مقدمه:
هنوز هم کسانی درآپسوزیون جمهوری اسلامی یافت میشوند که همان حرف های قدیم را تکرار میکنند. مثلا میگویند نبایست نیروی مخالف جمهوری اسلامی را مورد انتقاد ویا محکوم کرد . بنظر اینان بالاخره این نیرو مخالف جمهوری اسلامی است ودارد با جمهوری اسلامی مبارزه میکند. این نوع بحث ها در زمان قبل از انقلاب ۵۷ممکن بود انقلابیون واقعی را گول بزند . اما امروزه مشخص شده که نیروی مخالف رژیم حاکم ممکن است از جنس خود رژیم حاکم وحتی بدتر از آن هم باشند.
قبل از انقلاب ۵۷ چون خمینی با رژیم شاه مبارزه میکرد همین کافی بود که دیگر کسی او وایدئولوژی اورا مورد انتقاد قرار ندهد. امروزه هم کسانی هستند که معتقدند مثلا نبایست فرقه مجاهد را محکوم کرد بخاطر اینکه این فرقه با جمهوری اسلامی حتی مبارزه مسلحانه هم کرده است. غافل از اینکه حکومت مجاهدین وخمینی دو روی یک سکه اند. مبارزه با جمهوری اسلامی جدا از مبارزه با حکومت طالبانی ومجاهدینی نیست. همانطور که مبارزه با حکومت شاه جدا از مبارزه با ارتجاع اسلامی خمینی نبود . اما متاسفانه هنوز هم کسانی هستند که دارند تاریخ را تکرار میکنند .باید با قاطعیت آپسوزیون ارتجاعی جمهوری اسلامی را  افشاء کرد. اگربتوان  گفت که مجاهدین دارند با جمهوری اسلامی مبارزه میکنند و نبایست آنان را مورد انتقاد قرار داد ومحکوم کرد، با همین منطق میتوان گفت که جمهوری اسلامی وطالبان هم دارند با آمریکا مبارزه میکنند، وباید افشاء ومحکوم نشوند.
 مردم ما در ایران با میلیونها نفر شکنجه واعدام وزندان وشلاق ویک جهنم تمام عیار جمهوری اسلامی، باید حداقل این درس رابگیرند که دیگر تاریخ را تکرار نکنند. وآن درس این است که آپسوزیون جمهوری اسلامی میتواند از جنس خود جمهوری اسلامی باشد وباید همین امروز افشاء شود.

مجاهد آمریکایی شده
در ماههای قبل از حمله نظامی دولت آمریکا به عراق، نیروهای انقلابی به فرقه مجاهد اخطار کردند که هر چه زودتر هوادارانشان را از عراق بیرون بیاورند، اما رهبری فرقه مجاهد همچنان خواهان باقی ماندن نیروهایش در عراق واشرف بود. گویی اینان سند شش دونگ اشرف را در صندوق مجاهد قایم کرده بودند ودر صورت اعتراض آمریکا ودیگر متجاوزین به خاک عراق میخواستند این سند را ارایه دهند واز گزند محفوظ بمانند.
حمله نظامی آمریکا شروع شد ودر همان روزهای اول صدها مجاهد به خاک وخون کشیده شدند( البته آنهاییکه شهید شدند  الان در بهشت بسر میبرند).
یکسال واندی از تجاوز نظامی گذشت ، در اروپا چند خبرنگار از یکی از بلند پایگان وژنرال آمریکا پرسید: که چطور است شما با مجاهدین که یک نیروی تروریستی است  را، در عراق قلع وقمع نمیکنید؟ ژنرال آمریکایی در جواب گفت: درست است که مجاهدین جزو نیروی تروریستی دولت آمریکا است ولی ما در عراق به اینان فعلا احتیاج داریم. مجاهدین تروریستهایی محبوب ما هستند.  اینان کاری برای ارتش وسازمانهای جاسوسی ما میکنند که ما در حالت عادی نمیتوانیم بکنیم. اینان  مسئول کارهای کثیف ما هستند که ما نمیخواهیم دست خودرا بدان آلوده کنیم.
گویا امروز فرقه مجاهد به پاس خدمت به ارتش وسازمانهاس جاسوسی آمریکا اجازه یافته که از گزند آنان محفوظ بماند وحتی بتواند در کریدورهای مجلس ودیگر ادارات آمریکا لابی گری کند تا کاملا از لیست تروریستی ارباب جدید در بیاید. اما تاکنون موفق نشده. اگرچه حمایت راست ترین ونظامی ترین جناح هیئت حاکمه آمریکارا بدنبال خود دارند. به این میگویندسیاست رام کردن آمریکا که مجاهدین در آن متخصص اند.
این در حالیست که نیروهای تروریستی در لیست دولت آمریکا حتی در خارج خاک آمریکا هم در امان نیستند وتوسط سازمان سیا وارتش آمریکا ترور میشوند.
فرقه مجاهد فعلا دارد با پولهای صدها میلیارد دلاری دوران صدام در دولت آمریکا لابی گری میکند وبرای خودش در خارج کشور جمعیت کرایه ای وساندیس فراهم میکند تا به دولت آمریکا بقبولاند که در صورت حمله نظامی آمریکا به ایران ،مجاهدین از منافع دولت آمریکا صددر صد حمایت میکنند.
 در آخرین تظاهرات کرایه ای مجاهدین در نیو یورک، یک مقام سابق ارتش آمریکا اذعان داشت که ما نبایست از مجاهدین واهمه داشته باشیم اینان یک نیروی ضد کمونیست وحامی منافع آمریکا هستند وهر چه زودتر باید از لیست تروریست وزارت خارجه آمریکا در بیایند.
مجاهد –فرقه هزار چهره
کمتر فرقه یا سازمانی در ایران میتوان پیدا کرد که مانند فرقه رجوی در عرض مدت نه چندان بلندی مواضع سیاسی خودرا بتواند ۱۸۰ درجه تغییر دهد و خیلی گردن کلفتر از گذشته بر سر مواضع خودبه ایستد واز مواضع گذشته وحال ( هردو ) در یک زمان دفاع کند.
۱- بر هیچکس پوشیده نیست که سازمان مجاهدین از بدو تاسیسش یک سازمان مسلح بود که فلسفه وجودیش در راه مبارزه با دیکتاتوری شاه واربابش امپریالیست آمریکا بنا نهاده شد بود . این سازمان کار اصلی اش در ایران ترورمقامات دولتی رژیم شاه ومستشاران آمریکایی بود.
امروز فرقه رجوی مدعی است که هرگز دست به ترور هیچ مقام ومستشار آمریکایی نزده واین یک شایعه بر علیه فرقه رجوی است. فرقه رجوی معتقد است که مارکسیست ها که خط رهبری مجاهدین را در دست داشته دست به ترور مستشاران آمریکایی میزدند. یکی نیست بپرسد که چرا شما اسم مجاهد را از اول تا به امروز یدک میکشید. این یعنی هم از آخور وهم از توبره خوردن. یعنی هم تاریخ ” پر افتخار مجاهد ” را از اول تا به امروز قبول داشتن وهم ترورهارا محکوم کردن.
۲- فرقه رجوی در زمان انقلاب ۵۷ از خمینی وحکومت اسلا میش صد در صد حمایت میکرد. رجوی خطاب به خمینی اظهار داشت که اگر امام اجازه دهد ما در عرض ۲۴ ساعت قائله کردستان را فرو میخوابانیم. ودر جنگ خمینی علیه صدام آمریکایی شرکت داشت. راهپیمایی مجاهدین تا لانه جاسوسی آمریکا که بنا به دعوت خمینی ترتیب داده میشد شرکت میکردند وصدای دشمن شکن مجاهد که با شعار” مرگ بر آمریکا”” مرگ بر اسراییل” در اطراف لانه جاسوسی شنیده میشد.
امروز فرقه رجوی مدعی است که هرگز سازمان مجاهدین یک سازمان ضد آمریکایی وطرفدار حکومت خمینی نبوده است.
۳- فرقه رجوی معتقد است که این فرقه از بدو تاسیس یک سازمان سکولار بوده وهنوز هم هست.
سوال : کدامیک از موارد ذیل نشان از سکولار بودن فرقه مجاهد است؟

