در دلهایشان امیدهای تازه ای جوانه زد , تصویری از تحصن پناهجویان ایرانی در استکهلم سوئد

عبدالله اسدی : فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی در سوئد مدتهاست که درگیر یک مبارزه سخت در دفاع از حق پناهندگی بویژه پناهجویان ایرانی در این کشور است. دولت سوئد به دنبال پایان جنگ سرد و دنیای دو قطبی و فروپاشی شوروی، از قوانین پناهندگی که خود سالها به آن پایبند بود ١٨٠ درجه فاصله گرفت.

 فاصله گرفتن دولت سوئد از یک سیاست نسبتا سخاوتمندانه در زمینه پناهنده پذیری، هزاران پناهجو را در این کشور با سرنوشتی نامعلوم و آینده ای تیره و تار مواجه ساخت. نتیجه اتخاذ چنین سیاستی حتی به یک اختلاف نظر در میان احزاب پارلمانی سوئد سالهاست  دامن زده است.

حزب محافظه کار سوئد که هم اکنون قدرت دولتی را در دست  دارد به همراه حزب مردم بشدت از آنچه که به قوانین پناهنده پذیری مرسوم بود پشت کرده اند و بر اقامت از طریق کار تأکید میکنند. حزب چپ و حزب محیط زیست در درجه اول خواهان اخذ اقامت به همه پناهجویانی هستند که مدتها بطور مخفی زندگی کرده اند و سالهاست در سوئد به سر می برند. احزاب سوسیال دمکرات، دمکرات مسیحی و مرکز هم در این زمینه حرفی برای گفتن ندارند.

در هر حال حق پناهندگی به یک پدیده مهم و لاینحل در کشور سوئد تبدیل شده است. بطوریکه بحث برسر مسائل پناهندگی به هیچ وجه تمامی ندارد. همانطور که گفتم فدراسیون سوئد درگیر یک مبارزه سخت در دفاع از حق پناهندگی در این کشور است و در این راستا گامهای مهمی را برداشته است. یکی از مهمترین این گامها این است که پناهجویان ایرانی  در سوئد زیر چتر فدراسیون بعنوان ظرف مبارزه خود برای گرفتن حق پناهندگی متشکل شده اند. تا آنجاییکه به پناهجویان ایرانی برمیگردد این مبارزه  بطور متشکل به پیش میرود. گستردگی این مبارزه و پیشتازی فدراسیون در این عرصه توجه های زیادی را به مبارزه در دفاع از حق پناهندگی جلب کرده است.

 دفاع از حق پناهندگی در کشورهای اروپایی بویژه سوئد به یک ضرورت مهم حتی برای بخشهای زیادی از مردم بومی این کشورها تبدیل شده است چه رسد به ضرورت و اهمیت این مبارزه در میان پناهندگان و پناهجویان. اینکه  فدراسیون در سوئد به ایجاد هماهنگی و برنامه ریزی چنین تحصنی به مدت ۷ شبانه روز دست میزند، در واقع دارد به یک نیاز و یک ضرورت واقعی مردم پاسخ  میدهد. در این مبارزه در کشور سوئد، فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی تنها نیست. از اعضای پارلمانی سوئد گرفته تا بخشهایی از احزاب تشکیل دهنده دولت تا توده پناهنده و پناهجو تا سازمانهای مختلف سوئدی، هر کدام به درجه ای در این مبارزه شریک و سهیم هستند و در این راستا فعالیت میکنند.

اما نقش فدراسیون در این مبارزه برجسته است و به الگوی خوبی در این حرکتها و در جنبش پناهندگی تبدیل شده و ابتکار عمل این مبارزه را بدست گرفته است. اینها واقعیاتی است که تنها من عنوان نمی کنم همه دارند می بینند و بر آن مهر تائید میگذارند.
تحصن یک هفته ای پناهجویان ایرانی در شهر استکهلم.
 بدنبال تحصن ماه فوریه در شهر گوتنبرگ، طرح برگزاری چنین تحصنی نیز درشهر استکهلم آماده  شده بود. پیش بینی کرده بودیم که چنین تحصنی با آن برنامه ریزی و تدارک گسترده که در نظر گرفته بودیم میتواند تأثیرگذار باشد، میتواند کلیه پناهجویان در سوئد را یکبار دیگر به تحرک در آورد، میتواند تصویر بسیار ابژکتیو از آنچه که برسر مردم تحت حاکمیت رژیم اسلامی در ایران میگذرد به افکار عمومی جامعه سوئد بدهد، میتواند بر وجدان و افکار نمایندگانی که از احزاب مختلف دولتی برای پاسخگویی به سؤالات پناهجویان دعوت شده بودند تأثیر مثبت بگذارد. به علاوه گفته بودیم، مبارزه و تلاش بی وقفه پناهجویان ایرانی در سوئد میتواند به یک الگویی مهم از مبارزه در میان دیگر پناهجویان از کشورهای مختلف در جهت سراسری کردن این مبارزه تاثیر گزار و تعیین کننده باشد.

برای برگزاری این تحصن و دادن یک تصویر زنده از زندگی امروز مردم در ایران و معرفی این تصویر به افکار عمومی جامعه سوئد نمی شد به یک اطلاعیه مختصر با خواست لغو دیپورت به ایران اکتفا کنیم و خیالمان را راحت کنیم که در این دوران سخت ضد پناهندگی توجه کسی را به زندگی فلاکتبار پناهجویان  در سوئد جلب کرده ایم. از اینرو لازم دیدیم برای دادن یک تصویر واقعیتر از سرکوب و اختناق در ایران و دلایل فرار مردم  نشریه ویژه ای را  در ۸ صفحه به زبان سوئدی  تهیه  نماییم و این کار هم به خوبی صورت گرفت. علاوه بر فرستادن آن برای همه احزاب و سازمانهای دولتی و غیر دولتی، این نشریه برای  کلیه روزنامه ها و رسانه های عمومی در سوئد فرستاده شد. مضاف بر آن  در طول شش شبانه روز تحصن، این نشریه را وسیعا در میان مردم توزیع کردیم. من نیز بعنوان دبیر فدراسیون در سوئد قبل از شروع تحصن نامه ای را برای Tobias Billström وزیر مهاجرت سوئد نوشته بودم. در این نامه نیز با جزئیات به نقض حقوق بشر در ایران و دلایل فرار مردم از آن کشور انگشت گذاشته بودم.

از دیگر اقدامات مهم این تحصن، دائر کردن نمایشگاه عکسی بود که از جنایات جمهوری اسلامی از جمله از صحنه های اعدام، سنگسار، قطع دست، ضرب وشتم زنان بدلیل عدم رعایت حجاب و پوشش اسلامی و دهها صحنه دیگر از جنایات این رژیم تهیه و دراطراف چادر تحصن نصب شده بود. ویژگی این نمایشگاه این بود که بطور گسترده ای توجه ها را به آنچه که بر مردم ایران میگذرد جلب می کرد. بلندگوهای بزرگی هم در اطراف چادر نصب شده بود که در تمام طول روز از طریق آن موزیک پخش میشد و یا  در مورد دلایل فرار مردم از ایران و سیاست  غیر انسانی پناهنده پذیری دولت سوئد رو به مردم صحبت میشد.

شبها تعداد زیادی در چادر تحصن میماندند و به بحث و تبادل نظر سیاسی می پرداختند. علاوه بر عابرین سوئدی توریستهای بسیاری از ایران و دیگر