بمناسبت بیست و هفتمین سالگرد انقلاب فرهنگی حکومت اسلامی (مروری کوتاه بر تحولات جنبش دانشجویی)

بهرام رحمانی : روح الله خمینی، بنیان گذار حکومت ارتجاعی اسلامی، ٢٧ سال پیش، با صدور فرمانی، تشکیل «ستاد انقلاب فرهنگی» را صادر کرد. خمینی، با صدور چنین فرمان های غیرانسانی هم چون فرمان حمله به کردستان، ترکمن صحرا، برقراری حجاب اجباری، تهدید و ترور، شکنجه و اعدام، سنگسار و قطع اعضای بدن با اتکاء به قوانین اسلامی قصاص و… فرمان بستن دانشگاه ها و تصفیه اساتید دانشگاه ها و دانشجویان سکولار، آزادی خواه و چپ را نیز صادر کرد.

 وی، با این فرمان ها که نتیجه آن ها جز سرکوب و کشتار، سانسور و اختناق، جهل و خرافات و آدم کشی چیز دیگری نبود، پایه های حکومت اسلامی را بنیان گذاشت.
با فرمان خمینی، در ۲۲ خرداد ۱۳۵۹ ستاد انقلاب فرهنگی دانشگاه ها تشکیل گردید که بعدها به شورای انقلاب فرهنگی تغییر نام داده شد و از آن تاریخ تا به امروز این شورا سیاست های کلان حکومت اسلامی در عرصه آموزشی و دانشگاه ها را به عهده دارد.
در فرمان خمینی، آمده  بود: «بر این اساس به حضرات آقایان محترم محمد جواد باهنر، مهدی ربانی املشی، حسن حبیبی، عبدالکریم سروش، شمس آل احمد، جلال الدین فارسی، علی شریعتمداری مسئولیت داده می شود تا ستادی تشکیل دهند و از افراد صاحب نظر متعهد و مومن به جمهوری اسلامی دعوت نمایند تا شورایی تشکیل دهند و برنامه ریزی رشته های مختلف و خط مشی فرهنگی آینده دانشگاه ها بر اساس فرهنگ اسلامی و انتخاب اساتید شایسته و متعهد و آگاه و دیگر امور مربوط به انقلاب آموزشی اسلامی اقدام نمایند. بدیهی است بر اساس مطالب فوق دبیرستان ها و دیگر مراکز آموزشی که در رژیم سابق با آموزش و پرورش انحرافی و استعماری اداره می شد، تحت رسیدگی دقیق قرار گیرد.»(به نقل از فرمان خمینی برای تصفیه دانشگاه ها در ۲۲ خرداد ۱۳۵۹)
در ۲۹ فروردین، اعضای شورای انقلاب به دیدار آیت الله خمینی رفتند و سپس در اطلاعیه ای تصریح نمودند که مراکز آموزش عالی به «ستاد عملیات سیاسی تفرقه آور» بدل و مانع دگرگونی بنیادی در دانشگاه ها شده است. بر اساس این بیانیه به گروه های سیاسی سه روز – از شنبه ۳۰ -۱ – ۱۳۵۹  تا دوشنبه ۱ -۲ – ۱۳۵۹ – مهلت دادند که دفتر فعالیت خود در دانشگاه ها را تعطیل کنند.
در بخشی از اطلاعیه شورای انقلاب اسلامی فرمان حمله به دانشگاه ها چنین آمده است: «ستادهای عملیاتی گروه های گوناگون، دفترهای فعالیت و نظایر این ها که در دانشگاه ها و موسسات عالی مستقر شده اند چنانچه ظرف سه روز از صبح شنبه تا پایان روز دوشنبه اول اردیبهشت برچیده نشوند شورای انقلاب مصمم است که همه باهم یعنی رییس جمهور(بنی صدر) و اعضای شورا مردم را فرا خوانده و همراه با مردم در دانشگاه ها حاضر شوند و این کانون های اختلاف را برچینند.» (به نقل از اعلامیه شورای انقلاب)
در اثر یورش مغول وار نیروهای سرکوبگر حکومت اسلامی، به دانشگاه ها ده ها تن کشته شدند و هزاران تن دیگر زخمی و زندانی گردیدند. دانشگاه ها نزدیک به سه سال، یعنی از سال ۵۹ تا ۶۲ سال تعطیل شدند. هنگام بازگشایی مجدد دانشگاه ها براساس آمارهای رسمی ۵۷۰۶۹ دانشجو از ادامه تحصیل باز ماندند. همچنین حدود ۸۰۰۰ هزار نفر از اساتید دانشگاه ها نیز پاکسازی و یا اجبارا بازنشسته شدند. به این شکل حکومت اسلامی و دست اندرکاران انقلاب فرهنگی با این اقدامات غیرانسانی و ارتجاعی خود، آن چنان ضربه هولناکی به دانشگاه و دانشگاهیان وارد کردند که در تاریخ بی سابقه است.
