اعدام ننگ بشریت است

جوامع امروز درحال حاضر در قرون وسطایی ترین دوران خود بسر میبرد، خشونت لجام گسیخته دولتی و غیر دولتی زیر لوای ارتجاعیترین اعتقادات و سیستم های حکومتی دنیا را به قهقرایترین وضع ممکن سوق میدهد.آمارهای رسمی و غیررسمی بیان از متلاشی شدن بیشترین معیارها و ارزش های انسانیست که به انسان متمدن امروزتحمیل گردیده است و یکی از این آمارها مربوط به اعدام از نوع دولتی میباشد. قطعا تحت حاکمیت هرکشوری انجام مجازات اعدام غیر قابل قبول و محکوم میباشد که در میان این حکومتها ایران یکی از تداوم یافته ترین آمارهای مجازات اعدام را بخود اختصاص داده است. سیاست جمهوری اسلامی در سی وسه سال اخیر در برخورد با مخالفان از یک سو وکاهش جرائم عمومی به اصطلاح جرائم اجتماعی با قانون مند کردن ارعاب و سرکوب به اسم قوانین قصاص واعدام و مجازاتهای اسلامی دردستور کار خود داشته و روند تصاعدی بخود گرفته است. بی گمان بر کسی پوشیده نیست که اجرائی چنین مجازاتی از طرف رژیمی که کارنامه سیاهی در بدو به قدرت رسیدن در پرونده خود دارد، که اعدام های  زندانیان سیاسی دهه های شصت و شصت وهفت در حافظه تاریخی ایران فراموش نشدنی خواهد بود و اوج خفقان و سرکوب مخالفین نظام را تا به امروزبه یدک میکشد.رژیم اسلامی ایران با افزایش مجازاتهای اعدام چه در ملاعام ویا بصورت مخفیانه به خیال خود سعی در جلوگیری کردن ازبه وجود آمدن  اعتراضات و خیزش های مردمی و چشم زهر گرفتن از مخالفان خود دارد. در این میان اعدام های نیز به اسم جرائم جنائی را به یک امرعادی تبدیل کرده و قربانیان این سیاست ضد بشری و جنایتکارانه را نیز کودکان تشکیل میدهند. جمهوری ارتجاعی اسلامی با این اقدامات فجیع و بی شرمانه قصد نهادینه کردن خشونت و اعلام هشدارحتی  به کودکان را به سیاست کثیف و ضد بشری خود اضافه کرده و از طرفی ترویج بی تفاوتی به درجه ای وعادت دادن مردم به دیدن چنین صحنه های را مهندسی میکند.
یادم میاید وقتی بچه بودم همراه با بچه های  هم محله مان ساعت سه و چهار صبح که هوا تاریک بود بیدار میشدیم تا برای گرفتن نان و تهیه مرغ و سیگار و… که به صورت کوپنی بود نوبت میگرفتیم و آن روزها مردم برای ارزاق و جیره خوراکی مجبور بودند  که صف بگیرند اما آن صفها تمام شد و جایش را به صف گرفتن برای دیدن به دارآویختن انسانها گرفته است. فی نفسه براه انداختن  تشکیلاتی برای تصمیم گیری و برنامه ریزی برای گرفتن اولی ترین حق انسان که حق زندگی کردن میباشد وحشیانه و غیر انسانیست  .ولی فاجعه آمیزتراز آن اجتماع انسانهایست که برای دیدن صحنه های اعدام ثانیه شماری میکنند. چه تفاوتی بین مردم سنندج که برای نجات جان حبیب لطیفی و جلوگیری از اجرائی حکم اعدام وی تا طلوع خورشید در جلوی زندان مرکزی سنندج تجمع کردند که دوهزار نفر نمیشدند با پانزده هزار نفری هست که برای  برگزاری اجرای حکم اعدام یک نوجوان هفده ساله از طرف اوباش جمهوری اسلامی دعوت به رعایت نظم و سکوت میشدند. مجازات اعدام ناکارآمدترین و کثیفترین پدیده ای است که نه برای جلوگیری از جرائم بلکه خود باعث بروز جرم و جنایت از طرف بانیان جنایت میباشد و در واقع سرمنشاء تمام ناهنجاریها و بی امنیتی و فساد در جامعه همین گله سردمداران حکومتی میباشد.
نباید گذاشت خیابانها را به  محل جولان جرثقیل های مرگ تبدیل کرد و فاسدترین و بی خاصیترین نمایندگان سرمایه وخدا و اسلام در کمال آرامش فضای شهرها را به بوی اعدام و چوبه دار متعفن کنند. نباید گذاشت که کودکانمان پیکر یک انسان را بر دار ببینند. رژیم ننگین اسلامی با انجام مراسم های اعدام و کشتن انسانها در سیاهچالهای خود نشان داده است که برای جان انسانها هیچ ارزشی قائل نیست واین آزمون بزرگی برای مردم ایران میباشد که برای دفاع از حق زندگی کردن خود و کودکان و دخترانشان در برابر هرگونه جنایت اعم از اعدام و تجاوز و سنگسار به مبارزه برخیزند و فضا را بر عاملان و اوباش جمهوری اسلامی تنگ کنند و دم ودستگاه اعدام و مرگ را در جامعه جاروکنند. آمارهای رسمی و غیر رسمی حاکی از آن است که در هر سی و هشت ساعت یک نفر را اعدام میکنند هر چند که در سالهای اخیر فعالیتهای از طرف  احزاب و نهادهای حقوق بشری مستقل از دولتها برای جلوگیری از اجرای قوانین اعدام انجام شده اما نا کافی میباشد و احتیاج به حمایت مردمی برای لغو  کلیت قوانین قصاص و اعدام وسنگسار میباشد.
روز۱۰ اکتبر صحنه انسجام و همبستگی تمام انسانهایست که  خواهان برچیده شدن قوانین ضدبشری مذهبی وغیرمذهبی اعم از اسلامی و… میباشند. تنها راه پایان دادن به این اعمال ضد انسانی ولغو قوانین وحشیانه قرون وسطایی تلاش و سازماندهی برای سرنگون کردن رژیم های هار ارتجاعی وسرکوبگر میباشد.
وریا نقشبندی ۰۸-۱۰-۲۰۱۱