به جهتِ حفظ حافظهٔ تاریخی در مبارز علیه رژیمهای جنایتکارِ شاه و شیخ، و برای درک وسعت و اهمیت مبارزات دانشجویی در تحولات سیاسی ایران لازم است به سه نقطه عطف ۱۶ آذرِ ۱۳۳۲،انقلابِ به اصطلاح فرهنگی ۱۳۵۹ خمینی و ۱۸ تیر ۱۳۷۸ اشاره کنم.بسیارند روزهایی خونین که داغ ننگ آنها هرگز از چهره رژیمهای پهلوی و خمینی زدوده نخواهد شد.اما حمله به دانشگاهها و کشتار دانشجویانِ مبارز در حقیقت نشان از ضدیّتِ هردو رژیم شاه و شیخ به مثابهٔ دو روی سکه در خدمت اهدافِ سرمایه داری جهانی با پایگاهِ علم و اندیشهٔ مدرن و آگاهی و رابطه مستقیم آن با رشدِ آگاهی سیاسی و بالندگی جامعه دارد.
به دنبال کودتای آمریکایی ۲۸ مرداد۱۳۳۲ و بازپس گیری تاج و تخت ،محمد رضا شاه برای کرنش در مقابل اربابش و دادن دکترای افتخاری به نیکسون معاون وقت رئیس جمهور آمریکا در سفر به ایران ،سرکوب تظاهرات اعتراضی دانشجویان دانشگاه تهران را در دستور کار خود قرار داد. تظاهرات که از روزِ ۱۴ آذر شروع و دانشکدههای حقوق و علومِ سیاسی و دانشکده فنی و علوم پزشکی را در بر گرفت،روز ۱۵ آذر تظاهرات به خارج از دانشگاه کشید که منجر به مجروح و دستگیری عده زیادی گردید.روز ۱۶ آذر بدلیلِ حضور یک نظامی در دانشکده فنی کار به خشونت کشید،دانشجویان از کلاسها بیرون ریختند و در سرسرای سالن دانشکده فنی هدفِ تیراندازی ماموران نظامی قرار گرفتند که سه نفر به اسامیِ مصطفی بزرگ نیا،مهدی شریعت رضوی،احمد قند چی کشته و تعدادی مجروح گردیدند.
در طیّ ۲۵ سال کشتار و سرکوب مبارزان و دانشجویان توسط رژیم شاه،در مقطع قیام بهمن ۱۳۵۷ این بار عوامل جهل و جنون اسلامی به رهبری خمینی با طرفندهای پیچیده امپریالیزم با بازیگران ظاهر و پنهان داخلی و خارجی توانست بر حرکت اعتراضی تودها علیه رژیم سلطنتی در نبودِ سازمان دهی و رهبری منسجم آگاه کارگری سوار شود و این نبود مگر کشتارِ مبارزان کمونیست توسط رژیم شاه.تقی ارانی اولین دانشگاهی کمونیست است که توسط رضا شاه با توطئه چینی عوامل حزب توده به قتل رسید.خمینی که بخوبی به پتانسیل مبارزاتی دانشگاهها به مثابه کانون پرورش آزادیخواهان آگاه بود در پس باز سازی و کنترل اهرمهای سرکوب رژیم شاه در ۲۳ خرداد ۱۳۵۹، دستور به راه انداختن ستاد سرکوب مراکز علم دانش ،دانشگاهها را تحت نامِ انقلاب فرهنگی صادر کرد که بعدها به نام شورای عالی انقلاب فرهنگی تغییر یافت.افرادی که در این شورای ضدّ فرهنگی حضور داشتند نشان دهند اهدافِ شوم این به اصطلاح شورای عالی انقلابِ فرهنگی است: جلالالدین فارسی،علی شریعتمداری ،حسن حبیبی،باهنر،ربانی املشی،صادق زیباکلام،عبدالکریم سروش،احمد احمدی،داوری،پور جوادی ،عارفی،نجفی(وزیر علوم).
