مصاحبه اسماعیل ویسی با عبدالله دارابی ” کنفرانس ملی کرد ” و کومه له

اسماعیل ویسی : اخیرا قرار بود که  با شرکت تمامی احزاب سیاسی جنبش بورژوا ناسیونالیستی کرد از هر چهار پارچه کردستان  با توافق و نظارت ” مسعود بارزانی و جلال طالبانی ” در کردستان عراق نشستی تحت عنوان ” کنفرانس ملی کرد ” برای ارائه راه حل معضل و مشکله مردم کرد زبان در تمامی مناطق کرد نشین برگزار شود. ضرورت سیاسی- اجتماعی برگزاری چنین نشستی چه می باشد و از چه  تاریخچه ای برخوردار است؟

 

عبد الله دارابی:  درست است چند ماه قبل تعدادی از سران احزاب سیاسی جنبش بورژوا ناسیونالیتسی کرد هر چهار پارچه کردستان، در بارگاه حکام بورژوازی کردستان عراق، با برگزاری یک “کنفرانس ملی” در کردستان عراق توافق کرده اند.  ولی هیج یک از این احزاب، به کسی قول نداده اند کنفرانس اشان را به تجمع ای برای صحبت کردن حول رفع ستم ملی  مردم کرد زبان و حل معضل و مشکل آنها تبدیل کنند. از قرار معلوم  رفع ستم ملی  مردم کرد، برای سران احزاب ناسیونالیست قوم پرست فقط دستاویز و بهانه ای است برای چنگ انداختن در قدرت سیاسی.  با توجه به آن، دستور جلسه  نخ نما ی این”کنفرانس” از قبل معلوم است  و  تار و پود در هم پوسیده آنهم برای افکار عمومی جهان پدیده ای شناخته شده  و آشنا است. اگر “کنفرانس ملی کرد” ناسیونالیست ها در کردستان عراق هم برگزار شود چیزی غیر از تکرار پیامد های شوم  ضد کارگری و ضد انسانی دو دهه قبل یوگوسلاوی قدیم و چیچن و…نخواهد بود و صدور آن  به کشور هایی چون افغانستان، عراق و کردستان عراق، سومالی، لیبی و…. هم چیزی غیر از توحش و بربریت توسط کشور های امپریالیستی و همپالکی ریز و درشت محلی اشان  نبود. یکی از پیامد های این یورش وحشیانه، بازگشت مردم  متمدن به عقب و حقنه کردن هویت ملی و قومی، مذهبی و عشیرتی به طبقه کارگر و جایگزین کردن آن با هویت طبقاتی آنها.  در کشور های نامبرده، رهبران و سیاستمداران ملی پوش قوم پرست و مذهبی، بخاطر دستیابی به قدرت سیاسی یکی پس از دیگری در صف خادمین جدید امپریالیسم و بورژوازی پشت سر هم به خط شدند و  با حمایت بی دریغ این ابر قدرتها،  بعنوان نمایندگان جدید خدا و میهن بر اریکه قدرت لم زدند  و با وعده و وعید های پوچ و کذایی خود کارگران و زحمتکشان این کشور ها را تحت نام دفاع از وطن و مذهب دسته دسته روانه قتلگاه ها نمودند  و زندگان بجای مانده را نیز بمیدانهای کار ارزان سرازیر کرده و با سود ناشی از دسترنج آنها به ثروت های کلان باد آورده دست یافتند.

