تحریم و یا شرکت در نمایش اسلامی !؟

برای پاره ای توضیحات تکراری مجددا خدمت استاد رسیدیم و بدون مقدمه و احوالپرسی سوال اول رو مطرح میکنیم .
استاد به نظر شما تولید کشور جدید سودان جنوبی چه ربطی به اصرار اصلاح طلبان برای شرکت در نمایش انتحابات شورای اسلامی درچند ماه دیگه ست ؟
بله ، با تشکر از سوال شما و وقتی که برای ما گذاشتید . موضوع اینه که من اصلا استاد نیستم . استاد خونه نیست رفته کلاس زبان خارجی بع بع لیسی …و گوشی رو من برداشتم .
خب ، اشکالی نیست شما اول خودت رو معرفی کن و بعد به سوال جواب بده . مهم نیست کی جواب بده ، مهم اینه که جوابی باشه . مهم نیست استاد هم نباشی مهم اینه که باشی !
بله ، من هزار خانی هستم و به نظر من باید این طرح رو خراب کرد !
ببخشید جناب آلترناتیو ، ولی چی رو باید خراب کرد ؟ سودان جنوبی رو….؟
هزار خانی : نه بابا . سودان چیه ؟ همین طرح امریکایی رو در عراق ! قبلا روی خراب کردن ۲ تا طرح متمرکز بودم الان تازه فهمیدم اینا در محتوا یکی هستن !
ولی این جواب ربطی به سوال ما نداشت . من سوال رو تکرار میکنم . تاسیس کشور جدید سودان جنوبی چه ربطی به اصرار اصلاح طلبان برای شرکت در نمایش روحوضی مجلسی حکومت اسلامی دارد ؟
هزار خانی : چطور حرف تو ربط داره و از اصلاح طلبی میپری به سودان جنوبی و اتنخابات اسلامی …..اونوقت مال من بی ربطه !؟
ولی اصرار اصلاح طلبان به شرکت در نمایش اسلامی کمی داغ شده و حتما علت داره ؟
هزار خانی : علت که چی بگم . اگر علتی باشه …علتش یا ترسه و یا نان و نام و یا نوستالژی……. اینکه بعد از ۳۳ سال تجربه تلخ هنوز موجوداتی به نام اصلاح طلب صحبت از شرکت در نمایش انتخابات اسلامی میکنند دیگه تراژیک نیست و فقط طنزه .
 در یک افسانه‌ی قدیمی امریکای لاتین از شهری حکایت می‌شود که ساکنا‏ن این شهر کارهای دلخواهشان را انجام می‌دادند و با هم خوب تا می‌کردند، به جز شهردار که غصه می‌خورد، چون هیچ حکمی نداشت که صادر کند. زندان خالی بود. از دادگاه هرگز استفاده نمی‌شد و دفتر اسناد رسمی هیچ سندی صادر نمی‌کرد، چون ارزش سخنان انسان بیشتر از کاغذی بود که روی آن نوشته شده باشد.

‏روزی شهردار چند کارگر از جای دوری آورد تا وسط میدان اصلی دهکده دیوار بکشند. تا یک هفته صدای چکش و اره به گوش می‌رسید.
در پایان هفته شهردار از همه‌ی ساکنان دعوت کرد تا در مراسم افتتاح شرکت کنند. حصارها را با تشریفات مفصل برداشتند و یک چوبه‌ی دار نمایان شد. مردم از هم می‌پرسیدند که این چوبه‌ی دار در آن‌جا چه می‌کند. از ترس‌شان از آن به بعد برای حل و فصل همه‌ی مواردی که قبلاً با قول و قرار متقابل انجام می‌شد، به دادگاه مراجعه می‌کردند و برای ثبت اسنادی که قبلاً صرفاً به زبان می‌آمد، به دفتر ثبت اسناد رسمی می‌رفتند.

