از پاسخ بە اصل مسئلە طفرە نروید , “یک دنیای بهتر” سند بردگی ملی است

مدتی پیش مطلب کوتاهی را در مورد چرایی محکوم نکردن اشغالگری دولت ایران توسط بعضی مخالفان ایرانی جمهوری اسلامی و گروههای موسوم بە کمونیسم کارگری و حکمتیست منتشر کردم، کە دوست قدیمی من محمد جعفری طی مقالەای تلاش کردە آن را نقد کند. انتظار این بود کە آقای جعفری بە جای اتهام زنی بە اصل موضوع بپردازد.

موضوع مورد بحث این بود کە چرا بعضیها و من جملە جریان حکمتیست، جمهوری اسلامی و کلا دولت ایران را در کردستان اشغالگر ندانستە و نمیدانند و حتی این اشغالگری را در حرف هم کە شدە محکوم نمیکنند. آقای جعفری برای طفرە رفتن از اصل موضوع، بە برنامە حزبش کە برنامە همە جریانهای موسوم بە کمونیسم کارگری و حکمتیست است پناه بردە است. برنامەای کە حد اقل در خصوص مسئلە ملی و مخصوصا مسئلە ملی کردستان نمیتواند بە سوالات یک کودک ١٠ سالە هم پاسخ قانع کنندە بدهد. از آنجا کە محمد جعفری ادعای بی اساس بودن ایرانیگری حزبش را دارد و در این خصوص من را متهم بە دروغگویی کردە است لازم میدانم کە با مراجعە بە همین یک دنیای بهتر، مانیفستی کە نە اسمش درستە و نە محتوایش سازمان دولتی “بهتری” را نوید میدهد بە آقای جعفری نشان دهم کە حزب حکمتیست و کل پیروان خط سوسیال شونیستی منصور حکمت در زمینە مسئلە ملی در صف اشغالگران کردستان قرار میگیرند. من نمیخواهم با طولانی کردن بحث وقت خوانندە را بگیرم. در مورد برخورد کمونیستی بە مسئلە ملی، خوانندە را بە کتاب حق ملل در تعیین سرنوشت خویش نوشتە لنین کە از طریق لینک زیر قابل دست رسی است ارجاع میدهم.

http://www.marx.org/farsi/archive/lenin/works/1916/haghe-melal.pdf

محمد جعفری در مقالەاش میگوید:” سیاست حزب حکمتیست برای حل عملی، درست، انقلابی وعادلانه مساله کرد کاملا روشن و بی ابهام است و در برنامه حزب “یک دنیای بهتر” در صفحه ۵۴ تحت عنوان ” مساله کرد” جواب مشخص ڱرفته است. پاسخ ما به مساله کرد یا جدایی و تشکیل کشورمستقل یا ماندن بعنوان شهروندان متساوی الحقوق در ایران است.”

 

واقعیت این است کە سیاست حزب شما در مورد مسئلە کرد عوامفریبانە، ناعادلانە، غیرە انقلابی و بە شدت پان ایرانیستی است. بە نظر من صحبت یک دنیای بهتر در مورد مسئلە کرد فقط و فقط برای در بند نگاهداشتن هرچە بیشترکردستانیان است. سیاست شما همان سیاستی است کە اشغالگران ایرانی، عراقی، ترکی و سوری در قبال کردستان داشتە و دارند. جریان شما، هر کجا در مورد کردستان دهان باز کردە باشد، زهر شونیستی ریختە است. در خصوص کردستان ادبیات شما پر از لفظهای عظمت طلبانە و حتی راسیستی است. حالا با ارائە فاکتهای زیر کە همە از یک دنیای بهتر است، نشان خواهم داد کە برنامە حزبتان در خصوص مسئلە ملی چقدر غیر کمونیستی و غیر انسانی است. این برنامە در بخش ٢ فصل ۵ وجود ملتهای کە بە قدمت تاریخ پرسیای قدیم و ایران کنونی زیر سلطە حکومتهای پادشاهی و اسلامی زندگی بردەواری داشتەاند را انکار میکند. این همان کار بیهودەای است کە  کمالیستهای ترکیە سالها علیه مردم کردستان کردند. آخر برنامەای کە وجود کرد، آذری، عرب، بلوچ و لر … را در زورآباد موسوم بە ایران انکار کند، نمیتواند نسخە خوبی برای حل کمونیستی ستم ملی در این کشور باشد و نمیتواند بە برابری ملی و انترناسیونالیسم باور داشتە باشد. لطفا نگاهی بە جملە زیر بیندازید کە از یک دنیای بهتر بخش ٢ فصل ۵ کپی کردەام:

