کردستان و احزاب سیاسی بخشی از تاریخ ایران

این تاریخ مکرر بشری است . تاریخ مبارزات سرمایه‌ و سود ، کار و کارفرما جهل و علم ، خرافه‌ و عقل … مبارزاتی که‌ بعد از کمون اولیه‌ بشری به‌ روئیت و شکلها و نامهای دیگر. از قیام برده‌ و برده‌داری ، دهقان و مالک تا انقلاب کارگران بر علیه‌ سرمایه‌داری مکرر میشود . فرمان حمله‌ ۲۸ مرداد که‌ کف چران و مرگ آور و نفرت انگیز از ذهن معلول و ارتجاعی خمینی در نمایندگی از سرکوب و کشتار و نفیر مرگ بود و تداوم نوعی دیگر از این نبرد تاریخ مکرر بود .
انقلاب سال ۵۷ مردمی بپا خاسته‌ که‌ فریادشان آزادی و برابری بود . شعارشان ، نان مسکن آزادی ، حکومت کارگری بود . فریاد رسای توده‌های مردم بود و زنگ و احساس خطر برای بیدار باش جهان سرمایه‌داری بود . که‌ به‌ هر وسیله‌ ممکن این انقلاب را ساقط و در نطفه‌ خفه‌ نمایند . تمام شیپور و کرنا و روزنامه‌ ، رادیو ، تلویزیون وسائل سمعی و بصری هر آنچه‌ در توان داشتند به‌ میدان گسیل نمودند . خرافه‌ پرستی را گسترش دادند ، مذهب را علم نمودند .  تکیه‌ و مسجد و خانقاه‌ را برعلیه‌ کمونیست به‌ کرنا و تبلیغ فرا آوردند بخشی از این معماری ارتجاعی را بر دوش لیبرالها و جبهه‌ ملی ها نهادند و  وبعدها هم دست به‌ دامن ناسیونالیسم شدن . حزب توده‌ و دمکرات و بخشی از چریکهای فدای ( اکثریت ) به‌ نبرد با آزادی و به‌ لشکر ارتجاع پیوستند … که‌ تمامی اینها برای برای بزیر آوردن نیروی توده‌ای و مردمی فعال و محبوب در میان توده‌های مردمی بود که‌ به‌ آن عشق میورزیدند . امید ، امیال و آرزوهایشان را در آن تصویر میکردند که‌ به‌ سرکوب آن فریادهای انسانی برآمدند . و غافلند که‌ تاریخ مبارزات همیشه‌ روان است و این مردم همیشه‌ تغییر میخواهند و برای این دگرگونی و این تغییر مبارزه‌ خواهند نمود . و در هیچ شرایطی از ایده‌ها و امیدهای برابر خواهانه‌ و آزادی طلبانه‌ دست نخواهند کشید و نخواهند کذاشت که‌ دفن شود .
با آنکه‌ در انقلاب ۵۷ رژیم جمهوری اسلامی توانستند به‌ وحشیانه‌ ترین و ارتجاعی ترین و درندانه‌ ترین هجومهایشان بر مسند حاکمیت آید و انقلاب ۵۷ را سرکوب کنند . و توانستتد مردمی که‌ برای آزادی و برابری بپا خواسته‌ بودند در هم کوبند . و از آن روز بیش از سه‌ دهه‌ هر روز و شب و ساعت صدای گلوله‌ و تیغ شمشیر و سایه‌ طناب و زجه‌ شکنجه‌ و دارو اعدام … آنها به‌ سرکوب و کشتار بردوام میباشد . و این کابوس مرگ سایه‌ گستر زندگی سی و دوساله‌ مردم گردیده‌ است .
