مقدمه:
یک هفته بعد از قتل عام خونین نوجوانان و جوانان در نروژ که به کشته شدن ۷۷ نفر انجامید و دنیا را شوکه کرد، چهره اصلی طراح این قتل عام یعنی آندره برویک به جلوی دوربینهای مدیا کشیده شد. همه می خواستند ببینند این جانور انسان نما به چه دلیلی دست به این جنایت زده. ابتدا مردم فکر کردند این جنایتی دیگر توسط اسلامیهاست و بعد با کمال تعجب دیدند که این جناب بلوند و چشم آبی با افکار کاملا متضاد با اسلامیها دست به این جنایت زده. ظاهرا بن لادن جدیدی در حال ظهور است! در حالیکه او تاکیید داشت که به تنهائی دست به این عمل زده چند روز پیش دو نفر دیگر را به اتهام همکاری با او گرفته اند که یکیشان احتمالا در جریان تیر اندازی مستقیما با او همکاری می کرده. این احتمال هست که با شبکه ای مخوف و جهنمی روبرو باشیم که قرار گذاشته مخفی بماند تا زیر ضرب نرود.
دو روانپزشک را مامور کرده اند تا این تروریست آدمخوار را بررسی روانی کنند تا از سلامت روانیش مطمئن شوند. اینجا از مواقعی است که بین روانپزشک و قانون دان همیشه دعواست! تعریف “دیوانگی” و نداشتن قضاوت بخاطر بیماری روانی با دیوانگی سیاسی ایدئولو.ژیک گاهی خیلی در هم می شود و غیر قابل تفکیک است! احمدی نژاد خودمان نمونه دیگر این وضعیت است همانطور بن لادنها و رهبران رژیم اسلامی! قبلا هم هیتلر بود که مشکل هست تفکیک کرد که ایا جنون داشت یا نداشت!
بررسی سه کتاب ۱۵۰۰ صفحه ای این جناب قاتل نشان می دهد که حد اقل ۹ سال کار نظری در سطحی وسیع و همینطور فعالیتهای گسترده در زمینه تهیه و انبار سلاح و مهمات و مواد منفجره پشت این اتفاق دو ساعته خوابیده و از دید من بعید است که همه اینها که گفته شده همه ماجرا باشد. ظاهر امر اینست که این آدم نژاد پرست و مالیخولیائی و آدمخوار خواسته “عروج افکارش” را با یک بیگ بنگ اعلام کند و از تبلیغاتی که متعاقب این جنایت انجام می شود سکوئی بسازد برای ترویج افکارش و توسعه شبکه اش که احتمالا در سرتاسر اروپا توسعه دارد.
جناب آندره برویک یک بن لادن دیگر است یا یک هیتلر دیگر؟ یا هر دو؟ هر چه هست اروپا فقط این یکی را کم داشت ! حکومتهای سرمایه داری نمی توانستند پاسخ نژاد پرستانه راست را به اسلامیها کامل کنند ، نیازی ظاهرا بود تا این خط و گرایش نژاد پرستی با یک بیگ بنگ ، اعتراضش را به سیاستهای “میانه روانه حکومتهای غربی” در مقابل خارجیها اعلام کند. حالا دیگر بعد از ماجرای نوروژ از دید من فقط یک علامت است که سونامی دیگری از فاجعه انسانی در راه است اگر انسانیت مترقی نایسنتد و به این فاجعه سرمایه داری بطور قاطع پاسخ نگوید.