بدین ترتیب جنبش دانشجویی ایران، دوره های متفاوتی را پشت سر گذاشته و به مرحله امروزی خود رسیده است.
دانشگاه از زمان تاسیس در ایران – ۱۳۱۴- کانون و سنگر مبارزات برابری طلبانه و آزادیخواهانه بوده است، به ویژه از شهریور ۱۳۲۰، دانشگاه عملا به کانون اصلی حرکت های سیاسی تبدیل شد.
کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ محمدرضا شاه با حمایت و پشتیبانی آمریکا و طراحی سازمان پلیس مخفی آمریکا «سیا»، دانشجویان در مقابل کودتاچیان دست به مقاومت و مبارزه زده بودند با یورش نیروهای حکومت نظامی مواجه شدند. نیروهای سرکوبگر، دانشجویان معترض و آزادی خواه را در روز ۱۶ آذر ۱۳۳۲، در صحن دانشگاه به خاک و خون کشیدند. این اعمال جنایت کارانه حکومت شاه سبب شد که دانشگاه به سنگر محکمی برای گرایش چپ جامعه ایران تبدیل شود و هرگز با حکومت سرسازش نداشته باشد. شانزده آذر، روز دانشجوی اعلام گردید و دانشجویان آزادی خواه هر سال، سالگرد آن را با سازمان دهی سمینار، تظاهرات و غیره گرامی می دارند. این فرآیند در آستانه انقلاب ۱۳۵۷، شدت یافت، به طوری که دانشجویان در سال های ۱۳۵۷-۱۳۵۵، فعالانه در مبارزات سیاسی انقلابی حضور فعالی ایفاء کردند. در سال ۱۳۵۶، تظاهرات و تحصن های دانشجویی به اوج خود رسید و دانشگاه تهران و دانشگاه ملی تعطیل شدند. استادان و کارکنان در دانشگاه تهران، در اعتراض به حکومت، تحصن کردند. آن ها از جمله خواستار آزادی زندانیان سیاسی شدند. سرانجام به دنبال هجوم نیروهای امنیتی به دانشگاه تهران در سیزدهم آبان ۱۳۵۷، تعدادی از دانشجویان و دانش آموزان کشته شدند، دانشگاه کاملا تعطیل گردید. همچنین با کشته شدن دکتر کامران نجات الهی، هنگام سخنرانی برای اساتید متحصن در وزارت آموزش عالی، اعتراض و تحصن و مبارزه دانشجویان سراسر کشور در جهت سرنگونی حکومت دیکتاتوری پهلوی به اوج خود رسید.
پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ نیز عملا جریان های چپ بیش ترین نفوذ را در دانشگاه ها داشتند. تشکل های گوناگون دانشجویی به سرعت رشد کردند. اما حکومت اسلامی، در جریان انقلاب فرهنگی ارتجاعی و تعطیلی دانشگاه ها و تصفیه دانشجویان و اساتید دانشگاه، تشکل های دانشجویی را از بین برد. پس از بازگشایی دانشگاه ها تنها جریان اسلامی وابسته به حکومت به نام «دفتر تحکیم وحدت»، فعالیت خود را در دانشگاه ها به طور رسمی و علنی از سر گرفت.
دفتر تحکیم وحدت، حاصل ادغام دو تشکل «اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان» و «سازمان‌های دانشجویان مسلمان ایران» است که به دنبال جلسات فشرده در مرداد ۱۳۵۹ یعنی کم تر از دو سال پس ا