مادر رسوایی ها در مهد پارلمانتاریسم

مقدمه

برای وارد شدن به این موضوع ناچارا باید خلاصه وار گوشه ای از این جریان بازگو شود تا خواننده در جریان کم و کیف این ماجرا قرار بگیرد.رسوایی شنود تلفنی بعنوان” مادر” همه رسوایی ها در سیاست و میدیای بریتانیا در جریان است.برای کسانی که از نزدیک با اسامی و پرسوناژهای این رسوایی بی نظیر در “مهد پارلمانتاریسم” دنیا آشنا نیستند شاید مثل تمام اخبار و گزارشات روزانه ای که توسط همین میدیا به داخل جامعه پمپ  و مهندسی افکار میشود به نظر آید و با” تکان دادن” سر به آسانی از کنار آن بی تفاوت بگذرند.

 

اما هرروز عمق این رسوایی بیشتر آشکار میشود. روز دوشنبه ۱۸ژوئیه جسد “شون هوار” در خانه اش  پیدا شد. “شون هوار” خبرنگار” نیوز او د ولرد” بود که سال گذشته در مصاحبه با نیویورک تایمزاز شنودهای تلفنی بعنوان امری عادی در خدمت امپراطور میدیایی “روپورت مرداک” پرده برداشت.از وی بعنوان “شاه کلید” این سکاندال نام برده میشد.

 روز سه شنبه ۱۹ژوئیه ” مرداک” و پسرش “جیمز” همراه با رئیس پلیس و معاونش و افسر بخش ضد ترور  و  مدیر مسئول” نیوز او د ولرد” در مقابل کمیته منتخب پارلمان انگلیس ظاهر شدند و به سئوالاتی نه چندان “سخت” نمایندگان مجلس عوام پاسخ دادند!

نمونه دیگر دیدارچند سال پیش  سردبیر روزنامه” سان” با نخست وزیر سابق بریتانیا” گردون براون” بود که به پرونده پزشکی کودک  بیمارش دسترسی داشتند و نخست وزیر را وادار کردند که در تلویزیون از بیماری کودکش بگوید و جلو دوربین به گریه بیفتد! دهها نمونه دیگر از هک تلفنها و دسترسی به اطلاعات شخصی  از هنرمند، سیاستمدار،  فوتبالیست و حتی خانواده کشته شدگان  ترورهای سال۲۰۰۵ مترو لندن تا سربازان مقتول در عراق و افغانستان را در برمیگیرد. اما اوج این رذالت زمانی آشکار شد دو خبرنگار روزنامه گاردین در  گزارشی به تاریخ ۴ژویه۲۰۱۱ نشان دادند که  تلفن همراه” میلی داولر” دختر ۱۳ساله ای که در راه مدرسه ناپدید و بعدا به قتل رسید هک شده است  و پیام های آن پاک شدند تا خانواده وی کماکان با گذاشتن پیام و یا “اس ام اس” به زنده بودنش امیدوار شوند.این افکار عمومی در کل بریتانیا را متوجه عمق فساد نظام  حاکم کرد.

 

امپراطور میدیا و مهندسی افکار

 

 گزارش گاردین  صوت آغاز بازی خطرناکی بود که دامن کل نظام سیاسی ، امنیتی و میدیای بریتانیا  را  گرفته است.و رفته رفته به آنسوی اقیانوس اطلس هم کشیده شده است.  رفت و آمد “رپورت مرداک” به کاخ نخست وزیری از” در پشت” نه جوک است بلکه واقعیت این نظام است. “تونی بلر”  قبل از انتخابات سال ۱۹۹۷ که منجر به پیروزی حزب کارگر انگلستان شد نصف مسافت جهان را پیمود تا در استرالیا به خدمت” مرداک” برسد و نظر مثبت وی را در انتخابات عمومی سال ۱۹۹۷ جلب کند که چنین هم شد و مرداک تا سال ۲۰۰۵ از حزب کارگر حمایت کرد. این کارتل سالهاست مقدرات  نظام حاکم بر بریتانیا را در دست دارد. از ۴۰افسر پلیس بخش راوبط عمومی” اسکاتلند یارد”۱۰ نفر کارمند سابق سازمان” مرداک” بوده اند. مسئول تبلیغات نخست وزیر کنونی  “دیوید کامرون” ادیتور سابق” نیوز او د ولرد” بوده است.این کارتل صدها هزار پوند بعنوان رشو در اختیار پلیس قرار داده است تا به اطلاعات شخصی افراد دسترسی داشته باشد و در تحقیق اولیه معلوم شده است ۴هزار تلفن هک و شنود شده است که تاکنون ۱۵۰نفر از آن اطلاع دارند.