اگر “کنفرانس ملی کرد” در کردستان عراق هم برگزار شود هدف ای را  تعقیب خواهند کرد که بتوانند  خادمین جدید عقب مانده و مذهب زده  امپریالیسم و بورژوازی را بر تخت قدرت بنشانند که مابازای سیاسی اجتماعی آن چیزی غیر از تباهی و سیه روزی برای طبقه کارگر و مردم زحمتکش هر چهار پارچه کردستان بجا نخواهد گذاشت. اگر احزاب بورژوا ناسیونالیست کرد بقدرت برسند در درجه اول خواهند کوشید هویت ملی- مذهبی خود را بجای هویت طبقاتی به کارگر قالب کنند، سرود ای رقیب را جایگزین  سرود طبقاتی و انترناسیونالیستی کارگر کنند. و سر انجام کارگر را در زیر پرچم ۳ رنگ بورژوایی خود بخط نمایند و آنها را به سرباز جانباز راه وطن و مذهب در کارخانه و پادگان تبدیل نمایند. دست اندرکاران و مجریان این کنفرانس، قصد دارند از شرایط کنونی جهان و منطقه به نفع خود بهره بگیرند و از این طریق جاپای برای خود باز کنند تا در پرتو آن چون همپالکی های خود در کردستان عراق ، به رؤیا های شرین  و باور نکردنی خود دست یابند و به سان آنها رو ثروت و سامان ناشی از دسترنج کارگران و زحمتکشان لم بدهند. چنگ انداختن در قدرت سیاسی تنها راه رسیدن آنها به این هدف ضد کارگری است. اگر بخت یارشان باشد، با شروع این نوع کنفرانس ها شانس خود را در معرض آخرین قضاوت و انتخاب سران زورگو و قدرتمند  امپریالیسم و بورژوازی قرار خواهند داد و از این طریق  برای رسیدن به “بهار” ملی گرایی خود از هیچ تلاشی کوتاهی نخواهند کرد. هدف فوق الذکر، تنها راهی است که احزاب ناسیونالیست و مذهبی در کردستان به آن چشم دوخته اند و برای رسیدن به آن از جنایانی چشم پوشی نخواهند کرد.

 

اسماعیل ویسی :  برای شرکت در این کنفرانس ” ابراهیم علیزاده دبیر اول  کومه له، سازمان کردستان حزب کمونیست ایران” طی مصاحبه ای با شور شوق و اعلام آمادگی بیان نمود که اگر از آنان دعوت و در هیئت برگزار کننده برای برنامه ریزی شرکت داده شوند، صادقانه و با تمامی امکان برای موفقیت آمیز بودن سر انجام این کنفرانس تلاش خواهند کرد. اما این موضع کومه له از طرف کمیته کردستان حزب حکمتیست مورد نقد جدی قرار گرفت. چرا و کلا داستان چیست ؟  

 

 

عبد الله دارابی: داستان از این قرار است که، نقد سیاسی جدی ما از  راست روی های پی در پی و عریان کومه له به مانعی بازدارنده در برابر تخته گاز رفتن های آنها به سمت راست، تبدیل گشته و آنها را بیش از پیش مشوش و پریشان کرده است. آنها خوب می دانند حکمتیستها در برابر راست روی سیاسی مستمر و روزمره آنها چون بقیه احزاب و جریانات  چپ و راست  ایران خاموش و ساکت نخواهند ماند و به هیچ سازشی در این زمینه تن در نمی دهند.  در همین رابطه توجه خواننده عزیز را به دو  نمونه زیر جلب میکنم و قضاوت کردن  راجع به آنها را هم  بخود شما واگذار مینمایم. اگر کمونیستها برای رهایی ملی و تبعیضات اجتماعی کنفرانسی را اعلام کنند و رهبری کومه له برای شرکت کردن در آن با دعوتنامه رسمی هم فراخوانده شوند، بی تردید”صادقانه” از حضور در آن طفره خواهند رفت و به بهانه های واهی از شرکت در آن سر باز خواند زد. چون به تعبیر و تفسیر تا کنونی آنها، کمونیستها برای آنها نفع آنچنانی ندارند. اما در مقابل، نا خوانده حاضرند با شور و شوق  و “صداقت” تام و تمام از کنفرانس ملی- عشیرتی احزاب ناسیونالیست قوم پرست استقبال نمایند و در آن شرکت کنند. چون با منافع طبقاتی آنها همخوان و سازگار است و نفع آنها برای کومه له بیشتر از کمونیستهاست. بنظر من هر دو نمونه بالا بیانگر واقعی چرخش به راست بی وقفه کومه له است که سیر روند آن از دو دهه قبل(بعد از جدایی ما از حزب کمونیست)، نضج گرفته و به مرور زمان هم بر ابعاد و ضخامت آن افزوده شده است. چون معیار و ملاک دوری و نزدیکی احزاب سیاسی با همدیگر چیزی غیر از منافع طبقاتی آنها نیست. از قرار معلوم این جریان “مدعی سوسیالیسم”، از ترس نزدیکی با کمونیست ها از پادویی آشکار برای ناسیونالیستها هم هیچ ترس و هراسی بدل راه نمیدهد.  اگرنه، برای درک  ماهیت و مضمون چنین “کنفرانسی”، ذکاوت آنچنانی  لازم نیست. بویژه جریانی چون کومه له، که از ۳ دهه قبل تا کنون با تمام احزاب و جریانات ناسیونالیستی قوم پرست نشست و برخواست داشته، با قهر و آشتی آنها آشنا شده و….، دیگر عدول کردن و روگردانی از واقعیت به خرج کسی نمیرود و با این نوع ترفند ها نمی توان به چشم کارگر و مردم آزادیخواه کردستان خاک پاشید. این حرکت رهبری کومه له در بهترین حالت خود چیزی غیر ابراز ندامت کردن در بارگاه احزاب ملی کرد نیست.

