آقاى بنى صدر! صندلى متهم جاى شما است نه قضاوت

 قضاوت  قاتل نمیتواند در مورد قربانی منصفانه و عادلانه باشد.

 نسل دوران انقلاب ۱٣۵۷بنی صدر را با نقل قولهای معروفش ماند “شورا پورا مالیده”٬ ” نیروهای مسلح جمهوری اسلامی پوتینها را از پا در نیاورند تا غائله کردستان را تمام کنند”٬ “جنگجویان کردستان عوامل پالزیبان هستند” و… میشناسند.

در سالهای اوایل قدرت گیری اسلام سیاسی در ایران وقتی حزب اللهی ها با قمه و چاقو و  زنجیر٬ دنبال ما دختران و زنان  در خیابانها می دویدند و میخواستند حجاب را با قتل و چاقوکشی بر ما اجباری کنند٬ ایشان را شناختم. آن هنگام بنی صدررئیس جمهور حکومت اسلامی ایران بود و برای توجیه این جنایات و حمله و خونریزی در خیابانها ٬ فرمودند٬ “موی سر زنان اشعه پخش میکند و باید آنها را مجبورکرد حجاب بر سر کنند.” این دفاع روشنفکران اسلامی از جنایت و زن ستیزی احکام شریعت و قرآنی مذهب اسلام٬ از سوی  کسانی بود که دور خمینی را گرفته بودند و برای رسیدن به قدرت و حکومت و ثروت از هیچ جنایتی رویگردان نبودند.

 

 اکنون و بعد از ٣۰ سال جنایت حکومت اسلامی حتی در پاریس هم آقای بنی صدر در نقش آخوند مکلا ٬ کماکان مدافع ” حقوق زنان در چهار چوب اسلام” است. و اگر دوباره سری از میان سرها درمیآورد٬ زنان را به اندرونی دعوت کرده و اندر فواید چند زنه بودن و حکمت صیغه و قوانین نفقه بگیری زن و حکومت مردان  اسلامی تئوریهای روشنفکرانه تولید میکرد. البته این از بد طینتی بنی صدر نیست زیرا احکام شریعت اسلامی و قرآنی همگی در چهار چوب یک دنیای مردسالارانه و ضد زن تعریف شده است. زیرا در این مذهب مثل دیگر مذاهب شناخته شده٬ خدا موجودی قدرت مند با صفات جبار ومردانه است. پیغبرها همگی مرد بوده و کتب آسمانی همگی خطابشان به مردانی است که بنده  و یا مردان(خدا) هستند و چگونگی سو استفاده از زنان به آنها آموزش داده میشود.

 

بنی صدر در جلسات و سخنرانیهایش البته بارها بویژه از سوی زنانی که این تاریخ را تجربه کرده اند٬  مورد سوال قرار گرفته و همواره تقلا میکند که  این جمله ” جنایی- اسلامی ” را که باعث حملات وحشیانه  به زنان معترض و مبارزایران شد٬ از اذهان پاک کند. اما به قول معروف ننگ را با رنگ نمیتوان پاک کرد. ما شاهدان زنده آن دوره زنده ایم ٬ البته کسانی که  به طور اتفاقی از دست حکومت اسلامی جان سالم بدر بردیم.

 

سوال اول من از بنی صدر اینست آیا حاضرید در یک دادگاه بین المللی در مورد نقش خودتان در روی کار آوردن حکومت اسلامی٬ کمک خودتان به پا گرفتن این هیولای مخوف و نقش مستقیم خودتان در سرکوب زنان و سرکوب مردم کردستان٬ترکمن صحرا و دیگر مخالفین حکومت اسلامی صحبت کنید و از خودتان در آنجا دفاع کنید؟. آیا اینرا قبول دارید. اگر آری٬ ما میتوانیم برای اجرای این امر مهم با نهادهای بین المللی تماس گرفته و از مردم ایران دعوت کنیم که اگر کسی شاکی خصوصی جناب بنی صدر رئیس جمهور اول خمینی است ٬ به این نهاد معین مراجعه کند. این اولین قدم اجرای عدالت و دفاع از حقوق انسانی است.

