مواضع ، نقش وعملکرد کمونیستها، ناسیونالیستها و جریانات اسلامی در کردستان از ٢٨ مرداد ۵٨ تا به امروز

۲۸ مرداد ماه ۱۳۵۸خمینی فرمان سرکوب مردم آزادیخواه کردستان را صادرکرد. ارتش و سپاه از زمین و هوا راهی کردستان شدند. جریان اسلامی “مکتب قران” تحت رهبری احمد مفتی زاده به فرمان خمینی لبیک گفت. “سازمان پیشمرگان مسلمان کرد” شاخه نظامی “مکتب قران” با همکاری سپاه پاسداران درهیئت     ایت الله خلخالی ها و ریش داران اسلامی به قتل عام وتیرباران کمونیست ها و زنان ومرادن آزادیخواه در کردستان پرداختند. “سازمان پیشمرگان مسلمان” در سنندج ، پاوه ، مریوان ، سقز وسایر شهرهای کردستان زن ومرد وجوان را زدند ، گرفتند، بردند وکشتند. فعالان سیاسی ومدنی را برای سپاه پاسداران شناسایی نمودند. کتابخانه را سوزاندند. نهادهای مردمی و اجتماعی را منحل کردند.معلم و کارمند وکارگر را به بهانه غیر اسلامی بودن و عدم همکاری باجمهوری اسلامی اخراج، تبعید وزندانی کردند.
دراین مقطع ناسیونالیستهای کردسیاست سازش ومسامحه را یورش رژیم اسلامی در پیش گرفتند.حزب دمکرات کردستان بطورعملی این سیاست را نمایندگی کرد.اما اتخاذ چنین مواضعی نه برای احزاب کردی چیزی ببار آورد نه خمینی و دولت اسلامی را به رضایت بر سر تامین اندک مطالبات آنان یعنی “خودمختاری” متقاعد کرد.
به غیر از توده ای ها و اکثریتی ها که به خط امامی ها پیوستند، چپ و کمونیستها مبارزات اجتماعی و دفاعی مردم کردستان را رهبری کردند. کومه له، پیکار، چریکهای فدایی خلق در دفاع از دستاورد های انقلابی مردم آزادی خواه کردستان درکنار مردم سنگر بستند و با نیروهای مرتجع و سرکوبگر رژیم اسلامی و جریانات مرتجع محلی مبارزه کردند.
تحصن مردم  شهر سنندج دراعتراض به ورود نیروهای ارتش وسپاه به داخل شهرسنندج ، کوچ تاریخی مردم سنندج به مریوان علیه یورش جماعت مسلح مکتب قران وپاسداران به مردم شهرمریوان از مقاطع مهم تاریخی در مبارزه مردم آزادیخواه کردستان است.
این مقاطع هم به لحاظ اوضاع سیاسی واجتماعی آنوقت، هم به لحاظ کشمکش های اجتماعی طبقاتی درجامعه کردستان، تمایزوتقابل بین نیروهای سیاسی دخیل در جغرافیایی سیاسی جامعه  کردستان را به روشنی بیان می کند.
جدال ها ،صف بندیهای سیاسی واجتماعی جامعه کردستان از مقطع یورش رژیم اسلامی تا به امروز بر مدار جنبش های معینی جریان دارد. جنبش ناسیونالیستی ، جنبش کمونیستی کارگری، جنبش پرو حکومتی و اسلامی.
از انجا که تحولات سیاسی و اجتماعی در سطح بین المللی و منطقه بطور مداوم این جریانات را کاتالیزورکرده است. ماحصل این تحولات قطب بندی های جدید در سطح بین المللی ومنطقه است . متعاقب این اوضاع احزاب و جریانات سیاسی کوچک وبزرگ شده اند. برخی جریانات تغییر ریل داده اند ، اتحاد ها وانشقاقهای به میان آمده است. اسلام سیاسی با شعبه های تندرو القاعده و طالبان هنوز میدان دارمعرکه اند. القاعده ، سلفی ها و مکتب قران وشرکای مذهبیشان  ظاهرا درتعارض با جمهوری اسلامی قرار دارند. ازاین تعارضات گروههای کوچکتر اسلامی یکی پس از دیگری سر برمی آورند و مثل آغازیان تکثیر می شوند وبجان جامعه می افتند.
بروژوازی بین المللی ومحلی سرچشمه این اعجوبه هاست وآنها را برای حفظ وضع موجود نیاز دارد. کردستان به خاطر شرایط خاص سیاسی و جغرافیایی در دوره اخیر یکی از میدانهای تکثیر وبازپروری اسلامیون در اشکال مختلف آنها بوده است. وجود جمهوری اسلامی در منطقه،جنگ ایران وعراق، تحولات نظامی وسیاسی در خاورمیانه  زمینه های مساعد را برای رشد این جریانات باند سیاهی فراهم کرده است.

