«مذهب» و داستان «ظهور امام زمان»؟!(بخش بیستم)

داستان نوح

نوح، یکی از شخصیت ‌های افسانه ای دین های ابراهیمی است که داستان او در تورات، انجیل و هم چنین قرآن ذکر شده ‌است. در قرآن، داستان نوح به تفصیل بیان شده و مفصل تر از همه، در «سوره هود آیه ۲۵» به بعد و «سوره نوح.» نام اصلى او عبدالجبار، عبدالاعلى و… بود، و بر اثر گریه و نوحه فراوان از خوف خدا، نوح خوانده شد.

داستان کشتی نوح در سه دین مسیحیت، یهودیت و اسلام نقل شده است. این داستان در تورات به این شکل روایت شده که خداوند سیل عظیمی نازل کرد تا تمام بندگان ناشکر را جزا دهد، اما قبل از وقوع سیل، به نوح دستور داد که یک کشتی ساخته و در آن یک جفت از هر موجود زنده را سوار کند. نوح اطاعت کرد، پس از آن چهل شبانه روز باران بارید و پس از گذشت هفت ماه و هفده روز، با پایین رفتن آب کشتی نوح بر کوه آرارات پدیدار گشت.

برخی پژوهش گران کشورهای ترکیه، ایران، آذربایجان، یمن، ارمنستان و عراق، مدعی هستند که بقایای کشتی نوح در کشور آن هاست. اما دانشمندان از سراسر جهان در مورد صحت یا عدم صحت این نظریه دیدگاه های متفاوتی ارائه کرده اند. از جمله این که: «در کتاب مقدس ذکر شده که نوح بین شش تا ده هزار سال پیش کشتی خود را ساخته بوده است، در عین حال بر طبق نظریات اثبات شده، یک قطعه چوب در محیطی کاملا مرطوب یا کاملا خشک، بیش از چند هزار سال دوام نمی آورد.»

طوفان و سیل در زمان حضرت نوح در سطح وسیعی به وسعت کره زمین واقع شده است. به اعتقاد مسیحیان و بنا به نص انجیل، این حادثه عظیم و دهشت آور، برای تنبیه مردمان آن روزگار که دست به سرکشی زده بودند و به منظور نجات نوح پیامبر و پیروانش واقع شده بود.

بین آدم تا نوح، ده یا هشت پدر به ترتیب ذیل، واسطه وجود داشته است: ۱٫ شیث ۲٫ ریسان (انوش) ۳٫ قینان ۴٫ آحیلث ۵٫ غنمیشا ۶٫ ادریس که نام دیگرش، اخنوخ و هرمس است ۷٫ برد ۸٫ اخنوخ ۹٫ متوشلخ ۱۰٫ لمک که نام دیگرش ارفخشد است. لمک یا ارفخشد نام پدر نوح (ع) است. (تفسیر المنار، چاپ مصر، رشید رضا، ص ۷۵) نام های نوح در قرآن نوح را به نام های مختلفی معرفی کرده است: «ناصحِ ‌امین، «عبد شکور» و «عبد غفار».

نوح، در جوانی به کار نجاری اشتغال داشت. قوم نوح، بت پرست بودند و او از این احوال آزرده بود تا این که در چهل سالگی از سوی «خداوند» به رسالت مبعوث گردید. او از آن هنگام، پیوسته قومش را به عبادت و پرستش خدای یک تا دعوت می‌ کرد تا از پرستش بت ها دست بردارند و به خدای او را بپرستند.

به گفته قرآن، نوح به مدت ۹۵۰ سال قومش را به خداپرستی دعوت کرد و در رسالت خود شکیبایی و استقامت می ‌ورزید. با این همه، جز عده کمی به او ایمان نیاوردند.

نوح، همواره ادعا می کرد که «من فرستاده ‌‌ای از جانب پروردگار جهانیانم که پیام های الهی را به شما ابلاغ می ‌کنم.» اما قوم نوح، او را مسخره می‌ کردند.  آن گاه نوح، قومش را به آمدن عذاب الهی تهدید کرد اما آن ها به انکار و لجاجت و عناد ادامه دادند تا آن که نوح نومید شد و نفرین کرد؛ خداوند نیز دعای او را مستجاب کرد و به او گفت که کشتی بزرگی بسازد.

 

به این ترتیب، داستان نوح از آن جا آغاز می شود که خدا به نوح فرمان داد تا مردم را راهنمایی کند. نوح، به میان مردم رفت و به آن ها گفت: من از طرف خدا مامور شده ام که شما را به پرستش خدای یگانه هدایت نمایم. مردم دل شان نمی خواست که خداپرست شوند، به همین دلیل می گفتند که نوح دروغ می گوید. اما نوح دست بردار نبود. کم کم حرف های نوح در دل بعضی از مردم اثر کرد و به او ایمان آوردند.

تا این که روزی از روزها، تعدادی از مردم پیش او رفتند و گفتند: دیگر از دست تو خسته شده ایم. تو سال هاست ما را از عذاب خدای خودت می ترسانی. اگر راست می گویی، از خدای خود بخواه تا عذابش را برای بت پرستان بفرستد. نوح هم چون از دست آن ها خسته شده بود، دست به آسمان برد و از خدا خواست برای آن ها عذاب بفرستد. خدا خواسته نوح را قبول کرد و از او خواست تا کشتی خیلی بزرگ بسازد و منتظر فرمان خدا باشد. نوح شروع به ساختن کشتی کرد.

نوح پس از سال ها تلاش برای هدایت مردم، دستور یافت تا کشتی بسازد. او، در شهر کوفه به ساختن کشتی بزرگی پرداخت، و خداوند به او وحی فرمود که نشانه عذاب و توفان، جوشیدن ‌آب ‌از تنور است: «تا وقتی که فرمان در رسید و تنور فوران کرد…» (هود/۴۰)

بعضی از مفسرین و مورخین، آیه فوق را به فوران آب از تنور خانه نوح تفسیر کرده ‌اند و گفته ‌اند، این همان تنوری بوده که «حوا» آن را برای پختن نان ساخته و تا زمان نوح باقی بوده است. (تفسیر انوار التنزیل، قاضی بیضاوی، ج ۱، ‌ص ۴۶۸) عده ‌ای دیگر از مفسرین، تنور را کنایه از «سطح زمین» بیان کرده ‌اند؛ یعنی زمین فوران کرد. هم چنین  از امام اول شیعیان علی، روایت شده که تنور به معنای فجر است؛ یعنی نور فجر به عنوان علامت طوفان، ظاهر شد.

هر روز بت پرستان او را مسخره می کردند. اما نوح به حرف آن ها توجهی نداشت، وقتی کشتی آماده شد، خدا به نوح فرمان داد: ای نوح به خانواده و یارانت بگو تا سوار بر کشتی شوند و از هر حیوان و پرنده یک جفت انتخاب کن و به کشتی ببر. ناگهان ابرهای سیاه آسمان را پر کرد، همه سوار بر کشتی شدند، اما یکی از پسران نوح نافرمانی کرد و سوار نشد، باران تندی شروع به باریدن کرد. در مدت کمی آب به بالا آمد و همه جا را گرفت، بت پرستان و پسر نوح از کوه ها بالا رفتند تا آب به آن ها نرسد. اما آن قدر باران بارید که حتی کوه ها هم زیر آب رفتند و به این ترتیب نوح و یارانش نجات یافتند و بت پرستان به همراه پسر نوح غرق شدند.

بعد از چهل شبانه روز، کشتی نوح در بالای کوه «جودی» روی زمین قرار گرفت. نوح و همراهانش در آن جا، زندگی را از نو آغاز کردند و به کشت و زار و کشاورزی پرداختند. بنابراین، نوح و همراهانش، در پای همان کوه جودی خانه‌ هایی ساختند و نام آن را سوق الثمانین (بازار هشتاد نفر) نهادند.

طبق نقل‌ های تورات، هنگامی که یعوه (خدای یهود) از فساد و تباهی فرزندان آدم به خشم آمد و تصمیم به نابودی آن ها با برپا داشتن طوفانی به طول چهل روز و چهل شب نمود، نوح به‌ خاطر پرهیزکار بودنش، مورد عفو او قرار گرفت؛ خداوند به او امر نمود تا یک کشتی بزرگ بنا کند و همسرش، فرزندانش (سام، حام و یافث و همسران آن ها و از هر حیوان، یک جفت نر و ماده را با خود ببرد تا از طوفان در امان بماند.

کم کم نسل بشر از همان هشتاد نفر، که سه نفر از آن‌ ها به نام‌ های (سام، حام و یافث) از پسران نوح بودند ادامه یافت و رو به افزایش نهاد و نیز نوح بر فراز کوه جودی مسجدی ساخت و در آن با پیروانش به عبادت خدای یکتا و بی ‌همتا می پرداخت.

هم چنین نسل انسان‌ های جهان را از سه فرزند او سام، حام و یافث می‌ دانند. نوح در دین اسلام، دارای اهمیت زیادی بوده و اولین پیامبر «اولوالعزم» است.

داستان نوح در فصل های ۶ تا ۹ کتاب آفرینش ذکر شده‌ است. نوح در سال پانصد ام زندگی خود سه پسر به نام های سام، حام و یافث داشت. در سال ششصد ام خداوند که از گمراهی نسل آدمی اندوهگین شده بود، تصمیم به نابودی تمام آن ها گرفت و لیکن به نوح که مرد درست کاری بود دستور داد که کشتی بزرگی بسازد تا نسل تمامی موجودات بعد از طوفان ادامه پیدا کند. در تورات آمده‌ است که پس از طوفان او اولین مردی بود که قدم بر روی زمین گذاشت و تاکستان بزرگی ایجاد کرد و شراب نوشید. حام، فرزند نوح در برابر پدر خود لخت ظاهر شد و این اتفاق را برای برادران خود نیز بازگو کرد و در نتیجه نوح او را نفرین (نفرین حام) کرده و زمین او را به سام داد. نوح سیصد و پنجاه سال بعد از طوفان در سن نهصد و پنجاه سالگی چشم از جهان فرو بست و سن او بیش ترین سنی است که در تورات و انجیل برای یک انسان ذکر شده ‌است.