 

  این روزها در سایتهای اینترنتی٬  روزی نیست که ” رئیس جمهور اول حکومت اسلامی”  در رثای فعالیتهای درخشان خود در دوره همراهی با خمینی و نقشش در سر کار آوردن جنبش اسلامی و کمک بی شائبه برای روی کار آمدن فاشیسم اسلامی با پررویی  تمام حرفی نزند و با وقاحت چشم در چشم مردم ایران دوخته و به آن دوره از فعالیت خود افتخار نکند. سیاست ظاهرا به مالیخولیا تبدیل شده است و گویی مردم حافظه خود را از دست داده اند.

جناب رئیس جمهور اول جمهوری اسلامی و مرید خمینی!

 

کسانی که با فرمان حمله شما٬ عزیزانشان کشته شدند٬ و کسانی که شلاق خوردند و به زندان رفتند٬ هنوز ترس و وحشت دوران ریاست جمهوری شما و حملات پاسداران به منازل خود٬ و تجاوز و اعدامهای دوره حاکمیت شما از ذهنشان پاک نشده است. ما نسلی که مقابل شما ایستاده و مبارزه کردیم٬ خاطرات آن دوره هنوز در ذهنمان زنده است. چگونه شرم نمیکنید و در مقام طلبکاربا مردم حرف می زنید.

 

آقای بنی صدرکه یکی از اولین قاتلان مردم ایران است در مصاحبه با رادیو عصر جدید در مورد حمله وحشیانه اخیر رژیم اسلامی به مناطق مرزی در کردستان عراق و بعد از آواره شدن صدها نفر٬ در مورد درگیری نظامی پژاک با حکومت اسلامی میگوید:  .” بدون تردید هر ایرانی باید از اینها بیزاری جوید. می بایست به آنها بگوید که شما خائن هستید با آنها معامله خائن را بکند. هر ایرانی که به قدرت خارجی متوسل شود٬ به استقلال ایران خیانت کرده و و ضد آزادی ایرانیان است”.

این حرفهای بنی صدر اگر فقط خطابش به پژاک و پ.ک.ک بود هنوز جای تامل داشت. اما این حرف بنی صدر تکرار همان حرفهای دوران ریاست جمهوریش است. او در دوران صدارتش هم مردم کردستان را به آمریکایی بودن٬ عامل پالیزبان بودن٬ و تجزیه طلب بودن متهم کرد و این  حرفها تکرار همان گفته های قبلیش است. ایشان در دوره ریاست جمهوری اش و دوره همراهی با خمینی و حکومت فاشیست اسلامی چنین حرفهایی را بارها زد و طبعا در آن دوران با نیروی مسلح علیه مردم عمل هم کرد. خلخالی و بنی صدر حاصل یک دوره از حیات جمهوری اسلامی بودند. هردو قاتل٬ اما یکی در نقش رئیس جمهور و دیگری در نقش حاکم شرع بود.

 

پنجه های خونین بنی صدر و سبعیت و هار بودن او را  وقتی تجربه کردم که در کردستان مردم دست به اسلحه برده و علیه جنگ افروزی و بمباران و جنایات حکومت اسلامی و ارتش آقای بنی صدر و سپاه پاسداران و اراذل و اوباشی که رئیس جمهورشان بنی صدر به آنها دستور داده بود که “غائله کردستان را بخوابانند” به پا خاسته و دست به اسلحه بردند. هنوز هم تیتر روزنامه ها جلوی چشم من هست:” چکمه ها را تا خاموش کردن غائله کردستان از پا در نیاورید.”… این اعلان جنگ و فرمان قتل و خونریزی از زبان بنی صدر رئیس جمهور وقت حکومت اسلامی بود و در پی این فرمان و فرمان خمینی هزاران نفر کشته و زخمی شدند و هزاران نفر آواره و دربدر گشتند. تعجب این است که یک قاتل و جانی که باید به عنوان فرمانده کشتار جمعی محاکمه شود٬  اکنون میخواهد بر صندلی قضاوت بنشیند.

 

قتل عام و تیربارانهای دسته جمعی ٬ بمباران و قتل هزاران نفر مردم کردستان که  رئیس جمهوربنی صدر فرمان آنرا داده بود و سگهای حزب اللهی و ارتش حکومت اسلامی وارد این جنگ شده و در نهایت زندگی هزاران نفر را قربانی کرد٬ هنوز در خاطره مردم زنده است. آقای بنی صدر بیخود فکر میکند که مردم آن جنایت را فراموش کرده اند.

