به بهانه بستن یک مسجد

جلال برخوردار
می گویند اسلامیها سوار سر مردم در اروپا شده اند و نیاز به یک جنبش جهان سومی " اکس مسلم" خالیست. باید علیه مسجد اعلام بسیج عمومی کرد. باید سکولار و کمونیست را زیرچتر اکس مسلم بسیج کرد. باید اسلام سیاسی را در اروپا به عقب زد.نکات بالا بخشی از دراماتیزه کردن بستن یک مسجد در اروپاست و توسط دوستان قدیم حکا بیان شده است. این یک موضع کهنه پروغربی و اوانس دادن به هردو طرف جنگ ارتجاعیست. این در عین حال یکی از مواضع کهنه چپ سنتی ایران نسبت به شکل گیری اسلام سیاسی و جمهوری اسلامیست اما با بیانی تاره.

بیست سال طول کشید تا چپ ایرانی متوجه شود که اسلام سیاسی امر صادراتی غرب بود.هنوز هم کم نیستند کسانی که شکل گیری جمهوری اسلامی را با شبکه مساجد و ایات اعظم توضیح می دهند.

اکس مسلم به یک مکانیزم و فشار درونی در جبهه اسلام سیاسی اشاره می کند و تماما حاصل و تولید موسسات دست راستی غرب است.این را من قبلا گفتم که اسلام خوش خیم و معتدل امر صادراتی غرب است که بیانگر یک جهت گیری دسته راستی دول غربی جهت سرو سامان دادن به دولتهای پرو غرب در دنیای پس از جنگ سرد است. دوم خرداد تلاش بخشی از جمهوری اسلامی جهت منطبق کردن خود با دنیای پس از جنگ سرد با غرب بود. این نگرفت و مردم ایران به درست به این کتافت اسلامی نه گفتند.

اما منشا قدرت اسلام سیاسی را امروزه نیاید در تبلیغ و ترویج اسلامی و مساجد دانست بلکه در معضلات دنیای معاصر. معظل دولت فلسطین و اشفال عراق و تحقیرهای سیستماتیک و نژادی مردم در خاورمیانه و اروپا دانست. منشا قدرت اسلام سیاسی را باید در غرب و محافل سیاسی دسته راستی و پارلمانهای ان جستجو کرد و نه فقط در کشورهای اسلام زده و شبکه های اسلامی . منشا اصلی قدرت گیری اسلام سیاسی را برخورد راسیستی دول غربی نسبت به مردم کشورهای اسلام زده تضمین می کند. این بولد وزرهای اسرا ییلی در نوار خزه و تانکهای امریکایی در محلات کابل و بغداد واوارگیهای سیستماتیگ و گتوهای اجتماعی در حومه شهرهای بزرگ دول غرب هستند که حیات این کتافت و مسجد را تضمین می کنند. ببینید چطور مردم فلسطین و عراق وووو زیر این سیاست راسیستی و سیستماتیک کمرشان خورد شده اند.صدها ملیون دلار پول کارگر فلسطینی را اسراییل ضبط کرده اند بدون اینکه به روی شریفشان؟ بیاورند که اتفافی افتاده. پاسخ به این تحقیر اجتماعی و تاریخی و سیاه یک خواست عمومی در کشورهای اسلام زده است. و اسلامیها به طور فرصت طلبانه ای سوار ان شده اند. این منشا تغزیه اسلام سیاسیت و اگر محبوبیتی در کار باشد پایه محبوبیت انها هم همین است. می گویید نه. با دو قانون ساده و ابتدایی در فرانسه و هلند سیمبل ستم بر زن یعنی حجاب را در مدارس و ادارات را حذف کردند کسی هم و از جمله ان پنج ملیون به اصطلاح مسلمان فرانسوی هم اعتراض بخصوصی نکردند. محکومیت باید بر ان سیاست اجتماعی باشد که نرمهای زندگی اسلامی را ممکن می سازد و این چیزی نیست جز سیاستهای راسیستی و نسبیت فرهنگی غرب . گتوهای سیاسی اجتماعی در حومه شهرهای بزرگ غربی که مرکز تغذیه این اسلامیستهاست که اسلام سیاسی درست نکرده. چرا به خالقان این گتوهای اسلامی اعتراض نمی شود. چرا زنان نقاب دار را به اتوبوس راه می دهند. باید زد تو دهن هرجورنالیسم شرافت مندی؟ که به یک کمونیست می گوید اکس مسلم.

