قرار گنجشک ها

قراربود در این نقطه به گنجشک ها خبربدهم
– که ظهر نمی خواهد برهنه تا غروب راه برود
و هیچ صدائی 
– قرار نیست باغروب به سازش برسد

قرار بود که صبح درچشم های قشنگ تو حرف بزند
و گنجشک ها
در امتداد نگاه تو با طلوع دست بدهند

از آفتاب خسته ی دیروز
– تا هوای گرفته ی امروز
نه در ساحل گنجشکی دنبال دانه می گردد
نه از چشم های تو آفتابی به من می تابد

قرار بود در این نقطه به گنجشک ها خبر بدهم
که در آب های شمال با پرنده پرواز کردن آزاد است.

تیرماه ۱۳۹۰