در بین علمای یهودی در مورد درست کار بودن نوح اختلافاتی وجود دارد. در تورات ذکر شده ‌است که او «درست کاری در میان نسل خود» بود و از این رو، بعضی عقیده دارند درست کاری او نسبی بوده و تنها در زمان مردم خود که همگی گمراه بودند فردی درست کار محسوب می‌ شود. اما در مقایسه با زمان ابراهیم، او فردی درست کار محسوب نمی ‌گردد. آنان، هم چنین اشاره می ‌کنند که نوح برای کسانی که قرار بود در زمان طوفان قربانی گردند دست به دعا بر نمی دارد در حالی که ابراهیم برای مردم قوم لوط قبل از عذاب دعا می ‌کند. هم چنین در داستان تورات نوح هیج سخنی نمی ‌گوید و دستورات خدا را مو به مو اجرا می ‌کند.

بعضی دیگر از محققین یهودی، اعتقاد دارند که این که ساخت کشتی ۱۲۰ سال به درازا کشیده شده‌ است، بنابراین نشان دهنده تلاش نوح برای دادن مهلت بیش تر به گناهکاران است.

شیخ صدوق، از امام صادق روایت کرده است: گاهى مردم حضرت نوح را به قدرى کتک مى ‏زدند که سه روز تمام به حال بی هوشى مى ‏افتاد، سیصد سال از دعوت نوح گذشت، هدایت نشدند خواست نفرین کند، چند نفر از فرشتگان از آسمان هفتم آمدند خواهش کردند که نفرین را تاخیر بیندازد حضرت نوح گفت: اگر زنده باشم سیصد سال دیگر تاخیر انداختم.

بعد از سیصد سال خواست نفرین کند عده از ملائکه از آسمان ششم آمدند خواهش کردند که نفرین را تاخیر نماید باز سیصد سال دیگر صبر کرد. بعد از نهصد سال نفرین کرد جبرئیل نازل شد و گفت: دعاى تو را خداوند قبول کرد اکنون پیروان خود بگو خرما بخورد و هسته آن را بکارند و مواظبت کنند تا درخت بشود و میوه بدهد آن وقت فرج شما حاصل مى‏ شود، آن ها خرما را کاشتند، بزرگ شد خرما داد، نوح از خدا خواستند عذاب نازل کند، وحى رسید دوباره آن خرما را بخورند و هسته را بکارند بعد از بار دادن فرج حاصل مى ‏شود.

در این وقت یک سوم از مردم از دین نوح دست کشیده و مرتد شدند و بقیه مردم عمل کردند و هسته خرما را کاشتند و خرما آورد، دفعه سوم باز وحى رسید هسته را بکارید خرما بشود اى دفعه دو ثلث مردم مرتد شدند، بقیه عمل کردند هسته را کاشتند خرما آورد حضرت نوع دعا کرد و مستجاب شد دستور آمد براى ساختن کشتى حدود هفتاد نفر یاور داشت البته این برنامه‏ها براى امتحان بود که پاکان معلوم شود.

به کمک فرشته‏ ها به زودى کشتى ساخته شد و داراى سه طبقه بوده، طبقه بالا براى مردم، و طبقه وسط براى چهار پایان، و طبقه زیرین مال و وحوش و خوراک و لوازم هم در طبقه اول قرار گرفت، دستور آمد هر وقت دیدى آب از تنور آمد و جوشیدن گرفت از هر حیوان یک جفت بردار، با آن کسانى که ایمان آورده ‏اند بروید میان کشتى، تنور در کوفه توى خانه حضرت نوح بود در کوفه که الان آن جا مسجد شده است، خلاصه این روز مشغول پختن نان بودند آب از تنور جوشید، حضرت نوح یاران خود و حیوانات را سوار کشتى کرد، آب جوشید و از آسمان نیز مثل مشک شروع به باریدن کرد، رودهاى فرات و چشمه ‏ها طغیان کرد، آب زمین را فرا گرفت همه را غرق کرد، جز سواران کشتى حضرت نوح (علیه السلام). (تاریخ انبیاء، ص ۶۲ – ۶۰ – ۵۱)

امام صادق، گفته است چون خدای تبارک و تعالی نبوت نوح علیه السلام را آشکار کرد و شیعه یقین به فرج نمودند گرفتاری سخت شد و شهر بزرگ شد تا کار بیک سختی ناگواری کشید که بر شیعه چرخید و مخالفان به نوح هجوم کردند و او را به سختی زدند تا پاره ای اوقات سه روز بی هوش افتاده بود و خون از گوشش می  ریخت تا به هوش آمد، این حادثه بعد از سیصد سال از بعثت او رخ داد که آن حضرت در میان این مدت شب و روز آن ها را دعوت می کرد و می گریختند، پنهانی دعوت می کرد اجابت نمی کردند آشکارا دعوت می کرد رو بر می گردانیدند، پس از سیصد سال در دل گرفت که به آن ها نفرین کند و پس از نماز بامداد برای نفرین نشسته بود که یک دسته از آسمان هفتم به وی فرود آمدند و مرکب از سه فرشته بودند، بر او سلام کردند و عرض کردند ای پیغمبر خدا ما یک حاجت داریم فرمود چیست؟ گفتند نفرین بر قوم خود را وا پس انداز زیرا این نخست سطوتی است که خدا در زمین اظهار می کند فرمود نفرین بر آنان را سیصد سال دیگر پس انداختیم و به سوی آن ها برگشت و همان کار دعوت را پیش گرفت و آن ها هم همان کارها را کردند تا چون سیصد سال گذشت و از ایمان آن ها نومید شد و در هنگام ظهر برای نفرین به آن ها نشسته بود که یک دسته از آسمان ششم بر او فرود آمدند و سه فرشته بودند بر او سلام کردند و گفتند ما یک دسته از آسمان ششم هستیم بامداد بیرون شدیم و نیمه روز نزد تو آمدیم سپس از او همان درخواست نمایندگان آسمان هفتم را نمودند و آن ها را به همان پاسخ آنان پاسخ داد و به سوی قوم برگشت و به دعوت آن ها ادامه داد. (تاریخ انبیاء، ج ۱، ص ۱۴۶، قصه ‏هاى قرآن ص ۶۶)

امام صادق، گفته است: هنگامی که حضرت مهدی علیه السلام پرچم رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم را می گستراند، سیزده هزار و سیصد و سیزده فرشته که همگی منتظر قائم علیه السلام هستند، بر او نزول می‌کنند. این فرشتگان همان هایی هستند که همراه نوح علیه السلام در کشتی بودند و همراه ابراهیم علیه السلام وقتی به آتش افکنده شد و همراه عیسی علیه السلام وقتی به آسمان برده شد. بهجز آن ها چهار هزار و سیصد و سیزده «فرشته نشانه دار و ردیف کننده»که در نبرد بدر فرود آمدند، نیز بر حضرت مهدی علیه السلام فرود می آیند، و نیز چهار هزار فرشته ای که برای یاری امام حسین علیه السلام و جنگیدن همراه او فرود آمدند و اجازه جنگیدن به آن ها داده نشد. این فرشته ‌ها در روز عاشورا برای گرفتن اجازه به آسمان رفتند و وقتی بازگشتند، امام حسین علیه السلام به شهادت رسیده بود. آن ها پریشان و غبار آلود نزد قبر امام حسین علیه السلام تا روز قیامت گریه می کنند.

در انجیل پیتر، از نوح به عنوان پیامبر درست کار یاد شده ‌است. در کتاب لوک، از طوفان نوح، به عنوان مثالی برای روز قیامت ذکر شده ‌است که همانند طوفان نوح در قیامت زمان نابودی گناه کاران فرا می ‌رسد. در کتاب دیگری از پیتر، از کشتی نوح همانند باپتیسم یاد شده‌ است که همان گونه که باپتیسم انسان ها را نجات می ‌دهد، کشتی نوح نیز انسان ها را نجات داد. در قرون بعد از عیسی، نوشته ‌های مسیحی کشتی نوح را همانند کلیسا دانسته ‌اند که همان گونه که کلیسا مردم را به رستگاری می رساند، کشتی نوح نیز مردم را به رستگاری رساند. در مسیحیت قرون وسطی، معمولا از سه پسر نوح (سام، حام و یافث) به عنوان پدران سه قاره شناخته شده (سام-آسیا، حام-آفریقا و یافث-اروپا) یاد می ‌شده است. در قرن ۱۸ و ۱۹ معمولا از نفرین ذکر شده در تورات در مورد حام (نفرین حام) به عنوان دلیلی برای مقبول بودن برده داری سیاه پوستان آفریقایی یاد ‌گردیده است.

در اواخر عمر نوح، جبرئیل بر او نازل شد و گفت: مدت نبوت تو به پایان رسیده و ایام زندگانیت به سر آمده، اسم اکبر و علم نبوت را که همراه تو است به پسرت «سام» واگذار کن. زیرا من زمین را بدون حجت قرار نمی ‌دهم. سنت من این است که برای هر قومی، هادی و راهنمایی برگزینم ‌تا سعادت مندان را به سوی حق هدایت کند و کامل کننده حجت برای متمردان تیره بخت باشد. نوح، این فرمان را اجرا نمود و «سام» را وصی خود کرد. او، هم چنین فرزندان و پیروانش را به آمدن پیامبری به نام «هود» بشارت داد. پس از وصایای خود، عزرائیل روح او را قبض کرد. قبر او در نجف، پشت سر علی امام اول شیعیان است.

