبارز و انقلابی این شهر و کل کردستان بود به هیئت نمایندگی رژیم که بعد از تحمیل جنگ “بهار خونین” سنندج و برای مذاکره به سرکردگی طالقانی و فروهر به این شهر آمده بودند، به رژیم تحمیل شد.
قبل از رسمیت یافتن شورای شهر سنندج در سال ۵٨ و در اوائل انقلاب سال ۵٧، محلات این شهر شبانه توسط دانش آموزان و جوانان حفاظت میشد. در این گرد همائی های شبانه بحث بر سر چگونگی اداره محله و شهر، نظافت محله، تقسیم و سهمیه بندی سوخت مورد احتیاج ساکنین محله و اولویت دادن در این تقسیم بندی به خانواده های فقیر نشین، و سایر خدمات شهری و بحث سیاسی بین این نگهبانان جوان و پرشور تا پاسی از شب ادامه داشت. این آغازی برای ایجاد شورا های انقلابی و جنبش شورائی در کردستان بود.
اما آنچه که این نوشته مختصر بیشتر مد نظر دارد، شورای دانش آموزان و معلمان مبارز ی است که تا روز ٨ مهر ١٣۶٠ در شهر بوکان ادامه داشت. کم نیستند دانش آموزان و معلمانی که از سال ۵٧ تاکنون از نگهبانی دادن شبانه در محلات شهر خود در جریان قیام، تا مبارزه مشترک در میان احزاب و سازمان های سیاسی و انقلابی فعال در کردستان، دوش به دوش هم برای آزادی، برابری و جامعه ای بدور از ستم  و نابرابری مبارزه کرده اند. اما متأسفانه تعدادی زیادی از این دانش آموزان و معلمان مبارز در راه آرمانهای والای خود جان باخته اند. دست آورد و سنت بجا مانده از این شوراهای واقعی دانش آموزان و معلمان در آن سالهای سخت مبارزه مدیون فداکاری این عزیزان است، که یاد و خاطره شان همیشه در قلب ها باقی خواهد ماند.
ایجاد تشکلهای انقلابی در راستای منافع توده مردم ستمدیده در جریان جنبشهای اعتراضی، شدنی و دست یافتنی است، که در رأس آنها شورا ونهایتآ جنبش شورائی متداول تر است. با علم به اینکه هر حرکت اعتراض کوچکی در نظامهای دیکتاتوری با زندان و شکنجه و کشتار همراه است، اما این شکل از مبارزه در واقع کم هزینه ترین، ساده ترن و در نوع خود سالم ترین تشکلی است که در تقابل با طرحهای عوام فریبانه و غیر دمکراتیک، از جمله”شوراهای دانش آموزی”در نظام دیکتاتور ی جمهوری اسلامی با پشتوانه نیروی تا دندان مسلح آن قصد ایجادش را دارند. شکل ظاهری شورای مورد نظر آموزش و پرورش رژیم، به این شکل است که، سالی یکبار تعدادی از دانش آموزان خود را کاندید میکنند، که در اغلب موارد مأمورین رژیم در مدارس کاندیداتورها را توصیه و انتخاب میکنند.
به فرض اینکه این نمایندگان دانش آموزان بدون تقلب و با رأی همکلاسی های خود نیز انتخاب شده باشند، مسئله ای را حل نخواهد کرد. آنچه که حائز اهمیت است محتوای مطالبات دانش آموزان در این شورا ها  است، نه فرم انتخاباتی بودن آنان که آنهم مملو از تقلب و دغلکاری اسلامی است.
برای دستیابی به پروسه ای سالم، مطالباتی واقعی و رهبری این شوراها چه باید کرد؟ تا دست یابی به سیستم و نظامی عاری از ستم طبقاتی برای اداره جامعه ای انسانی، آیا میتوان ساکت و آرام نشست و به فرمان های این رژیم ارتجای گوش داد؟ آیا اساسآ طرح مسئله شورا برای دانش آموزان دبستانی مناسب است؟ رسالت معلمان انقلابی و مبارز و والدین دانش آموزان در ایجاد شوراهای واقعی دانش آموزان چیست؟ نقد، طرح و وظیفه سازمانها، احزاب، نهادهای مترقی، آزادیخواه و معتقد به سوسیالیسم علمی در این پروسه ازایجاد شورا ها از جمله شورای دانش آموزی در مدارس ایران که طبق آمار خود رژیم بیش از ١۴ میلیون دانش آموز را شامل خواهد شد چیست؟
دانش آموزان ساکن مدارس کردستان طی مدت زمانی که مردم انقلابی اداره شهر ها را به عهده داشتند، به کمک احزاب چپ و انقلابی در رأس آنها “کومه له” اداره امورات شهری و روستائی در همه عرصه ها از جمله مدارس به شیوه شورائی اداره میشد. که در پایان این نوشته  مختصرآ به این روند اشاره ای کوتاه خواهیم کرد، شاید بتوان تا اندازه ای جواب چه باید کردها فوق را از روند این مبارزات یافت.   
شهر سقز: روز ٧/٩/۵٩، عده ای از دانش آموزان در جلو آموزش و پرورش جمع شدند تا با رئیس این اداره در باره باز کردن مدارس مذاکره کنند. دانش آموزان دو نفر را به عنوان نماینده انتخاب کردند. در جریان مذاکره رئیس این اداره به آنها گفته بود شما باید چهار ستون بکشید و نام هواداران(کومه له، پیکار. چریک و حزب دمکرات) را بنویسید. این گفته ها با مخالفت شدید دانش اموزان روبرو شد و جلسه این روز بدون نتیجه بپایان رسید.
