رضا رخشان و بهرام مدرسی – مدافع نظام بهره کشی مزدی

مقدمه:
تاکنون فکر کرده اید که چرا مثلا نظام برده داری هزاران سال طول کشید که منقرض گردد؟ ویا در ایالت متحده آمریکا در قرن ۱۹ و۲۰ و در جاهای دیگر این نظام هنوز پا برجا بود وهنوز هم در اشکال مختلف وجود دارد. انسان با یک حساب سرانگشتی به خودش میگوید چرا این بردگان که تعدادشان هزاران برابر  برده داران بود یک روز به خود نمیامدند وخیلی ساده میگفتند ما دیگر نمیخواهیم برده گی کنیم ما میخواهیم این نظام را بزیر بکشیم هم قدرت تولید داریم هم تعداد ما هزاران برابر بیشتر از برده داران است وهم زورمان بیشتر.
پس چرا این وقایع هزاران سال طول کشید وهنوز به شکل برد گان مزدی ادامه دارد؟  هیچ دلیل قانع کننده ای وجود نداشت وندارد که این نظام را توجیه کند وادامه دهد مگر یک چیز وآن اینکه خود بردگان قانع شوند که این حقشان است. باور کنند که فعلا و یا هیچوقت کاری نمیتوانند بکنند.  بایستی با این نظام مدارا کرد. باید به کم قانع بود. ما بردگان ضعیف هستیم. ما فعلا باید مواظب کلاه خودمان باشیم که باد نبرد. برده داران دست بالا دارند. یردگان ضعیف هستند وغیره.
 یعنی اول نظام برده داری به خود بردگان می قبولاند که چاره ای جزء این نظام نیست وآنوقت دیگر با یک نیروی خیلی کم میتواند به حکومت ونظامش ادامه دهد. خود بردگان میشوند کارگزاران وادامه دهندگان این نظام. در آمریکا خود سیاهان برده بودند که دیگر بردگان سیاهپوست را شکنجه واعدام میکردند. بیشتر کشتار بردگان در طول تاریخ توسط خود بردگان اجراء میشد. اسپارتاکوس توسط خود لشکر برده ها شکست خورد ،اسیر شد واعدام شد. تعداد برده داران بسیار کمتر از آن بود که بتواند به تنهایی این نظام را هزاران سال بگردانند.
 این در مورد هر قشر وطبقه اجتماعی تحت ستم در جامعه وتاریخ جامعه صدق میکند. در مورد زنان که در طول تاریخ وهم اکنون زیر استثمار وزور گویی این نظام های سلطه گر بودند هم صدق میکند . اول به خود زنان می قبولاندند که زن ضعیف است.نصف مرد است. عاطفی است.رگل میشود. حامله میشود.کثیف است. ناقص العقل است وغیره . وآنوقت است که خود زن به زور،  زور گویی و واجحاف وتحت سلطه بودن رضایت میدهد. واین سیستم میتواند با خیال  راحت وطبیعی ادامه حیات دهد. اگر زن وبرد گان ودیگر آحاد تحت ستم جامعه یک روز تصمیم میگرفتند که این نظام استثمارگر است. زورگو است. نابرابر است. اجحاف گر است واینها هیچکدام طبیعی نیست ونباید باشد . آنوقت طول عمر این نظام از چند روز هم تجاوز نمیکرد
رضا رخشان و بهرام مدرسی قربانیان نظام بهره کشی مزدی:
در هفته های اخیر مقالاتی از رضا رخشان ودیگران در رد وقبول نظرات رضا رخشان در سایت های مختلف درج گردید. که خلاصه آنها به شرح زیر است.
۱-رضا رخشان معتقد است که کارگران هفت تپه در ماههای اخیر تقریبا به حق خود رسیدند.
۲-قطع سوبسید ویارانه ها از طرف حکومت احمدی نژاد مثبت بود.
۳-کارگر باید صنفی عمل کند وسیاسی نباشد. مسائل دیگر اقشار وطبقات جامعه به کارگر مربوط نیست. کارگر در هر جا که هست باید گلیم خودش را مانند کارگران هفت تپه از آب بیرون بکشد.
۴- اگر اینکار را کرد، ممکن است یک اتومبیل هم جایزه بگیرد.
 ۵-در هفت تپه کارگر موقت وجود ندارد. قرار داد سفید نیست. اوضاع خیلی بهبود پیدا کرده. اگر اختلافی وناملایمتی در کارخانه است مربوط به خود کارگرا ن است واختلاف درونی است.