آنروز خود میدانستند که‌ چرا فرمان حمله‌ ۲۸ مرداد را به‌ سنگر تداوم انقلاب در کردستان صادر نمودند که‌ شاید بتوانند چون دیگر شهرهای ایران که‌ به‌ وسیله‌ کمیته‌چی ها و حزب الهی ها و ارازل و اوباش که‌ با چاقو و قمه‌ و زنجیر به‌ جان مردم انداختند و توانستند با حمله‌ به‌ دفاتر روزنامه‌ها ، حمله‌ به‌ زنان بنام حجاب و چادر در پوشش اسلامی … سر کوب کنند . شاید کردستان و تداوم انقلاب را سرکوب کنند .که‌ برای این حربشان قبل از فرمان ۲۸ مرداد که‌ تنها چهل روز که‌ از قیام ۲۲ بهمن سپری شده‌ بود . نوروز خونین سنندج را بوسیله‌ شخصی بنام صفدری که‌ نماینده‌ آنزمان خمینی در شهرسنندج بود طراحی کردند و بوسیله‌ ارتش و پادگان سنندج شهر را به‌ خمپاره‌ و توپ بستنند . هلیکوپترها و فانتومها جمهوری اسلامی مردم را به‌ گلوله‌ بستند و دیوار صوتی شکستند . دست بدامان مفتی زاده‌ و مرتجعین محلی که‌ یک جرایان سنتی ارتجاعی مذهبی بود دست یازیدند که‌ اینان بتوانند نقش کمیته‌ چی ها و قمه‌ کشان را درنوع و شکل بازوهای مسلح نقش ایفا نمایند .
ولی انقلاب در کردستان همچنان سیر پیشروی خود را ادامه‌ میداد و مطالبات مردم روز به‌ روز گسترده‌ تر و آگاهانه‌تر مطرح و طی طریق مینمود . و از آنجا که‌ نتوانسته‌ بودند انقلاب را متوقف کنند و شکست دهند و اوضاع کردستان را غیره‌ قابل قبول میدانستند . و به‌ همین دلیل جنگ و لشکرکشی را در ۲۸ مرداد از پاوه‌ و روانسرآغاز نمودند و آن را به‌ تمامی شهرهای کردستان گسترش دادند . خلخالی جلاد به‌ فرمان خمینی مرتجع و دیکتاتور برای قتل عام و سرکوب آزادیخواهان و کمونیستها روانه‌ گردید . و جلادان  وحشی تشنه‌ خون دستور به‌ دستگیری آزادیخواهان و کمونیستها نمودند و با همکاری پاسداران محلی که‌ بخشی بسیاری از آنها را ساواکیها ، ملاکان و افراد مفتی زاده‌ در این اعدامها نقش بسیار ایفا نمودند . که‌ در مدت کوتاه‌ صدها نفر از مردم و آزادیخواهان و کمونیستهای محبوب شهرهای کردستان  را تیرباران نمودند .  قتل عام مردم روستاهای صوفیان ، قارنا و قلاتان و… که‌ یکی از فاجعه‌ بارترین نوع شقاوت و سنگدلی در طول تاریخ بشری میتوان بعنوان سند با آن اشاره‌ نمود . که‌ در این فاجعه‌ بیستر مردم این آبادیها را با قمه‌ مثله‌ و تعداد زیادی را سربریدن و سلاخی نمودند .
و این همان واقعیتی است که‌ نیروی چپ و کمونیست در آن زمان و آن دوران که‌ ماهیت جمهوری اسلامی را می شناخت و میدانست که‌ این همان ارتجاع است که‌ برای حفظ منافع سرمایه‌داری به‌ شکل و نامی دیگر دیوانه‌ وار و سفاک اندیشانه‌ به‌ نبرد آزادی و برابری آمده‌ است . چه‌ باید اندیشید جز مقاومت و مبارزه‌ مسلحانه‌ که‌ نتوان راهی دیگر برگزید که‌ همه‌ راه‌ را رفته‌ بودند . که‌ کوچ تاریخی مردم شهر مریوان ، راه پیمایی مردم سنندج و سقز …که‌ به‌ حمایت از آنها بود میتوان چون فاکت و سند به‌ آن اشاره‌ نمود . که‌ نباید ناگفته‌ بماند که‌ نقش کومه‌له‌ در آن مقطع تاریخی بسیار ره‌ گشا و رهنمود ساز بود با اینکه‌ در آن مقطع با وجود خام بودن تفکرات چپ و سازمان دهی مردم به‌ نام