درحاشیه مطلب کمپین نایاک خامنه ای

راستش به اینجای مطلب که رسیدم هم خوشم آمد و هم متناقض شدم : تضمین ایران آزاد در آینده حضور تمامی گروهها و سازمانها میباشد.باید که مردم ایران در داخل ایران با دسترسی به تمام امکانات و بدون ترس از محاکمه برای عقیده اشان بتوانند برای سرنوشت ایران تصمیم بگیرند
تناقضم از بابت ادعاها و تصمیم گیریهای انواع موجودات ایدئولوژیک برای مردم ایران از غیبت است اما جدای از خیلی حرفهای دیگر
تنها نکته مهم در این مطلب ( غلط یا درست ) این است که نجات جان آن ۳۵۰۰ اسیر در قرارگاه اشرف در گرو خروج مجاهدین از لیست امریکایی است  اگر این باشد که امریکا مسئول ردیف اول میشود . چون داستان لیست از ابتدا تا انتها یک بازی احمقانه ایی بود و است بین حکومت اسلامی و دولتهای امریکا. من شخصا جدای از هرگونه بازی بین هر خر و نره خری …اولین موضوع مهم برایم نجات جان اسیران اشرف از دست همه لاشخوران سیاسی و عقیدتی است . قیمتش اگر خروج مجاهدین از لیست دولت امریکاست است که قابل توجه دولت امریکا…………فقط قیمتش جان آدمها نباشد که تابلوی تاریخی ماندگاری خواهد شد درخلق جنایت….و یا مثل زندان تیف شرایطی برای آدما به وجود بیاورید که خودشان دوان دوان بروند به سمت انواع خودکشی و اینا……..والا مازیار بهاری و تریتا پارسی و امثالهم ….ارزش پشم زیر بغل را هم ندارند  گفته باشم یه وقت کاخ سفید فکرنکنه همه مخاطبان گاگولند ! سر تاریخ را هیچ دایناسوری نمیتواند کلاه بگذارد . تاریخ نه سلیقه ایی است و نه سوا کردنی و نه قابل لاپوشانی
 در تمام طول یک دهه رابطه حسنه بین رهبران مجاهدین و دولت امریکا هژمونی با دولت امریکا بوده است.  سیاست خط موازی که توسط رهبر عقیدتی با دولت ایالات متحده منعقد شد بروی پوست و گوشت و خون آدمها واقعی سوار بود . از رهبران مجاهدین خبر و اثری نبود . شاید این تجربه دیگر به کار نیاید اما اگر قابل استفاده بود برای دفعه بعد زمانی که کسی به شما نیاز داشت فقط آنجا باشید و بمانید . ما انسانهائی هستیم که هم در حال عبور از یک تجربه گذرای جسمی و روحی هستیم . و هم که در حال عبور از یک تجربه گذرای بشری هستیم
خانم کلینتون در یک موضع گیری گفته بود : بشار اسد مسئول مرگ ۲۰۰۰ معترض سوری است…. یعنی شمارش این همه جسد کار هر کس نیست !. کاخ سفید هر روز شعار و حرفی تازه میزند باراک اوباما تشکیل مدیریت جدید پیشگیری از جنایات را اعلام کرد . بیانیه وزارت خارجه آمریکا …..: اعلام مدیریت جدید، وساطت و ممانعت از جنایات از سوی رئیسجمهور اوباما، استراتژی موثری را برای ممانعت از جنایت ایجاد میکند و اطمینان میدهد که مقامات ارشد در سراسر دولتمان در مورد ظهور  تهدیدات هوشیار باشند.
وزارت خارجه ایالات متحده تاکید میکند: این اقدامات به همراه بازبینی اقدامات و تواناییهای میانجیگرانه مان، توان ما را در ممانعت و پاسخگویی به جنایتهای انبوه و نقض حقوقبشر در آینده افزایش میدهد و به ما کمک خواهند کرد که اصولمان را در عمل پیاده کرده و از مردم در نقاط بیشتری حفاظت کنیم…..خالی بندان نوین.  
 خمینی زمانی گفته بود : زنان خیلی مهم هستند چون نیمی از جامعه هستند ! این انواع موضع گیریهای کاخ سفید هم مثل همون حرف خمینی است که شیره را خورد و گفت : شیرین است . فقط نگران این همه جدیت دولت امریکا بر علیه جنایتکارها شدم که امریکا رو دچارتب سرد نکنه…… زدن حرف مفت راحت است و عملکرد انسانی آرزوست . تاریخ انسان و ایران شاهد قدم به قدم سیاستهای دولت ایالات متحده خواهد بود 