قاتل جوانان نروژ در سه جلد کتابش که به زبانهای مهم اروپا هم ترجمه شده تحلیلی مفصل دارد از وضعیت کنونی و پاسخهایش را به دقت فرموله کرده. از همه آنها که به سیاست بطور جدی نگاه می کنند می خواهم با صبر و حوصله نوشته ایشان و چند نفر همفکرش را در این کتابها بخوانند .(۱) اهمیتی بسیار بالا دارد خواندن مطالب این بن لادن اروپائی. هر قدر بطور دفورمه و تغییر شکل یافته او دارد وضعیت بحرانی جامعه اروپا را از دید یک ساکن اروپا که متعلق به طبقه متوسط هم هست بخوبی نشان می دهد. آدمی که بقول خودش سالهای ۵۰ میلادی را بهترین سالهای اروپا می داند و الان سقوط آن مدل زندگی طبقه متوسطی را شاهد است و دنبال علت می گردد و بجای رسیدن به علت یقه معلول را می گیرد و متوجه می شود که “مهاجران مسلمان” علت هستند و کمر به سازماندهی جنگ صلیبی می بندد که قرار است تا سال ۲۰۸۳ به “تسخیر اروپا توسط همفکران او بینجامد”!
نتیجه زود هنگام این عمل وحشیانه تروریستی قدرت گرفتن حاکم نروز است که گرایشات سوسیال دموکراسی دارد . آمارها نشان می دهد که مردم میزان رایشان به این حزب ۱۰ در صد بالا رفته. اما آیا این حزب و احزاب مشابه پاسخ بحران کنونی هستند یا خودشان بخشی از عوامل ایجادش؟
اجازه بدهید من در این مقاله کوتاه چند نکته را در حاشیه این ماجرا باز کنم:
(۱)شرایط عمومی زمینه عروج بن لادنیزم غربی
این هیتلر کوچولوی ما که “مانیفستش” خیلی شبیه کتاب نبرد من جناب هیتلر هم هست از شیوه تروریستی بن لادنی برای اعلام حظورش استفاده کرده. دارد اعتراض می کند به وضعیتی که اروپا درش گیر افتاده. دارد به فقر مردم ساکن اروپا شاشاره می کند. دارد علت فقر را بنا به “آمار” متوجه مهاجرت ملیونها مهاجر مسلمان” اعلام می کند. می خواهد بطور مستدل نشان دهد که روزهای خوب برای مردم در اروپا تمام شده بخاطر حضور مردم مهاجر از افریقا و خاورمیانه. او شرایط را اینگونه می بیند و ترسیم می کند.
ما کمونیستهای کارگری مدتهاست که از بحران در اروپا و آمریکا بگونه ای دیگر صحبت کردیم. ما گسترش بی سابقه این بحران را به مناسبات سرمایه داری به جابجائی عظیم سرمایه تولیدی از اروپا و آمریکا به آسیا و خوابیدن روند تولید به بالا رفتن قیمت تولید در اروپا و لزوم پائین کشیدن کلیت زندگی و قیمت نیروی کار مرتبط دانستیم. این بحران خانه خرابی و بی آیندگی می آورد و برای نظام سرمایه هم یک راه می گذارد و آنهم توسعه بیکاری و قطع حمایتهای دولتی و سقوط دولت رفاه است. اروپا در حال لرزش است چرا که الگوی دولت رفاه دیگر برای سرمایه داری ناممکن شده.
(۲)جایگاه مهاجر پذیری در اروپا برای نظام سرمایه داری
از ایراداتی که این جناب بن لادن اروپائی به نظامهای سرمایه اروپائی می گیرد یکیش اینست که سیاستهای درهای باز داشته اند و ملیونها مهاجر را وارد اروپا کرده اند. او می گوید که این وارد کردن مهاجر همراه گسترش فرهنگ “مولتی کالچرالیزم” و تعامل فرهنگی به بزرگترین فاجعه انسانی برای ساکنین اروپا تبدیل شده و بار فقر را بدوش مردم اندخته.
از دید من وارد کردن مهاجر به اروپا برای سرمایه داری بعد از شکسته شدن بلوگ شرق تبدیل شد به یک استراتژی اقتصادی برای شکستن قیمت نیروی کار کارگر اروپائی . طبعا برای حفظ سود. اما این سیاست حتما باید با یک فرهنگ سیاسی هم حمایت می شد که اسمش شد “مولتی کاچرالیزم” یعنی اینکه باید “به همه فرهنگها احترام گذاشت”. ما کمونیستهای کارگری از همان بدو گسترش این سیاست فرهنگی ابعاد ارتجاعیش را توضیح دادیم و آنرا بی ربط به انسانیت دانستیم.