حزب یا سازمانی کمونیستی مستقل و بدون ضمیمه‌ . که‌ اعلامیه‌های ( هم میهنان مبارز ) دال بر این مطلب است . ولی در کل تاریخ این سی و دوساله‌ حزب دمکرات تا آخرین لحظه‌ها با خوش بینی با آغوش باز به‌ مذاکره‌ و با قبول حقیرانه‌ترین امتیازه‌ها بسنده‌ نموده‌ ولی بجز تو دهنی نصیبی نداشته‌ است  حزب دمکرات نا باورانه‌ به‌ بی مهری حکومت آخوندی مینگرد . و برای دست بوسی تا بالاترین از رده‌های رهبریش را گسیل میدارد ولی نا امیدانه‌ باز میگردند آنگاه‌ از سر بی میلی به‌ مبارزه‌ مسلحانه‌ بر میخیزند و از خود مقاومت نشان میدهند . که‌ در طول آندوران در راستای اهداف جمهوری اسلامی و برای خوش خدمتی و دم جنبان ، این ناسیونالیسم برای ارباب ارتجاعیش در صف مرتجعین اسلامی به‌ خدمت کمر میبند . به‌ یاری مالکان دیواندره‌ و سقز میشتابد بر علیه‌ روستایان آن مناطق . حمله‌ کردن به‌ مقر سازمان پیکار در بوکان که‌ به‌ جان باختن چند تن از پیشمرگان سازمان پیکار میانجامد ، یورش به‌ پایگاها و مقرهای کومه‌له‌ در آن دوران … وچنان باور به‌ خوش خدمتی دارد  تا جایی که‌ با فرستادن رهبران خودش به‌ مسلخ گاه‌ جمهوری اسلامی پیش میرود .       
 طالقانی در نماز جمعه‌ تهران به‌ تجزیه‌ طلبان و جوجه‌ کمونیستها در کردستان هشدار داد . حزب توده و  دیگر مرتجعین حامی جمهوری اسلامی کشتار عمومی مردم کردستان را مدافعان آمریکا و افراد پالیزبان و غیره‌ توجیه‌ کردند و اگر چه‌ با تمامی توانشان به‌ این سنگر انقلاب در کردستان وحشیانه‌ تاختند وتازیدند و تا امروز این هجوم و کشتار با شقاوت ترین  و درندانه‌ترین آن در هر شکل و قالبی و به‌ هر شمایلی جهت سرکوب انقلاب بردوام است و ابعاد این کشتار به‌ صورت ترور تا کشورهای اروپایی وغربی و تا به‌ امروز ادامه‌ داشته‌ است . ۲۸ مرداد یورش و فرمان ودستور مرتجع و دیکتاتوری بود بنام خمینی که‌ طنینن آن تا به‌ امروز توسط ایادیش و مریدانش که‌ امروز بنام اصلاح طلبان مانند ، موسوی ، کروبی ، حجاریان ، عبدالکریم سروش ، سازگارا ، گنجی  تا ملی مذهبیها که‌ ننگ استقرار این حکومت ارتجاعی بر پیشانیشان داغ شده‌ دارند وپایهای این حکومت را به‌ دوش بنا نهادند . از بازرگان گرفته‌ تا سحابی و یزدی و سباغیان …و در سرکوبی مرم کردستان و ایران ایفای نقش نمودند . ولی به‌ طول این تاریخ سی و دوساله‌ به‌ هر لحظه‌ و ساعت و روز آن که‌ بنگریم پر از فداکاری و سرافرازی است برای تلاش و بهتر زندگی کردن و بهتر زیستن برای طبقه‌ کارگر و برای کودکان برای زنان و نقش برجسته‌ و کمونیستها صداقت و پاکی آنها برجسته‌ و عیان است کمونیستها و آزادیخواهانی که‌ بطول این تاریخ یک دم از ایده‌ها و مبارزات خود پای پس ننهادند وجمهوری اسلامی را به‌ حاکمیت نشناختند و پا بر جا و استوار بر قله‌ی سرخ افتخارات و آزادی و برابری طلبی ماندگار ماندند. و امروز وجود مبارزات فعال کارگران ، زنان ، دانشجویان ، جوانان نوید برپیشبرد و استقرار این مبارزات خواهد بود و این جنبش بی گمان به‌ آزادی و برابری خواهد انجامید .

          ابراهیم حیدری . ۱۹- ۰۸ – ۲۰۱۱    ‌