برخورداری از امکانات مالی و مساعدت جمهوری اسلامی و دولت های عربی گروهای اسلامی را به شبکه های وسیعی مبدل کرده است تا جائیکه جریانات اسلامی بازار و کارگاه و کارخانه و مراکز خدمات عمومی را در کردستان ودیگر کشورهای منطقه در اختیار دارند. به یمن برخورداری از قدرت مالی امکان دخالت در ابتدایی ترین مسایل زندگی احاد جامعه راپیدا کرده اند. زندگی مردم را به گروگان گرفته اند و گستاخانه شمشیر اسلام را به روی مخالفین خود میکشند. امروز دیگر نماد کلاه وروسری سفید و لباس اتو کشیده مکتبی ها وریش و پشم سلفی ها در شهر و روستاها بازار کردایتی  را کساد کرده است.
ناسیونالیسم در کردستان امروز عقب تر از اسلامی هاست.اسلامی ها ناسیو نالیستها را تحت اتوریته خود دارند. احزاب ناسیونالیستی مرتب به اسلامی ها باج میدهند. اشکارا حزب دمکرات به اسلامی ها نان قرض میدهد و کهنه قبای “ماموستاهای آیینی” را برای کسب مشروعیت نزد اسلامیون دولتی و غیر دولتی به صفوف ازهم پاشیده ناسیونالیسم توصیه میکند. احزاب کردی با وجود حمایت های مالی وسیع از طرف دولت های امپریالیستی و دولت اقلیم کردستان عراق هنوز نتوانسته اند موقعیت سیاسی و اجتماعی خویش را در رقابت بااسلامی ها بهبود بخشند. دراین رابطه اسلامی ها فرصت ها  را از جریانات صرفا ناسیونالیستی ربوده اند.
جنبش کمونیستی در کردستان بشدت مورد سرکوب جمهوری اسلامی قرار گرفته است . سرکوب کمونیستها با همکاری اسلامیون مرتجع محلی مانند مکتب قرانی ها وابسته به احمد مفتی زاده ، شاخه نظامی جریانات اسلامی –سنی  یعنی سازمان پیشمرگان مسلمان کرد سپاه پاسداران ازهمان ابتدای حاکمیت رژیم اسلامی آغاز شد وتا هم اکنون با شیوه های مختلف ادامه دارد.
ناسیونالیستها هرجا که کمونیستها سنگری بستند و علیه حاکمیت رژیم اسلامی  وجریانات ارتجاعی مبارزه کردند کمونیست ها را مورد تعرض قرار دادند.
درواقع جمهوری اسلامی ، ناسیونالیستهای کرد و جریانات مرتجع محلی وپروحکومتی بطورسه جانبه درمقابل  کمونیست ها وحنبش آزادی خواهی و برابری طلبی  شریک و متحد همدیگر بوده اند. در دفاع از مالکیت خصوصی و طبقه سرمایه داران حاکم بر جامعه کردستان منافع مشترکی را دنبال کرده اند .از یک منفعت طبقاتی برخوردار بوده اند. در برابر مردم آزادیخواه وبرابری طلب در یک جبهه قرار می گیرند.
در چنان شرایط سختی کمونیست ها پرچم مبارزه آزادیخواهانه وبرابری طلبانه  مردم وطبقه کارگر وزحمت کش جامعه را برافراشته اند. پیکار طبقاتی واجتماعی توده های کارگر و زحمتکش جامعه را سازماندهی ، متشکل و رهبری کرده اند.
جنبش کمونیستی  در جامعه کردستان فراز ونشیب های سیاسی ، اجتماعی و نظامی را پشت سرگذاشته است تجاربی گرانبها کسب کرده است. کمونیزم در کردستان متشکل است. موجودیت اجتماعی طبقاتی دارد. کارنامه دخالت سیاسی و اجتماعی درخشانی را بهمراه دارد. بزنگاه های اجتماعی و سیاسی خاصی را در تاریخ جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی جامعه کردستان نمایندگی و رهبری کرده است.