هیتلر کوچک ما هم در کتابش این مولتی کالچرالیزم زرا از موضع راست زیر ضرب می گیرد تا فرهنگ “مسیحی خودش” را بجایش بنشاند! در دید این هیتلر کوچک اروپا باید برگردد به مسیحیت. او می گوید که درس جامعه شناسی در دانشگاه ها باید تعطیل شود چون مارکسیستها درش نفوذ می کنند و بجایش ئدانشجویان باید انچیل بخوانند!(۱) هیتلر کوچک ما مدعی است که سه دشمن اصلی مردم اروپا یکی مارکسیستها هستند یکی مالتی کاچریستها و دیگر “نازیها”(که این آخری را برای رد گم کردن می گوید چون در کتابش ذکر می کند که نازیسزم توان ایستادن ندارد! در واقعی دارد زیر آبی می رود کسی نفهمد خودش یک نژاد پرست جنایتکار است!)
لذا اگر خلاصه کنیم، منافع حکومتهای غربی در دوران معینی حکم می کرده که مهاجر وارد کنند به اروپا برای پائین کشیدن نیروی کار اما حالا سیاستها به جهت دیگری است و آن صدور سرمایه به خارج اروپا که این دومی مسیر جدیدتری است و خودش بحران دیگری را دامن زده.
لذا در اروپا ماجرا پیچیده تر است. مهاجر پذیری وسیع در اروپا با مهاجرت سرمایه به بیرون اروپا مثل دو لبه تیز قیچی دارند نیروی کار را زیر فشار قرار می دهند و فقر را به آینده محتوم تبدیل می کنند.
گرایش اصلی حکومتهای اروپائی همانطور که هیتلر کوچک کا هم ازش نالان است گرایش مولتی کالچرالیستی است نه بخاطر انسان دوستی اینها بلکه بخاطر نگه داشتن مهاجر برای ایجاد فشار و رقابت در بازار کار برای کارگر “حودی”. لذا یک تضادی اینجا هست بین هیتلر ما و این حکومتهای غربی!
(۳)مخالفت بن لادن اروپائی با اتحادیه اروپا ، لیبرالها، سرمایه دارن جهانی و سیاستمداران اروپا!
هیتلر کوچک ما از اینکه اروپا متحد شده بسبار نالان است. او خواهان برچیده شدن اتحادیه اروپا و برگشت به کشورهای مستقل است. انتگراسیون را به نفع “جنبش مترقی محافظه کار” نمی داند که در طراحیش قرار است طی یک برنامه ۶۰ ساله قدرت را بدست بگیرند!
او در کتابهایش به صراحت، تمامی سیاستمداران اروپا را به حمایت ضمنی از “مارکسیزم فرهنگی” و تعامل سیاسی متهم می کند. راه حل او اینست که کشورهای اروپائی حول سنتهای مسیحی ، جنگ صلیبی خودشانرا بر علیه اسلام شروع کنند تا رستگار شوند!
سرمایه دارها از دید این بن لادن به بخشی مه خواهان “جهانی شدن
هستند و بخشی که شاید جهانی شدن را قبول ندارند تقسیم می شوند. او مدعی است که انها که روند جهانی شدن را تسریع کرده اند باعث اول ورود مهاجر ها به اروپا هستند!
اما آیا نظام سرمایه داری برای تداومش راه دیگری داشت؟! آیا سرمایه داری می توانست در چهارچوبهای ملی گذشته بماند و با خرید نیروی کار گران کارگر اروپائی به سود دهی ادانه دهد؟ خوب اگر می توانستند که می کردند! این دو ریالی جناب هیتلر کوچولوی ماست که نیفتاده! گاوی که نر است می خواهد بدوشد!
