جنبش اشغال وال استریت کجا ایستاده است؟

“جنبش تسخیر وال استریت” از ۱۷ اکتبر آغاز به فعالیت نموده است. این جنبش الهام گرفته از میدان تحریر قاهره درصدد است تا بزرگترین مرکز جهانی سرمایه داری در شهر نیویورک آمریکا را به اشغال خود درآورد. اکثریت شرکت کنندگان در جنبش “اشغال وال استریت” را جوانان تشکیل می دهند. پلیس سرکوبگر آمریکا تا کنون بارها تظاهرکنندگان را مورد ضرب و شتم قرار داده و دستگیر نموده است.تاکنون بسیاری از اتحادیه های کارگری و شخصیتهای سیاسی و اجتماعی برجسته از جمله نوام چامسکی نویسنده معروف و مایکل مور کارگردان سینماحمایت خود را از خواستهای معترضان اعلام داشته اند. از همان روزهای آغاز این جنبش در نزدیکی مرکز اصلی سرمایه داری جهانی در شهر نیویورک، در شهرهای دیگر آمریکا از جمله شیکاگو، سانفرانسیسکو و … نیز اعتراضات مشابهی به راه افتاد. هر چه زمان به پیش می رود این جنبش نیز ابعاد وسیع تر و جهانی تری به خود می گیرد. به گونه ای که در روز ۱۵ اکتبر اعتراضاتی الهام گرفته از “جنبش تسخیر وال استریت” در نقاط مختلف جهان برگزار شد. یکی از بزرگترین تظاهراتها در شهر روم ایتالیا برگزار شد. در این اعتراضات نزدیک به ۲۰۰ هزار نفر شرکت داشتند که با خشونت پلیس مواجه گشت و بر اثر آن بیش از هفتاد تن از معترضان زخمی شدند. در شهرهای فرانکفورت و برلین آلمان نیز تظاهراتی دهها هزار نفره با شعار “فرانکفورت را اشغال کنید” برگزار گردید. در دیگر شهرهای اروپایی از جمله لندن، مادرید، بروکسل و لاهه نیز اعتراضات مشابهی علیه سیاستهای ریاضتی دولتهای حاکم بر کشورهای متبوع شان سازمان داده شد. همچنین در کانادا، ژاپن، هنگ کنگ، استرالیا و نیوزلند نیز تظاهراتی الهام گرفته از جنبش “وال استریت را اشغال کنید!” و با شعارهای مشابه آن برگزار گردید.
علتها و دلایل سربرآوردن چنین جنبش های اعتراضی وسیعی را بایستی در ریشه ها یعنی اقتصاد جامعه سرمایه داری جست. از اواخر دهه شست پس از اعتصابات و اعتراضات میلیونی کارگران و دانشجویان در فرانسه و بویژه پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی بورژواویی، که به ناحق از جانب ایدئولوگهای سرمایه داری سوسیالیستی قلمداد می شد، مبارزه طبقاتی در جهان دچار رکود محسوسی شد. اگر این رکود را بر مبنای مناسبات اقتصادی جامعه سرمایه داری تبیین کنیم، بر ما روشن می شود که از اواخر دهه ۹۰ بدینسو شاهد عروج جنبشهای پراکنده ای در گوشه و کنار جهان از جمله جنبش ضد جنگ و ضد گلوبالیزاسیون بوده ایم. با آشکار شدن دامنه وسیع بحران اقتصادی نظام سرمایه داری در سال ۲۰۰۸،بورژوازی کوشید آوار این بحران را بر سر طبقه کارگر خراب کند. از همان ابتدا روشن بود که بحران اقتصادی، ورشکستگی شرکتها و موسسات مالی و تولیدی، بیکاری میلیونی، افزایش فقرا و گرسنگان درجهان و کاهش خدمات اجتماعی را به دنبال خواهد داشت. با بروز اولین نشانه های بحران کشورهای پیشرفته سرمایه داری طرحهای ریاضت اقتصادی را به سرعت به اجرا درآوردند. در حالی که هزاران میلیارد دلار به جیب صاحبان بانکها و موسسات مالی تزریق شد، سهم طبقه کارگر و اقشار پایین جامعه را کاهش دادند. در این راستا سیاستهای ریاضت اقتصادی را نه تنها در کشورهای متروپل سرمایه داری بلکه در کشورهای درحال توسعه نیز به مرحله اجرا درآوردند. در این شرایط روشن بود که طبقه کارگر و اقشار کم درآمد جامعه نیز در برابر چنین یورش عنان گسیخته ای بیکار نخواهند نشست.