 

نوح به روایت قرآن!

نوح، یکی از مهم ترین پیامبران قرآن و یکی از پیامبران اولوالعزم است. در قرآن ۴۳ بار نام نوح ذکر شده‌ است که نشان دهنده اهمیت داستان او، برای نویسندگان قرآن بوده است. هم چنین سوره ‌ای در قرآن به نام او (سوره نوح) وجود دارد. در برخی جاهای قرآن، به این داستان به طور اجمال و در برخى به طور تفصیل، تاکید شده است.

بعثت و رسالت نوح، به اصطلاح بشر بعد از آدم، به ‏صورت یک ‏قوم ‏ساده و زندگى مى ‏کرد و این قوم دین و مذهبی نداشت. تا این که «خداوند» از آن ها خشمگین شد. به عبارتی دیگر، در زمان نوح، فساد در زمین شایع گشت و مردم از دین توحید روی گردان شده و به پرستش بت‏ ها روى ‏آوردند، و خدا نام چند بت ‏آن روز را که عبارت بودند از: سواع، یغوث، یعوقونسر در سوره نوح ذکر کرده است.

در این زمان بود که خدا نوح را مبعوث کرده و او را با کتاب و شریعتى‏ به سوى آنان فرستاد تا قوم خود را به دین توحید و ترک بت ها ‏دعوت کند.  داستان قرآن، همانند داستان تورات، از تلاش نوح برای هدایت قوم خود و نافرمانی آنان است. اما در قرآن، نامی از سه پسر نوح (سام، حام و یافث) برده نشده ‌است و تنها به داستان یکی دیگر از پسران نوح بدون ذکر نام که از فرمان پدر سرپیچی کرده و به هلاکت می‌ رسد، یاد شده ‌است. نوح دارای القاب مختلفی در قرآن از جمله «رسول امین» (پیامبر امین) و «عبدا شکورا» (بنده شکرگذار) است. هم چنین در سوره آل عمران، آمده ‌است که «ان الله اصطفی آدم و نوحا و آل ابراهیم وآل عمران علی العالمین» که بیانگر آن است که خداوند خاندان آدم، نوح، ابراهیم و عمران را بر جهانیان برتری داده ‌است. هم چنین در قرآن ذکر شده (سوره ۶۶ آیه ۱۰) که همسران نوح و لوط با این که در نکاح پیامبرانی درست کار بودند به آن ها خیانت کرده و از اصحاب جهنم گردیدند.

در داستان قرآن، اشاره شده ‌است که نوح تلاش زیادی برای هدایت کردن قوم خود به پرستش خدای یکتا کرد اما این قوم، او را مسخره کرده و نوح را دروغ گو و دیوانه خواندند (سوره ۱۱ آیات ۲۷ – ۳۲، سوره ۵۴ آیه ۹) و او را تهدید به سنگسار نمودند (سوره ۲۶ آیه ۱۱۶). خداوند به او وحی می ‌کند که غیر از کسانی که تاکنون ایمان آورده ‌اند هیچ کس ایمان نخواهد آورد. (سوره ۱۱ آیه ۳۶) و او به ساخت کشتی مشغول گردید در حالی که اشراف قوم، همواره او را مسخره می ‌کردند. هنگامی که طوفان نازل می ‌شود پسر نوح از فرمان او سرپیچی کرده و به کشتی نمی‌ آید. نوح، از خداوند درخواست شفاعت برای او می ‌کند. اما خدا تاکید می ‌کند که پسر او از کافران است و باید نابود گردد. نوح، در مقابل فرمان خدا تسلیم می ‌گردد و پسر او از بین می‌ رود.

از تمامى آیات مربوط به داستان نوح در قرآن، چنین برمى ‏آید که نوح، همواره قوم خود را به توحید خدا و ترک شرک دعوت ‏مى‏ کرد به طورى که از دو سوره «نوح و یونس»، و سوره «آل عمران» آیه ۱۹ بر مى‏ آید آنان را به اسلام‏ مى‏ خواند. در سوره «هود» آیه ۲۸، چنین برمی آید که نوح از آنان مى‏ خواسته تا امر به معروف‏ و نهى از منکر کنند؛ از آیه ۱۰۳ سوره «نساء» و آیه ۸ سوره «‏شورا» بر مى ‏آید که نماز خواندن را نیز از آنان مى ‏خواسته و به طورى که از آیه ۱۵۱ و ۱۵۲ سوره «انعام» بر مى ‏آید رعایت‏ مساوات‏ و عدالت را نیز از آنان مى ‏خواسته، و دعوت شان مى ‏کرده به این که به فواحش و منکرات‏ نزدیک نشوند، راست گو باشند و به عهد خود وفا کنند؛ از آیه ۴۱ سوره «هود» بر مى ‏آید که نوح، اولین کسى بوده که مردم را دعوت‏ مى‏ کرده به این که کارهاى مهم خود را با نام «خداى‏ تعالى» آغاز کنند.

از آیات سوره ‏هاى‏ «نوح و قمر و مومنون»، بر مى ‏آید که نوح، قوم‏ خود را دائما دعوت مى‏ کرده به این که به «خداى‏ تعالى» و آیات او ایمان بیاورند و در این دعوت، ‏منتهاى جد و جهد را به خرج مى ‏داده و شب و روز و آشکارا و پنهان وادارشان مى‏ کرده به این که حق را بپذیرند. ولى قومش جز به عناد و تکبر خود نمى ‏افزودند، هر قدر او دعوت خود را بیش تر مى‏ کرده آنان سرکشى و کفرشان را بیش تر مى ‏کردند و به‏ جز اهل‏ و اولادش وعده اندکى که از غیر آنان ایمان نیاوردند، به طورى که دیگر از ایمان آوردن، سایرین به کلى مایوس گردید در آن هنگام، ‏به «درگاه پروردگار» خود، شکایت برده و از او طلب‏ نصرت کرد.

از آیات سوره «عنکبوت» بر مى ‏آید که نوح، نهصد و پنجاه‏ سال مشغول دعوت قوم خود بوده، ولى قوم، او را جز به استهزاء و مسخره‏ کردن و نسبت جنون به او، عکس ‏العملى از خود نشان ندادند؛ آن ها او را متهم مى‏ کردند به‏ این که منظورش این است که به آقایى و سرورى بر ما دست ‏یابد، تا آن که در آخر از پروردگار خود یارى طلبید. و از آیات سوره هود برمی آید که بعد از این درخواست نوح، خداى ‏به‏ او وحى کرد که از قومش به جز آن چند نفرى که ایمان آورده‏ اند احدى ایمان نمى ‏آورد؛ از آیات سوره نوح آمده است که نوح قوم خود را به هلاکت و نابودى نفرین کرد، و از خداى تعالى خواست ‏تا زمین را از لوث وجود همه آنان پاک کرده و احدى از آنان را زنده نگذارد به طورى که از آیات سوره هود بر مى ‏آید خداى تعالى به نوح وحى کرد که زیر نظر ما و طبق وحى ما کشتى را بساز.

از آیات سوره هود بر مى ‏آید که خدا به او ‏دستور داد تا کشتى را با تایید او بسازد. نوح شروع به ساختن آن کشتی کرد. مردم ‏دسته دسته از محل کار نوح گذشته و او را مسخره مى ‏کردند. چون کشتى آب مى ‏خواهد، و کشتى سازى باید در لب‏ دریا باشد و او این کار را در بیابانى بدون آب انجام مى‏ داد. همین باعث مى‏ شد که‏ مردم او را مسخره کنند. او، در پاسخ به مردم، مى‏ گفت اگر امروز شما ما را مسخره مى ‏کنید به زودى خواهید دید که ما شما را مسخره مى‏ کنیم و به ‏زودى خواهید فهمید که کسى که دچار عذاب گردد خوار و ذلیل و بیچاره مى‏ شود، و عذابى که مى آید عذابى است مقیم و غیرقابل ‏زوال و نیز از دو سوره هود و مومنون بر مى ‏آید که خدا براى نزول آن‏ عذاب، علامتى ‏قرار داده بود و آن این بوده که آب از تنورى بالا مى ‏زند.

