نکاتی پیرامون یک مصاحبه

بعد از مصاحبه ی من در برنامه ی چشم انداز، تلوزیون کومله، آقای بهزاد سهرابی مطلبی را با عنوان  “جنبش کارگری نیازمند صداقت است نه تحریف” منتشر کردند. ایشان در آن نوشته اتهام دروغ گویی! را به من نسبت داده است. البته من این جا وارد این نمی شوم که آقای سهرابی که از صداقت و راست گویی دم می زند، چقدر تاکنون در عرصه ی رفتار سیاسی، اجتماعی اش صادق بوده است، باید دید این کلمه ی ” صداقت” بر زبان چه کسی جاری می شود و….
اما تصمیم به نوشتن این پاسخ کوتاه را بنا به پیشنهاد برخی از دوستان، به خاطر برخورد وهن آمیز آقای سهرابی گرفتم، در واقع من ناگذیر از پرداختن هر چند کوتاه به آن شدم ، چرا که به باور من پرداختن و درگیر شدن بیش از حد با چنین مجادلات بیهوده ای نه تنها مفید نیست، بلکه پیش از هر چیز اتلاف وقت است، تفرقه را دامن می زند و می تواند ما را از ضرورت های واقعی جنبش کارگری بازدارد.
*************
در مقطعی که ماجرای سولیداریته سنتر در خارج از کشور مطرح شد، من و تعدادی از اعضای هیئت اجرایی نظرمان این بود که نباید وارد مناقشاتی شویم که عمدتاً تقابل گروهی را با خود به یدک می کشد. اما این به معنی آن نبود که ما مرزی با نهادهای سرمایه داری نداریم، بر هیچ کس پوشیده نیست که کمیته ی هماهنگی، تشکلی است که عزیمت به اهداف خویش را مبارزه با سرمایه داری جهانی قرار داده است.
می پرسم که؛ مگر کمیته در آن مقطع اطلاعیه ای در این خصوص منتشر کرد؟ همه ی ما می دانیم چنین اتفاقی نیافتاد و اکثریت اعضای هیئت اجرایی وقت با انتشار هر گونه اطلاعیه ای مخالفت کردند در این صورت من کدام اطلاعات غیر واقعی را در آن مصاحبه ارائه    داده ام؟ اهمیت مسئله برای من، چه در آن مقطع و چه در حال حاضر، استقلال تشکیلات کارگری است و نه آن گونه که ایشان می گویند؛ تقویت و یا تضعیف آن جریان خاصی سیاسی! نامه ای را که به تاریخ ۲۱/۹/۸۷ در پاسخ به نامه ی ۱۸ آذر ۸۷ شما به هیئت اجرایی    کمیته ی هماهنگی نوشته ام، مؤید همین نکته است، آن نامه ها هم اکنون نزد من موجود است.
من در گفت و گو با تلوزیون کومله، تنها به علت منتشر نشدن اطلاعیه ای در این خصوص اشاره داشتم، قبل از هر چیز مسئله برای ما استقلال کمیته بوده است و پیروی از هر جریان سیاسی می توانست و می تواند برای این تشکیلات زیان بار باشد و استقلال آن را به زیر سؤال ببرد.
اظهار نظر آقای سهرابی در مورد معرفی من از طرف مجری برنامه به عنوان سخنگوی پیشین کمیته ی هماهنگی، بسیار مضحک        می نماید، و نشان دهنده ی اوج تنگ نظری و برخورد هیستریک وی می باشد. در ارتباط با مقوله ی استقلال تشکل های کارگری از دولت و احزاب نیز حداقل می توانم بگویم مباحث من در آن گفت و گو هیچ ربطی به توضیحات آقای سهرابی در این خصوص ندارد.
قضاوت در مورد اظهارات و اتهام دروغ گویی ایشان را به افکار عمومی و فعالین صدیق جنبش مستقل کارگری واگذار می کنم.
بهروز خباز- چهارم سپتامبر ۲۰۱۱