اوضاع سیاسی و جمهوری اسلامی!

آیا نظام سرمایه داری جهان ازاین بحران بقا که تمام نظامهای جهان را فرا گرفته راه برون رفتی دارد.
آیا عروج جنبش توده ای علیه کل اوضاع موجود درجهان وخاورمیانه وعلی الخصوص درایران امکان دارد.   سوال های ما بشکلی که هر روز ذهن و افکار ما را احاطه کرده و دنبال جواب است!
اگرتا دیروزسرمایه داری با انواع اقسام بحران اقتصادی روبرو بود ولی امروز این نظام با بحران بقا روبرواست وحال بحران سرمایه داری نمود دیگری پیداکرده وآن بقا این نظام است. بانگاهی به جنبش های اخیرکه  سرتاسر دنیا رافراگرفته است می توانیم دریابیم که این نظامها چقدر دچار بحران بقا هستند.
جنبش وال استریت درمرکزقلب بزرگترین سرمایه داری جهان با کارتل ها وتراست هایش در نیویورک امریکا وجنبش های جهانی که بااشغال میادین برعلیه حاکمان سرمایه ودیکتاتور، خود نمونه ای بارز از بحران سرمایه داری در اوضاع سیاسی کنونی است.
نگاهی اجمالی به این جنبش ها واعتصابات دراین مدت خودگویای این است که این نظامها درچه بحران بقائی دست و پا میزنند. در فرانسه حدودیک سال پیش جنبش کارگری که برای رفاه بیشتر و علیه سیاست ریاضت کشی دولت سارکوزی شکل گرفت ولی بدلیل شرایط فرهنگی رفرمیستی ودموکراسی خواهی به نتیجه آنچنانی نرسید. بعدازاین جنبش لازم است به اعتراضات جوانان ودانشجویان درانگلستان که به شورشی عظیم وگسترده که تمام شهرهای اصلی انگلستان رابه آتش کشید یا اعتصابات اخیر که دریونان شکل گرفته وتمام مراکز خدماتی  کارگری  آموزشی  اقتصادی رادرنوردید واخیرا هم  جنبش وال استریت شکل گرفت که درپنجاه شهرامریکا منجربه اشغال مراکزمالی وبانکها گردید و درآن زمان هیئت حاکمه امریکا اعلام یک حکومت نظامی غیررسمی نمودند تا بتوانند براوضاع مسلط شوند و به کنترل خود در بیاورند.
ازسوئی دیگربا خیزش وجنبش عظیم توده ای درخاورمیانه وبه تبعیت ازمیدان التحریر جوانان ومردم اسپانیا میدانهای شهررا به تسخیر خود درآوردند و این جنبش وحشیانه بوسیله پلیس سرکوب شد و یا تظاهرات مردمی به سوی بروکسل مرکزاتحادیه اروپا وازسوی دیگرخیزش وجنبش عظیم توده ای درخاورمیانه وشمال افریقا که ازتونس شروع ومنجربه سرنگونی حکومت بن علی شد. تداوم ودامنه آن به مصر ولیبی وسوریه رسید وهمه اینها در سایه مبارزات وسیع وقهرمانانه وانقلابی مردم این کشورهاست.
این جنبش ها با شرایط موجود درجهان یک شورش بین المللی است که کل جهان را در برگرفته است.