در دنیای عادی هر کس که چنین سیاست و چنین پراتیکی داشته و دستش به خون آلوده باشد٬ طبعا باید محاکمه و مجازات شود٬  امروز متاسفانه کسی یقه این شارلاتان سیاسی و بچه آخوند را نمیگیرد که نخست باید به دست داشتن در جنایت علیه بشریت که یک نمونه آن کشتار مردم کردستان است پاسخ دهد. نخست باید نقش خود و میزان  همکاری با خلخالی و خمینی جلاد که در دادگاههای مخفی و چند دقیقه ای فعالین سیاسی و مبارزین و پیشمرگان را تیرباران کرد٬ را پاسخگو باشد. او باید به افکار عمومی توضیح دهد که دستور کشتار مردم کردستان باعث قربانی شدن چند صد و یا چند هزار نفر شد.

 

امروز یکبار دیگر با شنیدن مصاحبه بنی صدر با رادیوی عصر جدید و اینکه ایشان دوباره چکمه های پاره پوره قبلی خود را به پا کرده و به “خائنین به ملت” چنگ و دندان نشان میدهد٬  و اینکه باید در مقابل تجزیه طلبان ایستاد٬ را تکرار میکند با خود گفتم بنظر میرسد در بر همان پاشنه قبلی میچرخد.  درست همان ادبیات و فرهنگی که شاه و خمینی و دولتهای دیکتاتور با اتکا به آن به مردمی که آزادی و رفاه و حرمت انسانی میخواستند حمله کرده و خون تعداد زیادی را ریختند٬ این بار بنی صدر از همه جا رانده و مانده ٬ در رویاهای خود همچون ژنرالهای بدون لشکر رجز میخواند و برای خونریزی زمینه چینی میکند و اعمال جنایتکارانه سپاه پاسداران را توجیه میکند.   

 

اصطلاح “تجزیه طلبی” ظاهرا شاه کلید مهمی است که میتوان با الصاق آن به هر اعتراضی در مقابل حاکمان دیکتاتور٬ از پیش پرونده برای آن ساخت و حمله کرد و کشت و از انسانکشی عاری نداشت٬ چرا که هدف جلوگیری از تجزیه ایران است.!؟ شاه و خمینی و بنی صدر و خامنه ای و رفسنجانی و احمدی نژاد و… همگی این تئوری را برای حفظ قدرت خود بکار برده اند. این تئوری همه دیکتاتورها است. برای ما مردم تحت ستم و قربانیان این جنایتکاران این بهانه تکراری و آشنا است.

 

بگذارید برای روشن شدن اذهان چند نکته را یاد آور شوم. چرا که این روزها با اوج گرفتن درگیری های نظامی بین پژاک و جمهوری اسلامی ایران٬ از زبان تعداد زیادی از ” اصلاح طلبان” حکومتی و ناسیونالیستهای پرو غرب و طرفداران نظام سلطنتی٬ حمله به جنبش انقلابی مردم در کردستان٬ حمله به تاریخ مبارزات مردم و جنبش چپ و برابری طلبانه در کردستان را میتوان به وفوردید. نوشته هایی که در نهایت از اصلاحات و زبان نرم و کنار آمدن با حکومت اسلامی و سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی حرف میزنند و هر نوع مبارزه مسلحانه ای را در هر شکل و در هر شرایطی مردود میشمارند. همه اینها در یک موضوع با جمهوری اسلامی متحد هستند و دست سپاه پاسداران و دیگر نیروهای سرکوبگر رژیم اسلامی را میبوسند و از آن تقدیر میکنند. آن موضوع هم حفظ حاکمیت جمهوری اسلامی است.

 

در مورد جدا شدن مردم کردستان از ایران

 

من مخالف جدا شدن مردم کردستان و یا بلوچستان و آذربایجان از ایران هستم . تکه تکه شدن کشورها و یا دامن زدن به هویت های قومی و ملی را به ضرر مردم میدانم٬ ولی اگر مردم کردستان بهر دلیلی در یک رفراندوم آزادانه رای به جدایی دادند٬ علیرغم میل من و یا کسانی دیگرباید به این رای آنها احترام گذاشت و کسی نمیتواند با فریاد وامصیبتا تجزیه طلبی شد و… چکمه به پا کند و خون بریزد.