حزب کمونیست کارگری – حکمتیست ….. با هر نوع تقسیم بندی ملی ساکنین کشور و هر نوع تعریف هویت ملی برای مردم قاطعانه مخالف است.

 

حزب شما در برنامەاش قاطعانە مخالف این است کە کسی خود را کرد یا کردستانی، آذری یا آذربایجانی معرفی کند، و اگر این کار را بکند و شما توانش را داشتە باشید، حتما همانند اشغالگران کردستان با آن قاطعانە برخورد سرکوبگرانە خواهید کرد.

بە منظور در بند نگە داشتن هرچە بیشتر ملتهای تحت ستمی کە با زور بە ایران ملحق شدەاند، در برنامە حزب شما، بخش ٢ صفحە ۵ برای ضرورت و اهمیت ایران بزرگ چنین استدلال میشود:

بعنوان یک اصل عمومی، حزب کمونیست کارگری – حکمتیست خواهان زندگی مردم منتسب به ملیت های مختلف بعنوان شهروندان آزاد و متساوی الحقوق در چهارچوب های کشوری بزرگتر است که سازمانیابی صف های قدرتمند کارگری را در عرصه مبارزه طبقاتی تسهیل میکند.

در جملات فوق (خط تاکید از من است) بە زبان سادە گفتە شدە است کە ایران باید بزرگ بماند، چون در کشور بزرگ سازمانیابی صفهای قدرتمند کارگری در عرصە مبارزە طبقاتی آسان تر است.

اینکە وجود کشور بزرگتر بە نفع سوسیالیسم است تاکتیک پوچی بیش نیست برای جلوگیری شونیستی از کوچک شدن کشور بزرگ. چون در عصر گلوبالیزاسیون کاپیتالیستی صرفا کثرت تعداد کارکنان یدی جامعە، سربازان پیادە نظام کشور و خاک و زمین پهناور، امکان پیروزی و پیشروی در عرصەهای مبارزە اقتصادی، نظامی و … را تضمین نمیکند.

عقل سلیم میگوید کە اتحاد ملتها باید داوطلبانە باشد نە اجباری. چیزی کە شما بە آن انترناسیونالیسم میگوئید چیزی نیست جز الحاق اجباری ملتها و کشورها. نتیجە این الحاقگری و اشغالگریها چیزی نیست جز رشد کینەتوزی ملی و تفرقە در صفوف طبقە کارگر ملیتهای مختلف. پس بپذیرید کە برخلاف ادعای شما، برنامە حزبتان حق تشکیل دولت کردستان را رد کردە است. چرا کە این برنامە، حق تشکیل دولت کردستان را بە وجود ستم ملی گره میزند، کە بسیار غیرە انسانی است. مگر میشود حق انسانی زن برای انتخاب همسر و یا برای جدا شدن از او را بە بود و نبود احتمالی ستم جنسی و رفتار مردسالارانە همسر او ربط داد؟ دنیای بهتر را ورق بزنیم:

“در مواردی که پیشینه ستم ملی و تخاصمات میان مردم منتسب به ملیت های مختلف همزیستی میان آنها را در چهارچوب های کشوری موجود دشوار و مشقت بار ساخته باشد، حزب کمونیست کارگری – حکمتیست حق جدایی ملل تحت ستم و تشکیل دولت مستقل از طریق مراجعه مستقیم به آراء خود آن مردم را، به رسمیت میشناسد.”