نوح، هم چنان که از سوره هود و مومنون برمی آید مشغول‏ ساختن کشتى بود تا این که آن را به اتمام رسانید و امر خداى مبنى بر نزول ‏عذاب صادر شد، و آن تنور شروع به جوشیدن کرد. در این هنگام، خداوند متعال به نوح وحى فرستاد که از هر حیوان یک جفت نر و ماده سوار کشتى کند و نیز اهل خود را به جز افرادى که مقدر شده بود هلاک شوند. یعنى همسرش که خیانت کار بود و فرزندش‏ که از سوار شدن امتناع ورزیده بود و نیز همه آن هایى که ایمان آورده بودند، سوار کند. و از سوره قمر بر مى ‏آید همین که‏ آن ها را سوار کرد خدا درهاى آسمان را به آبى ریزان باز کرد، و زمین را به ‏صورت چشمه ‏هایى جوشان ‏بشکافت، آب بالا و پایین براى تحقق دادن امرى که مقدر شده بود دست به دست هم دادند. و نیز از سوره هود برمی آید که رفته‏ رفته آب زمین را فرا گرفت ‏و بالا آمد و کشتى را از زمین کند، کشتى در موجى چون کوه هاى بلند سیر مى ‏کرد؛ و طوفان‏ همه ‏مردم روى زمین را فرا گرفت و همه را در حالى که ستم گر بودند هلاک کرد، و خدا به ‏نوح دستور داده بود همین که در کشتى مستقر شدند خدا را در برابر این نعمت که از شر قوم ‏ستم کار نجات شان داد حمد بگویند و در پیاده ‏شدن از او برکت بخواهند، و نوحعلیه السلام گفت: الحمد لله الذى نجانا من القوم الظالمینو نیز گفت: رب انزلنى منزلا مبارکاو انت ‏خیر المنزلین. (المومنون: ۲۹)

بعد از آن که طوفان به دلیل ‏آیه ۷۷ سوره صافات، عالم‏ گیر شده و مردم روى زمین همه غرق شدند، خدا به زمین‏ فرمان داد تا آب خود را ببلعد؛ و به آسمان‏ نیز فرمان داد تا از باریدن بایستد؛ آب از ظاهر زمین ‏کاسته شد؛ کشتى بر بالاى کوه جودى قرار گرفت و فرمان «قیل بعدا للقوم‏الظالمین» – دورى باد بر علیه ستم کاران صادر شد، آن گاه خدا به نوح وحى کرد که: اى نوح! از کشتى پایین ‏آى ‏و با سلامى از ناحیه ما و برکاتى بر تو و امت‏ هایى که با تو اند پیاده شو، که بعد از این‏ طوفان، دیگر هیچ گاه دچار طوفانى عالم ‏گیر نخواهند شد چیزى که هست بعضى از این نجات ‏یافتگان امت ‏هایى هستند که خدا در دنیا از متاع‏ هاى زندگى دنیا برخوردارشان مى ‏کند، و سپس‏ عذابى دردناک آنان را فرا مى ‏گیرد، پس نوح و همراهان او از کشتى خارج‏ شده و در زمین قرار گرفتند و خدا را به توحید و اسلام پرستیدند؟!

از محمد، پیامبر مسلمانان نقل قول شده است که: «هنگامی که خداوند اراده کرد قوم حضرت نوح را هلاک کند، به نوح فرمان داد کشتی بزرگی بسازد. جبرئیل نیز با میخ‌ هایی برای ساختن کشتی فرود آمد. در میان انبوه میخ‌ ها، پنج میخ ویژه بود که درخشش خاصی داشت و بر روی هر یک نام یکی از پنج نور مقدس محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین نقش بسته بود.

حضرت نوح، هر کدام را بر می داشت، میخ هم چون ستاره‌ ای در تاریکی شب می درخشید. هنگامی که میخ پنجم را برداشت، پس از درخششی، اشکی از آن جاری شد.

نوح، از جبرئیل پرسید: «این میخ و اشک چیست؟» جبرئیل در پاسخ گفت: «این میخ حسین بن علی است.» حضرت نوح نیز هر یک را در یک طرف از کشتی کوبید.

پیامبر فرمود: «در آیه «و حملنا علی ذات الواح و دسر» منظور از «الواح» چوب ‌های کشتی و منظور از «دسر» ما هستیم. اگر ما نبودیم کشتی حرکت نمی کرد.» (منبع: «بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۳۲۲، حدیث ۱۴- امان الاخطار، ص ۱۰۷ و ۱۰۸)

نوح، نخستین پیامبر اولوالعزم بود که خداوند او را با کتاب و شریعت مبعوث فرمود. شریعت و کتاب او نخستین شریعت و کتابی بود که مشتمل بر قوانین و احکام الهی بوده است. حضرت نوح دومین پدر نسل کنونی انسان است و به جز آدم و ادریس که قبل از او بودند، نسبت سایر پیغمبران الهی به او منتهی می‌ گردد. نام همسر او، «والیه» و گناه او این بود که در نزد قوم خود، نوح را مجنون معرفی کرد.

مطابق اخبار و تواریخ، قبر نوح در نجف و در کنار قبر علی امام اول شیعیان قرار دارد که در زیارت‌نامه‌ امام علی نیز به آن اشاره شده است. (منبع: تاریخ الانبیاء، رسولی محلاتی، ج ۱، ص ۴۱، اعلام قرآن، خزائلی،‌ ص ۶۴۱، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی ج ۲ ص ۲۷۷)

شیخ صدوق در کتاب «عیون الاخبار از امام رضا (ع)»، نقل کرده است که: «نوح در همان محلی که کشتی به زمین نشست قریه ای بنا کرد و نام آن را قریه «ثمانین» (هشتاد) گذاشت.»

 

کشتی نوح در ترکیه!

در مورد این که کشتی نوح در کجا (ارمنستان، ایران، ترکیه و عراق) به زمین نشسته، ادعاهای زیادی وجود دارد. این ادعاها نخست از جنبه اثبات وجود خدا و پیامبران و دین ها و مذاهب صورت می گیرد و برخی کشورها چون ترکیه، از داستان کشف کشتی نوح، یک منطقه پرسود توریستی جذاب درست کرده و درآمدهای کلانی دارد.

در سال ۱۹۵۹، یک خلبان ترکیه ای، براساس ماموریت محول شده، چندین عکس هوایی برای موسسه ژئودتیک ترکیه برداشت. هنگامی که ماموریت به پایان رسید، در میان عکس های او تصویری جلب نظر می کرد که بیش تر شبیه یک قایق بود تا چیزی دیگر، قایقی بزرگ که بر سینه تپه ای، در فاصله بیست کیلومتری کوه های آرارات آرمیده بود.

تصویر هوایی از فسیل کشتی که محل آسیب دیدگی ناشی از برخورد به یک صخره در آن مشخص است. بلافاصله پس از مشاهده این تصویر، تعدادی از متخصصان، علاقه مند به پیگیری شدند. دکتر براندنبرگ از دانشگاه ایالتی اوهایو، یکی از این علاقه مندان بود. او کسی بود که قبلا در زمینه کشف تاسیسات روی زمین از طریق هوا، مطالعات دانشگاهی داشت و پایگاه های موشکی کوبا را در دوران کندی کشف کرده بود.

دکتر واندنبرگ، عکس ها را مورد مطالعه قرار داد و اظهار کرد: «من هیچ شکی ندارم که شیء موجود در عکس های هوایی یک کشتی است. من تا به حال در طول مدت فعالیتم، هرگز چنین شیء عجیبی در یک عکس هوایی ندیده بودم.» پس از آن یک گروه کاوشگر آمریکایی نیز به منطقه مورد نظر اعزام شد، ولی حتی با انجام تحقیقات کوتاه مدت، نتوانست اطلاعات قابل توجهی به دست آورد.

۱۷ سال از آخرین تحقیقات در منطقه گذشت و هیچ اکتشافی تا سال ۱۹۷۶ انجام نگرفت. در سال ۱۹۷۶، یک باستان شناس آمریکایی به نام «ران ویت» تحقیقات جدید خود را در منطقه آغاز کرد. او بسیار زود دریافت که این شیء قایق مانند، بسیار بزرگ تر از حدی است که قبلا تصور می کرد. او، به زودی با انجام محاسبات دقیق دریافت که طول این شیء عظیم الجثه بلندتر از طول یک زمین بازی فوتبال و اندازه آن به بزرگی یک ناو جنگی است که کاملا در زمین دفن شده است. اما کشتی کشف شده در زیر گل و لای قطوری دفن شده بود و به سختی به جز از ارتفاع قابل رویت بود.

به دلیل همین عدم مشاهده دقیق از سطح زمین، امکان هر تحقیقی غیر ممکن بود. از سوی دیگر جسم کشف شده آن قدر بزرگ و سنگین بود که هر گونه اقدامی را در وهله اول عقیم می ساخت. «ران وایت» و گروه همراهش که کار را پیگیری می کردند، به جایی رسیدند که تنها وقوع یک حادثه عجیب و نادر می توانست راه گشای کار آن ها باشد: «زمین لرزه!» آن ها متوجه شدند که حرکت دادن و در آوردن جسم مذکور از درون زمین، به دلیل ابعاد وسیع و بزرگ آن غیرممکن است و تنها با یک لرزش زمین، این شیء می تواند از دل خاک سر در آورد و مورد کاوش قرار گیرد.

از تحقیقات ران ویت، مدت زیادی نگذشته بود که در ۲۵ نوامبر سال ۱۹۷۸، وقوع زمین لرزه ای در محل، باعث شد تا کشتی مزبور به طور شگفت آوری از دل کوه بیرون بزند و سطح زمین اطرافش را به بیرون براند. بدین ترتیب دیواره های این شیء، شش متر از محوطه اطرافش بالاتر قرار گرفت و برجسته تر شد.

به دنبال این زمین لرزه، ران وایت ادعا کرد که شیء مذکور می تواند باقی مانده کشتی نوح باشد. سپس بدبینی ها به خوش بینی مبدل و این سئوال ها مطرح شد: «اگر این جسم عظیم قایقی شکل به طول یک زمین فوتبال، در ارتفاع ۱۸۹۰ متری کوه های آرارات، کشتی نوح نیست، پس چه چیز می تواند باشد؟ و اگر جسم کشتی نوح است، آیا طوفان نوح واقعا به وقوع پیوسته است؟… آیا ما شاهد بقایای کشتی افسانه ای حضرت نوح که در کتب مقدس ادیان جهان از آن صحبت شده است، هستیم؟»

«کتاب مقدس» می گوید که کشتی نوح در ناحیه کوه های آرارات فرود آمده است. «قرآن» کتاب «مقدس» مسلمانان، می گوید که کشتی نوح بر روی کوه «جودی» نشسته است. کوهی که در حال حاضر کشتی مورد نظر بر آن قرار دارد به ترکی «کودی» داغ یا همان کوه «جودی» نام دارد. در حالی که در منابع اسلامی، آمده است که محل کوه جودی در منطقه موصل است. مثلا در کتاب «الدر المنثور» از امام کاظم، نقل شده که «جودی کوهی است در موصل.»

