رادیکالیزه شدن جنبش ۹۹ در صدیها

در حاشیه اولین تلاش برای سازماندهی اعتصاب عمومی در اوکلند کالیفرنیا

مقدمه:

جنبش ۹۹ در صدیها چه ماهیتی دارد؟ بعضی ها آنرا “ضد سرمایه داری” می نامند و برخی آنرا جریانی رفرمیستی برای بهبود وضع موجود درون ساختار سرمایه داری. من شخصا فکر می کنم که این جنبش یک جنبش اعتراضی است و ماهیت تثبیت شده هنوز ندارد. طبف گرایشات سیاسی و طبقاتی درش هست. مطالباتی که این جنبش نمایندگی می کند بسیار پایه ای است. برخی به آن پیوسته اند چون قرضهاشانرا به بانکها نمی توانند بدهند. برخی بخاطر بیکار شدنشان به آن پیوسته اند. برخی خواهان “بخشایش بدهیاشان” تلاش می کنند برخی خواهان برگرداندن سرمایه ها با امریکا و کشورهای غربی هستند تا از قبل آن “اشتغال زائی” بشود. برخی مثل طیف آنارشیستها مواظبند که هم اعتراض بشود هم حزبی از تویش بیرون نیاید! قرار گذاشته اند تا از سازماندهی مجامع عمومی و حداکثرش اعتصابهای اعتراضی مردم فرا تر نروند!

وقتی ماهیت یک جنبش را قرار است بسنجیم به پرچم و برنامه سیاسی رهبریش نگاه می کنیم. دقیقا به همین خاطر که درون جنبش اعتراضی ۹۹ در صدیها هنوز از یک رهبری منسجم و سوسیالیستی خبری نیست نمی شود آنرا تثبیت شده و “ضد سرمایه داری ” نامید. اما از آنجا که مطالبات این جنبش ماهیتا در تقابل با نظام موجود قرار می گیرد این جنبش پتانسیل پیشرفت به سمت یک جنبش سوسیالیستی را دارد و اینجاست که نقش کمونیستها هم در عرصه سازماندهی این جنبش اهمیت پیدا می کند و هم نیاز به نقد مداوم تمامی گرایشات راست درون این جنبش از لیبرالهای چپ تا آنارشیستها می شود وظیفه و ابزار پیشروی کمونیستی.

در مقالات گذشته تاکیید من روی این نکته بود که جنبش ۹۹ در صدیها نمی تواند در خیابانها توقف کند. یا باید تهاجمش را به درون مناسبات اجتماعی به منظور فلج کردن نظام حاکم و ایجاد سازمان سیاسی آلترناتیو انجام دهد یا درون چرخ دنده فرسایشی پلیس و فشار روانی نهایتا به عناصر دست راستی خودش را تحویل دهد و خانه نشین شود. منطق حکم می کند که این جنبش قدمهای بعدیش این باشد که به تمرین و سازماندهی اعتصابهای عمومی دست بزند و با طبقه کارگر پیوند بخورد و به درون مناسبات اقتصادی تهاجمش را آغاز کند. طبعا در این مرحله است که جنگ و نبرد که بر که درون این جنبش برای منزوی کردن جریانات راست بالا خواهد گرفت و سرنوشت این جنبش به رهبریش گره خواهد خورد.

(۱)سازماندهی اعتصاب عمومی در کلیولند کالیفرنیا از سوی جنبش اشغال کلیولند اولین قدم بسوی رادیکالیزه شدن