پس حزب شما و برنامەاش حق ملی، حق تشکیل دولت خود، حق جدائی را بعنوان حق پایەای بە رسمیت نمیشناسد. شما و حزبتان حق تشکیل دولت کردستان را بە ستم ملی ربط میدهید نە بە حق ملی و برابری ملی و فراملیتی انسانها. شما بعد از ظلمها و خونریزیهای فراوان است کە “جدا شدن” کردستان را در ظاهر بە رسمیت میشناسید و در واقع ناچار میشوید بە آن گردن بنهید. دم خروس اینجا بیرون میزند کە برنامە حزب شما حتی آن برسمیت شناسی کذائی را هم مشروط میکند بە اینکە در کردستان مستقل زندگی کارگران و زحمتکشان بدتر از حال نشود! عجب دایە مهربانتر از مادری! شاید حزب شما برای همیشە این تضمین را از کردستان مستقل میخواهد؟ جملە طلائی زیر از برنامە یک دنیای بهتر است: 

“حزب کمونیست کارگری – حکمتیست در هر مقطع تنها در صورتی به جدایی کردستان رای موافق میدهد که قویا محتمل باشد چنین مسیری کارگران و زحمتکشان در کردستان را از حقوق مدنی پیشرو تر و موقعیت اقتصادی و مناسبات اجتماعی برابرتر و ایمن تری برخوردار خواهد ساخت.”

منظور شما از حقوق مدنی پیشروتر، موقعیت اقتصادی و منسبات اجتماعی برابر تر و ایمن تر چیست؟ آخر مگر شرایطی کە همطبقە ایهای ایرانی ما چە امروز و چە در گذشتە داشتەاند خیلی قابل تعریف بودە است؟ این بهانە تراشیها همەاش برای جلوگیری کردن از کوچک شدن ایران بزرگ است. یک دنیای بهتر را ورق میزنیم:

“موضع رسمی حزب کمونیست کارگری – حکمتیست در هر مقطع بر مبنای یک بررسی مشخص از موقعیت موجود و مصالح و منافع کل طبقه کارگر و مردم کارگر و زحمتکش در کردستان بطور اخص تعیین خواهد شد.”

لابد حتما میگوئید کە استقلال کردستان بە مصلحت کل طبقە کار ایران نیست، چون کشور را کوچک کردە و کشور هم کە کوچک شد، طبعا سازمانیابی صفهای قدرتمند کارگری دشوار خواهد شد. حزب شما حتی چشم دیدن کردستان خودمختار، خودگردان و یا فدرال را هم ندارد. جدا شدن کردستان را مشروط بە رفراندوم میکند. رفراندومی کە شاید بعد از انقلاب مهدی حکمتیستی صورت خواهد گرفت. افتضاح بە جائی رسیدە است کە اگر چنانچە دولت ایران بە خودمختاری، یا مثل عراق کنونی بە پذیرش نیمچە فدرالیسمی گردن بنهد، احزاب طیف کمونیسم کارگری و منجملە حزب شما آن را بە رسمیت نخواهید شناخت. شاید بە همین دلیل است کە جریان شما هنوز حکومت اقلیم کردستان را با نام خودش خطاب قرار نمیدهد. دنیای بهتر را ورق میزنیم:

“حزب کمونیست کارگری – حکمتیست هر نوع ترتیباتی در مورد آینده سیاسی کردستان را که بدون مراجعه به آراء عمومی خود مردم کردستان و صرفا بر مبنای تصمیمات دولت مرکزی و یا توافقات از بالا میان دولت و احزاب محلی به اجراء گذاشته شود، فاقد مشروعیت و غیرقانونی میداند.”

افتضاحتر از این، همین مرکزی خواندن دولت اشغالگر ایران است. شما چرا دولت ایران را مرکزی قلمداد میکنید؟ مگر در ایران حکومتهای اقلیمی وجود دارند کە ما از وجود آنها بیخبر باشیم؟! این دولت، دولت مرکزی نیست. کردستان مناطق کرد نشین غرب کشور نیست. در مورد مقولە جدائی هم کە مدام در برنامە حزبتان مورد استفادە قرار میگیرد عرض کنم کە من طرفدار جدا شدن کردستان از هیچ کشوری نیستم، بلکە طرفدار و فعال تشکیل کردستان مستقل هستم، چون دولتهای حاکم بر کردستان را نە حکومتهای مرکزی، بلکە دولتهای اشغالگر و نژادپرست میدانم. چون حکومتهای ترکیە، عراق، سوریە و ایران هیچ گاه کوچکترین حق انسانی را برای کردستانیان قائل نبودەاند. تاریخ این دولتها در کردستان جز جینوساید فیزیکی، هویتی، زبانی و طبیعی کردستان چیز دیگری نبودە است.

