اهمیت و مکان مبارزه علیه تروریسم اسلامی! جوابیه ایی به رفیق اسد نودینیان

مهرنوش موسوی : رفیق اسد نودینیان در نوشته خود با اتهام زدن به  اینکه کمپین ضد اسلامی رفیق مینا احدی در آلمان " ارتجاعی و ساخته و پرداخته دول غربی و کلیسای کاتولیک و موساد!! و…" است و همچنین با پهن کردن جای من در کنار چادر کلیسا تلاش کرده از سایرین با رقابت پیشی بگیرد و با این فورس وارد این جدل شده است. حتما محاسباتی دارد که میتواند به این راحتی اتهام بزند.

 وی اما تلاش کرده است تا موضع گیری خود را در یک قالب "تئوریکتری" از داده های غوغاسالارانه و عامیانه موجود بریزد. من در نوشته قبلی خود به چنین ادعاهایی پاسخ داده ام. به نظر من نوشته وی علیرغم این تلاش "متفاوت" همچنان فاقد ارزش تئوریک، سیاسی، جامعه شناسانه و مقدم بر هرچیزی در ضدیت ظاهری با مواضع اتخاذ شده تا کنونی میباشد که مورد دفاع رفقایی چون اسد نودینیان نیز بوده و هست. لازم میدانم که ظاهر تئوریک این مدعاها را نقد کنم تا حقایق بیشتری در باره حقانیت این مبارزه مشهود و قابل روئیت شود. رفیق اسد میگوید:

 

"  این بار بین کشمکش و تقابل کمپ دولتهای غربی و نهادهای ایدئولوژیک و تبلیغاتی آن، با کلیسا و رسانه ها و "شخصیتها" ی آن، از یک طرف، با اسلام سیاسی و حرکت و "جنبش" اسلام سیاسی از طرف دیگر، زیر پوشش خودفریبانه و عوام فریبانه "سکولاریسم" در اردوی اول قرار میگیرند "

"امروز همان تقابل در پوشش و با چهره ها و پرسوناژها و در صف بندی دیگری از جانب کل اردوگاه غرب  در مورد اسلام سیاسی پیش میروند."

 

"این حرکت با شعار آزادی "انتخاب دین" و رویگردانی از  دین رسمی و حکومتی به منظور پیوستن به دین دیگری ایجاد شده است. پشت این جریان و دقیقا با همین تابلوی ایکس مسلم دهها نهاد ایجاد شده و با این مختصات دارند فعالیت می کنند کافی است برای گرفتن اطلاعات در زمینه این نهادها در سرچ گوگل اکس مسلم را بنویسید تا لیست بلند بالائی از این جریانات را به شما بدهند. پشت این کمپین از بورژوازی دست راستی غرب تا موساد و کلیسای کاتولیک خوابیده و برایش هزینه می کنند."

 

 

هم در نقل قولهای فوق از نوشته رفیق اسد و هم سایر منتقدین دیگر این ادعاها موجود است که:

 

۱٫       پشت این کمپین، دول غربی و رسانه هایشان هستند. چرا که دول غربی برای جنگی که با "دیکتاتورهای اسلامی" دارند، میخواهند  زیر پوشش عوام فریبانه "سکولاریسم" با یک کمپین دست راستی، دین دیگری را که همانا مسیحیت میباشد از پنجره وارد کنند. این کمپینی است برای به آغوش کشیدن برگشتگان صف مقابل! همچنان که با بن لادنها و مجاهدین افغان و… در جریان جنگ سرد کردند و….. اگر این مبارزه ارتجاعی نبود باید عموما علیه دین میبود و مسیحیت و … را نیز زیر ضرب میگرفت.

در همین یک پاراگراف چند تا تزضد و نقیض "جدید" هست. اول و مهمتر از همه اینکه نویسنده به این قائل شده است که پس " جنگ تروریستها" هنوز موضوعیت دارد. پس هنوز جدالی که منصور حکمت از آن به عنوان جدال دو قطب تروریستی نام میبرد "کهنه" نشده است و بازبینی و نوآوری در آن مردود است! من در کنگره اول حزب حکمتیست تنها منتقد این سیاست بودم که صحنه سیاسی جهان معاصر را و از جمله جنگ در عراق و یا لبنان و همچنین تهدید نظامی علیه ایران را در چهارچوب این جنگ تروریستی توضیح نمی داد و به لاجرم به نتیجه گیریهای بسیار مهلکی از لحاظ سیاسی میرسید. رفیق اسد و سایر رفقای منتقد این دوره کمپین علیه مذهب، متاسفانه اصلا به این قائل نبوده و نیستند، آنها تزهای خود را که مبنای استراتژیهای متفاوت در حزب حکمتیست است هم آن موقع و هم الان بر این اصل استوار کرده و میکنند که "تصویر جهان از ۱۱ سپتامبر و رساله منصور حکمت امروزه فرق کرده است". نظم خونین جهانی رفیق اسد مدتهاست تک قطبی است. نه خبری از اسلام سیاسی در آن هست، که اگر هست فقط "قربانی" تهاجم غرب و اسرائیل است و نه خبری از مردم!  باید پرسید چطور شد که اکنون رفیق اسد و بقیه دارند از دو کمپ سیاسی تروریستی حرف میزنند؟ از دو صف آرایی سیاسی و ایدئولوژیک در مقابل هم حرف میزنند؟ نمیشود هر کجا که در جدل سیاسی به نفع آدم هست، ۱۸۰ درجه مواضع سیاسی خود را تغییر دهد. "بازبینی و پشیمانی رس