عقب نشینی نیم بند امریکا از عراق و تشکیل یک دولت نیم بند فلسطینی که کلید ان دست غرب هست معادل بستن یک میلیون مسجد و شبکه اسلامسیت. بزرگترین ضربه به اسلام سیاسی خروج نیروهای امریکایی ازعراق است که البته بعید به نظر می رسد. بن بست کنونی امریکا و دست بالا پیدا کردن جمهوری اسلامی حاصل دو پروسه خارجی و داخلی است. یک تشد ت در ارایش طبقه حاکم امریکا وغرب و قدعلم کردن روسیه جدید در حیات و ارایش سیاسی بین المللی دول امپریالیست. بعید به نطر می رسد چند شبکه اسلامی و تروریست این ارایش بین المللی و مافیاییی را به عقب برگرداند. به قول یکی از نویسندگان تایم – با زدن معتاد" اسلام سیاسی" داریم قاچاقچی" روسیه" را سرجایش می نشانیم.

و اما جهت اطلاع رفقای پرو اکس مسلم

هم اکنون ۲۴ ساعت بعد از به قدرت رسیدن حماس در نوار غزه گذشته. .جالبست که رهبران پیروز حماس اولین مبتکران صلح و اشتی ملی در فلسطین می شوند قدرت نگرفته وحشت سروپایشان را گرفته . برخلاف توهمات پرو غربی و از جمله حکا حماس یرنده وقایع اخیر فلسطین نیست بلکه موقعیتش متذلزل شده و حاشیی تر شده . از دولت اکتریت سراسری فلسطینی به دولت در تبعید در جزیره کوچک نوار غزه تنزل کرده و این یک عقب نشینی بزرگ برای اسلام سیاسیست. بر خلاف تصویر عمومی این غرب است که در فلسطین دست با لا پیدا کرده نه اسلام سیاسی.

– هدیه اقتصادی- پکج

Economic Package

یک پکج را به جمهوری اسلامی پیشنهاد کرده اند و یا خواهند کرد این پکج اقتصادی را چند سال پیش اروپای واحد مقابل جمهوری اسلامی گذاشت و در واقع مقابله با نظم نوین جهانی امریکا و به دست گرفتن ابتکار عمل در مقابل امریکا بود. با بن بست امریکا در منطقه این پیشنهاد بار دیگر به صحنه جلو رانده شد ه است با این تفاوت که این بار امریکا پشت ان است. این وعده یک دوران نیمه تبات اقتصادی است وعده ادامه حیات است اما همانطور که پایین خواهد امد این وارد شدن به قمارخوانه غرب خواهد بود. تمام مجیک و شعبده بازی غرب در این پکجهای اقتصادیست. در یک دوران متعارف و برای رزیمی مبل لیبی ممکن است اتفاق مهمی پیش نیاید اما اینجا مستله بر سر حیات مرکز اسلام سیاسی خواهد بود. پکج در شکل کنونیش نمی تواند مشکل اساسی رزیم اسلامی در بحران اقتصادی را حل کند و یا جابجایی زیادی در اقتصاد ایران به عمل اورد.پکج کنونی می تواند یکی از مجموعه پکجهای باشد که ممکن است غرب به جمهوری اسلامی در اینده اراه دهد. ظاهر قضیه این که جمهوری اسلامی دست بالا را پیدا کرده و غرب با این پکج می خواهد او را کنترل کند.