 
   
اسماعیل هوشیار
ششم. اوت ۲۰۱۱
پانزدهم . مرداد.۱۳۹۰
 
کمپین جنون آمیز نایاک بر علیه مجاهدین
 
شیرین نریمان
 
 سازمان نایاک به رهبری تریتا پارسی دعوتنامه ای برای برخی از ایرانیان فرستاده تا در کنفرانسی که فردا پنیجشنبه در واشنگتن برگزار میشود شرکت کنند. موضوع جلسه  “بررسی عواقب بد خروج نام مجاهدین از لیست تروریستی” میباشد. این دعوتنامه را که برای یک گروه خاصی از ایرانیان و غیر ایرانی در نظر گرفته شده بود را از طریق دوستی دریافت کردم.
ماهیت نایاک که یک گروه لابی برای ایجاد و برقراری روابط آمریکا و رژیم ملایان هست برهمه ما ایرانیان آشکار است. در این چند هفته اخیر این گروه و رئیسش تریتا پارسی این روزها شدیدا به تکاپو بر علیه مجاهدین افتاده اند چرا که بنظر میرسد که احتما ل بسیاری برای خروج نام این گروه از لیست تروریستی میباشد. این تکاپو را در سایت نایاک و ایمیلها و مقالات و کمپینهای متفاوت این گروه را به وضوح دید. این دعوتنامه مربوط به سمیناری است که از طرف نایاک سازماندهی شده است و قسمتی از همین کمپین علیه مجاهدین خلق میباشد.
 
موضوع دعوتنامه “بررسی عواقب بد خروج نام مجاهدین از لیست تروریستی میباشد”.در این دعوتنامه که در آن به روشنی حضور  ایرانیان را فقط محدود به اعضای نایاک کرده است چندین نکته دیده میشود. قبل از هر چیز دو کپی از این دعوتنامه وجود دارد یکی رو به ایرانیان و دیگری دعوت غیر ایرانیان.
 
در کپی مربوط به ایرانیان محل تجمع قید نشده است. این البته برخلاف معمول اینگونه سمینارها میباشد. محل برنامه همیشه روی دعوتنامه درج میشود. نکته ای که بخوبی در این دعوتنامه میتوان مشاهده کرد این است که حتی اعتمادی به اعضای نایاک هم نیست چرا که خواسته شده که اول علاقمندان به حضور در این سمینارجواب مثبت بدهند وبعد درصورتی که چک شدند و حضورشان اشکالی نداشته باشد آدرس محل برنامه که ازقبل تعیین شده است را دریافت خواهند کرد. در کپی رو به غیر ایرانیان محل برنامه که میباشد اعلام شده است.    Capital View Conference Center 
 
 و اما لازم میباشد که از میهمانان این کنفرانس هم سخن گفت. باربارا اسلوین روزنامه نگار سابق  یو اس تودی و واشنگتن تایمز برای ایرانیان آشناست. او خود بارها و با غرور در جلسات عمومی اعتراف کرده است که از دوستان صمیمی رفسنجانی است و مسافرتهای طولانی مدت بسیاری به ایران را هم داشته است. او همیشه از دوستی عمیق خودش با سران رژیم بخصوص رفسنجانی با افتخار صحبت میکند. به همین دلیل تعجب آور نیست که ایشان همیشه از مخالفین سرسخت مجاهدین بوده است. او در تمام صحبتهای خود به حضورش در ایران اشاره میکند و میگوید که از هرکه در ایران سوال کرده کسی از هواردارن مجاهدین را ندیده است. البته از کسانی که ایشون افتخار همدمی و همپیمانه بودن آنها را دارد چیز دیگری هم نمیشود انتظار داشت.  
 
