ما و ٩٩ درصدی ها (٢)

ما و ٩٩درصدی ها (٢) – شعار لغو سرمایه داری٬ یک دستاورد بزرگ

شعار “لغو سرمایه داری”٬ یک دستاورد٬ یک عبارت مبهم

 

بعید میدانم ۶ هفته پیش کسی میتوانست تصور کند که امروز شعار “لغو سرمایه داری” به یک عبارت عادی و نقل زبان جامعه آمریکا تبدیل شود۔ مهد بازار آزاد سرمایه داری جهان٬ بزرگترین اقتصاد تک دولتی جهان٬ سردمدار کمونیست کشی جهان بخاطرعدم تاب اهانت به ساحت مقدس سرمایه امروز دارد فریادهای “الغای سرمایه داری” را در مقابل بزرگترین بازار بورس و سرمایه مالی جهان در مرکز شهر نیویورک قورت میدهد۔ صرف این امر یک دستاورد شعف انگیز است۔ اینکه نه تنها ٩٩ درصدی ها این عبارت را بکار میبرند٬ بلکه سیاستمداران و رسانه های عمومی عوامفریب نیز “سرمایه داری بد است” را انتقاد طبیعی فقرا بشمار میاورند٬ بخودی خود یک دستاورد مهم جنبش اشغال وال استریت  است۔

 

منتقدین به جامعه سرمایه داری اما فقط سوسیالیستهای انقلابی نیستند۔ اصلاح طلبان این نظام از جمله میلیاردرهایی مانند وارن بافت و جورج سوروس نیز منتقدین نظام و خواهان مالیات بر خود اند٬ حرص و طمع را مشکل رژیم حاکم میدانند- ناسیونالیستها از خروج سرمایه از میهن شاکی و نظام حاکم را مفسد میدانند٬ دست راستیهای تی پارتی به رهبری ران پاول خواهان لغو دولتند! برخی دیگر از مدیریت و سازماندهی جاری سرمایه داری شاکیند۔ منتقدین رنگارنگ ضد امپریالیستی از توسعه طلبی سرمایه٬ از انحصار طلبی سرمایه شکایت دارند۔ سوسیالیستهای کارگری خواهان برقراری جامعه آزاد و برابر سوسیالیستی بر روی آوارهای سرمایه داریند۔ بنابراین ضمن اینکه همگانی شدن “لغو سرمایه داری” یک دستاورد بزرگ است٬ خود این شعار هنوز از ماهیت انتقادکنندگان به سرمایه چیز زیادی نمیگوید یا حداقل مبنا قراردادن این شعار برای شناخت خواسته ٩٩ درصد کافی نیست۔

 

پوپولیسم که نهایتا انتقادی از درون سرمایه داری به سرمایه داری است از طریق تفسیر این شعار به یکی از اشکال بالاست که میتواند جنبش ضد سرمایه داری را از درون خنثی و از گزند یک انتقاد رادیکال و ریشه ای به سرمایه داری مصون نگه دارد۔ “همه با هم بیاییم از انتقاداتمان یک مخرج مشترک بگیریم”٬ در اصل یعنی سر رادیکالیسم ٩٩ درصدی ها را بریدن چون مابقی گرایشات علیرغم پز “ضد سرمایه داری” شان مشکل بنیادی با سرمایه داری ندارند۔ در عوض باید گفت هر خطی باید راه حل خودش را روشن و صریح مطرح کند۔ مخرج مشترک نداریم۔ یا این ٩٩ درصد راه حل شما را میخرند یا راه حل ما را۔ عملا اما سازمانهای چپی که مبتکر جنبش ٩٩ درصدی ها شدند٬ خودشان شعارهای رادیکالشان را غلاف کردند مبادا “مردم به کلمات سوسیالیسم و انقلاب حساسیت” داشته باشند۔ این یعنی غلبه گرایش راست۔ این یعنی پوپولیسم منحط۔

 

خواسته‌های مشخص و روشن و بلافاصله جنبش

 

در نظر اول٬ آنچه گرایشات مختلف سیاسی را از هم تمیز میدهد افق آنهاست٬ بعنوان مثال سوسیالیسم یا سوسیال دمکراسی یا دمکراسی یا برگشت به دوران “طلا بجای دلار” یک قرن پیش. اما آنچه هم گرایشات سیاسی را از یکدیگرتمیز میدهد٬ هم آنها را بلافاصله مورد قضاوت عموم قرار میدهد و ریشه پوپولیسم را میخشکاند طرح خواستهای روشن و بلافاصله است. خواستهای کنکرت حلقه واسط سطح جاری مبارزات مردم با سطح بالاتراز آن است. از طریق طرح این خواستهاست که گرایش رادیکال جنبش ٩٩ درصد٬ مانند گرایش کمونیسم کارگری٬ به یک کمونسیم پراتیسین٬ رادیکال و در عین حال محبوب و همگانی تبدیل و در تمایز با سایر گرایشات درون جنبش به قضاوت عموم گذاشته میشودـ

 

