کومه له و ابراهیم علیزاده در بارگاه “کنفرانس ملی کرد”(تلخیصی از مصاحبه رادیو رهایی با رحمان حسین زاده)

رادیو رهایی: یک حزب قانونی کرد که در پارلمان ترکیه هم حضور دارد،  اخیرا مجمعی را به کردستان عراق فرستاده است تا “کنفرانس ملی کرد” را با همکاری بارزانی و طالبانی برگزار کنند.  آنگونه که از اخبار پیداست این کنفرانس به تاخیر افتاده است. اما سئوال ما اینست که هدف از برگزاری این کنفرانس چیست و قرار است به چه چیزی جواب دهد؟

 

رحمان حسین زاده: این کنفرانس می تواند اهداف چند جانبه ای را داشته باشد و معمولا جریانات ناسیونالیست کرد هر دو سه سال یکبار چنین کنفرانسهایی را برگزار کرده اند. مورد اخیر به ابتکار احزاب ناسیونالیست کرد ترکیه چه آنها که در پارلمان آن کشور اند و چه آنها – مانند PKK – که پشت صحنه این سیاستند، مطرح شده است. به قول خودشان از احزاب کرد هر “چهار بخش کردستان” دعوت کردند. از بارزانی و طالبانی که امکانات و موقعیت بهتری از سایرین دارند تقاضا کرده اند که برگزاری این کنفرانس را به عهده بگیرند. هدف اصلی این است که احزاب ناسیونالیست کرد در دل تحولاتی که در منطقه هست، هماهنگ و هم هدف شوند.  هدف هر یک از این احزاب سهیم شدن در قدرت در کشورهایی است که این احزاب در آن فعالیت دارند. می خواهند اهرم فشارقویتری بر دولت های مرکزی حاکم در منطقه باشند تا این احزاب را به رسمیت بشناسند و آنها را بازی دهند. می خواهند وارد بند و بست و سازش با دولتهای مرکزی مثل ایران و ترکیه و … شوند. احزاب ناسیونالیست کرد، حتی میلیتانت ترین شان خواستار سرنگونی دولتهای مرکزی نیستند و از جمله اخیرا پژاک همین را تکرار کرده است. اصل مسئله برای اینها شریک شدن در قدرت و اداره کردن امور کردستان است. تا حالا دولت های این چهار کشور به حرف شان گوش ندادند و امروز بار دیگر با توجه به تحولات منطقه می خواهند خودی نشان دهند تا شاید دولت های مرکزی را قانع کنند،  با آنها بسازند یا اگر تحولاتی در این کشورها مشخصا در سوریه و ایران اتفاق افتاد سرشان بی کلاه نماند. علت اینکه سرنگونی این دولتهای ارتجاعی را نمیخواهند، این واقعیت را نشان میدهد که راستش منفعت و اهداف این احزاب بورژوایی با دولت های مرکزی اشتراکات زیادی دارد و در پایه و حفظ ارکان سرمایه و استثمار چیز متفاوت تری از دولت های مرکزی را نمایندگی نمیکنند. دو دهه حاکمیت ناسیونالیسم کرد در کردستان عراق نشان داد که یک حاکمیت ارتجاعی ضد کارگری، ضد مدنیت میتوانند به ارمغان بیاورند. بهانه اینها ستم ملی و رفع این مسئله است در صورتی که حتی در عمل نشان دادند که مسئله ملی برای اینها یک کارت بازی بیشتر نیست. بویژه برای بارزانی و طالبانی، مسئله کرد در این شرایط کارت بازی در برابر دولت های منطقه است تا با اتکا به آن موقعیت خودشان را محکم تر کنند. این بخشی از اهداف این کنفرانس است که سر سوزنی منفعت کارگر و مردم آزادیخواه کردستان را منعکس نمی کند بلکه علیه کارگر و مردم آزادیخواه کردستان است.  تاریخ این احزاب نشان داده است که رفع ستم ملی بهانه ای بوده برای تعقیب منافع بورژوازی کرد و آنها هم در دامن زدن به مسئله ملی و تفرقه ملی در جامعه ذی نفع اند.