بریان کتولیس متخصص مسائل خاورمیانه و بخصوص  مورد افغانستان و پاکستان و اسرائیل و فلسطین و خاورمیانه میباشد. بنظر میرسد که او جدیدا وارد بحث ایران و همکاری با نایاک شده است. از چند مقاله ای که او به مسائل ایران اشاره کرده است  وی بیشتر نگرانی خود از دستیابی رژیم به بمب اتم را مطرح کرده است ولی درعین حال از آمریکا میخواهد  ایران را منزوی نکرده و جایی برای مذاکره با سران ایران راباز بگذارد. اما جالب این هست که ایشان از دولت آمریکا میخواهد که به جنبشهای آزادیبخش خاورمیانه کمک کنند ولی معلوم نیست چرا وقتی به ایران میرسد این سیاست را وارانه کرده و پشت به جنبش آزدایخواهانه مردم ایران میکند.
 
و اما مهمان ایرانی این کنفرانس که بیشتر مورد بحث میباشد آقای مازیار بهاری است. دنیا با مازیار بهاری در قیام سال ۲۰۰۹ بعد از اینکه او توسط رژیم به جرم جاسوسی دستگیر شد آشنا شد. او خبرنگار نیوزویک بود و بمدت ۱۱۸ روز در زندانهای ایران زندانی شد.  ولی برای اینکه بهتر با بهاری آشنا شویم لازم هست که کمی از گذشته او صحبت کنیم.
 
مازیار بهاری در دوران قبل از انتخابات ۲۰۰۹ ازپاسدارمحمدباقر قالیباف حمایت میکرد و در آرایش چهره وی مقاله و گزارش می نوشت. وی در یکی از مقالات خود به تعریف و تمجید مشمئز کننده ای از قالیباف پرداخت و وی را کاندید ریاست جمهوری و رقیب احمدی نژاد معرفی کرد و نوشت:
” “قالیباف یک واقعگراست که دوست دارد کار ها را بطور کامل به انجام برساند. به زندگینامه قالیباف نگاه کنید، یک کار فوق العاده پس از یک کار مهم دیگر است. در سال ۲۰۰۳، وی که رئیس پلیس بود، کاری کرد که تاکنون در ایران به گوش کسی نیز نخورده بود: وی یک تظاهرات دانشجوئی را بدون آنکه از دماغ کسی خون بیاید، با آرامش به پایان رساند. وی وارد مذاکره با رهبران دانشجوئی شد و به مأموران زیر دست خود نیز دستور داد تا از اسحله و باتون استفاده نکنند.”
قلمزنی مازیار بهاری به طرفداری از جناحهای رژیم که رقیب احمدی نژاد بودند باعث گردید که وی در جریان انتخابات نمایشی ریاست جمهوری دستگیر و زندانی شد. وی پس از حضور در شوی تلویزیونی حکومت به کانادا بازگشت و با پوشیدن ردای سبز ناگهان گذشته خود در دفاع از قالیباف و دیگر سرداران رژیم را فراموش کرد و در کسوت یک دموکرات به کتاب نویسی اقدام نمود.
اما در همین کتابی که گویا در حمایت از جنبش مردم نوشته شده، بهاری خدمت به جناحهای رژیم را فراموش نکرده است. او در کتاب و مقالات خود بیشتر همت  به حمایت از ملایان بسته است تا به مردم ایران. او با بیشرمی که فقط از ملایان و حامیانشان بر میاید کشتار و تجاوز دوران قیام را به گردن مجاهدین می اندازد و میگوید این مجاهدین بودند که با شعارهای ضد رژیمشان باعث تحریک  بسیجیها شدند و آنها را مجبور به گشودن آتش و کشتن مردم بیگناه کردند. حتما همان ادامه فشارهای روحی و شنیدن شعارهای ضد حکومتی هم باعث شد که چماقداران رژیم را از لحاظ روحی آنقدر تحریک کرد که وادار به تجاوز به دختران و پسران ما در زندانها کرد.
آخر بی شرمی تا به چه حد؟ کسانی مثل بهاری و پارسی بمراتب از آن بسیجی و چماقدار و پاسدار که از روشمشیربر علیه  آزادیخواهان بسته اند بدتر و پست تر هستند. ماهیت پاسدار و بسیجی و چماقدار بر همه کاملا آشکار است. اما پارسی و بهاری با قیافه های غربی و پزهای توخالی روشنفکریشان نه تنها کمر به ازبین بردن آزادیخواها ن ایران بسته اند بلکه خیانت به خواسته واقعی مردم ایران یعنی آزادی ایران را هم بسته اند. آنها با بیشرمی و دریوزگی به آنجا پیش میروند که حتی جنایات ملایان را هم توجیح میکنند و آب توبه برسرشان میریزند. با حمایت مالی وسیع رژیم آنها به راحتی به تمامی سازمانهای دولتی و غیر دولتی حقوق بشری و سازمانهای فکری و از جمله وزارت امورخارجه رخنه کرده و هدف واقعی خود را پیش میبرند. هدف واقعی در این سناریو چیزی نیست به جز خریدن زمان هر چه بیشتر برای رژیم ملایان. حتی به گفته یکی از کارکنان معتبر سابق  امور خارجه تا ۱۰ سال دیگر.  
درآمدن نام مجاهدین از لیست تروریستی بزرگترین معضل و رویای وحشت آمیز رژیم ملایان میباشد. اینروزها با کمپین جنون آمیز نایاک این واهمه رژیم را بیشتر از همیشه و بوضوح میشود مشاهده کرد. هیچ ایرانی با شرفی و متعقد به آزادی و دمکراسی ایران با خروج نام مجاهدین از لیست تروریستی مشکلی ندارد مگر اینکه واهمه از دست دادن منافع خود باشد. تریتا پارسی سالهاست که بطور آشکار از رژیم ملایان و ادامه بقای آنها مشغول حمایت و دزدی و چپاول نه تنها از مردم ایران بلکه دولت آمریکا هم می باشد. او و همکارانش از ارتباط مستقیم لیست تروریستی و کشتارساکنین اشرف آگاهند و آشکارانه کمر به قتل آنان بسته اند. جالب اینکه افراد دیگر چون مازیاربهاری که زمانی ادعای سیاسی نبودن خود را داشت هم چهره کریه و واقعی خودش را  که هم مانند تریتا میباشد حالا نشان میدهند.
اولین قربانیان نگاه داری نام مجاهدین درلیست تروریستی ۳۴۰۰ ساکنین شهر اشرف میباشند. اما این پایان سرکوب نخواهد بود. این  تراژدی بعد از کشتار اشرف،با کشتار زندانیان سیاسی ادامه خواهد داشت و در نتیجه سرکوب هر چه بیشتر مردم درایران و در نهایت خریدن همان زمان ۱۰ ساله برای ادامه بقا.
 
