هزاران کارگر پتروشیمی پاسخ میخواهند!

روز ٣١ فروردین ماه هزاران کارگر پتروشیمی ماهشهر در یازدهمین روز اعتصاب موفقشان، و بدنبال قراردادی کتبی مبنی بر اجرایی شدن خواستهایشان در مهلتی سه ماهه، از جمله خواست محوری کوتاه شدن دست پیمانکاران و انعقاد قرار مستقیم با شرکت، بر سر کارشان بازگشتند. اکنون بعد از سپری شدن مهلت تعیین شده سه ماهه، هنوز اقدامی در این جهت صورت نگرفته است. این قرارداد در آن هنگام بین نمایندگان پتروشیمی بندر امام با مدیریت شرکت و مقامات مسئول منطقه بسته شد و سپس در تداوم اعتراض و اخطار دیگر بخش‌های این مجتمع، کل کارگران اعتصابی را در بر گرفت.

اکنون قلب پتروشیمی ماهشهر با هزاران کارگر به تپش در آمده است و کارگران پاسخ میخواهند. بویژه زمزمه اعتراض و مبارزه در این مجتمع بزرگ کارگری بالا گرفته است و وحشت از سر گیری مجدد اعتصابات هزاران کارگر، مدیریت را به تکاپو انداخته است و بنا بر آخرین خبر‌ها مدیریت پتروشیمی و جمعی از مقامات دولتی مسئول در منطقه، در نشستی که با نمایندگان کارگران داشته‌اند، فرصت دو ماهه دیگری برای خود طلب کرده‌اند و در کنار آن از اضافه کردن ماهانه ۴٠ ساعت بصورت اضافه کاری به حقوق کارگران سخن میگویند و نمایندگان کارگران پذیرش یا عدم پذیرش این پیشنهادات را منوط به تصمیم جمعی کارگران همه شرکتهای پیمانکاری کرده‌اند.

موقعیت کنونی مبارزات هزاران کارگر پتروشیمی ماهشهر و خواست تعرضی کوتاه شدن دست پیمانکاران از سوی این کارگران، موضوع مهمی است که باید به آن پرداخت. برای فکر کردن به هر نوع راهکاری در برابر مبارزات کنونی این کارگران ضروریست که بار دیگر کل این حرکت و اهمیت و جایگاه آنرا مقابل خود قرار داد.

در نیمه فروردین ماه امسال هزاران کارگر از مجتمع‌های مختلف پتروشیمی ماهشهر به اعتصابی یازده روزه دست زدند. اعتراضی گسترده در یک بخش کلیدی و مهم کارگری و وابسته به صنعت نفت انجام گرفت و در طول حاکمیت جمهوری اسلامی کم نظیر بود و ابعاد گسترده و تعرضی آن نشان از تحرکی جدید در جنبش کارگری داشت. تحرکی که بطور واقعی بعد از سرکوب جنبش انقلابی مردم در سال ٨٨ افق جدیدی در مقابل کل کارگران و کل جامعه گشود و همه توجه‌ها را بسمت کارگران کشاند.

بعلاوه یک جنبه مهم اعتصابات کارگران پتروشیمی ماهشهر طرح خواست تعرضی کوتاه شدن دست پیمانکاران و استخدام مستقیم کارگران توسط خود پتروشیمی بود. خواستی که موضوع اعتراض بخش عظیمی از کارگران ایران است و به گفته خود دولت هشتاد درصد کارگران در ایران به شکل موقت و پیمانی به کار اشتغال دارند. چون یک سیاست مهم جمهوری اسلامی از همان بدو روی کار آمدنش شقه شقه کردن صنعت نفت و صنایع وابسته به آن و مجتمع‌های بزرگی چون ایران خودرو و ذوب آهن و دیگر بخش‌های کارگری و سپردن هر بخش آن به یک پیمانکار بود. جمهوری اسلامی این سیاست را در پیش گرفت چون نقش کارگران نفت در انقلاب ۵٧ را دیده بود و تجربه کرده بود و میخواست جلوی تکرارش را بگیرد. جمهوری اسلامی با اتخاذ این سیاست عملا بر پای بخش عظیمی از کارگران، آنهم در مراکزی بزرگ و کلیدی زنجیر بست. اعتصاب کارگران پتروشیمی ماهشهر تعرضی بود برای پاره کردن این زنجیر و در هم شکستن کل این ساختار که در واقع سوت پایان استخدامهای پیمانی و قراردادی، این شکل برده وار کار، را به صدا درآورد.
بدین ترتیب همانطور که اشاره کردم کارگران پتروشیمی ماهشهر با اعتصابات گسترده خود در فروردین ماه امسال در مقابل کل کارگران در ایران راه نشان دادند و بار دیگر جایگاه و نقش مهم اعتصابات کارگری این ابزار قدرتمند کارگران را در مقابل کل کارگران و کل جامعه قرار دادند.