اعتراضات و خیزشهای توده ای در گوشه و کنار جهان در اعتراض به سیاستهای اقتصادی دولتهای طبقه حاکمه به راه افتاد. اعتراضات و اعتصابات توده های کارگر و ستمدیده فرانسه، یونان، اسپانیا، پرتغال، ایرلند و … از جمله واکنش آنها به یورش بورژوازی به سفره طبقه کارگر بود. در ادامه اعتراضات به خاورمیانه و آفریقا گسترش یافت. در تونس و مصر دیکتاتورهای چندین ساله در نتیجه قیام مردمی ناچار فرار را بر قرار ترجیح دادند. اما آتش اعتراضات مردمی کماکان در کشورهای منطقه از جمله لیبی، سوریه و یمن و …. شعله هایش زبانه می کشد. در خود آمریکا نیز چند ماه پیش دهها هزار نفر از کارگران ایالت ویسکانسین در اعتراض به طرح فرماندار این ایالت مبنی بر کاهش قدرت اتحادیه دست به اعتراض زدند و فرماندار را محبور به استعفا و عقب نشینی از سیاست ضد کارگری خود نمودند.
بر بستر چنین شرایطی است که “جنبش تسخیر وال ستریت” که در جوهر خود جنبشی ضد سرمایه داری است، سر برمی آورد. بر این اساس وضعیت بحرانی اقتصاد سرمایه داری دلایل و علل اصلی این اعتراضات را تبیین می کند. بنابر این تمامی جنبشهایی که در گوشه و کنار جهان به تحرک درآمده اند ماهیتی ضد سرمایه دارانه دارند و تا زمانی که مسائل اساسی اقتصادی جواب شایسته خود را دریافت نکند، این بحرانها به قوت خود باقی خواهند ماند.
این جنبش نیز به مانند دیگر اعتراضات چند سال اخیر نقاط قوت و ضعف خود را داراست:
یکی از نقطه قوتهای آن استفاده از تجربه یک قیام توده ای در یکی از کشورهای جهان بود. بی دلیل نیست که تظاهرکنندگان “اشغال وال ستریت” اعتراضات خود را الهام گرفته از میدان تحریر مصر می دانند.
استفاده از اینترنت و شبکه های اجتماعی برای انتشار اخبار و گزارشات مربوط به اعتراضات خود یکی دیگر از نقاط قوت آن است. در شرایطی که رسانه های بورژوایی توطئه سکوت را اختیار کرده بودند، از طریق شبکه های اجتماعی اینترنت اخبار مربوط به اعتراضات خود را به جهانیان رساندند.
این امر سبب شد که به سرعت اعتراضات نیویورک به دیگر شهرهای آمریکا و حتی سراسر جهان گسترش یابد. اعتراضات صدها و دهها هزار نفری در روم، فرانکفورت، لندن، توکیو، فیلیپین و … الهام گرفته از جنبش وال ستریت برگزار گردید. بارزترین نمود وجوه اشتراک این اعتراضات شعارهای واحدی بود که در جریان جنبش اشغال وال استریت بکار گرفته شده بود.
اما این جنبش همانطور که نقطه قوتهای خودش را داراست از نقاط ضعفی نیز رنج می برد. این جنبش باوجودی که مرکز اصلی قدرت سرمایه داری را هدف گرفته است، اما هنوز تصویر روشنی از مبارزات خود ندارد. برخی برآنند که فقط بانکها و مراکز مالی را طرف مقابل این جنبش به مردم معترض القا کنند. یعنی نه سرشت نظام سرمایه داری با تمام ارکانش چه مالی و چه تولید و با همه دستگاههای سرکوبگرش را بلکه تنها بخش مالی و بورسها را به عنوان عامل اصلی بحران و فلاکت اقتصادی توده های مردم معترض به آنها القا می کنند. این امر راه را بر عوامفریبی جناحهای رنگارنگ طبقه حاکمه برای سوار شدن بر موج اعتراضات توده ای و منحرف ساختن آن از مسیر واقعی اش هموار خواهد کرد.
با وجودی که بلافاصله اتحادیه های کارگری و شخصیتهای برجسته حمایت خود را از جنبش اشغال وال ستریت اعلام داشتند، اما هنوز طبقه کارگر به عنوان یک طبقه اجتماعی وارد میدان نشده اشت. بدون شک اعتصاب نامحدود طبقه کارگر آمریکا وال استریت را تعطیل خواهد کرد. یعنی دخالت فعال طبقه کارگر هم برای تحقق خواستهای آنی این جنبش و هم برای رهبری مبارزات آتی آن نه تنها ممکن بلکه ضروری است.
همانطور که تجربه قیام توده ها در مصر، تونس و … عدم وجود یک حزب کمونیست به عنوان ستاد رهبری مبارزات طبقه کارگر و توده های تحت ستم را به عینه آشکار ساخت، این مبارزات نیز از نبود رهبری روشن و برنامه کمونیستی که جنبش را حول آن گرد آورد، رنج می برد. تحقق این امر تنها در گرو به میدان آمدن طبقه کارگر در ابعاد وسیع اجتماعی و تشکیل حزب کمونیستی در بطن اعتراضات اخیر است.