اما وظیفه آندسته ایرانیان با شرف و خواستار استقلال ایران، آنهایی که به آزادی ایران ایمان دارند، آن است که به مقابله با این خیانکاران برخیزند. باید که اجازه نداد امثال پارسی و بهاری بقیه ایرانیان را نمایندگی کرده و با اطلاعات دروغ ،سیاستهای کشورهای غربی با ایران را تعیین کنند. باید که با وزارت امورخارجه و کاخ سفید تماس گرفته و اتفاقا از آنها خواست که هر چه زودتر نام مجاهدین از لیست خارج شود تا درقدم اول جان هزاران ایرانی را از کشتار نجات داد و دوم حق انتخاب آینده ایران به دست مردم ایران سپرده شود. باید برسد روزی که در ایران عزیز همه گروهها قادر به فعالیت و شرکت در بازسازی ایران و دمکراسی داشته باشند. تریتا و مازیار هیچ فرقی با اعتمادالوله و میرزا آقاخان نوری و امثالهم ندارند. همانطور که آنها خائنین به مردم ایران و امیر کبیر و آزادیخواهان ایران بودند پارسی و بهاری هم دنباله روی همان ایده هستند. 
 تضمین ایران آزاد در آینده حضور تمامی گروهها و سازمانها میباشد.باید که مردم ایران در داخل ایران با دسترسی به تمام امکانات و بدون ترس از محاکمه برای عقیده اشان بتوانند برای سرنوشت ایران تصمیم بگیرند. 
در این دوران سکوت قابل قبول نیست و باید که در برابر این پدیده ملعون پارسی وهمکارانش ایستاد.
 
 https://www.change.org/petitions/united-states-department-of-state-remove-iran-opposition-mek-from-state-department-fto-list#
 
 
 info.tipf.www