روز ٩/٩/۵٩، قطعنامه ای از طرف دانش آموزان مبارز در جلو اداره آموزش و پرورش سقز قرائت شد که مورد تائید اکثر دانش آموزان قرار گرفت، در این قطع نامه دانش آموزان خواستار باز گشائی مدارس شده بودند.
روز ١١/٩/۵٩، ساعت ١٠ صبح دانش آموزان بار دیگر در جلو اداره آموزش و پرورش این شهر اجتماع کردند. پس از مدتی از طرف این اداره ، متن بزرگ نویسی شده ای بدین شرح روی دیوار چسپانده بودند”در این برهه از زمان که جوانان نو شکفته انقلاب در جبهه های غرب و در نبرد با عراق شهید میشوند ……  ما این اعمال(کار دانش آموزان)را کار گروههای ضد خلقی دانسته وجواب خود را بدین شرح به دانش آموزان خواهیم داد: ١_ امتحان تجدیدی از دانش آموزان راهنمائی گرفته نمیشود٢ _ دبیرستانها تا پاک سازی کامل باز نمیشود ٣ _ مدارس روستا تا امنیت کامل یعنی استقرار ارتش و پاسدار و سایر قوای انتظامی در آنجاها گشوده نمیشود.” این بار نیز دانش آموزان دو نماینده برای مزاکره با رئیس آموزش و پرورش انتخاب کردند، در این هنگام معاون اداره و مسئولان دیگر از اداره خارج شده و بسوی سپاه پاسداران میروند که در آن لحظه دانش آموزان آنها را”هو” میکنند. پس از آن دانش آموزان بعنوان اعتراض شروع به راه پیمائی کرده و با دادن شعارهائی از قبیل”باز گشائی مدارس خواسته بر حق ماست” به سیاست های ارتجاعی رژیم اعتراض کردند.(برگرفته از خبرنامه کومه له)
سنندج: در تأریخ ۵/٨/۵٩، پاسداران و مزدوران محلی به دبیرستان نهم آذر ریختند و فتح اله  ا حمدی دانش آموز این مدرسه را ربودند. والدین او به مقر مزدوران و پاسداران مراجعه کردند، سرانجام در تأریخ ١٩/۵/۵٩ جنازه فتح الهد را تحویل دادند. وقتی خبر جانباختن فتح الهه در دبیرستان پخش شد، دانش آموزان اقدام به نوشتن شعار بر در و دیوار مدرسه کردند و در همین رابطه چهار نفردستگیر شدند. دو هفته بعد از این جریان دانش آموزان با قرار قبلی در گروه های پنج نفری جلو پادگان سنندج جمع شدند و به تظاهرات پرداختند. دانش آموزان برای آزادی رفقایشان شعار دادند و اعلام کردند در صورتیکه به خواسته هایشان توجه نشود، تمام دانش آموزان به پادگان میآیند. ارتشی ها تهدید کردند چنانکه محل را ترک نکنید، شما ها را هم پیش آنها خواهیم برد. دانش آموزان روی خواست خود پافشاری کردند و گفتند یا آنها را آزاد کنید و یا ما را هم پیش آنها بفرستید. سر انجام بعد از یک ساعت آن چهار نفر را آزاد کردند.
به جرأت میتوان گفت که مبارزات دانش آموزان در سراسر کردستان تا سال۶٠وضعیت مشابهی مانند مبارزات دانش آموزان در سنندج و سقز داشت، در تداوم این مبارزه بود که کمیته های دانش آموزی و شوراهای واقعی دانش آموزان شکل گرفت و با دخالت مستقیم و کارساز خود مبارزات و مطالبات دانش آموزان را در کردستان ارتقأ دادند. مدارس بوکان که در فضای دمکراتیک و انقلابی”جنبش مقاومت خلق کرد” و با ابتکار و برنامه”جمعیت دمکراتیک معلمان مبارز کردستان ایران” که توسط کومه له تآسیس و رهبری میشد، از اداره ویژه ای برخورداربودند: مدیریت مدارس شورائی و انتخابی بود، نظافت و دیگر خدمات ازسوی معلمان و دانش آموزان داوطلبانه انجام میگرفت، فعالیت و بحث سیاسی آزاد بود، شورای دانش آموزان در اداره امور مدرسه دخالت داشت و جوی دمکراتیک و پر از نشاط انقلابی بر مدارس حکمفرما بود.
به این امید که بازگو کردن بخشی از این تأریخ با ارزش، کمک و الگوئی برای مبارزات کنونی دانش آموزان انقلابی و معلمان مبارز در ایران و کردستان باشد. از هم اکنون باید با مبارزه متحدانه و آگاهانه تمام معلمان و دانش آموزان مبارز و مترقی، به مقابله با ایجاد “شوراهای اسلامی دانش آموزان” رژیم برخواست و این نهاد ارتجاعی و ضد دانش آموزی را که اساسآ نهادی اطلاعاتی و جاسوس پرور خواهد بود، خنثی نمود.
پنج شنبه ۱٢ آبان ۱۳۹۰