 

به اسم ” مردم” حرف زدن و از قول مردم به مخالفین خود حمله کردن از سوی حکومتها به یک افتضاح وحشتناک تبدیل شده است که میتوان با نگاه کردن به آن فهمید که دیکتاتورها همواره به اسم خدا و سلطان و جامعه و مردم کشته اند٬ زندانی کرده اند و مردم را از حق آزادی محروم کرده اند. با همین توجیهات٬ تجزیه طلبی و خیانت به اسلام و سلطنت و خون شهدا و امنیت ملی و…تا کنون جان هزاران نفر را گرفته اند. همچنانکه دیده و میبینیم به اسم خدا٬ اسلام٬ سلطنت و منافع عمومی و استقلال و … جامعه را به بند کشیده اند.

همه مردم ایران میدانند که با اعلام اینکه جامعه ایران اسلامی است هر صدای غیر اسلامی را خفه کرده اند و زبانها را از حلقوم در آورده اند. حتی از شنیدن موسیقی ناراحت میشوند٬ در مقابل فرهنگ و هنر ایستاده اند. با گفتن اینکه آب بازی جوانان در خیابان از سوی مردم متعهد پذیرفتنی نیست٬ جلوی نفس کشیدن و بازی و شادی و همھ چیز را گرفته اند. بنی صدر امروز به اسم اینکه ” رابطه با دولتهای خارجی به ضرر مردم است و کسانی که رابطه میگیرند٬ به مردم خیانت میکنند٬ فرمان حمله میدهد.

سوال اینست که چه کسی گفته رابطه با ” بیگانگان” به ضرر مردم است. ” بیگانگان” شامل مردم دنیا است یا دولتها؟ کسی که میگوید رابطه با دولتها نجس است٬ همان زمانی که کاسه لیسی خمینی را میکرد در نوفل لوشاتو در یک کشور بیگانه و با کمک دوول بیگانه ٬ زیر دوربین ها رفته و در یک نشست مهم دولتهای بیگانه در کنفرانس گوادلوپ تصمیم گرفته شد که در مقابل احتمال قدرت گرفتن چپ در ایران کمربند سبز در منطقه ایجاد شود و از جنبش اسلامی دفاع کردند و آقای بنی صدر یکی از همان افراد مرتبط با دولتهای بیگانه بود. بله مردم ایران از نقش مخرب دولتهای غربی یا به قول بنی صدر بیگانه دلخوشی ندارند. اما همین بنی صدر یکی از کسانی بود که با حمایت دولتهای بیگانه به همراه خمینی توانستند انقلاب آزادیخواهانه مردم ایران را اسلامی کنند و شکستش بدهند.

 

همین دولتهای “بیگانه” در افغانستان از طالبان و مجاهدین اسلامی و … دفاع کردند و در ایران یک آخوند کپک زده را به نام خمینی از نجف آورده و زیر درخت سیب در نوفل شاتو نشاندند و به کمک بنی صدرها او را به قدرت رساندند. آقای بنی صدر یکی از معماران و سازندگان رژیم اسلامی بود و هنوز از آن کثافت اسلامی دفاع میکند. نقد او به رقبای اسلامیش این است که چرا او را از حکومت ساقط کرده اند.

با این اوصاف آیا یک ذره شرافت و صداقت در حرفهای رئیس جمهور سابق جمهوری اسلامی یافت میشود؟

 

امروز هر بچه محصل دبستانی در عرصه سیاست میداند که دنیا بهم وصل است. و این دنیای بهم وصل شده طبقاتی است. در یکسو مردم و صف انسانیت قرار دارد و در دیگر سو حاکمین و صاحبان ثروت و قدرت .. برای ما خامنه ای و احمدی نژاد علیرغم داشتن پاسپورت ایرانی ” بیگانه” ترین و دشمن ترین هستند و مردمی که در دنیا برای نجات سکینه محمدی آشتیانی به خیابان رفته و یا علیه اعدامها در ایران میتینگ گذاشته و فعالیت میکنند٬ نزدیک ترین ها هستند. آقای بنی صدر هم علیرغم ایرانی بودن در ردیف دشمنان مردم ایران تشریف دارند این پنبه را باید از گوش ناشنوای خود بیرون کند که گویا صدای اعتراض مردم به جنبش اسلامی و دوران حاکمیت سیاه خود را نشنیده است. آقای بنی صدر باید بفهمد که اگر او نمیخواهد صدای مردم و مادران داغدیده را بشنود که عزیزاانشان به دستور او جان باختند٬ مردم صدای نعره های اسلامی و صداهای نکره او را علیه شوراها و زنان و مردم کردستان و… شنیده اند و از یاد نمیبرند.