۶-در ماههای گذشته به واسطه حسن اعتماد کارگران به سندیکا هیچ اعتصاب وحرکت اعتراضی مشاهده نشده، این در حالی است که در مدت مشابه دوسال قبل به دلیل نبود نهاد صنفی کارگران هفت تپه بیش از ۵۰ بار به اعتصاب وحرکت های اعتراضی دست زدند.
 والبته نظرات دیگری شبیه همین نظرات از جانب رضا رخشان در مورد راضی بودن کارگران در سایتها رویت شد.
۷- رضا رخشان معتقد است که کسانیکه میخواهند به نام طبقه کارگر این نظام بهره کشی مزدی را سرنگون کنند ربطی به طبقه کارگر ندارند(حداقل به کارگرا ن هفت تپه). اینان دیکتاتور واستالین هستند. در خارج کشورند.
۸- رضا رخشان به سندیکاههای فرانسه که در مورد سنگسار واعدام کارگران ودیگر اقشار، آزادی زن ومسئله سکینه محمدی حکومت اسلامی را محکوم میکند، اولتیماتوم میدهد که گول کمونیست های ایرانی خارج کشور را نخورند.
نقش رضا رخشان ها وبهرام مدرسی ها در  تاریخ وجامعه امروز
 تا همین جا میبینیم که این تبلیغات خود رژیم اسلامی ورژیم آریامهری است. یادتان هست که رژیم شاه تبلیغ میکرد که ” به امید روزیکه هر ایرانی یک پیکان داشته باشد”
 مگر جمهوری اسلامی هر روز تبلیغ نمیکند که وضع کارگران خیلی خوب شده. همه راضی هستند. قطع سویسید خوب است. کارگران هیچ مشکلی ندارند. مگر منتظری ودیگر آخوند ها نمیگفتند کارگران وکیل وصیه نمیخواهند. مگر جمهوری اسلامی تبلیغ نمیکند که کمونیستها یک مشت خارج نشین هستند. خودشان دیکتاتور اند( سخنرانی خاتمی در دانشگاه). خلاصه اینکه تمام مطالب رضا رخشان عینا از زبان مقامات ریز ودرشت جمهوری اسلامی دهها بار تکرار شده ومیشود. رضا رخشان در حقیقت با این اظهارات سخنگوی بی مزد ومواجب جمهوری اسلامی است.
بهرام مدرسی از رهبران حزب حکمتیست طی یک مقاله بسیار بلند وبعد از آسمان وریسمان را بهم پیوند دادن به این نتیجه رسید که حق با رضا رخشان است. چون او دارد برای اضافه مزد مبارزه میکند. ومنتقدین او طرفدار سرمایه داری هستند. این همان فردی است که چندین سال بر طبق موازین وتئوریهای ۱۰۰% کارگری حزبش خانه نشینی را تبلیغ وترویج میکرد. واز تمام کارگران ومردم ستمدیده تقاضا میکرد که که به خیابان نیایند. این جنبشی که میرفت ومیرود که حکومت اسلامی را ساقط کند به کارگر ربط ندارد. به زن ربط ندارد. به زندانیان سیاسی وجوانان و دیگر زحمتکشان ربط ندارد. این دعوای بین موسوی واحمدی نژاد است.
 اما حالا که رضا رخشان آمده ومیگوید احمدی نژاد دارد به او وهمه کارگران هفت تپه به امید خدا اتومبیل میدهد. وضع کارگر خوب است. الحمدالله امسال در هفت تپه برخلاف دوسال پیش اعتراض واعتصابی نیست. آنان که منتقد او هستند استالین وخارج کشوریند.، بهرام مدرسی را واداشت که از پنجره خانه اش از این  رهنمود رضا رخشان حمایت کامل کند. باز کمونیستها وسرنگون طلبان را  بور ژوازی خطاب کند ویکبار دیگر ثابت کند که طرفدار” ناب گارگران” واز جمله رضا رخشان است.
اینکه هر فردی در جامعه واز جمله کارگر باید سعی کند برای بقاء وزندگیش بصورت فردی وصنفی زندگیش را بهبود بخشد ،کسی مخالف آن نمیتواند باشد. اما وقتی قرار شد این امر فردی وصنفی به تنها جریان مبارزه در جامعه بدل شود آنوقت میتواند ضربات مهلکی به کل طبقه کارگر ودیگر طبقات واقشارتحت ستم جامعه بزند، وعمر جمهوری اسلامی را به درازا بکشاند.