در جائی دیگر او مرز خودش را مثل هر هوادار فاشیزم و تروریزم اینطور روشن می کند:
” ..مذهب بی خدای مارکسیزم و دو قلوهای همکارش یعنی لیبرالیزم و مولتی کالچرالیزم همه در ساختن ” تصویر مظلوم” از مهاجرینی که جامعه غرب را دارند نابود می کنند ، سهیم هستند…”
(۴)جایگاه اسلام و جنبشهای اسلامی در ایدئولوژی بن لادن اروپائی:
بن لادن اروپائی ما با دقت تمامی فجایعی که اسلامیها در اروپا و سایر نقاط دنیا مرتکب شده اند در جدولی ارائه می دهد. کنار آن از فشار بسیار زیاد مالی که مسلمانان مهاجر روی اقتصاد اروپا وارد کرده اند و میزان بسیار بالای جرم و جنایت در اروپا بخاطر این مهاجرین یاد می کند و نتیجه می گیرد که علت االعلل مصیبتهای اروپا مسلمانان مهاجر هستند. همانطور که خلف او یعنی هیتلر اول همه مصیبتها را به گردن “جهودها و کمونیستها و همجنسگرایان” می گذاشت، حالا این بن لادن اروپائی ، دوباره همجنسگرایان و مارکسیستها را کنار اینبار مسلمانان قرار می دهد!
جناب هیتلر کوچولوی ما از عروج قتلهای ناموسی در اروپا بخاطر مهاجرین مسلمان شاکی است. آمار رشد بی سابقه جنایت که “۸۰ در صدش را مهاجرین مرتکب می شوند” در کنار آمار استفاده از منابع حمایت دولتی کنار هم قرار می دهد که ثابت کند که اتفاقا طبقه کارگر اروپاست که از سیاست مهاجر پذیری و تعامل در مقابل مهاجرین ضرر می بیند.
البته اینجا هم ایشان از ارائه یک واقعیت برای پوشاندن واقعیت بزرگتر و منحرف کردن افکار برای بلند کردن پرچم نژاد پرستی مسیحی استفاده می کندو همانطور که بن لادن خاورمیانه ای ظلمی که به مردم فلسطین می شد ابزاری کرده بود برای توجیه جنایاتش. اگر اسلام سیاسی در اروپا و دنیا جنایت آفریده پاسخش مهاجر ستیزی و قتل عام جوانان است؟ هر آدم عاقلی پاسخش منفی است.
(۵)مرحله بندی “تصرف قدرت” توسط تروریستهای بن لادنی در اروپا!
آنده برویک در بخش آخر مانیفستش “مرحله بندی کسب قدرت سیاسی” را خطاب به هوادارانش برمی شمرد. از پیشبرد تبلیغات سیاسی گرفته تا ایجاد اتحاد بین دو بخش محافظه کار یعنی بخش محافظه کار سیاسی و نژاد پرستان مسلح. او مشکل مسلح شدن و سازماندهی میلیشیا را از مهمترین مشکلا ت عروج گروهش می داند مدعی است که با سازماندهی می شود طی بیست سال نزدیگ ۲۰ تا ۳۰ در صد رای متمرکز لازم برای چرخاندن صحنه سیاست در اروپا بدست آورد. در بخش نظامی کتابش از چگونگی تهیه اسلحه و بکارگیری آن از ملاحظات پیرامون آمادگی بدنی برای جنگهای چریکی و حتی از آرمها و لباسهای لازم برای سازماندهی “ارتش شوالیه های محافظه کار” سخن می گوید و حتی دو عکس از خودش در یونیفورمهای همین ارتش خیالی را در آخر کتابش می بینیم.