 

اما یک چیز دیگر را به این آخوند مکلا باید یاد آوری کنم: دوره جنبش اسلامی و بیگانه ستیزی و راسیسم و فاشیسم اسلامی شما به سر آمده است. امروز بسیاری از مردم جهان حاکمیت جانوران اسلامی را با حاکمیت هیتلر مقایسه میکنند. شعار مورد نظر من اینست که جمهوری اسلامی ایران را باید همانند حکومت آپارتاید نژادی در دنیا ایزوله کرد.

 

نقش مردم کردستان در مخالفت با جمهوری اسلامی

 

واقعیت اینست که مردم کردستان٬ بعد از سقوط حکومت پهلوی از همان روزهای اول زیر بار حکومت اسلامی نرفتند. در کردستان خواست عدم دخالت نیروهای نظامی و پاسدار و حکومت اسلامی در زندگی مردم و عدم تمکین به حکومت و قوانین اسلامی از روز اول حیات این حکومت مطرح شد. این مردم همان روز اول گفتند حکومت اسلامی را نمیخواهند. این حرف با عکس العمل حکومت روبرو شد و لشکرکشی آغاز شد از زمین و هوا حمله کردند. اعدام و توپ باران و حمله نظامی جزیی از سیاست سرکوبگرانه این حکومت علیه مردم کردستان است که در زمان جناب بنی صدر شروع شد و تا  امروز ادامه دارد. مردم کردستان علیه این جنایات و علیه این حکومت مبارزه کرده و کوتاه نیامده اند.

طبعا کردستان یک جامعه پیچیده مثل همه جای ایران است. در آنجا نیز سازمانها و احزاب متعددی با گرایشات و برنامه های مختلف فعالیت میکنند و سازمانهای چپ٬ کمونیست و ناسیونالیست در این جغرافیا فعال هستند و میتوان و باید در مورد آنها و همه احزاب سیاسی در کردستان گفت  ونوشت و یا نقد کرد. اما اصل بر اینست که مردم کردستان مطالباتی دارند و برای رسیدن به آنها حق دارند علیه سلب کنندگان این مطالبات اعتراض کنند.  

واقعیت این است که هیچ انسان با منطقی بجز بنی صدر و خمینی و بقیه سران ریز و درشت اسلامی  و سلطنت طلبان آریایی پرست این حقوق و مطالبات را انکار نمیکند.

 

مبارزه مسلحانه ٬ خشونت و اصلاحات

 

مردم کردستان ٣۲ سال است که درگیر مبارزه سیاسی و جنگ با حکومت اسلامی است. تاریخ مبارزات مردم و همچنین احزاب سیاسی در کردستان یک بخش از تاریخ ایران است که باید به دقت به آن پرداخت.

اینکه یک حکومت لشکرکشی کند و از زمین و هوا مردم را بمباران کند٬ کاری که در دوره اول حمله حکومت اسلامی به کردستان شروع شد و تا کنون ادامه دارد٬ نمونه بارز بربریت و وحشیگری و تروریسم دولتی است. علیه این لشکرکشی مردم کردستان برای دفاع از خود دست به اسلحه برده و یک جنبش مقاومت توده ای در مقابل تعرض رژیم اسلامی در کردستان شکل گرفت.

 

آیا دست بردن مردم به اسلحه در هر شرایطی محکوم است؟ چرا؟ آیا هر نوع دفاع مردم از حق حیات و زندگی و خواستهای خود باید به اسم خشونت سرکوب شود.؟ اگر این حق برای دفاع از مردم سلب میشود٬ چرا و بر اساس کدام منطق و حقوق انسانی دولتها باید با اسلحه سیاست خود را به جامعه تحمیل کنند.؟ همچنانکه آقایان بنی صدرها کرده اند. این حق را چه کسی به آنها داده است.؟

معلوم است که جواب روشن است٬  قانون اینرا گفته است.