 

 این سوال مطرح است  نفوذ و تاثیر میدیا تا کجا خواهد بود؟ جواب میتواند به میزان حساب بانکی ، سرمایه و نفوذ صاحبان ثروت و قدرت باشد .  ماجرای “مرداک” و شنود تلفنها و دسترسی به اطلاعات طبقه بندی شده توسط کارمندانش عمق نظام فاسد بریتانیا را بوضوح نشان داد.چگونه یک  شخص و یک سازمان میدیایی میتواند کل نظام سیاسی و امنیتی یکی از قدیمترین دمکراسی های لیبرال را به سکوت و دنباله روی از خود برای سالها بکشاند؟ غیر از این است که منفعت دو طرف ایجاب میکند که در بر همین پاشنه بچرخد!  این  رسوایی روی دیگر رکن چهارم دمکراسی و ژورنالسیم نان به نرخ روز خور را برای عموم روشن کرد. هیچ افسر پلیس و یا سیاستمدار شرافتمندی جرأت ابراز وجود نداشت و این گروه مافیایی به تمام اطلاعات شخصی، بانکی و حتی پزشکی افراد دسترسی داشتند . دامنه این شنودها و دسترسی به اطلاعات شخصی افراد که قاعدتا توسط پلیس آن هم طبق قانون خودشان با اجازه دادگاه” صالحه” حق انتشار میابد مثل” نقل و نبات” در نشریات وابسته به کارتل “مرداک” و تلویزیونهای سکای و فوکس نیوز و غیره منتشر میشد. روسای پلیس و کسانی که در تیم مبارزه با تروریست ام آی ۵ و ام ای ۶   کار میکرند در آمان نبودند و هرکس با آنها همکاری نمیکرد فردا پرونده رسوایی که داشت برملا میشد.استخدام کارآگاه خصوصی و کنکاش در زندگی شخصی افراد سرشناس از سیاستمدار گرفته تا هنرپیشه ، ورزشکار و خواننده همه و همه برای داغ نگه داشتن بازار نشریات و فروش بیشتر است. سود مبنای کار بوده و هست نه حقیقت و همیشه در این ماجرا حقیقت قربانی است. ژورنالیسم آزادیخواه مدام بایکوت و زیر دست و پای این غولها له میشوند.

 این ماجرا هرچند دامن یکی از  قدرتمندترین کارتل میدیای دنیا را فراگرفته است اما کماکان هستند کارتلهای دیگری از جمله بی بی سی ، سی  ان ان و دهها و صدها روزنامه و شبکه خبری،  روزانه تقدس نظام  نابرابر را بعنوان سرنوشت محتوم بشر به خورد جامعه میدهند.همین میدیا بود که سالها مجاهدت کرد تا ضد حقیقت را به عنوان حقیقت جلوه دهد.مخاطبین مهندسی افکار آنها طبقه کارگر و مردم  زحمتکش جامعه است که مرعوب  قدرت و ثروت این باندهای مافیایی هستند که تحت نام” میدیای آزاد” مقدرات جامعه را رقم میزنند.

 

 

درسهای این رسوایی

 

کلمه فساد  شاید برای نشان دادن عمق این ماجرا کافی نباشد. بار دیگر پوچ  و فاسد بودن ارکان مقدس نظام سرمایه داری رو شد. معلوم شد اخبار و تحلیلهایشان  چقدر درست  و منابع اطلاعاتیشان چقدر” شرافتمندانه” است!در این تأتر سیاستمدار، پلیس و میدیا که جزو ارکان نظام سرمایه داری است  و قرار است هرکدام در حیطه کاری خود “منافع” مردم را نمایندگی کنند چگونه هر سه سر در یک آخور دارند و در جهت تحمیق جامعه هم آوا هستند.این سه انیستیتو ظاهرن مستقل هستند اما در واقع بدون همدیگر کارشان پیش نمیرود. نه پلیس حامی مردم است نه سیاستمدار نماینده و نه میدیا حقایق را میگوید! در این نظام میشود به راحتی پلیس را خرید و سیاستمدار را به دنباله رو خود تبدیل کرد.میشود شخصیت را خرید همانطور که میشود رای خرید! این واقعیت نظام حاکم است.

در پایان باید بر این اصل تاکید مجدد کرد” زندگی خصوصی افراد – محل زندگی، مکاتبات و مراسلات و مکالمات فرد از هر نوع دخالت توسط هر مرجعی مصون است”.(بیانیه حقوق جهانشمول انسان)