ترکیه امیدوار است بقایای کشف شده کشتی نوح، ‌فرصت مناسبی را برای توسعه گردشگری مذهبی در این کشور به وجود آورد. علاءالدین کراجا، رییس فدراسیون کوهنوردی ترکیه معتقد است، کشف بقایایی از کشتی نوح (ع) در ارتفاعات کوه آرارات، به زودی گردشگران مذهبی فراوانی را برای بازدید از این منطقه روانه ترکیه خواهد کرد.

در سال ۱۹۹۱، یک عدد میخ پرچ فسیل شده با حضور ۲۶ نفر محقق در بقایای کشتی کشف شد. تجزیه و تحلیل ترکیبات این میخ وجود آلیاژهای آلومینیوم، تیتانیوم و برخی از دیگر فلزات را تایید کرد. این در حالی است که گمان نمی رود در زمان نوح، آهن و آلومینیوم هنوز به مرحله کشف و استخراج رسیده باشد؟

بر بلندی های تپه‌ های اطراف محل کشتی، باستان شناسان چند جسم بزرگ حجیم سنگی یافتند که در بالای هر کدام سوراخی بزرگ تعبیه شده بود. این ها در واقع ابزاری بودند که به علت وزن زیاد به جای وزنه یا لنگر به هنگام پهلو گرفتن کشتی به آب پرتاب می‌ شدند. چگونه و با چه نیرویی؟ دقیقا کسی نمی داند؟!

 

کشتی نوح در ارمنستان

گفته می شود در اثنای جنگ جهانی هوانوردی روسی به هنگام پرواز اکتشافی یقایای یک کشتی بسیار بزرگ را مشاهده کرد. بعدها توسط ماهواره، جستجویی درباره بقایای کشتی نوح به عمل آورده اند و آن را در ارمنستان کنونی یافته اند. وقتی باستان شناسان روسی در وادی قاف مشغول حفاری بودند به چند تخته قطور پوسیده برخوردند که بعدا معلوم شد قطعات جدا شده از کشتی نوح می باشد.

در سال های دیگر، به بررسی و حفاری ادامه دادند و به تخته قطور دیگری برخوردند که به صورت لوحی کهن ترین خطوط بر روی آن منقوش بود؛ بی آن که پوسیده باشد؛ گفته می شود هم اکنون این لوح در موزه آثار باستانی مسکو در معرض دید توریست هاست. اداره کل باستان شناسی شوروی سابق هیئتی مرکب از هفت نفر خط شناس روسی و چینی را مامور بررسی و تحقیق کرد. این هیئت پس از هشت ماه مطالعه و مقایسه چنین گزارش دادند:

۱- این لوح از همان جنس پاره تخته های کشتی نوح است. ۲- حروف آن به لغت سامانی یا سامی است که ریشه و اصل لغات منسوب به سام بن نوح است. ۳- معنی کلمات این چنین است: ای خدای من! و ای یاور من! به رحمت و کرمت مرا یاری نما و به پاس خاطر نفوس مقدسه پارقلیطا مئدمئد، ایلیا، طیطه، شبر و شبیر، آنان که همه بزرگان و گرامی هستند و جهان به برکت شان برپاست، به احترام آنان مرا یاری کن، تنها تویی که می توانی مرا به راه راست هدایت کنی.

برخی، این پنج نام را به ترتیب به نام های پنج تن آل عبا – محمد (ص)، علی (ع)، فاطمه (س)، حسن (ع) و حسین (ع) منطبق دانسته اند (منبع: مجله راه قرآن)

 

کشتی نوح در عراق!

دانشمندان عراقی می گویند: «کشتی نوح در نجف پهلو گرفته بود و نه در ترکیه. دانشمندان عراقی، بر طبق مدارک و دلایل علمی مختلف، تاکید کردند که کشتی نوح در نجف پهلو گرفته بود و نه در کوه آرارات کشور ترکیه. در این راستا کمیسیون گردش گری و آثار باستانی اشاره کرد که آثار باستانی عراق که تاکنون یافت شده اند بیش تر از یک دهم آثار فعلی عراق را تشکیل نمی دهند.

آقای سامی بدری، در گفتگویی با «السومریه نیوز»، گفت: معلومات به دست آمده از آثار باستانی که بر آن با خط میخی و به زبان سومری و اکدی نگاشته شده است نشان می دهد که کشتی نوح در نجف پهلو گرفته بود، هم چنین افزود: در نوشته به ثبت رسیده بر روی لوح یازدهم در سطر ۱۳۸ و ۱۳۹ در حماسه گلگامش آمده است: کوه سرزمین حیره، سرزمین پیروزی، کشتی را به دست گرفت و نگذاشت که تکان بخورد.

گفته می شود تاریخ نگارش حماسه گلگامش به پنج هزار سال پیش که به حادثه طوفان اشاره می کند، باز می گردد و در آن جزئیات این رویداد را مانند آن چه در کتاب های مقدس بعد از دو هزار سال آمده است را روایت کرده است.

آقای بدری، خاطرنشان کرد: کلمه نصر (پیروزی) ریشه اکدی دارد که به معنی «حفظ کردن» می باشد که مترادف واژه «حیر و حار» در زبان سومری و به معنای «گرفتن ریسمان» می باشد. و نجف همان کوه سرزمین حیره است. هم چنین متن یهودی که در آن ذکر شده که کشتی بر روی کوه آرارات لنگر انداخته، بسیار مبهم می باشد.

بدری، افزود: ما به این نتیجه رسیدیم که این کلمه از دو واژه «آر» و «آراد» تشکیل یافته است و واژه «آراد» به رودخانه فرات اشاره دارد که به نجف و کوفه باز می گردد و نه به کشور ترکیه.

هم چنین آقای ثامر خزعل، استاد دانشکده علوم دانشگاه بغداد به «سومریه نیوز»، گفت: بر طبق تحلیل و بررسی خاک و دلایل باستانی، طوفان تا ارتفاع ۷۰ متر رسیده بود. و منطقه خلیج در آن روزگار خشک بوده است و آب تا ۷۰ متر بالاتر از سطح خلیج رسیده و این به معنای آن است که این ارتفاع تا مرتفع ترین نقطه در جنوب نجف «منطقه طار النجف» (سراشیبی های نجف) ادامه یافته بود.

از طرف دیگر، آقای عبدالزهره عباسی، کارشناس آثار باستانی در دانشگاه کوفه، ذکر کرد: در این زمینه پروژه ای جهت بررسی آثار باستانی عراق با استفاده از دستگاه های سنسور و رادار زمینی برای کاوش مواقع دفن شده در حال آغاز شدن می باشد.

هم چنین آقای قیس حسین رشید، رییس کمیسیون گردش گری و آثار باستانی، آرا و نظرات پژوهش ران را محترم شمرد و گفت: ما با دلایل ارائه شده موافق هستیم.

آقای رشید در گفتگوی خود با «سومریه نیوز»، گفت: این پژوهش ها دیباچه ای خواهد بود برای کشف آثار باستانی بوسیله تکنیک های مدرن در کاوش گری. هم چنین در آینده از روش های ژئوفیزیکی و ژئو شیمی برای سرعت بخشیدن به مراحل اجرایی، استفاده خواهد شد.

رییس کمیسیون، گفت: آثار یافت شده در عراق، فقط یک دهم از آثار باستانی که در عراق وجود دارد را تشکیل می دهد. و این کاوش گری ها هنوز در شهرهای تاریخی عراق ادامه دارد.

آقای رشید، گفت: هم چنین کارشناسان زمین شناسی پروژه ای جهت کاوش آثار باستانی دفن شده در خاک را به وسیله دستگاه های مدرن و پیشرفته، در نظر دارند. که اولین گام به سوی ثبت آثار باستانی عراق به شمار می آید.

باید این نکته را در نظر داشت که آثار باستانی عراق تعداد انبوهی را در بر گرفته است که هنوز به ثبت نرسیده اند. اما به شمار آوردن نجف به عنوان مکانی که کشتی نوح در آن پهلو گرفته در حال حاضر با مخالفت بسیاری از کارشناسان برخورد کرده است و دلایل مبهم آن ها، آرارات در ارمنستان و جودی در ترکیه را به عنوان لنگرگاه کشتی نوح معرفی می کند. (منبع: سایت نجف اشراف پایتخت فرهنگی اسلامی ۲۰۱۲)

 

کشتی نوح در ایران!

در ایران نیز چند «پژوهش گر» مدعی هستند که کشتی نوح در ایران است. «علیرضا بهداد»، از روزنامه اقتصاد گفتگویی با افراسیاب پور، درباره این که کشتی نوح در ایران است، تحت عنوان: «کشتی نوح در ایران پیدا شد؛ قبر حضرت نوح در زاگرس است.»، انجام داده است. بهداد، پس از اشاره به داستان کشتی نوح، می نویسد: چندی پیش یکی از دوستان فصلنامه ‌ای در اختیارم گذاشت که در این فصلنامه مقاله ‌ای جالب نظرم را جلب کرد.

«نوح و نوحاوند» عنوان آن مقاله بود. دکتر علی ‌اکبر افراسیاب‌ پور، نویسنده مقاله، عضو هیات علمی دانشگاه شهید رجایی تهران مدعی شده که توفان نوح در ایران پایان یافته و کشتی او در زاگرس به گل نشسته است.

اسناد و مدارکی که نگارنده در این مقاله ارائه کرده و به نظرم بسیار محکم بود. به قدری از این موضوع شگفت ‌زده شدم که از طریق همان دوست توانستم با دکتر افراسیاب‌ پور قراری بگذارم.