اما قوانین همیشه در دنیا و در همه کشورها تابع و نتیجه تعادل قوای نیروهای سیاسی و طبقاتی مختلف زمان خود است. قانون جمهوری اسلامی را نه نمایندگان مردم  بلکه نمایندگان جمهوری اسلامی نوشتند که آقای بنی صدر یکی از آنها بود. ما از همان اول اعلام کرده ایم نه این قوانین را قبول داریم و نه حکومت اسلامی را. در مقابل این اعتراض با اسلحه به سراغ ما آمدند و کشتاری از مردم ایران کردند که میتوان آنرا بزرگترین کشتار عصر حاضر و جنایت علیه بشریت نام نهاد. آقای بنی صدر یکی از فرماندهان این کشتار بوده است. او نمیتواند دستهای خونین خود را بشوید و به عنوان صاحب نظر افاضات بفرماید. ایشان صاحب نظری از تبار اسلامی با پرونده ای پر از قتل تشریف دارند.    

 

همین کسانی که مقاومت مردم کردستان را خشونت میدانند٬ در مقابل جنایات نیروهای مسلح جمهوری اسلامی این چنین دهن دریده نیستند. آنها را به عنوان نیروهای حافظ منافع جامعه و منافع ملی اسم میبرند.

تا چندی قبل هر حرکت اعتراضی مردم و از جمله و بویژه انقلاب مردم را خشونت قلمداد کرده و از اینکه همواره و در هر شرایطی مردم باید مشغول ” اصلاح ” کردن حکومتهای دیکتاتور شوند حرف میزدند. تو گویی دنیا با همین شعارهای توخالی اصلاح طلبانه جلو آمده و در هیچ جایی و علیه هیچ هیتلری انقلاب و مبارزه و دست به اسلحه بردن مشروعیت ندارد. این تزها البته مورد علاقه جنبشی است که مشغول برداشتن زیر ابروی حکومت اسلامی و بزک کردن آنست. کل جریانات ملی -اسلامی و ملی- مذهبی به این جبهه تعلق دارند.

 

طبعا در آنسوی خط٬ سازمانهایی بوده و هستند که بر طبل قومپرستی و ناسیونالیسم کرد می کوبند و به ماجراجویی های نظامی دست میزنند.

بررسی فعالیت سازمانهای سیاسی و نظامی در کردستان ایران٬ امری جداگانه است که میتوان به آن پرداخت. انتقاد از ماجراجویی نظامی و. .. یک موضوع دیگر است که ابدا نباید توجیه کننده جنایات حکومت اسلامی ویا حکومتهای دیکتاتور دیگر باشد٬ کاری که بنی صدر امروز هم مشغول آن است.

 

اما تا آنجا که به کردستان ایران برمیگردد٬ جامعه کردستان یک جامعه حزبیت یافته و از نظر سیاسی به نسبت دیگر مناطق ایران بسیار پیشرفته است. در کردستان ایران جنبشی که علیه لشکرکشی حکومت اسلامی آغاز شد با فراز و نشیب های فراوان پیش رفت و با یک سرکوب خونین به عقب رانده شد. اما امروز جنبش آزادیخواهی مردم ایران و به تبع مردم کردستان تجارب گرانبهایی به دست آورده که در سرلوحه آن اهمیت دادن به مبارزات شهری و مبارزه کارگران و مردم زحمتکش ٬ حک شده است. فاصله گرفتن بخش قابل توجهی از مردم و فعالین سیاسی از ملی گرایی و نقد ناسیونالیسم کرد از جمله دستاوردهای آن است. این جنبش خواهان سرنگونی کامل حکومت اسلامی است و در این راستا گامهای مهمی برداشته است.

 

اما شکی نباید داشت که در تناسب قوای معینی مردم برای تعیین تکلیف خود با جمهوری اسلامی و نیروهای مسلحش دست به اسلحه میبرند و بساط جانیان اسلامی را جمع میکنند. این نه فقط تابو نباید باشد ٬ بلکه عین حق و عدالتخواهی و مقابله با خشونت دولتی است.

هر لحظه و هر روز ادامه حیات حکومت اسلامی یعنی خشونت و تجاوز و اعدام و سنگسار٬ هر کسی که مردم را از امکانات رهایی از دست این رژیم٬ از جمله مبارزه و اعتراض و اعتصاب و انقلاب و قیام مسلحانه باز میدارد٬ به ادامه حیات این بختک شوم کمک میکند.

۲ اوت ۲۰۱۱

۱۱ مرداد ۱۳۹۰