ابعادِ وحشتناک این جنایت و سرکوب چنان وسیع و گسترده است که حرکت دانشجویی و اصولأ مرکز علمی و دانشگاهها در ایران هنوز نتوانسته از زیرِ ضربه آن کمر راست کند و در نتیجه حرکت ازادیخواهان را به سکون کشانیده است.در روزِ ۳۱ فروردین سالِ ۵۹ حمله به دانشگاهها آغاز گردید و پس از ۲ روز حمله وحشیانه اوباش حزباللهی و کمیته چیها و امنیتیها در دانشگاه تهران ۳ دانشجو کشته ۳۴۹ دانشجو دستگیر،در دانشگاه مشهد ۳۵۶ دانشجو دستگیر و در دانشگاه شیراز ۳۰۰ دانشجو دستگیر گردیدند که در پی آن روز ۳ شنبه دوم اردیبهشت بنیصدر در راس ماموران امنیتی و اوباش حزباللهی فاتحانه وارد دانشگاه تهران گردید.در رشت هادی غفاری به همراه امامی کاشانی و انصاری استاندار و کریمی دادستان روز سوم به کمک اوباش حزباللهی به دانشگاه حمله کردند که هفت دانشجو جان باخت و صدها زخمی و دستگیر شدند.در اهواز احمد جنتی امام جمعه در پی توطئه اجرای نماز جمعه در زمین چمن دانشگاه اهواز و ایجاد درگیری تعداد ۵ تا ۷ دانشجو کشته و صدها مجروح بر جا ماند.روز ۴ اردیبهشت در اثر تیراندازی پاسداران به سوی خانوادههای دانشجویان زندانی در مقابل شهرداری اهواز ۳ نفر کشته و ۲۶ نفر زخمی شدند.در پی این حادثه روزِ ۱۲ اردیبهشت احمد موذن ،مسعود دانیالی،دکتر نریمیسا،مسعود ربیعی،غلام حسین صالحی،اسدالله خرّمی در یک محاکمهٔ چند ساعته محکوم و تیرباران شدند.برخی اسامی دیگر کشته شدگان دانشگاه جندی شاپور به شرح زیر است:غلام سعیدی،فرزانه رضوان،جبرائیل هاشمی،حمید درخشان،طاهره حیاتی.با توجه به تعداد دانشجویان و اساتید در قبل و بعد از این جنایات هولناک به اصطلاح انقلاب فرهنگی میتوان به ابعاد فاجعه پی برد.از تعداد ۱۷۴۲۱۷ دانشجو قبل از بسته شدن دانشگاهها به تعداد ۱۱۷۱۴۸ دانشجو پس از باز گشایی در سال تحصیلی ۶۱-۶۲ تقلیل یافت یعنی ۵۷۰۶۹ نفر از دانشجویان از تحصیل باز ماندند که بی تردید تعدادی زندان،تعدادی کشته،تعدادی محروم از تحصیل باز ماندند .در خلال این مدت اعضا هیأت علمی دانشگاهها از ۱۶۸۷۷ نفر به حدودِ ۸۰۰۰ هزار استاد یعنی نصف کاهش یافت.
با این پیشینه جنایت بار رژیمِ خونخوار اسلامی،وحشیگری رژیم در مقطع ۱۸ تیر ۱۳۷۸ به دور از انتظار نیست،۶ روزی که رعشهٔ مرگ بر اعضای این جانور وحشی برخواسته از اعماق تاریک قرون و اعصارِ تاریخ افکند.اوجِ درّنده خوئی نظام اسلامی از ساعت ۲ بامداد روز جمعه ۱۸ تیر با وارد شدن نیروهای ویژه ضدّ شورش و امنیتی با شکستنِ در خوابگاه آغاز گردید و با پرتابِ گاز اشگ آور به درون اتاقها با فریاد یا زهرا و یا حسین دانشجویان خواب الود را از پنجرهها به بیرون پرتاب کردند.به گزارشِ نمایندهٔ ویژهٔ کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد تعداد دستگیر شدگان۱۸ تیر ۱۵۰۰ نفر تعداد ماموران شرکت کننده ۵۰۰۰نفر،که مجموعاً منجر به نابودی ۸۰۰ اتاق ۱۵۰۰ تختِ دانشجویی گردید.اسامی بدست آمده از قربانیان این حادثه عبارتند از :فرشته علیزاده،بهروز فرجزاده،محمود خبازان،تهامی فرد،و عزت ابراهیم نژاد که توسطِ ده نمکی اوباش با چاقو و زنجیر مجروح و با سلاح کمری مهدی سفری تبار پسر امام جمعه اسلام شهر با شلیک به صورتش به قتل رسید.
مرگ بر سرمایه داری جهانی
مرگ بر جمهوری اسلامی
گسترده و مستحکم با د اتحادِ کارگران و دانشجویان
زنده با سوسیالیزم
فیروز سلیمانزاده