تبلیغات غرب در مورد قتل قذافی برای خلع سلاح کردن مردم مسلح لیبی است ٬ سخنی با اومانیستها

زمانیکه لاجوردی کشته شد٬ ما نه روی عمل قتل او را صحه گذاشتیم و نه کشتن او را محکوم کردیم۔ اما نوشتیم روزی که جهان به جنایات آن چکیده جنایات جمهوری اسلامی پی ببرد بحال مردم ایران خواهد گریست۔ در آن مقطع ما تنها تشکل جدی در چپ و سردسته مخالفین با اعدام بودیم۔ در همان مقطع تمام دو خردادیها یکمرتبه شدند “اومانیست”٬ تروریستهای دولتی یکشبه از ترور دلشان بدرد آمد۔ خاطرم نمیاد ولی بعید نمیدانم که حتی ما را متهم به خوشحال شدن از مرگ لاجوردی هم کرده باشند۔

امروزعکسها و ویدیوهای گرافیک از دستگیری و کشتن قذافی مرتبا از رسانه های غربی پخش میشود و طبیعتا احساسات اومانیستی میلیونها نفر را قلقلک میدهد۔ این احساس اومانیستی کاملا موجه است۔ اگر خاطرتان باشد یکی از اولین ویدیوهایی که در مورد توحش نیروهای سرکوبگر قذافی توسط همین مدیای غربی مرتبا پخش شد صحنه کشتن خونسرد عابری بود که داشت از خیابان با تلفنش فیلمبرداری میکرد۔ علت پخش آن ویدیو سمپاتی خریدن برای انقلاب لیبی از طریق قلقلک دادن حس اومانیستی مردم بود۔ در مورد قذافی٬ این عاملی است که یکمرتبه باعث شده صفها قاطی شود۔ از اشک تمساح طرفداران قذافی در آن هست تا ضد امپریالستهایی که ککشان هم برای کشتار مردم توسط قذافی نمیگزید۔ من معتقدم که ما باید به جنبه سیاسی ماجرا هم توجه کنیم۔ اگر من در صفی باشم که در آن طرفدار قذافی هم هست باید یکخورده بیام عقب ببینم اشکال این صف چیه؟

من تصویر را اینجور میبینم۔ هدف * اصلی * تبلیغات غرب٬ با نشان دادن صحنه های تکان دهنده کشتن یا زجر دادن قذافی اینست که بگویند مردم مسلح خطرناک هستند۔ مردم راخلع سلاح کنید۔ این امر از اولین سخنرانی جلیل در چند هفته پیش و در گفته های قبل و بعد از آن رهبران غربی حامی جلیل به مبرمترین مسیله غرب و شورای موقت تبدیل شده است۔ این سیاست را باید جلوش ایستاد۔ “مردم اگر تفنگ دستشان باشه وحشی میشن” حتما بعد از این ماجرا رواج خواهد یافت۔ (که اتفاقا بفاصله نوشتن همین سطور علایمش هویدا شد۔ به لینک زیر مراجعه کنید۔)

از مواضع اومانیستی و ضد اعدامی که بگذریم٬ مابقی موا ضع و تحلیلات و پیش بینی ها بنظر من بیشتر از آنکه از سر اومانیستی یا از سر مخالفت با اعدام باشد٬ از سر موضع گوینده با انقلابیست که در لیبی در جریان است۔  این تحلیلها خیلی که ملایم و معصوم هم که باشند٬ صرفا یک  تحلیل دلبخواه از “آینده لیبی چه خواهد شد” است ونهایتا آنها را در کنار سیاستهای غرب و دولت موقت لیبی قرار میدهد۔ در این تحلیلات نقش مردم مسلح اصلا در نظر گرفته نمیشود۔ اگر جمهوری اسلامی سلاح را از دست مردم در نمیاورد آیا میتونست خودش را مستقر کند؟ اگر آره٬ چرا جمهوی اسلامی تقریبا سه سال کجدار و مریز رفتار کرد و از همان روز اول بگیر و ببند و بکش را شروع نکرد؟ مگر خمینی به همین مسیله اقرار نکرد؟

 آیا قرار است قتل قذافی را به اسم خشونت انقلاب بزنند؟ بعله حتما یکی از اهداف غرب و شورای موقت لیبی همین است۔ اما چرا این تبلیغ را در مورد تونس و مصر و سوریه و ایران بکار نبردند؟ اینها که خودشان مبلغ انقلاب بودند۔ مسیله باز بر سر همین مسلح بودن مردم است۔ این وحشت تو لانه شان انداخته است۔

خلاصه کنم٬ توصیه ام به تمام دوستانی که از سر اومانیستی و مخالفت با اعدام دچار مشکل شدند این است که چند روزی صبر کنید۔ بجای اینکه موضع عجولانه بگیرید و صف خودتان را با صف حامیان قذافی از یکطرف و از طرف دیگه با صف شورای موقت لیبی و غرب مخدوش کنید٬ دو روز دندان روی جگر بگذارید ببینیند این کمپینی که غرب سر کشتن قذافی راه انداخته به کجا میرسه۔ قذافی که مرد۔ حالا شما یکهفته دیرتر هم موضع بگیرید هیچ اتفاق عجیب غریبی نمیفتد۔

اینرا هم اضافه کنم که شما چه باور کنید چه نه خود من تاب دیدن صحنه هایی که تلویزیون نشان میدهد را ندارم۔ اما قبل از هر چیز من یک اومانیست سیاسی هستم۔ استفاده سیاسی از پروپاگاندای جاری را برای خلع سلاح کردن مردم میبنیم۔ خصو صا که امروز یکشنبه رسما وزیر سابق آقای قذافی ختم دولت قذافی را اعلام و “نظم و قانون” براش اولین اولویت را پیدا کرده است۔ در هر صورت من نمیگم حرف و تحلیل مرا قبول کنید۔ اما اگر واقعا از سر اومانیسم و مخالفت با اعدام دارید موضع میگیرید میتوانید چند روز دندان روی جگر بگذارید تا این هیاهو بخوابه و نیات واقعی روشن تر شود و خودتان قضاوت کنید٬ نه؟