 

رادیو رهایی: این احزاب ادعا میکنند، به نفع مردم کار میکنند. آیا شما فکر می کنید که این احزاب و در راس آن بارزانی و طالبانی بتوانند در این کنفرانس سیاستی را خلاف منافع غرب و آمریکا و دولت های منطقه اتخاذ کنند؟

 

رحمان حسین زاده: اینها به نفع مردم نمی توانند کار کنند. موجودیت اینها از روز اول ضدیت با منافع کارگران و مردم آزادیخواه کردستان بوده است. امروز که ستم ملی در کردستان عراق تمام شده اما اینها هنوز مسئله ملی را باد میزنند، تا با اتکا به آن در قدرت مرکزی و محلی در عراق سهیم باشند. از دولت های منطقه امتیاز بگیرند و با تکیه به این خرافه اعتراضات بر حق مردم را سرکوب کنند. امسال در سلیمانیه مردم معترض به مدت ۶٢ روز در اعتصاب و اعتراض به احزاب طالبانی و بارزانی بودند که نهایتا سرکوب شان کردند.

تا آنجا به مسئله این کنفرانس و سیاستهای غرب مربوط است، اینها معمولا سیاستهایشان را در چارچوب کلی سیاستهای غرب منطبق میسازند. آمریکا و غرب اتفاقا میخواهند الان مسئله کرد اهرم فشاری  باشد علیه دولتهای سوریه و ایران و … در نتیجه میخواهم بگویم رابطه اینها با کشورهای غربی یک بازی دو طرفه است برای این احزاب. از یک طرف امتیازاتی را به آمریکا و غرب می دهند و از طرف دیگر امتیازاتی را می گیرند. بویژه این دو حزب که الان در کردستان عراق در قدرت هستند با دولت های ایران و ترکیه و سوریه نیز چنین روابطی را دارند. اینها دل این دولت ها را بدست میاورند و این دولتها هم مجبورند در معادلات منطقه برای اینها حسابی باز کنند.

 

رادیو رهایی: اینجا چیزی که برای من عجیب است این است که کومه له – سازمان کردستان حزب کمونیست ایران به محض شنیدن این کنفرانس قند در دلشان آب شده و اعلام شرکت و آمادگی برای برگزاری این کنفرانس را کرده است. ابراهیم علیزاده دبیر اول این سازمان از این کنفرانس بعنوان یک موضوع مهم اسم برده است. این کنفرانس قرار است تعادل قوا را تغییر دهد و گویا ایشان گفته که ما هم حرف های خودمان را میزنیم. “تغییر تعادل قوا” به چه معنا است؟ آیا اشتباه کرده اند، کو مه له که ادعای یک جریان کمونیستی را میکند چگونه است که در این کاتاگوری ناسیونالیستی گنجیده است؟

 

رحمان حسین زاده: بنظرم پیوستن کومه له به این کنفرانس نه جای تعجب است و نه اشتباه کرده اند. این اقدام در راستای سیاست های ناسیونالیستی این جریان به اصطلاح “کمونیست” است که نزدیک به دو دهه است تعقیب می کند. این فاکت دیگری است بر روشن شدن این حقیقت که ما بعنوان کمونیست های کومه له قدیم و کمونیست کارگری های از دوره منصور حکمت و الان در حزب حکمتیست که به خوبی ماهیت سیاست آنها را میشناسیم،  همیشه گفته ایم که این جریان که بنام “کمونیسم” سنگ دفاع از کارگر را به سینه می زند بطور واقعی هر چند معتدل تر از احزاب دیگر اما یک جریان ناسیونالیستی است. این در ادامه سیاستی است که اینها نزدیک به ٢۵ سال است  تعقیب می کنند. دارند در جنبش ملی کرد کامل تر و بالغتر می شوند و در آن ادغام می شوند. در نتیجه اعلام آمادگی اینها برای حضور در این کنفرانس نه از سر اشتباه است و نه جای تعجب. دارند بلوغ سیاسی پیدا میکنند و به جنبش ناسیونالیستی کرد تماما وصل می شوند. به همین دلیل اهداف و سیاست های آن کنفرانس را متعلق به خودشان میدانند. در سیاست های ضد کارگری و ضد کمونیستی این کنفرانس شریک اند. حتی آنقدر که این کنفرانس برای آنها مهم است برای بارزانی و طالبانی مهم نیست،  چون اینها نیروهای جا افتاده این جنبش اند و در قدرت اند و به اندازه کومه له و ابراهیم علیزاده ذوق زده نشده اند. اما تردید دارم که آنها را راه دهند به دلیل اینکه فرمال هم بوده، اسم “چپ و کمونیسم” را با خود یدک می کشند. در نتیجه ابراهیم علیزاده مجبور است که امتیاز دهد و از کنفرانس تعریف و تمجید کند. حتی نهایتا گفته که “با تمام توان و صادقانه برای پیروزی اش تلاش می کنیم”. باید پرسید پیروزی کی؟ پیروزی احزاب ناسیونالیست کرد؟ پیروزی PKK و پژاک؟ پیروزی حزب دمکرات و اتحادیه میهنی که ۶٢ روز اعتراض مردم کردستان را کوبیدند؟ اگر می خواهند اینها را پیروز کنند پس قبول کنند که این اسم کمونیستی که روی خود گذاشته اند، اضافی و نچسپ است. به کارگر و به جامعه کردستان ایران دروغ نگویند،  سرشان را بالا بگیرند مثل یک جریان ناسیونالیست و همه احزاب ناسیونالیست و از این عوامفریبی دست بردارند. در نتیجه این کنفرانس صحنه اتحاد و یکپارچگی همه احزاب بورژوا ناسیونالیستی کرد در منطقه است که یکی از آنها کومه له است. ظاهرا الان از قافله عقب مانده اند و می خواهند به آن برسند. حقیقت اینست که یکبار دیگر این واقعه ماهیت ناسیونالیستی کومه له موجود را نشان داد. این درسی است که طبقه کارگر کردستان و مردم آزادیخواه باید دوباره تجربه کنند و به آن توجه کنند.  