کلیولند در غرب امریکا ، در ایالت کالیفرنیا صاحب پنجمین بندر بزرگ امریکاست. سنت اعتصاب کارگری اول ماه مه چند سال پیش را به یدک می کشد و امروز یعنی دوم نوامبر، شاهد اولین سازماندهی جنبش اشغال کلیولند برای اعتصاب عمومی بود. مجمع عمومی جنبش اشغال مرکب از اتحادیه های معلمان و اتحادیه های کارگری و فعالین دانش آموزی قرار گذاشتند که شهر کلیولند را به اعتصاب بکشند و بقول خودشان “دندانهای جنبش ۹۹ در صدی را نشان نظام حاکم دهند”. مدارس شهر کلیولند برای مدتی به حال تعطیل در آمد و هزاران فعال جنبش اشغال، به سمت بندر کلیولند راهپیمائی کردند و با ابراز حمایت رانندگان کامیون مستقر در بندر، فعالیت روزانه بندر مختل شد. امروز یک نقطه بسیار مهم و یک تجربه بی نظیر بود برای جنبشهای اعتراضی اشغال در سطح امریکا و جهان.

در خبرها بود که جنبش اشغال در اسرائبل هم فراخوان به اعتصاب عمومی در همین روز داده . این حرکت را باید قدم مهمی برای رادیکالیزه شدن جنبشهای اعتراضی ۹۹ در صدیها دانست. مردم کلیولند راه را نشان دادند.

(۲)اعتصاب عمومی در امریکا ، تلاش برای رادیکالیزه شدن جنبش اشغال شهرها

در امریکا سنت اعتصاب عمومی بر خلاف اروپا سنت جا افتاده ای نیست. نظام سرمایه داری اجازه چنین حرکتی را تا بحال به زحمتکشان و طبقه کارگر نداده و با نفوذ به سازمانهای کارگری این مهم را ناممکن کرده است. اگر جنبشهای اشغال بتوانند به این قله مهم حمله کنند و آنرا فتح کنند ، تاریخ امریکا بازنویسی خواهد شد و قدمهای بعدی تسریع خواهد شد. بی شک تلاش برای جا انداختن چنین خواستی بعنوان برنامه جنبش اشغال ، محل مبارزات مهمی خواهد بود درون “رهبری” ۹۹ در صدیها. تجربه ای که این جنبش را بتدریج به مرکز نیروی ضد سرمایه داری خواهد کشاند.

 

(۳)تحزب سیاسی سراسری مستقل، ایستگاه بعدی ؟

قبلا توضیح دادم که جنبش ۹۹ در صدیها دیر یا زود با دو مقوله باید تسویه حساب کند. یکی مقوله اعتصاب عمومی و دیگری تحزب سیاسی که بتواند آلترناتیو سیاسی احزاب تا کنونی باشد. تحزبی که بتواند برنامه عمل سوسیالیستی را نمایندگی کند. خواستهای متفاوت جامعه را به هم پیوند بزند و راه بیرون رفتن از نظام موجود و نظم موجود را نشان دهد. بدون حزب آلترناتیو نظم سرمایه داری ، جنبش ۹۹ در صدیها نمی تواند در خیابانها دوام بیاورد. دیر یا زود بخشی از آن جذب جریانات رفرمیستی سرمایه داری می شود. در کوتاه مدت حتما بخشی از آن طعمه دعواهای انتخاباتی بین دموکرات و جمهوریخواه خواهد شد. مشابهش را ما تحت عنوان “جنبش سبز” در ایران شاهد بودیم! با همان مکانیزمها دهها سازمان ریز و درشت لیبرال چپ در کمین این جنبش هستند تا آنرا به سمت نظم موجود بچرخانند. اف بی آی و سازمانهای زرد کارگری وابسته به آنهم از همین زوایه در حال فعالیت هستند و کنار فعالین جنبش ۹۹ در صدی چادرهایشانرا برپا داشته اند! تاریخ امریکا پر است از این بازیها!

در سوی دیگر، آنارشیستها قرار دارند که در خلاء یک کمونیزم مداخله جو و کارگری، ماسک چپ به چهره زده اند و ادای رادیکالیزم در می آورند. اما رادیکالیزمشان به شدت ضد حزبی است. مخالفتشان با قدرت موجود معدال مخالفتشان با هر گونه قدرت است و شب و روز وعظ می کنند که تحزبی شکل نگیرد. مردم و طبقه کارگر را از مهمترین ابزار سیاسیش یعنی تحزب کارگری کمونیستی بر حذر می دارند!