اما یک نکته بدیهی. جمهوری اسلامی روسیه نیست که
پکجهای مجانی و بلاعوض دریافت کند و بعد سر غرب داد بزند در نتیجه باید امتیاز بدهد. سخنرانیهای مقامات دولتی درچند ماه گذشته حاکی از این است که نمی توانند عقب نشینی کنند. این یک پروسه سرمایه دارانه و امپریالیستی کتیف جهت ارایش سیاسی جدبد برای بورزوازی ایران است و باید ان را محکوم کرد. به احتمال زیاد چگونگی پاسخ به این پکج منشا عظیم ترین بحرانهای اینده رزیم اسلامی خواهد بود و این در شرایطی خواهد بود که مردم کماکان در کمین رزیم اسلامی هستند . یک عقب نشینی علنی در مقابل غرب می تواند شیپور به جلو امدن مردم باشد. فقط و فقط یکی از این امتیازها می تواند درشرایط کنونی جمهوری اسلامی را به زباله دان تازیخ بفرستد نتیجاتا جمهوری اسلامی در شرایط کنونی وارد این قمارخانه نشده و نخواهد شد.حداکتر امتیازی که غرب در شرایط کنونی بتواند بگیرد تعلیق موقتی پروزه اتمیست. به این دلیل ساده که در سطح داخلی دست بالا را در مقابل مردم ندارد در نتیجه این معادل خودکوشیست .ممکن است که گفته شود که جمهوری اسلامی از موضع قدرت این پکج را دریافت می کند.بله این درست است اما باید یاداور شد که فلسفه وجودی و حرکتی چنین پکجهایی جابجایی در ارایش سیاسی و حکومتی بوده و خواهد بود. اخرین بار که این پکج را به فلسطینی ها پیشنهاد کردند منجر به جنگ داخلی شد.

غرب معمولا این پکجها را موقعی پیشنهاد می کند که طرف مقابل دست بالا را داشته باشد که این با شرایط چمهوری اسلامی سازگار است. سرمست از پیروزی درعراق و شکست امریکا . اما نکته محوری ادامه حیات رزیم را رابطه اش با مردم تعیین می کند و نه قدرت گیری در عراق و یا فلسطین و این رابطه است که مرکز تصمیمات رزیم را تعیین می کند.راه بقا رزیم کماکان در اتصال با غرب است و در مقطعی و دورانی باید یکی از این پکجها را قبول کند. کی وچکونه؟ به چند دلیل نمی توان به این سوال جواب داد. اولا سیاست دول غربی بر یک پراگماتیست هفتگی و ماهانه استوار است دوما تشدت و رقابت دول امپریالیستی در منطقه و سوما لازمه دست بالا پیدا کردن رزیم در سطح داخلیست. کارکتر و شکل رزیمهای پروغرب در دنیای پس از جنگ سرد تغییر کرده . در این مورد غرب در بحران است و یا بهتر است گفته شود بحران الترناتیوی نظامهای پرو غرب در دنیای پس از جنگ سرد و این دلیل پراگماتیست سیاستهای غرب است. البته این یک فاکنور تحمیلیست و یکی از موارد غقب نشینی غرب در دوران پس از جنگ سرد است. ان نظامهای پلیسی و کودتاچی دوران جنگ سرد دیگر کهنه شده اند. اسلامی هندویی بهتر است و منطبق با گتوهای اجتماعی حومه شهرهای بزرگ غربیست در تانی حقوق ادمی که یک سان نیست؟

موقعیت جمهوری اسلامی متناقض است اگر در صطح بین المللی دست بالا را دارد در سطح داخلی بر عکس است. هر نوع عقب نسینی در سطح بین المللی مترادف خواهد بود با عقب نشینی بیشتر در سطح داخلی و این برای مردمی که درکمین رزیم اسلامی نسته اند حیاتی خواهد بود.پروسه از سرگیری روابط با غرب یک پروسه بحرانی و طوفان زاست و به احتمال قریب به یقیین جمهوری اسلامی در شکل کنونیش قادربه بر قراری چنین رابطه ای نخواهد شد.