کارگر واز جمله رضا رخشان باید بداند که تا زمانی که جمهوری اسلامی در قدرت است هرگونه رفرم موقتی ودر عین حال فریبنده است. جمهوری اسلامی توان هیچ نوع رفرم راندارد. وضع کارگر در مقایسه با ۳ سال گذشته به مراتب وخیم تر است.
اگر یک کارگرخوش شانس ( نه بیکار) بطور میانگین در سال ۱۳۸۷ میتوانست با تمام حقوقش ۳۰ کیلو گوشت خالص گوسفند  میخرید از قرار کیلویی ۱۰۰۰۰ تومان. امسال فقط میتواند ۱۰ کیلو گوشت بخرد از قرار کیلویی ۳۰۰۰۰ تومان. واگر کارگر با دیگر نیروهای سرنگون طلب این رژیم را در ۳ سال آینده سرنگون نکنند باید احتمالا با تمام حقوق ماهیانه اش فقط قدرت خرید ۳ کیلو گوشت را داشته باشد. البته اگر فرض را بگذاریم که کارگر هر ماه حقوقش را میگیرد ( سر موعد).  جمهوری اسلامی حتی توان یک رفرم حداقلی را ندارد، اگر داشت وضع کارگران به این روز نمیرسید.
 اما اگر جمهوری اسلامی بتواند طبقه کارگر ودیگر مردم زحمتکش وبپا خاسته  را مانند رضا رخشان وبهرام مدرسی راضی وخانه نشین کند در اولین فرصت رضا رخشان وبهرام مدرسی اولین قربانیان این رژیم خواهند بود. رضا رخشان را در همان کارخانه هفت تپه( بر روی یکی از تپه ها) بدار آویزان میکنند که دیگر کارگران درس عبرت بگیرند وهرگز هوس دستمزد بیشتر واتومبیل رایگان نکنند. وبعد مزدوران رژیم سراغ بهرام مدرسی ( خارج کشور) که در خانه اش نشسته میروند وتا درب پنجره را باز کند که به اعدام رضا رخشان اعتراض کند ترورش میکنند.
 این رژیم اگر امروز اینکارا نمیتواند انجام دهد دلیلش این است که میلیونها کارگر ، زن وجوان ودیگر زحمتکش عرصه را به روی او تنگ کرده اند وتوان کشتار در این حد را از او گرفته اند. حتی برای اینکه رضا رخشان ها وبهرام مدرسی ها زنده بمانند باید هرچه زودتر این رژیم سر تا پا جنایت را سرنگون کرد. نبایست گول دستمزد بالاتر این رژیم را خورد وبدتر از همه اینکه آنرا به دیگر کارگران تعمیم داد وتبلیغ کرد.
 اگر کارگر بخواهد یک زندگی انسانی داشته باشد. اگر کارگر بخواهد در روز اول مه شلاق نخورد. اگر کارگر بخواهد زندگی خودش وخانواده اش نابود نشود. اگر کارگر نخواهد برده وار زندگی کند فقط یک راه بیشتر ندارد وآن اول سرنگونی تمام وکمال جمهوری اسلامی است.  بهرام مدرسی ورضا رخشان دارند خاک برچشم کارگران میپاشند. کارگر خودش نمیتواند آزاد شود مگر تمام جامعه را باخود آزاد کند.  رضا رخشان با قول گرفتن یک خودرو از احمدی نژاد ورایانه  وتبلیغ آن به کارگران دیگر، در حقیقت دارد نظام بردگی را تبلیغ وترویج میکند. واین خود، خواست احمدی نژاد ودیگر برده داران مزدی است که رضا رخشان وبهرام مدرسی بدون مزد ومواجب به توجیه وتبلیغ آن نشسته اند.
 خوشبختانه جمهوری اسلامی بقدری ذلیل وبی آبرو است که تبلیغات رضا رخشان وحمایت بهرام مدرسی دردی از دردهای آن را درمان نمیکند. جمهوری اسلامی یک نظام برده داری مزدی است که دارد با آگاهی مردم در ایران وجهان گور خودش را میکند. رضا رخشان وبهرام مدرسی بیجهت میخواهند مردم را فریب دهند.