اومانیسم بدون تخفیف

مدتی است جهان شاهد حملات وحشیانه جمهوری اسلامی و ترکیه به کردستان عراق بوده است. در این حملات تعدادی از انسانهای بی گناه و از جمله کودک جان خود را از دست داده اند و کابوس مرگ و وحشت به زندگی روزانه آنها تبدیل شده است.در دو بار حمله و در یک وضعیت تراژیک جمهوری اسلامی با همکاری رژیم بغداد به شهر اشرف،دهها نفر به خاک و خون کشیده شدند.  اینجا نمی خواهم به ابعاد سیاسی این تهاجم خونین بپردازم. آنچه روشن است کردستان عراق در سایه الطاف شبه دولت احزاب ناسیونالیست کرد به قرارگاه جمهوری اسلامی،ترکیه، دولت مرکزی عراق، ناتو و… برای مانورهای سیاسی ـ نظامی تبدیل شده است و ناسیونالیسم کرد بی کفایتی خود را در تعرض هر روزه جمهوری اسلامی و ترکیه و دولت مرکزی عراق بارها و بارها نشان داده است.از سوی دیگر احزابی مانند پ ک ک و پژاک با تبدیل کردن یک منطقه جغرافیایی به ترابورا هم انزوای سیاسی خود را نشان داده اند و هم مردم این منطقه را قربانی جنگ و وحشت و محرومیت نموده اند.

ابعاد انسانی این جنگ

فراتر از محکوم نمودن آن در یک بیانیه و قطعنامه و … است. کردستان عراق در بیست سال گذشته بسیاری از این سندهای” محکوم می کنیم” را دیده است و به ازای هر سند چندین انسان بی گناه قربانی این وضعیت شده اند.

این جنگ و نیز حملات ادواری به شهر اشرف به دماسنج سیاسی تمام احزاب و جریانات سیاسی، دولتها و نهادها در منطقه  تبدیل شده است و هر کدام اغلب از سر منافع خود درگیر بیانیه ها و اطلاعیه ها می شوند و هیچکدام نمی توانند گریه یک کودک و اندوه یک مادر را التیام بخشند.

محمد آسنگران از حزب کمونیست کارگری ایران نیز در نوشته ای با نام دفاع از قندیل یا دفاع از مردم کردستان  در قالب انسان دوستی منافع گروه خودش را به نمایش گذاشته است. این حزب خود از جمله احزابی است که در دو ـ سه سال گذشته با توسل به عواطف و احساسات مردم در هر جنگی منافع خود را پیش می برد. زمانی ندا را به سمبل ” انقلاب ” مردم ایران تبدیل می کند و زمانی با آویزان شدن به  سکینه محمدی آشتیانی در تلاش هستند تا در قالب اومانیسم اهداف سیاسی خود را پیش ببرند. این بار نوبت ” قندیل ” است! تا با وارد شدن در این فضا و با ایدئولوژیک و فرقه ای خواندن جریانات مخالف خود مانند پژاک و مجاهدین از قربانیان این جنگ برای خود سرمایه سیاسی بسازد.

آسنگران نوشته است: متاسفانه در این میان جریانات فرقه ای و ایدئولوژیک و غیر مسئول میخواهند این احساس انسانی و دفاع از مردم کردستان را به دفاع از “قندیل” تعبیر کنند. دفاع از قندیل در واقع اسم رمز دفاع از پ.ک.ک و پژاک است. همچنانکه دفاع از اشرف٬ بعنوان اسم رمز دفاع از سازمان مجاهدین خلق مورد استفاده قرار میگیرد. (خط تأکید از من است(

باید از ایشان پرسید برای شما و حزبتان دفاع از الآهواز و تظاهرات تنسیونالیستی ترکها اسم رمز دفاع از چه بود.؟

انسان دوستی هیچ منفعت حزبی و گروهی را بر نمی تابد. مردم کردستان عراق و ساکنان مناطقی مانند قندیل و اردوگاه اشرف قبل از اینکه به جریان سیاسی خاصی متعلق باشند و و یا قربانیان خاموش این جنگ ها باشند، انسانهایی هستند که مستحق این جنگ نیستند. نباید مردم را قربانی سیاست ها و اهداف گروهی خویش قرار داد هر درجه از نقد سیاسی به احزابی مانند پژاک و مجاهدین مشروعیتی نه برای جمهوری اسلامی و نه برای سایر احزاب اپوزیسیون نمی آورد و سایر احزاب اپوزیسیون مجاز نیستند با وارد شدن در فضای عاطفی پاشنه رقبای سیاسی خود را در یک جنگ نابرابر بگیرند. ادامه همین سیاست را در برخورد با سیاستهای تروریسم بین المللی و ناتو می توان دنبال کردـ جاییکه بطور دلخواه و به سفارش رژیم های سراپا لجن جمهوری اسلامی احزابی مانند مجاهدین را  در لیست ترور قرار می دهند و یا افرادی از اپوزیسیون و شخصیت های سیاسی را در لیست تعقیب انترپل می گذارند و سایر گروههای اپوزیسیون در آرامش رضایت بخشی بیانیه های ” محکوم می کنیم” صادر می کنند .

دفاع از مردم این مناطق بدون بهره برداری سیاسی است که اومانیسم بدون تخفیف هر انسان یا گروهی را نشان می دهد. سکینه یک قربانی بوده و هست. برای نجات او باید هر تلاشی کرد اما اگر این تلاش به تخته پرش یک گروه مانند حزب کمونیست کارگری تبدیل شد، باید در این اومانیسم شک کرد. ساکنان مناطق اشغالی کردستان عراق نیز قربانیان این جنگ هستند و باید برای پایان دادن به این وضعیت هر تلاشی کرد اما اگر به پرده ای شود که هر جریانی افکار خود را بر روی آن به نمایش بگذارند و از جمله مانند آسنگران در قالب انسان دوستی این نمایش سیاسی را ارائه کنند، باید در این انسان دوستی شک کرد.

بهتر است اپورسیون سرنگونی طلب بطور جدی ودر عمل برای پایان دادن به دست درازی و توطه های رژیم جمهوری اسلامی به میدان بیایند در غیر اینصورت ممکن است حمله به ساکنان اشرف و حمله به مردم بیدفاع عراق کماکان و چه بسا برای جریاناتی دیگر تکرار شود.

مینو همیلی

 ۶ سپتامبر ۲۰۱۱

mhomaily@yahoo.com