 

 

اسماعیل ویسی:  شما به  نقد مواضع کومه له از طرف حزب حکمتیست و اینکه چنین تجمعاتی بخاطر” حل مسئله مردم کرد نیست ” بلکه داد و فغان این احزاب سیاسی بورژوازی کرد برای سهم خواهی و شرکت داده شدن در قدرت سیاسی و دستیابی شان به ثروت و سامان حامعه از قبل استثمار طبقه کارگر در کردستان اشاره کردید. اما  میدانیم که معضل و مشکله مردم کرد بطور واقعی وجود دارد و معظل و مشکلی سیاسی- اجتماعی میباشد. و لازم است برای حل و رفع این معظل راه حلی واقعی ارائه شود. بنظر شما راه حل واقعی چیست و چکار باید کرد؟

 

 

عبدالله دارابی: چنانچه شما اشاره کردید، ستم ملی و تبعیضات اجتماعی بر مردم کردستان امری واقعی و انکار نا پذیر است. ولی احزاب ناسیونالیست کردستان تاریخا نشان داده اند نه تنها  در تلاش مردم هر چهار پارچه کردستان برای رهایی از ستم و تبعیضات اجتماعی جایی ندارند، بلکه خود جزو اولین مانعی هستند که باید از سر راه مردم و مبارزات آزادیخواهانه و حق طلبانه آنها کنار زده شوند. رهایی  مردم کردستان بدون کنار زدن سلطه و میدانداری آنها در صحنه سیاسی کردستان غیر ممکن است.  طبقه کارگر در کردستان ایران، باید این واقعیت را قبول کند و با ضرورت جدایی سیاسی قطعی خود از ناسیونالیسم کرد،  بعنوان یک نیروی مستقل طبقاتی خود را برای آمدن به صحنه سیاست در کردستان آماده کند.  همه میدانیم که، نسخه امروزی احزاب ناسیونالیست کرد منطقه برای رسیدن به شروط اشان، پناه بردن به میلیتاریسم و قدرت طلبی ناتو و آمریکاست. چون به نیروی کارگران و مردم آزادیخواه بی باور است و خودشان هم قادر به سازماندهی نیروی لازم برای رسیدن به اهداف اشان نیستند.

علیرغم همه اینها، راه حل ما کمونیستها برای پایان دادن به این معضل واقعی، چیزی غیر از مراجعه به آراء آزاد و مستیقیم خود مردم کردستان در مورد آینده سیاسی خودشان نیست. از نظر ما، هر گونه توافق و بند بست از بالا میان رژیمهای منطقه و احزاب ناسیونالیست قوم پرست کرد برای تعیین تکلیف سیاسی و حقوقی مردم کردستان مردود است. ما خواهان اعلام نظر مستقیم مردم کردستان از طریق یک رفراندم آزاد در مورد جدایی یا عدم جدایی از ایران هستیم. بنظر من این راه حل، در مورد رهایی ستم و تبعیضات اجتماعی سایر  بخشهای دیگر کردستان هم صادق است و بدون دخالتگری مستیقم خود مردم، ستم ملی و تبعیضات اجتماعی آن چون استخوان لای زخم گذاشتن بقوت خود باقی خواهد ماند. بهار”ملی گرایی” ناسیونالیستها بدون ماندگاری این زخم، بلحاظ سیاسی دوام  نخواهد آورد.