واقعیت اینست که تن دادن به خواست کارگران پتروشیمی ماهشهر هزینه سنگینی برای جمهوری اسلامی دارد، بنابراین همانطور که بالاتر نیز اشاره کردم، مدیریت و همه مقامات رنگارنگ دولتی با خواست مهلت دو ماهه جلو آمده‌اند تا برای خود وقت بخرند. این جانیان به جای افزایش مستقیم سطح دستمزد کارگران که یک خواست دیگر آنان است، گستاخانه از افزایش ۴٠ ساعت اضافه کاری ماهانه سخن میگویند و معنی عملی آن بردگی بیشتر کارگر است. همان بلایی که بخش عظیمی از کارگران با آن درگیرند و بطور مثال همین امروز خبرها حاکی از اینست که در جایی مثل ماشین سازی اراک بیش از هزار کارگر استخدام قراردادی شاغل در این کارخانه ناگزیر به ١۵ تا ١٧ ساعت کار روزانه است تا بتواند پاسخگوی زندگی خود و خانواده اش باشد. روشن است که باید در برابر این گستاخی ایستاد. جمهوری اسلامی میکوشد از شرایط فلاکت بار زندگی کارگر و فقر و گرانی‌ای که خود بر گرده کارگران و کل جامعه حاکم کرده است، استفاده کند و با پیشنهاد ۴٠ ساعت اضافه کاری، میان صفوف کارگران تفرقه ایجاد کند و کارگر را وادار به قبول شرایط بیشتر برده وار کار سازد. باید متحدانه در برابر توطئه‌های تفرقه گرانه مدیریت و دولت ایستاد. تجربه مبارزات همین مدت خود کارگران پتروشیمی نیز نشان میدهد که خواست قطع دست پیمانکاران از محیط‌های کار آن خواست متحد کننده ایست که نه تنها کل این مجتمع را میتواند قدرتمند و سراسری به تحرک در آورد، بلکه ظرفیت این را دارد که بیشترین حمایت وپشتیبانی کارگری را به خود جلب کند. خصوصا اینکه خواست قطع دست پیمانکاران و استخدام مستقیم توسط شرکت مستقیما بر سطح دستمزد و مزایای شغلی این هزاران کارگر تاثیر میگذارد و با تحقق این خواست، دستمزد آنان نیز در سطح حقوق و دستمزد کارگران قرارداد رسمی افزایش خواهد یافت و این خود دستاورد بزرگی برای آنان خواهد بود.

نکته مهم دیگر در مبارزات کارگران پتروشیمی ماهشهر، متحد نگاهداشتن صف اعتراض هزاران کارگریست که در اعتصابات قدرتمند فروردین ماه به میدان آمدند. در همین راستا امروز فوری‌ترین امر در برابر این کارگران برپایی منظم مجامع عمومی کارگران و متحد کردن صفوف مبارزاتی شان در برابر توطئه‌های تفرقه افکنانه رژیم، نشست منظم نمایندگان منتخب شرکت‌های مختلف این مجتمع بزرگ کارگری و تصمیم گیری واحدشان در سطح کل مجتمع و پیگیری خواستهایشان و بدین ترتیب حرکت متحد و سازمانیافته آن بسوی اعتصابات گسترده و سراسری دیگری برای تحقق مطالباتشان است.
آخرین نکته حمایت وسیع بخش‌های دیگر کارگری از مبارزات کارگران پتروشیمی ماهشهر است. با توجه به مکان و جایگاه مبارزات و خواست کارگران پتروشیمی ماهشهر امروز هر نوع پیشروی و موفقیت و پیروزی این کارگران بر روی مبارزات کارگران در صنایع نفت و دیگر پتروشیمی‌ها و در مجتمع‌های بزرگی چون ایران خودرو با بیش از ٣٠ هزار کارگر و مجتمع ذوب آهن اصفهان با هجده هزار کارگر و دیگر مراکز کارگری که در شرایط مشابهی به کار اشتغال دارند، تاثیر خواهد گذاشت و تحولی مهم در جنبش کارگری خواهد بود. با توجه به همین جایگاه و مکان، میتوان و باید بیشترین حمایت را از مبارزات کارگران پتروشیمی ماهشهر جلب کرد.
در یک کلام جلب همبستگی وسیع از مبارزات و خواستهای بر حق کارگران پتروشیمی، امروز یک امر مهم و حیاتی برای جنبش کارگری است. مبارزات کارگران پتروشیمی ماهشهر شایسته وسیعترین حمایت و پشتیبانی است، باید وسیعا از خواست و مبارزات این کارگران حمایت کرد.*