قرارمان می ‌شود ساعت ۱۰ صبح روز یک شنبه ۲۱ بهمن ماه ۱۳۸۶، آپارتمان شخصی دکتر در منطقه قنات‌ کوثر…

خلاف تصورم معماری داخلی منزل وی کاملا امروزی است. خودش در این باره می گوید: زیاد در خانه نیستم چون بیش تر اوقات را در دانشگاه سپری می ‌کنم.

شما که همیشه در دانشگاه هستید پس قبر نوح و کشتی او را چگونه در کوه‌ های زاگرس پیدا کردید؟

سال ۱۳۶۲ که از جبهه برگشتم در صدا و سیمای مرکز لرستان مشغول کار شدم. برنامه ‌ای رادیویی داشتم که باید درباره زندگی ایلات و عشایر استان پژوهش می کردم. طی این پژوهش متوجه شدم کوهی به نام «سرکشتی» در سمت نورآباد و نهاوند قرار دارد. شنیدن این نام برایم بسیار جالب بود؛ چرا که در آن منطقه نه دریایی است و نه راهی که با دریا ارتباط داشته باشد، اما این که «سرکشتی» از کجا آمده بود آغازی شد بر مطالعاتم.

رشته تحصیلی ‌تان چیست؟

کارشناسی فلسفه دارم، اما دوره دکترای خود را در گرایش عرفان گذرانده‌ام. ۱۲ جلد کتاب تالیف کرده ‌ام و ۵۴ مقاله داخلی و خارجی چاپ شده دارم.

پس شما هم چیزی از نوح در ایران نشنیده بودید؟

خیر،‌ اما تصمیم گرفتم مطالعاتم را درباره رشته‌کوه‌ های زاگرس ادامه دهم. در قلب رشته‌ کوه زاگرس، کوهی به نام «گرین» قرار گرفته است. این کوه از شمال نهاوند شروع و تا شمال غرب این شهر ادامه دارد. رود معروف «گاماسیاب» که سرچشمه رود کرخه است از این کوه سرچشمه می ‌گیرد. با مطالعاتی که انجام دادم به اسناد و مدارکی پی بردم که در آن ها گفته شده بود «نهاوند» همان «نوح،‌ آب‌، بند» است و به علت کثرت استفاده طی سال‌ های دور از «نوح آب‌ بند» به «نهاوند» تغییر یافته است.

چگونه امکان دارد در منطقه ‌ای که دریایی ندارد و از هر دو طرف به کوه مشرف است، طوفانی رخ داده باشد؟

اگر به رشته‌ کوه زاگرس توجه کنید،‌ متوجه خواهید شد که این رشته‌ کوه مانند دیواری است که هر دو طرف آن دشت قرار دارد شکل این رشته ‌کوه به خوبی نشان می ‌دهد که اگر در منطقه بین‌ النهرین طوفانی روی داده باشد این کوه آن را مهار کرده است چون اصلی ‌ترین دیواره ‌ای است که می تواند از سر راه آن طوفان قرار گرفته باشد.

همان گونه که گفتم کوه‌ گرین در قلب زاگرس قرار گرفته است. ارتفاع همه قله ‌های زاگرس نزدیک به هم است. در سلسله‌ کوه ‌های گرین کوهی قرار دارد به نام «سرکشتی»، این کوه ۲ هزار و ۸۰ متر ارتفاع دارد. با بررسی میدانی در این کوه متوجه شدم بالای آن دو قبر خیلی قدیمی قرار گرفته است که هم ‌اکنون به عنوان امامزاده «بابای بزرگ» مورد زیارت مردم قرار می ‌گیرد.

در فرهنگ ایرانی فقط دو پیامبر را به نام بابای بزرگ می ‌دانند یکی نوح و دیگری آدم.

‌یعنی الان آن قبر زیارتگاه است؟

بله، از روزگاران دور مردم منطقه نهاوند و نورآباد برای زیارت، پا به این منطقه می ‌گذاشته ‌اند.

در قرآن آمده که کشتی نوح بر کوه جودی قرار گرفته است، شما مدعی هستید که «گرین» همان‌ «جودی» است؟

آیه ۴۴ سوره نوح اشاره می ‌کند «و به زمین خطاب شد که آب را فرو بر و به آسمان خطاب شد باران را قطع کن و آب به یک لحظه خشک شد و حکم انجام یافت و کشتی بر کوه جودی قرار گرفت و فرمان هلاک ستم کاران در رسید.»

می ‌بینید که قرآن اشاره می کند که جودی محل به گل نشستن کشتی نوح است. با گسترش پژوهش ‌ها متوجه شدم طایفه ‌ای به نام جودی و جودکی آن منطقه زندگی می کنند. هم ‌اکنون هم افراد زیادی در سراسر ایران نام خانوادگی «جودی» یا «جودکی» را دارند.

آیا به غیر از مشاهده ‌های جناب عالی، اسناد تاریخی دیگری وجود دارد که در آن به وجود قبر نوح در نهاوند اشاره کند؟

بله، اسناد تاریخی بسیاری وجود دارد. ابن ‌فقیه همدانی در سال ۲۹۰ قمری (۱۲۰۰سال پیش) در کتاب «البلدان» (به زبان عربی و چاپ ۱۸۸۵ اروپا) صفحه ۲۳۷ نوشته است: «نهاوند از ساخته ‌های نوح (ع) است و به آن نوح آوند گفته ‌اند.»

یاقوت حموی متوفی ۶۲۴ قمری در کتاب معجم ‌البلدان صفحه ۳۶۱ آورده است: «نهاوند را به این دلیل نهاوند گفته‌ اند که از ساخته‌ های نوح (ع) است.»

ابی ‌الفداء متوفی ۷۳۲ در کتاب تقویم البلدان چاپ پاریس صفحه ۴۱۷ یادآور می ‌شود: «نهاوند شهری از سرزمین کوهستان است که نوح آن را بنا کرده است.»

زکریا قزوینی، در سال ۶۷۴ قمری در کتاب آثار البلاء صفحه ۵۴۵ می نویسد: «نهاوند از بناهای نوح نبی (ع) است. اصلش نوح آوند بوده است» در کتاب مجمل ‌التواریخ تالیف سال ۵۳۰ قمری صفحه ۱۸۶ می ‌خوانیم: «نوح پیغامبر شهر را بنا کرد به نام خویش «نوح آوند» و آن نهاوند است. ابن اثیر در جلد سوم کتاب خود صفحه ۳۳۵ می ‌آورد: «نهاوند شهری است از بلاد جبل گویند آن را نوح بنا کرده است» در کتاب عجایب ‌المخلوقات (سال ۵۵۵ ق)که اروپایی ‌ها آن را قبول دارند. در جلد ۳ صفحه ۲۷۵ آمده است: «نهاوند شهری قدیم است که آن را نوح بنا کرد. آن را نوح آوند گویند.»

خلف تبریزی، در سال ۱۰۶۲ در کتاب برهان قاطع، صفحه ۱۱۷۳ می ‌نویسد: «نهاوند: نوح ‌(ع) بانی آن شهر بوده و‌آن را نوح ‌آوند می ‌گفته‌ اند یعنی «نوح تخت» و «نوح مسند». پایتخت نوح بوده و آوند به معنی تخت و مسند هم آمده است و به کثرت استعمال نهاوند شده است.»

می ‌بینید که وجود قبر نوح و آرام گرفتن کشتی این پیامبر در ایران نه تنها حرفی امروزی نیست بلکه سخنی تاریخی است و مانند این جملات در کتاب ‌های زیاد دیگری نیز آمده که شرح آن در این گفتگو نمی ‌گنجد.

سال ۷۹ نسخه ‌ای از مقاله‌ را برای بنیاد نوح ‌شناسی آمریکا فرستادم چون در داخل کشور کسی به این موضوع اهمیت نداد.

پس از این که مقاله را به آمریکایی ‌ها دادم گروهی سه ‌نفره برای بررسی موضوع به ایران آمدند. با یکی از آن ها به منطقه رفتیم. از منطقه فیلم برداری کردند. سنگ‌ های عجیبی در منطقه پیدا کردیم؛ مانند حلقه ‌های زنجیر و قبرهایی مربوط به دوران پیش از اسلام. به اتفاق با ۱۵ تن از پیرمردهای اطراف که مصاحبه کردیم همگی آن ها می ‌گفتند نام این کوه سرکشتی است و اجداد ما گفته ‌اند قبر نوح این جاست. جالب این که تا ۸۰ کیلومتر آن سوتر از منطقه افراد بومی همین نکته را نیز می ‌گفتند.

به غیر از آمریکایی ‌ها گروهی دیگر از منطقه بازدید داشته‌ اند؟

بله، چند ماه بعد از بازدید آمریکایی ‌ها یک گروه انگلیسی از منطقه بازدید کرد.

شما به آن ها اطلاع‌ دادید؟

نمی ‌دانم چگونه متوجه شدند، اما ظاهرا با صرف‌ هزینه ‌های زیادی منطقه را مورد بازدید قرار دادند و قرار است طی ماه ‌های آینده دوباره به نهاوند بروند.

ظاهرا کشورهای دیگری هم مدعی نوح هستند!

هم‌ اکنون شش کشور عراق، سوریه، ترکیه، آذربایجان، ایران و یمن مدعی هستند که کشتی نوح در آن جا آرام گرفته است. بدون هیچ تعصبی خدمت تان می ‌گویم که اسناد و مدارک ایران بسیار قوی ‌تر از سایر کشورها است.

اگرچه معتقدم اسناد و مدارک ایرانی ‌ها بسیار قوی ‌تر است اما باز تاکید می ‌کنم کار علمی تعصب ‌بردار نیست و هر کس سند و دلایل ارائه دهد باید حرف او را پذیرفت و نباید فراموش کنیم درباره امور باستانی نمی ‌توان به قطعیت صحبت کرد.