شرایط پکج

غرب به یک رزیم چند صدایی کمک مالی نمی کند و اگر بکند باید شرایت این کمک را تقبل کند. غرب به کسی پول مجانی و تبات اقتصادی نمی دهد که داعیه و پز نمایندگی و دفاع از مردم تحت ستم و تحقیرشده را در مقابل غرب بدهد. به کسی پول مجانی نمی دهند که پولش را خرج مسجد در مرکز شهر کلن کند. عقب نشینی از یکی از نکات بالا می تواند منشا عظیم بحرانهای درونی رزیم اسلامی باشد." لطفا ما را همانطور که هستیم قبول کنید" احمدی نزاد. این دادو ستد در حوزه سیاست است نه اقتصاد در نتیجه سیاست حرف اخر را خواهد زد. در این دادوستت بر خلاف تمام دوران امتیاز اقتصادی می گیرید و در مقایل امتیاز سیاسی می دهید که این می تواند منشا بحران اخر باشد. مشکل رزیم اسلامی کماکان سیاسیست و راه دریافت این پکج هم سیاسی خواهد بود. اگر حتی دو رزیم اسلامی دیگردر منطقه تشکیل شود رزیم اسلامی کماکان باید عقب نشینی کند.

صافیهای نصب شده درمسیر و تونل دریافت این پکج ریزتر از ان است که جسه عظیم رزیم اسلامی را عبور دهد در نتیجه رزیم اسلامی باید کوچک شود.

مردم

مردم ایران همیشه قربانی چنین زدوبند های امپریالیستی بوده اند . رزیم کنونی ایران در درجه نخست بر امده از کتافت پارلمانهای غربی بوده و نه فقط از شبکه های مساجد و اسلامی. این دول غربی و سیاستهای دسته راستی و راسیستی انان است که مانع جامعه ازاد و برابر در ایران است.رزیم کنونی اسلامی ایران لیست و ولویتهای سرکوب و حذف اجتماعی را از رزیم پرو غرب شاهنشا هی تحویل گرفت.

پکجی که به بورزوازی ایران پیشنهاد کرده اند ممکن است مراحل اولیه یک زدوبند امپریالیستی جهت تحمیل کردن یک نکبت دیگر به مردم باشد و باید ان را در هر شکلی محکوم کرد. اگر مردم " دانشجو. زن و کارگر حقوق نگرفته " اجازه بدهند این کتافت اسلامی هر جام زهری را خواهد نوشید. این رابطه مردم به ستوه امده ازرزیم اسلامیست که مقدرات و سیاستهای رزیم را تعیین می کند و نه رزیم اسلامی دوم در عراق .رزیم اسلامی اگر وارد این پروسه نشود نه از سر قدرت بلکه ناشی از وحشتی از مردم است که در این پروسه عقب نشینی روی سرش خواهند پرید. رزیم اسلامی یک ارگانیسم است با اجزای درونی و بیرونی. هر نوع عقب نشینی بطور متال در مع
ضلات منطقه ای ازجمله عراق تاتیر مستقیمی بر رابط اش با مردم بجا خواهد گذاشت. روزهای سختی در انتطار رزیم اسلامیست اما سوال کماکان همان سوال قدیمیست که ایا مردم ایران خواهد توانست این عقب نشینیهای رزیم را سکویی جهت رسیدن به یک جامعه ازاد و برابر تبدیل کنند یا بار دیگر در توهمات غربی گرفتار خواهند شد. ظاهرانه شناسا ندن این پروسه کتیف امپریالیستی برای نجات جمهوری اسلامی کماکان به عهده حکمتیستهاست بقیه که دهنشان یک متر باز شده. شناساندن ناسیونالیسم دلال پروغربی در این مسیر وظیفه اولیه حکمتیستها خواهد بود.

زنده باد کمونیسم کارگری

June 16, 2007