(۴)ماههای تعیین سرنوشت برای جنبش ۹۹ در صدیها

عده ای به درستی بر این عقیده اند که رادیکالیزم با جنبشها زاییده نمی شود. رادیکالیزم محصول پروسه پر پیچ و خمی است که طی آن نتیجه فعالیت چپ جامعه و خصوصا کمونیستی کارگری است. جنبشها از جائی در حاشیه شروع می کنند و قدم به قدم تعمیق می شوند و اگر بخوهند تداوم داشته باشند باید ریتم معینی در راه رفتن به پیش را حفظ کنند.

از دید من ، جنبش ۹۹ در صدیها برای ماندنش روی صحنه باید رادیکال بشود. هم برای اینکار نیاز به زمان دارد و هم زمان را راست و نظام سعی خواهد کرد ازش بگیرد. نقطه ضعفهای این جنبش را بر علیهش بکار بگیرد. گرایشات راست و آنارشیستها هنوز در سطح سازماندهی این جنبش دست بالا را دارند و آینده این جنبش به این گره خورده که بتواند این گرایشات را به حاشیه بکشاند. برای اینکه این جنبش به جنبش ضد سرمایه داری ارتقاع یابد باید جهت گیری سوسیالیستی پیدا کند. باید نه تنها به وضع موجود برخورد صلبی داشته باشد بلکه وجه اثباتیش به سازماندهی تحزب الترناتیو فرا روید.

ماجرای کلیولند نمونه خوبی است که نشان می دهد اولین قدمهای عبور جنبش ۹۹ در صدیها از خیابانها و میادین به مراکز اقتصادی آغاز شده. ۹۹ در صدیها پتانسیل خواباندن چرخهای سرمایه داری را دارند. چرخهای نظام سرمایه داری را باید متوقف کرد. باید این نظام و صاحبانش و حامیانش را بطور عملی به عقب راند. حزب مدعی حکومت باید از درون جنبش ۹۹ در صدیها بیرون بیاید.

مشاهده جنبشها و انقلابها در تاریخ این حکم را بما آموخته که لحظات چرخش کیفی در تاریخ مثل دریچه هائی است که برای مدت طولانی باز نمی ماند. فرصتها اگر از دست برود تاریخ مسیر دیگری را پیش خواهد گرفت. ماههای آینده برای جنبش ۹۹ در صدیها بسیار سرنوشت ساز خواهد بود.

 

منابع دیگر:

سعید صالحی نیا: جهان زیر پای جنبش ۹۹ در صدیها!

http://rowzane.com/fa/articles-archiev/80-saeed-salehi/8072-1390-07-23-13-06-16.html

سعید صالحی نیا: از نزدیکتر با جنبش اشغال آمریکا، افقها و معضلاتش

http://rowzane.com/fa/articles-archiev/80-saeed-salehi/8015-1390-07-16-20-32-29.html

سعید صالحی نیا: آنارشیزم راه رهائی انسانیت نیست! در حاشیه تاثیر آنارشیستها بر منحرف کردن اعتراضات ضد سرمایه

http://rowzane.com/fa/articles-archiev/80-saeed-salehi/7690-1390-06-04-09-48-26.html

سعید صالحی نیا: و حالا: جنبش اشغال وال استریت! ویسکانسین پرده پنجم

http://rowzane.com/fa/articles-archiev/80-saeed-salehi/7940-b.html

اعتصاب عمومی در اوکلند کالیفرنیا-امروز دوم نوامبر ۲۰۱۱

http://www.democracynow.org/2011/11/2/occupy_oakland_prepares_for_general_strike

گزارشاتی در مورد جنبش اشغال اوکلند

http://occupywallst.org/

http://www.occupyoakland.org/

http://occupywallst.org/article/scott_olsen/