در اوایل انقلاب ۵۷ کمونیست ها شوراهای محلات و شهر را برای دخالت مردم در سرنوشت خویش سازمان دادند .برعکس اسلامی ها کمیته های انقلاب اسلامی و مکتب قران را برای عقب زدن مردم به میان آوردند. کمونیست ها اتحادیه و سندیکاه وشورا ها را برای دفاع از حقوق کارگران ، دهقانان و مردم آزادیخواه بوجود آوردند. اسلامی ها وناسیونالیستها در دفاع از مرتجعین و زمینداران و سرمایه داران مسلحانه به کمونیستها حمله کردند.
در ۲۸ مرداد ۱۳۵۸ که خمینی فرمان سرکوب مردم آزادیخواه کردستان را صادر کرد کمونیستها درکنار مردم سنگر دفاع ازدستاوردهای انقلابی مردم بستند. ناسیونالیستها طرح سازش و معامله با رژیم اسلامی در برابر مقاومت مردم آزادیخواه قرار دادند . اسلامیها  متشکل از مکتبی های وابسته به مفتی زاده مرتجعین را مسلح کردند و به روی مردم شهر و روستاها آتش گشودند . پاسداران را برای سرکوب مردم خانه به خانه و شهر به شهرهمراهی کردند.
کمونیست ها در شهر سنندج شهر شوراهای محلی، سندیکای کارگران فصلی ، سندیکای کارگران خباز ، اتحادیه کارگران خیاط ، زنان متشکل در بنکه های مسلح ، جمعیت دفاع از آزادی ، تحصن ها ی مقابل استانداری و باشگاه افسران را برای ممانعت از ورود ارتش و سپاه پاسداران به شهر سازمان دادند . اسلامی ها نارنجک درمیان مردم وزنان منفجر کردند. کتابخانه ها را به آتش کشیدند. شهر را به اشوب کشیدند .تانک های ارتش و سپاه را برای سرکوب مردم و دستاوردهای اجتماعی وسیاسی جامعه به داخل شهر مشایعت کردند.

در شهر مریوان گروه مکتب قران به همراه دارو دسته های انقلاب اسلامی  به مردم شهر وانقلابیون یورش کردند. جوانان ومبارزین را ربودند و به گروگان گرفتند.هنگامیکه مردم شهر مریوان اعتراض وتحصن کردند. کمونیستها راهپیمایی و کوچ تاریخی مردم شهروروستاهای سنندج به مریوان را برای حمایت از مردم سازمان دادند.
پس از مقاومت ۲۴ روزه شهر سنندج در برابر حمله جمهوری اسلامی ، مکتب قرانی ها به همراه پاسداران به تعقیب فعالان سیاسی و اجتماعی پرداختند. آمدو رفت مردم به شهرهای دیگر وروستاها را محدود و مسدود کردند. آذوقه مردم زحمتکش روستاها را مصادره کردند. صدا نفر از زنان و مردان جوان و آزادیخواه را به اتهام همکاری با کمونیست ها و احزاب سیاسی دستگیر و تیرباران کردند.
در پروسه استقرار جمهوری اسلامی در کردستان کمونیستها اعتراضات و تجمعات کارگری و اجتماعی مردم را برای کسب مطالباتشان هدایت کردند. اعتراضات کارگری در کارگاهها و کارخانه های کوچک و بزرک و بخش های خدماتی همچون اعتصاب و تجمعات کارخانه شاهو، نساجی کردستان ، کارگران خباز را سازماندهی کردند.
جنبش علیه خشونت واعدام ، جنبش دفاع از حقوق کودکان ، جنبش علیه تبعیض و قتل های ناموسی ، جنبش آزادیخواهی وبرابری طلبی زنان عرصه های درخشانی از مبارزه کمونیست ها را در جامعه نمایندگی       می کند.
درمقابل ناسیونالیستها و اسلامیون رنگارنگ منادیان وبانیان خرافه و نابرابری بوده اند و از مسجد ومنبر و تریبونهای عمومی افکار پلاسیده زن ستیزی و خشونت بر کودک وزن را در جامعه تبلیغ کرده اند .