مانیفست این هیتلر کوچک تمامی مسیری را که یک ایدئولوزی راست و ضد انسانی قرار است به یک فرقه نظامی و تروریست تبدیل شود در برمی گیرد. چیزی که باید نگرانش بود حتی وقتی در اذهان عملی شدنش غیر ممکن بنظر می رسد. حداقل بعنوان یک شبکه سراسری تروریستی جدید در اروپا و غرب باید جدیش گرفت.
(۶) پاسخ عروج تروریزم بن لادنی در غرب چیست؟
اینکه بحران موجود در غرب غیر قابل فروکش است را نمی شود دیگر پنهان نگه داشت. این بحران ناشی از به بن بست رسیدن نظام سرمایه است که یا باید با تغییر ماهوی وسیعی در روابط کار و سرمایه و به عقب کشیدن ساعتهای زندگی تمامی بشریت ادامه یابد یا اینکه بالاخره جامعه بشری تکلیفش را با نظام سرمایه روشن کند و این نظام را بشکند.
عروج انقلابات و شورشهای وسیع در اروپا را شاهد بوده ایم از اسپانیا تا یونان و فرانسه و انگلیس. اینها یک وجه جنبش اعتراضی به وضع موجود است . ظاهرا وجه دیگر همین جنبشهای فوق راست و نژاد پرستانه و ناسیونالیستی است که یک نمونه اش به شکل این ترور وحشیانه در نوروژ بروز کرده و از دید من شرایط برای سازمانیافتگی زیر زمینی دارد . اروپا همین یکی را کم داشت که تروریزم مسیحی نژاد پرستانه به بهانه یورش اسلام سیاسی به کشتار بپردازد که متاسفانه این حلقه هم کامل شد و هشداری است برای همه فعالین انقلابی و مبارز در اروپا.
احزاب موجود راست و “چپ” که صحنه گردانان کنونی سیاست هستند توان مبارزه با این جریانات ارتجاعی را ندارند. جنبش سومی باید تکلیفش را با این جریانات معلوم کند. همانها که اروپا را مدتهاست در خیابانها تسخیر کردند همانها که از برابری و انسانیت و هویتش دفاع کردند. آنها باید سازمان یابند و احزاب خودشانرا بسازند تا تمدن و زندگی انسانی نمایندگی شود و در مقابل بربریت اسلامی و مسیحی و نژاد پرستانه سدی محکم زده شود.
اکثریت جامعه را باید در مقابل مردابی که در مقابلش قرار دارد در مقابل انتخابهای دروغین یعنی اسلام سیاسی یا نژاد پرستی یا “لییبرالیزم و سوسیال دموکراسی نخ نما نه تنها نمایندگی کرد بلکه باید این نقطه بحرانی را به سکوئی برای پایان دادن همه این نتایج سرمایه داری تبدیل کرد.
سوسیالیزم پاسخ وضع موجود است. پاسخ بن لادنهای اسلامی و مسیحی است. پاسخ نظام سرمایه داری و بربریت ناشی از آنست!
منابع دیگر:
آندروبرویک:مانیفست ۲۰۸۳
http://www.kevinislaughter.com/wp-content/uploads/2083+-+A+European+Declaration+of+Independence.pdf
نبرد من (هیتلر)
http://en.wikipedia.org/wiki/Mein_Kampf
حسن صالحی: در مورد جنایت فاشیستی در نروژ
http://rowzane.com/fa/articles-archiev/50-hasan-s/7463-1390-05-05-17-22-25.html
مصطفی صابر: ترور نروژ و “جنگ تمدنها”!
http://rowzane.com/fa/articles-archiev/42-mostafa-s/7447–q-q.html
اخرین اخبار در مورد جنایت نوروز:
http://online.wsj.com/article/BT-CO-20110724-703401.html
http://www.syracuse.com/news/index.ssf/2011/07/updaye_gunman_in_norway_massac.html
http://www.usatoday.com/news/world/2011-07-29-norway-shooting-bombing-funerals_n.htm
دو مضنون جدید دستگیر شدند