منابعی که ارائه دادید عمدتا عربی بود، آیا منابع دیگری هم وجود دارد؟

یکیی از جغرافی ‌دانان به نام پاپلی‌ یزدی در کتاب فرهنگ آبادی ‌ها صفحه ۸ درباره کوه سرکشتی نوشته است: «سرکشتی محل به گل نشستن کشتی نوح است و در غرب منطقه دلفان رشته کوهی است مربوط به دوران اول و دوم. مرحوم حاج‌ حیدر که کهن ‌سال ‌ترین مرد قبیله بود درباره وجه تسمیه این کوه گفت: پس از فرو نشستن طوفان نوح، کشتی نوح بر بالای این کوه به گل نشست و از حرکت باز ایستاد.»

اهل حق که گروهی از درویشان قدیمی غرب ایران هستند برای گنبد «بابای بزرگ» (همان قبر نوح) احترام خاصی قائل هستند و قرن ‌ها است که به صورت کاروان از استان ‌های کردستان، کرمانشاه و لرستان به زیارت آن می ‌روند.

هنری راولینسون، دانشمند آشورشناس در سال ۱۸۳۸ نوشته است: در ۲۵ ماه مه به کوه زیبای «چهل نابالغان» رسیدیم که از طرف غرب به یک سلسله کوه مرتفع به نام سرکشتی می ‌رسد. لرها معتقدند «کشتی نوح پس از طوفان در آن جا به گل نشسته است.»

ادعای این که قبر نوح در ایران است از لحاظ اقتصادی چه چیزی در بر دارد؟

شما توجه کنید پس از مطرح شدن این فرضیه چند گروه باستان ‌شناس معتبر پای به کشورمان گذاشته ‌اند. جای تعجب است چنین موضوع مهمی برای برخی از مسئولان اصلا جالب نبوده ! اما کشورهای دیگر که خدمت تان گفتم: با وجود این که اسناد و مدارک ضعیف ‌تری دارند با استفاده از تبلیغات فراوان و حمایت دولت‌ هایشان، توانسته ‌اند توریست ‌های زیادی را جمع کنند.

آرام شدن طوفان نوح در ایران را از چه جنبه ‌هایی بررسی کردید؟

از سه جنبه علمی و تاریخی، اسطوره ‌ای و داستانی و دینی و مذهبی این طوفان را بررسی کرده ‌ام. از هر سه جنبه می ‌توان ثابت‌ کرد هزاران سال پیش توفانی رخ داده است.

همه فرهنگ‌ ها به نوعی داستان نوح را شنیده ‌اند و آن را باور دارند. سال ۱۸۹۱ پژوهش گری به نام «اندری» ماجرای توفان نوح را با روایت ‌های مختلف گردآوری کرده است. ۶۸ روایت محلی، ۱۳ روایت در آسیا، ۴ روایت در اروپا، ۵ روایت در آفریقا.

ویلکاکس، یکی از باستان ‌شناسانی است که در منطقه بین‌ النهرین پژوهشی انجام داده و فرضیه ‌ای را عنوان می ‌کند که براساس آن طغیان رود فرات منشا طوفان نوح بوده است. آب بالا آمده و کوهستان زاگرس را فراگرفته و زاگرس هم چون سدی جلوی این آب ایستاده است.

طوفان نوح چند سال پیش رخ داده است؟

نمی ‌توان در مورد وقوع این طوفان عدد ‌داد اما اگر بخواهیم حدودی سال وقوع طوفان نوح را بگوییم می ‌توان گفت حدود ۴ هزار سال پیش این طوفان رخ داده است.

چگونگی وقوع این طوفان مشخص نیست؟

تورات معتقد است طوفان ۳۵۰ سال طول کشید. قرآن در چهار سوره هود، نوح، مومنون و اعراف در خصوص طوفان نوح سخن به میان آورده اما هیچ اشاره‌ ای به سال نمی کند.

گفتید که دو قبر را در بالای کوه سرکشتی پیدا کرده ‌اید. یکی از آن ها قبر نوح است و قبر دوم مربوط به کیست؟

حدس می ‌زنم یکی از نزدیکان نوح باشد ضمن این که بعید هم نیست قبر حضرت آدم در آن جا باشد.

به اطلاع خوانندگان محترم می‌رسانیم اصل مقاله جناب آقای دکتر افراسیاب ‌پور در دفتر روزنامه دنیای اقتصاد جهت ارائه به هموطنان موجود است.

***

در گفتگو با حبرگزاری حکومتی «مهر» اعلام شد: یک پژوهش گر ایرانی ادعا می کند طبق بررسی های سی ساله اش در منطقه جم استان بوشهر کشتی نوح در این منطقه از ایران واقع شده است.

بدیعه دشتی، با بیان این که مدارکی دارم که نشان می دهد برپایه دانسته های تاریخی و تایید کامل شواهد امر این کشتی در ایران است به خبرنگار مهر گفت: بر اساس منابع موجود، داستان طوفان حضرت نوح ۲۷ هزار سال پیش اتفاق افتاده است این در حالی است که رده های آبی خشک شده در منطقه جم تاریخی بیش تر از آن را نشان می دهد.

وی با بیان این که اکنون می توان این تاریخ را برای قدمت آثار موجود در این کوه پذیرفت ادامه داد: چون دریای ایران (خلیج فارس و دریای عمان) در آن زمان تا کوهپایه می رسیده است اطلاق نام کشتی به این کوه دست تراشیده و نیز انتساب اختراع کشتی به زمان جمشید جم عینیت و سندیت می یابد.

دشتی، گفت: برخی کشورهایی که ادعای حضور کشتی نوح را در سرزمین شان دارند توانسته اند که با ادعای مردود گردشگران زیادی را به سوی خود جذب کنند. یکی از این کشورها ترکیه است که ادعا می کرد کشتی نوح در کوه آرارات واقع شده و تنها سند خود را نمایی از کوه به شکل هلال یک کشتی ارائه می کند.

این پژوهش گر ادامه داد: اسفندیار رحیم مشایی، رییس سابق سازمان میراث فرهنگی نیز در یکی از سخن رانی خود در تاریخ پانزدهم شهریور سال ۸۶ ادعای برخی کشورها مبنی بر وجود این کشتی در کوه آرارات را مردود اعلام کرد. غیر از او مسئولان کشورهای دیگر مانند واتیکان نیز این فرضیه را در سال ۱۹۹۳غیر مستند خوانده اند.

به گفته دشتی، دکترین او درباره حضور کشتی نوح در ایران و دیگر کشفیاتش در منطقه جم استان بوشهر هنوز از نظر علمی و از سوی هیچ مقام رسمی در داخل و خارج کشور رد نشده است.

دشتی معتقد است که می تواند مدارک خود را برای کسانی که ادعای رد این مساله را دارند ارایه و در محافل جهانی از نظریه خود دفاع کند. او، هم چنین از سال ۱۳۷۴ تاکنون مقالاتی در سطح بین المللی با این موضوع ارائه کرده است…

پیش از این نیز یک پژوهش گر با استناد به باور مردمی اعلام کرده بود که کشتی نوح در ارتفاعات کوه زاگرس پهلو گرفته است این در حالی است که تاکنون سازمان میراث فرهنگی هنوز نسبت به این ادعاها هیچ پاسخی نداده است.

***

بقایایی از کشتی نوح در ایران کشف شد! یک هیئت اعزامی از خارج در ارتفاعات کوه های شمال غرب ایران موفق به کشف یک قطعه سنگ مانند شدند که آن را به بقایای کشتی نوح نسبت داده اند.

این تیم قطعه مذکور را در در ارتفاع ۴۰۰۰ متری کوه سلیمان – از رشته کوه های البرز – پیدا کرده اند. بنا به اظهارات رابرت کرنیوک (Robert Cornuke)، رییس موسسه تحقیقات و اکتشافات باستان شناسی Bible – که به اختصار آن را BASE می نامند – این قطعه صخره مانند به طرز حیرت آوری به چوب شبیه است.

تصاویر عکاسی شده توسط اعضای گروه BASE، نشان دهنده شیئی است که در ظاهر به صخره شباهت دارد، اما تیم تحقیقاتی معتقد است این شئ در واقع قطعه چوبی است که بر اثر مرور زمان به سنگ تبدیل شده است.

کرنیوک، در این باره می گوید: «ما قطعه کوچکی از شئ مزکور را مورد بررسی دقیق قرار دادیم و در بافت های تشکیل دهنده آن، ترکیبات چوب مشاهده کردیم. هر چند در حال حاضر نمی توانیم ادعا کنیم که قطعا بقایای کشتی نوح را یافته ایم، اما این شئ به کشتی نوحی که در گذشته از آن صحبت می شده کاملا شبیه است.»

این تیم تحقیقاتی، معتقد است اثبات این نکته که شئ کشف شده متعلق به کشتی نوح است، امری بسیار دشوار است، اما آن ها موفق به یافتن شواهدی شده اند که ثابت می کند این ناحیه در گذشته جزو مناطق مقدس محسوب می شده است.

بر طبق این داستان، معتقدین به کتاب مقدس، محل به خشکی نشستن کشتی نوح را کوه آرارات واقع در شرق ترکیه می دانند. هر چند جغرافیای این منطقه با توضیحاتی که در تورات – مبنی بر این نکته که مسافرین کشتی از شرق به سمت بین النهرین در حرکت بودند- آمده، مغایرت دارد.

کرنیوک و تیم تحقیقاتی اش بر این باورند که کوه آرارات می تواند به منزله کلیدی برای رسیدن به هدف باشد. کرنیوک در این باره می گوید: «ما با جهت یابی جغرافیایی که در کتاب مقدس به آن اشاره شده، به یک نقطه از ایران رسیدیم، این منطقه نمی تواند در ترکیه واقع شده باشد.»