 الف : شعار ” حکومت عدل علی ، با انتخاب رجوی”
 ب : مقنعه های اسلامی رهبران واعضای مجاهدین مونث
پ : سینه زنی  مجاهدین در دو صف مختلف مونث ومذکر مجاهد در حرم مطهر سید الشهدا  وحضرت رقیه برای حاجت گرفتن.
ج :هوا داری مجاهد از خمینی وحکومت اسلامیش در زمان انقلاب وبعد از آن
د: شرط عضویت در فرقه مجاهد مسلمان بودن عضو  میباشد.
 جواب مجاهدی : همه موارد بالا

۴- فرقه رجوی درست بعد از یک سال که در صف خمینی علیه صدام آمریکایی میجنگید یکدفعه سر وکله اشان در صفوف صدام حسین پیدا شد وبر علیه حکومت دجال خمینی میجنگیدند( البته با پول وتوپ وتانک صدام آمریکایی). رجوی از همه هوادارانش در داخل وخارج ایران خواست که هر طور که میتوانند به عراق بیایند ودر صف صدام آمریکایی با خمینی  دجال مبارزه کنند.

۵- این روزها فرقه مجاهد به رهبری رهبر غیب شده مجاهد ، تمام آرزو وآمالش این است که هر چه زودتر از لیست تروریستی دولت آمریکا در بیاید تا بتواند در نقش چلبی ایران برای دولت آمریکا خدمت کند.  اخیرا مجاهدین به دولت آمریکا اعلام کرده  که  میتوانند مانند رهبران جدید لیبی  بعد از سرنگونی رژیم آخوندی در ایران خدمت کنند.

زندان اشرف
چند هزار نفری که در شهر اشرف به خاطر سیاست های ارتجاعی وضد انسانی مجاهد به دام افتاده اند، برای رهایی آنان نبایست به فرقه مجاهد و سیاست هایش دلخوش کرد. رهایی این انسانها از زندان وشکنجه گاه وقتلگاه اشرف را نباست به فرقه مجاهد واگزارد. فرقه مجاهد خود یکی از  مسئولان اصلی این جنایت وتراژدی انسانی  است. باید با کمک سازمانهای انساندوست بین المللی  این انسانهارا تک تک ویا گروه گروه از این زندان مجاهد رها ساخت. کسانیکه خود زندان اشرف را بوجود آوردند نمیتوانند این زندان را خراب کنند. فرقه مجاهد با نگهداری وحفظ “حرمت اشرف”  وشهید سازی  ،میخواهد با جان این انسانها در سطح بین المللی معامله کند.باید این تاکتیک مجاهدینی را خنثی کرد.