حال دردوسوی این کشمکش های ضدبشری دوقطب ودواردوگاه تروریسم وجود دارد در یک اردوگاه هیئت حاکمه ودولت امریکا که با استفاده از بمب ها وابزار کشتار جمعی وحمله به معیشت میلیونها نفر وزندگی آنها را به گروگان گرفته است. ودرقطب دیگر تروریسم اسلامی درقالب جنبش های اسلامی کثیف قرارگرفته است که نمونه های بارز آن ایران، الجزایر،  فلسطین، افغانستان وپاکستان است. واینها زمانی که خود دست پرورده امریکا برای استفاده ابزاری درجنگ سردعلیه نیروهای چپ درجوامع خاورمیانه بودند. درشرایط فعلی که جهان درتب وتاب التهابات سیاسی زندگی میکنند وخاورمیانه وایران ازاین قاعده مستثنی نیستند. باید پذیرفت که مسائل ایران بناچارازمسائل جهان ومنطقه تاثیر می پذیرد وآن رامی توان دراعتراض هابه عینی دید. شاید شرایط درهمه جایکسان نباشد ولی راهی برای نجات جمهوری اسلامی باقی نمانده است واین رژیم به بن بست رسیده است وهیچ چیز نمی تواند او را نجات دهد. نگاهی به سیر تحولات سیاسی ایران گویای این واقعیت است. و اینکه حکومت اسلامی نفس اش به شماره افتاده است شکی نیست واین بحران های جهانی ومنطقه  موقعیت حکومت راوخیم ترازهرزمانی کرده است. درسطح بین المللی وجهانی درارتباط بامسئله غنی سازی اورانیوم ودرسطح منطقه ای ازشواهد وقرائن نشان ازکم شدن نفوذ جمهوری اسلامی دارد. به عنوان نمونه سازش گروه حماس ودرنهان با اسرائیل که نمونه بارز آن مبادله سرباز اسرائیلی بازندانیان اسرائیلی، واز سوی دیگر شمارش معکوس برای سرنگونی بشاراسد و ادامه  تظاهرات مردم هم پیمان ترورریستی ایران وسکوت محض حزب الله باتوجه به این اوضاع واحوال و به جریان افتادن پرونه تروررفیق حریری واخیراهم مسئله ترور سفیر عربستان در امریکا و درزمینه داخلی هم با اعتصابات روز افزون ازقبیل اعتصاب کارگران پتروشیمی ماه شهر و اعتصاب کارگران لوله نورد اهوازودیگر اعتصابات کارگری که هرروز شکل میگیرد و به زندان افکندن رهبران کارگری واحضار فعالین دانشجوی وکارگری ولغو بورسیه دانشجویان ستاره دار وبه زندان انداختن شماره زیادی ازوکلاومدافعین حقوق زنان وکودکان.
ازسوی دیگر آنچنان مشروعیت این نظام زیر سئوال رفته وبقول معروف این آش آنچنان شورشده است که معاون سیاسی وزیر کشور دولت خاتمی فهمیده است وراه مقابله مردم برای عقب نشینی رژیم رادرگرفتن روزه در روزهای هر دوشنبه می بیند.و یا جنبش سبزیها اعلام کرده اند که دیگرنمی خواهند هیزم آتش انتخابات شوند. و درحال حاضر که رژیم قصد یک دست کردن حاکمیت خود باحذف ریاست جمهوری همه وهمه نشان ازغیر مشروع بودن این نظام دارد و ایران در صف انفجار اجتماعی است.
خامنه ای و هیئت حاکمه، دولت و احمدی نژاد، سبز و موسوی با خاتمی و کروبی رفتنی هستند. جامعه ایران در التهاب سیاسی و مبارزاتی اعتراضات توده ای و کارگری قرار گرفته است. سرنگونی جمهوری اسلامی نزدیک است، شروع انقلاب و جنگ آلترناتیوها سناریوی اوضاع سیاسی آتی است. مهم این است که جامعه چپ و کمونیسم دخالتگر و اجتماعی را که بتواند الهام بخش آزادی، رفاه و امنیت اجتماعی و سعادت انسانی را تامین کند، انتخاب و ما باید در جهت تقویت چپ و کمونیسم بیشترین تلاش را انجام دهیم. در دل اوضاع سیاسی کنونی در سطح بین المللی همه جا از بازگشت مارکس و آرمانهای انسانی او صحبت میشود. این پیام و بازگشت مارکس با کمونیسم او و اندیشه های کمونیسمی که در دوره اخیر منصور حکمت در صحنه سیاست ایران نمایندگی کرد، میرود که پرچم خود را بر جنبش های اعتراضی و انقلاب آتی در ایران بکوبد. 
هیبت نودینیان ٢۵ اکتبر ٢٠١١