تیم تحقیقاتی BASE با تکیه بر اطلاعات منابع مختلفی چون تورات و نیز با مطالعه دست نوشته های یک کاشف انگلیسی به نام مک ماهن (A. H. McMahan) که در قرن نوزدهم می زیسته، در ماه ژوئیه سال ۲۰۰۵ با هدف صعود به کوه سلیمان وارد ایران شدند.

مک ماهن که در سال ۱۸۹۴ به ایران سفر کرده، بر فراز کوه سلیمان در خاطرات سفرش چنین نوشته است: «بر طبق مدارک موجود کشتی نوح پس از طوفان در چنین نقطه ای پدیدار گشته است.»

به علاوه او در خاطراتش از تکه چوب هایی مربوط به معبدی که در بالای کوه قرار داشته و مردم برای زیارت آن به این منطقه می آمدند نیز سخن به میان آورده است.

دلایل تیم تحقیقاتی BASE، در اثبات ادعایشان برای بسیاری از افراد متقاعد کننده نبوده است. کوین پیکرینگ (Kevin Pickering)، یکی از باستان شناسان دانشگاه لندن و متخصص در زمینه سنگ های رسوبی نیز معتقد است؛ شئ یافت شده که به کشتی نوح شبیه است، در اصل از جنس چوب نبوده، او در این باره می گوید: «از تصاویر چنین بر می آید که لایه نازکی از ماسه سنگ های چخماقی و پوسته های صدفی که به احتمال قریب به یقین سال ها قبل در مناطق اطراف دریا ساخته شده، سطح این صخره را پوشانده است.» (منبع: سایت فریا)

***

باستان ‌شناسان آمریکایی: کشتی نوح در ایران است. تیمی از باستان ‌شناسان تگزاسی، مدعی شده ‌اند که بقایایی را در ارتفاع ۱۳ هزار پایی کوه‌ های البرز در شمال ایران پیدا کرده‌ اند که متعلق به کشتی نوح است. به گزارش سرویس بین‌ الملل «بازتاب»، به نقل از سایت «Netscape»، «آرک بونما»، عضو موسسه جستجو و کشف آثار باستانی کتاب مقدس به شبکه «ABC» می ‌گوید: «اگر کشتی نوح نیست، پس چیست؟»

تیم باستان‌ شناسی، این آثار را در کنار یک برآمدگی یافتند، اما در آغاز گمان نمی ‌کردند که کشتی نوح باشد. آنان هنوز هم متعجب و امیدوارند.

«رابرت کورنوک»، رییس تیم به شبکه «ABC» گفت: ما چیزی را یافتیم که قلب من را به تپش واداشت. در آغاز زیاد مهم نبود، ولی وقتی نزدیک شدیم، تعجب کردیم؛ بسیار شبیه به چوب بود و از پایین، درست شبیه به عرشه یک کشتی مدرن بود.»

در کتاب مقدس مسیحیان هم آمده که این کشتی، در کوه‌ های آرارات قرار دارد و نظریه ‌پردازان می ‌گویند که طول آن، هزاران مایل است.

هرچند بسیاری گفته‌ اند، اگر این کشتی پیدا شود، در کوه‌ های آرارات در ترکیه پیدا خواهد شد، اما اعضای تیم می ‌گویند که موقعیت این کشتی در ایران، مطابق با شواهد جغرافیایی کتاب مقدس است.

کشتی اندازه‌ ای حدود یک هواپیمای کوچک را داشته و آثار کشف شده نیز به همان مقیاس و اندازه هستند.

یافته این گروه، حدود ۴۰۰ متر طول دارد و شامل صخره‌ هایی است که به طور مشخص از چوب سیاه هستند، در حالی که صخره‌ های منطقه، کاملا قهوه ‌ای است.

جالب تر آن‌ که بعضی بخش ‌‌های چوب مانند این صخره در این هفته، مورد آزمایش قرار گرفتند و مشخص شد که چوب ‌های سنگواره هستند. در کتاب مقدس آمده است که بدنه کشتی قیراندود شده که ماده‌ ای سیاه است. در داخل بخشی از این «صخره» نیز یک فسیل دریایی پیدا شد که تنها متعلق به زیر دریاهاست.

اما چرا عده بسیاری به دنبال کشتی نوح هستند؟ «بروس فیلر»، یک نویسنده مذهبی به «ABC» گفته است: این ایده وجود دارد که اگر بتوانیم ثابت کنیم، این کشتی وجود داشته، آن‌ گاه می توانیم ثابت کنیم که این داستان واقعیت است و مهم‌ تر از آن، می ‌توانیم اثبات کنیم که خداوند هم وجود دارد.»

***

روایت است که نوح، قبل از به زمین نشستن کشتی و فروکش کردن آب، پرنده ای را که باید مانند کبوتر یا کلاغ بوده باشد به بیرون فرستاد تا مطمئن شود خشکی نزدیک است یا نه. بار اول پرنده با خستگی به کشتی بازگشت و این بدان معنی بود که خشکی در آن نزدیکی ها وجود ندارد. بار دوم پرنده به کشتی باز نگشت و این آزمایش نشان داد که عمل لنگر انداختن نزدیک است. (در کتاب مقدس که گویا این روایت از آن نقل شده، آمده است حضرت نوح (ع) ابتدا یک کلاغ را می ‌فرستد که از فرستادن کلاغ نتیجه ای نمی ‌گیرد و بعد از آن کبوتری را می‌ فرستد.)

نهایتا، صنعت کشتی سازی در تاریخ جهان قدمت طولانی دارد. بحث بر سر تکنولوژی پیچیده ای است که مهارت ذوب فلزات، ابزار پیشرفته و نیروی انسانی متخصص می ‌طلبیده است. حال فرص کنیم که چنین داستان واقعیت داشته، اما باز هم این سؤال پیش می ‌آید که نوح به تنهایی چگونه توانسته، کشتی ناوگونه خود را به طول یک زمین فوتبال و به وزن تقریبی ۳۲۰۰۰ تن بسازد؟ آیا ساخت یک کشتی با دست خالی با امکانات آن زمان، به گنجایش ۴۹۴ اتوبوس دو طبقه مسافربری…

آزمایشات دانشمندان وجود قطعات آهن را در فواصل منظم و معین در ساختار کشتی کشف شده در ترکیه را تایید کرده است. باستان شناسان، با کشف رگه ‌ها و تیرهای باریک آهنی، الگویی ترسیم کرده اند که حاصل کار به صورت نوارهای زرد و صورتی بر روی کشتی علامت گذاری شد. آن ها هم چنین گره‌ ها و اتصالات آهنی محکم و برجسته ای را یافته اند که در ۵۴۰۰ نقطه کشتی به کار رفته اند. تصویر برداری‌ های راداری نشان داده که در محل تصادم کشتی با صخره به هنگام فرود آمدن یا به عبارت دیگر به گل نشستن، نوارهای آهنی یا تیرهای فلزی کج شده اند. آن ها می‌ گویند که استفاده وسیع و همه جانبه از فلزات در ساخت کشتی خارج از حد تصور ماست. بنابراین، در دل کوه های آرارات در نزدیکی مرزهای ایران و ترکیه، جسم عظیم فسیل شده ای قرن هاست که آرمیده است. کشتی بزرگ و مجهزی که به نوح و کشتی و طوفان نوح نسبت داده می شود فسیل غول پیکری ست که راز و رمزهای بسیاری در دل آن نهفته دارد.

در داستان ها آمده است که نوح، در سال رحلت آدم به دنیا آمد. شغل او نجاری و مردی بلند قامت، تنومند و گندم گون بوده و مرکز بعثت و دعوت او در شامات و فلسطین و عراق بوده است. نام اصلی او، عبدالغفار (عبدالاعلی یا عبدالملک) بوده، و فرزند لمک بن متوشلخ بن اخنوع (ادریس) که با هشت یا ده واسطه نسب او به «آدم» می ‌رسد.

نوح، در جوانی به کار نجاری اشتغال داشت. قوم نوح، بت پرست بودند. نوح، به «ابوالبشر الثانی» معروف است. زیرا همه اولاد حضرت آدم «بوالبشر اول» منقرض شده ‌اند. از قدرت نوح، در تمام طول عمرش کاسته نشده؛ دندانی از دهانش نیفتاده؛ مویی از سر و بدنش سفید نشده و در سن ۸۵۰ سالگی از سوی «خداوند اش» به پیغمبری مبعوث شده است.

گفته می شود نوح، دو هزار و پانصد سال عمر کرد، هشتصد و پنجاه سال آن قبل از پیامبری و نهصد و پنجاه سال بعد از بعثت و رسالت بوده که به دعوت مردم به توحید و خداپرستی مشغول بود و دویست سال به دور از مردم به کار کشتی سازی پرداخت و پس از ماجرای طوفان پانصد سال زندگی کرد. در روایت دیگری نیز آمده است پس از آن که نوح از کشتی فرود آمد پنجاه سال زندگی کرد سپس جبرئیل بر آن حضرت نازل شد و عرض کرد ای نوح نبوت تو گذشت و روزگارت به سر رسید…

اما در این مدت طولانی، هیچ کس به خدای نوح ایمان نیاورد. نوح که ناامید شده بود، تصمیم به نفرین و نزول عذاب بر قوم خود گرفت. سرانجام این مردم «کافر و خدانشناس»، آن چنان با خشم و غضب «خداوند عادل و قادر» روبرو شدند که نسل شان منقرض گردید. واقعا، این خدا و پیامبران و امامانش چه قدر بی رحم، ظالم و آدم کش بوده اند؟!

 

چهارشنبه بیست و هفتم مهر ۱۳۹۰ – نوزدهم اکتبر ۲۰۱۱

ادامه دارد