اتوپی “انتخابات دمکراتیک” آنهم در جمهوری اسلامی!

دوره نهم انتخابات مجلس، در زیر حاکمیت جمهوری اسلامی این رژیم حافظ منافع بورژوازی وابسته نزدیک میشود و دوباره به مانند همیشه، دلقکان بحق و فریبکاران منفور به تلاش افتاده اند تا شرایطی فراهم کنند تا توده ها به صندوقهای “انتخابات” روی آورده تا دوباره این رژیم را در چشم جهانیان مشروعیت بخشند.

     از میان همه جناحها و گروههای چپاولگر و آزمند که برای بقای این رژیم فاسد و جنایتکار تلاش کرده و بر ضیافت تاراج میهن از هم سبقت گرفته اند، از “اصلاح طلبان” و شخص آخوند خاتمی “خواسته” شده است که در این “انتخابات” شرکت کند و این فریبکار نیز برای شرکت در این “انتخابات”، “خواسته”هایی را مطرح کرده است تا به قول وی انتخابات در یک شرایط دموکراتیک انجام شود. ادعای امکان پذیری شرایط دموکراتیک در شرایط سلطه جمهوری اسلامی برای انتحابات خود بروشنی نشان می دهد که این ادعا صرفا برای فریب توده ها طرح شده است.

    البته فریبکاری  آخوند خاتمی تاریخ طولانی ای دارد و صرفا به تلاش اش برای گرم کردن تنور انتخابات مربوط نمی شود او ۸ سال با دمیدن بر شیپور “اصلاح طلبی” و ادعای امکان پذیر بودن اصلاح وضع کشوردر زیر سلطه جمهوری اسلامی  رئیس جمهور شد، اما جز حرف چیزی تحویل مردم نداد . به واقع در دوره وی تنها چیزی که در جمهوری اسلامی اصلاح شد همانا فریب  مردم بوده  است. در شرایطی که ماشین سرکوب رژیم دیگر مانند سابق قادر به جلوگیری از اعتراضات توده ها نبود او با بر افراشتن پرچم فریبکارانه “اصلاح طلبی” به میدان انتخابات آمد و با سازماندهی همه جانبه یک هجوم تبلیغاتی ریاکارانه به مردم ستمدیده به تلاش برای تداوم عمراین رژیم منحوس پرداخت. اعمال این جناح در آن دوره گرچه خود افشاگر چهره آنها بود اما باز فریبکاران و دوستان نادان خلق با روشهای روزنامه نویسی عامیانه و یاوه پردازی متاثر از شرایط مادی خود سعی کردند ادعا های دروغین  این مرتجع  را مطالباتی واقعی از سوی وی جلوه دهند.

     آخوند خاتمی در شرایطی در باره “جامعه مدنی” قصه میگفت و نوکران خودفروخته نیز از این داستان سرائی هابه شعف آمده و همه توانایی خود را بکار می بردند تا از اراجیف این مرتجع چیزی خلق کنند که به گوش شان خوش آیند باشد، که در دوره او ظالمانه ترین قوانین ضدکارگری به تصویب رسید واعتراض بر حق دانشجویان در ۱۸ تیر با تائید وی به خون کشیده شد. بر این اساس هر بار که واقعیتها چشم توده ها را باز می کرد  و فریاد خشم شان را بر می انگیخت و افسانه بودن  اصلاح پذیر ی جمهوری دار و شکنجه را نشان می داد دستگاه تبلیغاتی جمهوری اسلامی براه می افتاد تا نشان دهد که این آخوند فریبکار چه نیات و برنامه های خوبی در سر دارد و چگونه نیرو های “خود سر” نمی گذارند وی برنامه هایش را پیش ببرد. در حالیکه مردم به عینه می دیدند که سیاستهای واقعی این “اصلاح طلب” همراه با متحدین(۱) خود که همانا اصولگرایان باشند  در حفظ سلطه جهنمی جمهوری اسلامی تفاوت اساسی با هم ندارند. آنها همگی در برابر توده ها صف بسته و همان سیاستهایی را دنبال میکند  که در این سه دهه اجرا شده است، سیاستهایی که نه تنها خواسته های توده ها را به سخره گرفته بلکه در سرکوبی  این خواسته ها از هیچ جنایتی دریغ نورزیده است.

    تجربه ۸ سال قدرت اصلاح طلبان به توده ها که با جسم و جان خود حس کرده اند که در شرایط این دیکتاتوری به ارزانترین کالا تبدیل شده و به شدیدترین وجهی استثمار میشوند بروشنی نشان داد اصلاح پذیر بودن جمهوری اسلامی افسانه ای پیش نیست. به همین دلیل هم آنهایی که از این “انتخابات” چیزی “بیش از این” انتظار دارند به این فریب که گویا انتخابات با وجود رژیم کنونی میتواند بیانگر واقعی اراده توده ها باشد باور کرده و خود و توده ها را فریب داده اند، زیرا در این جمهوری تنها چیزی که وجود ندارد شرایط ابراز آزادانه رای توده هاست. رژیمی که هر جناح اش حکومت را بدست گیرد تنها حقی که نصیب توده ها شده و میشود بی حقی کامل و فقر و مسکنت بیشتر است، فقری که در مقابل آن ثروتهای افسانه ای این سرمایه داران فاسد و قاتل قرار دارد.

    اگر آخوند خاتمی به صحنه انتخابات وارد شود همچون گذشته وعده هایی خواهد ولی باز همچون گذشته ریاکارانه  این را نیز تلقین خواهد کرد که “ناتوانی” او در تحقق سیاستهایش بنفع توده ها بدلیل اجحاف و زورگویی جناح مقابل است.  این کاری است که وی بیش از این انجام داده است، و همچون گذشته وعده هایی خواهد داد و از اتوپی ای سخن خواهد گفت، ولی باز عمل او نشان داده است که خواست واقعی او همین “جمهوری اسلامی، نه یک کلمه بیشتر، و نه یک کلمه کمتر” خواهد بود.

غیر از این، هر ادعائی اتوپی ای بیش نخواهد بود.

۲۳ اوت ۲۰۱۱

 

عبداله باوی

 

۱ـ در نفس سرکوبی توده ها، این دو جناح  نشان داده اند که هیچ تضادی با هم ندارند.