البتە اشارە بە جنایات دولتهای اشغالگر در حق مردم کردستان بهانەتراشی نیست برای جدا شدن کردستان، چون ما نمیخواهیم از کشوری جدا شویم، بلکە میخواهیم دیوارهای برلینی میان کرمانشاه، کرکوک، قامیشلو و دیاربکر را بر سر اشغالگران و نوکران مستقیم و غیر مستقیم آنها خراب کنیم. ما ابدا نمیخواهیم کشورهای ایران، ترکیە، سوریە و عراق تجزیە شوند، بلکە میخواهیم کردستان تجزیە شدە را بە هم متصل کنیم. حق تشکیل دولت کردستان ربطی بە ستم ملی ندارد، ستمی کە در کردستان بە قدمت تاریخ دولتهای اشغالگر است.

اینکە من جریان حکمتیست و همە دیگر جریانات ایرانی کە تحت نام کمونیسم کارگری و یا سوسیالیسم کارگری فعالیت میکنند را پان ایرانیست میخوانم یک برخورد احساسی از روی غرزورزی نیست. این یک حقیقت است. یک فرق اساسی احزاب طیف کمونیسم کارگری با سازمانهای تحت رهبری عبدللە مهتدی و عمر ایلخانیزادە در این است کە اینها ناسیونالیسمشان را کمونیسم نامگذاری کردەاند. جریانات منصور حکمتی نقد کذائی و معنادار ملت و ناسیونالیسم را برای حفظ تمامیت کشور خود کە همان ایران بدون ملیتها است میخواهند.

لازم است پان ایرانیستها جام زهر بنوشند و بە وجود و حق دولت بودن کردستان گردن بنهند، چرا الحاق راه چارە نیست. دیکتاتوری و استالینیسم راه چارە نیست. بگذارید کمی کوچک شود. بزرگی و عظمت هیچ کشوری از جملە ایران در پهناوری خاکش نیست. این عظمت باید در اشکال دیگری خود را نشان بدهد. میدانم کە سرزمین کردستان و دیگر مناطق اشغالی خیلی حاصلخیزند و بورژوازی ایران و فئودالها و پادشاهانش در روزگاران قدیم هم این را درک کردە بودند، اما با اشغال و چپاول کاری نمیتوان کرد. با شمشیر خیلی کارها میتوان کرد، اما گفتەاند کە نمیتوان روی آن نشست. قطعا امروزە شعار کارگران جهان متحد شوید میبایستی جزء اساسیترین شعارهای طبقە کارگر جهانی باشد، اما اتحاد جهانی کارگران بە این معنا نباید ترجمە شود کە کارگران جهان برای اتحاد باید بە شهروندان کشور واحدی کە جهان باشد در آیند. کارگران میتوانند در خارج از مرزهای کشوری، با هم بعنوان همطبقە ، همبستگی محکم جهانی داشتە باشند.

در مورد جنبش انقلابی کردستان نوشتە بودی کە ” جنبش انقلابی کردستان در ضدیت با جنبش کارگری، جنبش رهای زن و سکولاریسم در کردستان است”. در این زمینە لازم نمیبینم چیزی بگویم، چون از پیشمرگان مسلمان حکمتیست انتظاری جز این خزعبلات نمیرود. البتە شما در مقایسە با منصور حکمت تا حدی در این مورد لطف کردەاید کە کل کۆمەڵە را وارد سناریوی سیاه نکردەاید. منصور حکمت در نوشتە سناریوی سیاه و سفید کە برای جلوگیری از جنگ داخلی (بخوان تقسیم ایران) ناشی از فروریزی جمهوری اسلامی طوماری را بە منظور امضا کردن راست و چپ اپوزیسیون حکومت اسلامی تهیە کردە بود احتمال میزد کە کۆمەڵە در جبهە نیروهای سناریوی سیاه قرار بگیرد، اما حزب دمکرات کردستان در جبهە نیروهای سناریوی سفید!

سۆران زکی

١٠ اکتبر ٢٠١١

soran.zaki@hotmail.com