 رژیم اسلامی در ادامه روند توسعه و گسترش ارتجاع اسلامی در کردستان و بر اساس برنامه های بلند مدت سیاسی واجتماعی  دست انواع  گروهای رسمی وغیررسمی مانند  سلفی و مکتبی واصلاح وتربیت تا تروریست  را در جامعه باز گذاشته است. به انها امکان داده است تا در جامعه رشد کنند و افکار ارتجاعی خویش را گسترش دهند . اهداف استراتژی رژیم اسلامی برای تکثیر این گروههای مرتجع وباند سیاهی مقابله با رشد کمونیزم در جامعه کردستان بوده است.
در جریان تحصن ۸ مرداد مقابل استانداری و اعتصاب ۱۶ مرداد ۸۳ -۸۴ در شهرهای کردستان کمونیستها در راس سازماندهی رهبری وهدایت اعتراض مردم علیه خشونت،ترور وبی حقوقی اجتماعی قرار گرفتند.

در ۲۳ خرداد ۱۳۸۹ که جمهوری اسلامی فرزاد کمانگر و چندین زندانی سیاسی را اعدام کرد کمونیستها بلافاصله فراخوان اعتصاب عمومی دادند و مردم را به اعتراض واعتصاب در همه ابعاد اجتماعی فراخواندند اعتصاب عمومی همه شهرهای کردستان را فرا گرفت. دراین مقطع اسلامی ها به کارشکنی و پروپاگنده علیه مردم وکمونیست ها پرداختند وعملا آب به اسیاب ررژیم اسلامی ریختند.

درجریان انتخابات شوراهای اسلامی ، رئیس جمهوری ها ، مجلس شورای اسلامی ها در هر دوره کمونیستها به افشا گری باندها ودستجات شریک در حاکمیت پرداخته اند و مردم را به اعتراض به ومبارزه علیه مضحکه انتخابات ها فرا خوانده اند . برعکس ناسیونالیستها و اسلامیون در همه دوره های انتخاباتی در متوهم کردن توده مردم نقش بازی کرده اند واز یک جناج یا یک دارو دسته حمایت کرده اند.حزب دمکرات در کردستان عملا از کاندیداهای خاص حکومتی پشتیبانی کرده است. مرتجعین متشکل در گروههای وهابی و سلفی نماینده های خود را تبلیغ کرده اند و ازنماینده گان حکومتی از مسجد ومنبرحمایت کرده اند.
مردم آزادیخواه وبرابری طلب باید با دقت کارنامه سیاه این جریانات را بررسی کنند. عملکرد ونقش ضد انقلابی آنها را افشا کنند. تبانی و توطئه این جبهه ارتجاعی را عیان کنند.
در شرایط کنونی که انشقاق در حاکمیت رژیم اسلامی عمیق تر شده است وجریانات اسلامی و ناسیونالیستی درکردستان هرکدام به نوبه خود به جناحهای حکومتی دل بسته اند. بطور عیان طرح سازش و معامله برای سهم خواهی و شرکت در حاکمیت را در پیش گرفته اند. در کشمکش بر سر سهم خواهی صف اپوزسیون وچنهاحهای حکومتی بهم ریخته است.
 این درهم وبرهم شدن اپوزسیون و جنهاحهای حکومتی زمینه توهم وخوشبینی به آنها را درمیان توده های مردم فراهم کرده است. بدو بدتر میدان دار کشمکشها هستند ومردم را در منگنه انتخاب قرار میدهند. باید اشکار کرد که  هرگونه تزلزل وخوش باوری  نسبت به این جریانات اسلامی و ناسیونالیستی زمینه تثبیت واستمرار نظام اسلامی سرمایه داران را تامین میکند.
کمونیست ها ومردم آزادیخواه باید با هوشیاری منفعت مشترک این جریانات را با جمهوری اسلامی برملا کنند. طبقه کارگر و زحمتکش جامعه را برای اعتراض و مبارزه همجانبه علیه وضع موجود سازماندهی و مهیا کنند.
کمونیست های کارگری اجتماعی باید با درایت سیاسی وهوشیاری چپ و آزادیخواهی را رهبری کنند در مبارزات توده مردم علیه رژیم سرمایه داران و دارو دسته های باند سیاهی در کردستان دخالت مستقیم نمایند ونقش سیاسی موثر ایفا کنند .
کارنامه عملکرد کمونیستها دردفاع از آزادی وبرابری طلبی  جامعه زمینه رشد وپیشروی جنبش کمونیستی را در جامعه کردستان مهیا کرده است. باید این جنبش را در همه ابعاد سیاسی واجتماعی گسترش داد و بر دستاورهای آن تکیه کرد.
۸ مرداد ۱۳۹۰