کم‌کم ‏توجه‌شان به آنچه که شهردار «ترس از قانون» می‌گفت، جلب شد. در افسانه آمده که هرگز از آن چوبه‌ی دار استفاده نشد، اما وجود آن همه چیز را با خواسته های نظم نوین تنظیم میکرد .  اصلاحات در حکومت اسلامی ثابت شد که یک توهم است و اصلاح طلبی قانون پایه ایی بلاهت سیاسی ! “چوبه داراصلاحات” قاعده گردن حکومت اسلامی نیست . حالا باید در انتخابات شرکت کرد و انتخاب کرد که حکومت اسلامی دسته بیل شیاف کند یا دسته کلنگ !؟
آقای آلترناتیو ضمن اینکه اصلا نفهمیدم چی گفتی …سوال بعدی اینه که چه موقع متوجه شدی که ۲ تا طرح نیست و فقط یک طرحه ؟
اینو دیروز ساعت حدودا ۱۲ بود که یاد نامه های اوباما به خامنه ای افتادم که نوشته بود : هرکاری دوست داری با مردم بکن و خیالت از بابت ما راحت باشه ! زنگ زدم به علی مردان خان و براش توضیح دادم که اگه مردم ایران سرکوب میشن به خاطر نامه های اوباما به خامنه ای نیست تقصیر این ریموت کنترل اصلاحاته ؛ که گیر داره ! هه هه هه … بعضی ها چه دل خوشی دارن ! انکار همه مردم دنیا از نظر غرب لایق آزادی هستن به جز مردم ایران ! چه تعدادی دیکتاتور تا به حال سقوط کرده و اگر فقط ۱۰ درصد همین حمایتهای مطرحه در کنار مردم ایران بود که تا حالا نه علی مانده بود و نه حوضش…..!
ولی اینم رابطی نداشت به انتخابات مجلس اسلامی و سودان جنوبی  و ….
این دیگه مشکل من نیست . راجع به اتنخابات اسلامی سوال داری از حجه السلام بهنود و شرکاء بپرس . من متخصص انواع خراب کردن طرحم ! اصلا میدونی چیه ؟ لودر پائین منتظر منه تا بریم واسه خراب کردن . استاد بزرگ هم الان اومد . من گوشی رو میدم به خودش . چون وقت ندارم و باید خراب کنم !
استاد بزرگ : بله بفرمائید .
ببخشید استاد ؛ موضوع بحث انتخابات مجلس اسلامی هست و تحریم یا شرکت و سودان جنوبی….. و موجوداتی به نام اصلاح طلب و اینا….
استاد بزرگ : میخواستن به یه اصلاح طلبی در سودان جنوبی خبر مرگ باباشو بدن، بهش گفتند : بابات به رحمت ایزدی پیوست. گفت: رحمت ایزدی کیه؟ گفتند: نه. منظورمون اینه که به دیار باقی شتافت . گفت: دیار باقی کجاست ؟ گفتند : یعنی اینکه دار فانی را وداع گفت . گفت: دار فانی چیه ؟ گفتند: ای بابا ! بابات رخت از این دنیا بربست. بازم نفهمید . آخر سر عصبانی شدند و گفتند: ابله ! بابای خرت مرد! گفت: خر من که بابا نداشت !
به نظر من همه آزادن و حق انتخاب دارن . ولی بعد از سرکوب مطلق جنبش مردم ایران توسط حکومت اسلامی ، باور به اصلاحات دیگه یک انتخاب نیست بیشتر ناشی از عشقه . کسی هم که عاشق حکومت اسلامی هست یا احمق و بیماره و یا مزدور….
موضوع انتخابات در حکومت اسلامی شبیه به ظرفی لجن و کثافت است که اگر کسی قدرت تشخیص همین موضوع ابتدائی را هم ندارد و از بوی تعفن اسلامی حالش بد نمیشود؛ پس نوش جونش و گوارای وجودش . دل خوش کردن به اصلاح حکومت اسلامی همونقدر طنزآمیز و مسخره است که نامه نوشتن به سرکرده دزدا و یادآوری اصولی که با جنس طرف در تناقض و تضاد مطلقه .  آقای اوباما لطفا بعد از اینکه همه جا را با سلیقه خودت به هم ریختی و بعد ازتولد سودان جنوبی اگر وقت دارین همراه با فاکت و نمونه و نتییجه گیری و اینا…. در کنار ما هم عکس یادگاری بگیرین .
کاخ سفید : حتما . منتظر این پیام بودیم تا انسانیت پیشه کنیم .
چرچیل در جایی گفته بود : هیچوقت با خوک کشتی نگیر چون تو لجن مال میشوی و خوک ( عاشقان ومعتقدان به حکومت اسلامی و اصلاحش ، دولتی و غیر دولتی) لذت میبرند !
 
 
 
اسماعیل هوشیار
۲۰ تیر۱۳۹۰
۱۱ جولای ۲۰۱۱
ژنو
 info.tipf.www