بازار آزاد و حرفه کودکان محروم

بدون تردید اپیدمی خشونت به کودکان، کودکان فقر، کودکان کار و خیابان می رود تا رنج خود را به گستردگی کره زمین به همه جا بکشاند، سرنوشت تلخ کودکانی آسیب دیده و آسیب پذیر که دارند زیر چرخ شکاف طبقا تی بی رحمانه له میشوند  و زندگی و آینده آنها دارد بتدریج محو و متلاشی میشود، این یک فاجعه است.

برخورد فاجعه آمیزی که بشریت امروز اعم از کودک و پیر و جوان، همگان را به شوک واداشته است. البته متخصصین سرمایه داری برای بازسازی بازار آشفته خود شوک های زیادی مانده که به مردم وارد کنند، پس در اینجا جای هیچگونه تعجبی هم نیست وقتی دستیابی به این مزدبگیران کوچک که ناخواسته کارگر شدند، بی رحمانه مافوق بهره کشی و مورد سؤاستفاده قرار می گیرند، حاصل شرایط حفاظت شده بازار درخدمت به سود و سرمایه از طریق خود دولتها دراین زمینه است، هرچند آمار دقیقی در مورد کودکان کار و خیابان ،کودکان فقرو فلاکت وخانواده های آنها در دسترس نیست اما این قربانیان کوچک را در هر مکان پر خطری که امید به زندگى در آنجا نیز غیر ممکن باشد میتوان یافت، از جمله آنها ، دستفروشی، کار در کوره پزخانه ها، کاردر کارگاههای قالی بافی که معمولا محیطی سرد و نمناک و تاریکند، کار در بزرگ راهها ، گل فروشی  وحتی حمل و فروش مواد مخدر، فال فروشی داخل مترو و اتوبوسها ویا خیابان، واکسی ،بادبادک فروشى ، کار در مزارع و ترمینالها که گرمای تابستان و در سرمای زمستان و از صبح تا شب کار میکنند  و اغلب از این کودکان در جنگها سواستفاده های نظامی میشود  ویا از بی سر پناهی فروخته میشوند تا غذایشان تامین شود و….

پدیده کودکان کار و خیابان بیانگر و ادامه سیاست ریاضت کشی اقتصادی نظم نوینی است که به گونه ای دیوانه وار دست به تخریب انسان و محیط زیست او می زند  تا به هر طریقى شده او را از فکر کردن محروم و همینطور روح و روانش را بدرد وپاره کند و روش زندگى دیگرى و به مراتب غیر انسانی تری را برای جامعه بشری رقم بزند.

درایران ، بخش بزرگی از این مزد بگیران خردسال دنیای زیبای کودکیشان همانطور که زندگی پر از تبعیض از آنها میخواهد به آنها تحمیل کرده است. آنها نه بهره ای از کودکى می برند ونه جایگاهی در بزرگسالی دارند. رژیم سرا پا توهین به بشریت حاکم بر ایران بنا بر طبیعت خشونت بارش که خود یکی از متجاوزان به حقوق کودک است ، موجودیتش معضل این کودکان را به وضعیت شدیدا بحرانی تری تبدیل کرده است که عامل اصلی این اوضاع را هم خود جمهوری اسلامی این وصله ناجور در زندگی بشریت امروز باقوانینش باید دانست.

خشونت وکودک آزاری و بی توجهی نسبت به زندگی و دنیای کودکان، فقر، بی خانمانی، اعتیاد، در نا آگاهی قرار دادن والدین ، آزار جنسی، تنبیه وتخریب فرزندان و در یک کلام قوانین ضد انسانی، مجازاتهایی است که حکومت فاشیستی حاکم برایران نسبت به مردم مصیبت دیده با بیرحمانه ترین شکل به پیش میبرد تا چند روز بیشتربرعمر ننگینش بیافزاید. مرگ بر حکومت سرکوب وفاشیستی حاکم برایران، و با آرزوی جامعه ای آزاد، برابر و بدون تبعیض که در آن  شان، جایگاه و منزلت کودکان بر هر چیز دیگری مقدم باشد. *