اگر به برجسته‌ترین اعتراضات ٣ سال گذشته در آمریکا نگاه کنیم این‌وقایع را میبینیم: کارگران در و شیشه سازی شیکاگو در انتهای سال ٢٠٠٨ کارخانه را بدلیل تعطیل آن از طرف کارفرما و لاجرم بیکارشدنشان اشغال کردندـ خواست اصلی این کارگران اشتغال بودـ شورش اوکلاند که جرقه اش را کشتن  اسکار گرانت توسط پلیس زد٬ یک شورش علیه فقر بودـ تا ماه مه ٢٠١٠ قریب بر ۴٠ ملیون نفردر آمریکا دریافت کنندگان کوپن غذایی بودندـ این رقم امروز بسیار بالاتر است۔ خودکشی های متعددی بخاطر از دست دادن مسکن٬ که خود پیامد بیکاری بوده است صورت گرفته است. اعتراضات کارگران ویسکانسین در فوریه و مارس امسال بر سر حذف حقوق اجتماعی خصوصا حقوق معلمان صورت گرفت۔ وام تحصیلی عملاً به یک مانع برای ادامه تحصیل جوانان و یا بدوش کشیدن یک بار مالی سنگین پس از تحصیل تبدیل شده است٬ فقدان بیمه درمانی رایگان و همگانی٬ حتی پس از مختصر رفرم هیئت حاکمه جاری٬ یک معضل عظیم جامعه آمریکاست. سیلی از یادداشتهایی که پس از بروز جنبش ٩٩ درصدی ها در اینترنت دست بدست می‌شود این خواستهای بلافصله را تاکید و در دستور قرار میدهد:

 

١) کار برای همه ـ حداقل دستمز توسط نهادهای کارگری تعیین می‌شود

٢) مسکن برای همه و با کیفیت بالا٬ با مخارج ماهانه ای برابر با ٢٠ درصد درآمد ماهانه یا رایگان در صورت نداشتن درآمد۔ منظور از مسکن “پناهگاه” نیست بلله مسکن معمول جامعه با تمام امکانات عالی از جمله آب و برق و تلفن و اینترنت رایگان

٣) بیمه بیکاری مکفی و قابل پرداخت تا هنگام یافتن یک شغل ـ مبلغ پرداختی توسط نهادهای کارگری تعیین می‌شود

۴) بیمه درمانی همگانی رایگان و با کیفیت عالی ـ لغوبلافصله تمام بدهیهای جاری درمانی

۵) حق تحصیل همگانی٬ رایگان و در هر سطحی و با کیفیت بالا ـ لغو تمام بدهیهای جاری تحصیلی

۶) مهد کودک رایگان٬ همگانی و با کیفیت عالی

٧) امکانات رفاهی ریگان و همگانی و عالی برای سالمندان٬ بازنشستگان و کسانیکه که بهر دلیل توانایی کاری ندارند

٨) لغو مجازات اعدام و حبس ابد

 

توجه داشته باشید که این خواستها بمعنای «لغو سرمایه داری» نیست. بلکه تعریف مشخصی از یک زندگی شرافتمندانه بر پایه امکانات مادی ایست که ٩٩ درصدیها همین امروز خالق آن اند. با طرح این خواستها ما عملا نشان میدهیم که جهت گیری ما ضد سرمایه داری٬ رادیکال و سوسیالیستی است چون منافع ٩٩ درصد را در این خواستها منعکس کردیم۔ اثبات این ادعا ساده است۔ اولا٬ آیا کسی حتی برای یک صدم ثانیه این خواستها را با خواستهای ثروتمندان تداعی میکند؟ در ثانی٬ آیا کسی شک دارد که عکس العمل اوباما به این خواسته ها چه خواهد بود؟ او احتمالا میگوید: “شوخی میکنید” یا اگر بخواهد ادای همدردی را دربیاورد میگوید: “خودم را در رویای شما سهیم میدانم اما واقعیت این است که —“۔ بعبارت دیگر٬ این خواستها حلقه واسط سطح جاری مبارزات مردم٬ بیان خواسته های بلافاصله اشان٬ با حلقه بعدی یعنی “لغو سرمایه داری” است۔  

 

زمینه تشکیل حزب کمونیستی کارگری

طرح این خواستها در کنار نقد گرایشات دیگر٬ نظیر هجوه «ختم دولت» از طرف تی پارتی که متأسفانه درون جنبش ضد سرمایه داری گوش شنوا پیدا کرده است و همچنین نقد «مالیات بر ثروتمندان» از جمله اقداماتی است که گرایش کمونیسم کارگری را از سایر گرایشات تفکیک و زمینه تشکیل یک حزب کمونیستی کارگری را فراهم میکندـ

 

ما در این زمینه هم میتوانیم خوراک تئوریک به جناح رادیکال این جنبش باشیم و هم در سطوحی مشخص٬ مثل نقد «مالیات بر ثروتمندان» به این گرایش یاری برسانیم.

 

ادامه دارد ـــ

قسمت اول:

http://rowzane.com/fa/articles-archiev/111-misc/8077-1390-07-23-13-06-16.html