 

رادیو رهایی: شما اشاره کردید که ناسیونالیسم کرد گلی به سر مردم نزده و علیه جنبش رادیکال و آزادیخواهانه در جامعه است. بنظر شما کارگران آگاه و مردم آزادیخواه باید چگونه به این کنفرانس ملی کرد و به سیاست کومه له در قبال آن برخورد کنند؟

 

رحمان حسین زاده: یک هدف محوری این کنفرانس همسو و متحد کردن صف جنبش بورژوا ناسیونالیسم کرد است. یک بار دیگر باید این درس را برجسته کرد، جامعه کردستان طبقاتی است و جنبش های سیاسی مختلف را دارد. جنبش بورژوا ناسیونالیست کرد تاریخا یک جنبش قوی در آن منطقه است که در مقابل کارگر و آزادیخواهی میخواهد به طرف اتحاد و یکپارچگی برود. کارگران ، زنان و جوانان آزادیخواه و برابری طلب  باید صف خود را از اینها جدا کنند. باید روی پای خودمان تمایز و منفعت طبقاتی و جنبشی مان را در سطح کلان و در برابرشان نشان دهیم. احزاب بورژوا ناسیونالیست کرد از الان دارند بر سر آینده قدرت گیری در کردستان ایران نقشه می ریزند تا خون کارگر و مردم را در شیشه کنند. بنظر من کمونیست ها در  کردستان و بخشهای مختلف آن در مقابل بورژواناسیونالیستها  وظیفه دارند، کارگر و جوان و زن و مردم آزادیخواه منطقه را بر سر خواسته های رادیکال در صفی واحد متشکل کنند.

 

تا جایی که به کومه له مربوط است روی سخنم با کارگر و مردمی است که خود را کمونیست می دانند و هنوز فکر می کنند که کومه له جریانی “چپ و کمونیست” است. لازمست توجه کنند و  یکبار دیگر تمام قد ببینند که این جریان ربطی به کمونیسم و کارگر ندارد. این جریان به قول ابراهیم علیزاده با “صداقت تمام برای پیروزی کنفرانس” یعنی کنفرانس بورژوا ناسیونالیست های کرد میکوشند. اینها اگر بهانه شان مسئله رفع ستم ملی و حل مسئله ملی است، چرا حتی از این سر هم نمیتوانند با کمونیستها در کردستان همسویی داشته باشند. مگر در همان کردستان عراق از سالها قبل  حزب کمونیست کارگری کردستان راه حل مسئله ملی و استقلال کردستان را طرح نکرده است؟. در ۶٢ روز اعتراض بر حق مردم سلیمانیه و دیگر مناطق کردستان عراق، کومه له کردستان ایران کجا بود؟! چرا این اعتراضات و مبارزات را تخطئه کردند؟ چرا به جای ارتباط با کمونیست های سلیمانیه الان با هر دو پا می خواهند به کنفرانس ناسیونالیست ها وارد شوند؟ همه این دلایل نشان میدهد که این جریان به کمونیسم و منافع کارگران بی ربط است. از سابقه قدیم و خوشنامی گذشته کومه له کمونیست تغذیه و سوء استفاده میکنند. توهم به کومه له کنونی را باید کنار گذاشت و آن را در کنار احزاب بورژوا ناسیونالیست کرد قرار داد.

***