یک کامنت کوچک بر نوشته رفیق رضا کمانگر تحت عنوان ” حزب حکمتیست در یک آزمون تاریخی!”

رضا کمانگر امروز مطلبی داشتند در مورد حزب حکمتیست که لازم دانستم من هم در حاشیه این مطلب چند خطی نظر خودم را در مورد نگرانى رضا و شاید خیلیهای دیگر بنویسم .

فرض میگیرم که همه از اختلافات درون حزب حکمتیست مطلع باشند و به همین علت از تکرار مکررات خودداری میکنم . من نگرانی رضا و خیلیهای دیگر در این مدت که بحثها علنی شده است را درک میکنم و خود من  هم مانند کسیکه عضو حزب حکمتیست نیستم ولی در این سالیان نظرات کورش مدرسی را قبول داشتم  این نگرانی با توجه به تجربه انشعاب از حککا برایم بوجود آمده است . من فکر میکنم که برای رفع این نگرانی نصیحت کردن و سرزنش کردن طرفین راه به جایی نمیبرد .
اگر این اختلافات به شیوه کلاسیک و تاکنونی احزاب چپی پیش برود باید گفت از همین الان باید خیر این حزب را بخشید و باید گفت که انشعاب و جدایی اجتناب ناپذیر است و خیلیها هم در این حزب در این کار استاد هستند .
پس اگر اینجوری است باید جواب این سوال را پیدا کنیم که چه باید کرد که این اختلافات کلاسیکی حل نشود ؟
جواب این سوال را هر کسی به نحوی میدهد . کسی آرزو میکند ٬ کسی سرزنش میکند ٬ کسی نصیحت میکند ووو
به نظر من هیچکدام از این جوابها تاکنون ره به جایی نبرده و در آینده نیز نخواهد برد.
من شخصا برای برون رفت از این وضعیت یک راه به نظرم میرسد که اینجا به رفقای درگیر توصیه میکنم و امیدوارم که این توصیه من جواب مثبت بگیرد.
ببینید رفیق کورش مدرسی بحثی را مطرح کردند و این بحث چه بصورت مکتوب و چه شفاهی در دسترس عموم قرار دارد . بعد از این جلسه رفیق کورش موافقین و مخالفین این بحث چه بصورت نوشته و چه بصورت جلسه در دفاع و یا مخالفت استدلال کرده اند . مطالب مربوط در سایتها در اختیار عموم قرار دارد و به اندازه کافی در این مورد بحث شده است و میتوان گفت در مخالفت و یا موافقت با این بحث فعلا یک صفبندی انجام گرفته است .
تا اینجا همه چیز سیاسی و طبق مراد همه پیش رفته است و اکثر بحثها سیاسی و رفیقانه و درست پیش رفته است . من فکر میکنم تا این حد بحث و جدل برای آشنایی عموم و خود حزب حکمتیست در مورد این اختلافات کافی است و از این به بعد بحثها دور خواهد زد و میشود گفت به جلسه در مقابل جلسه نزول پیدا خواهد کرد .
و اما توصیه من به رفقای هوادار بحث کورش مدرسی این است که این تعداد نوشته و جلسه برای معرفی و دفاع از این بحثها کافی است و ادامه دادن این جلسات و نوشته جات کمکی به جا انداختن بحث نخواهد کرد. از این به بعد باید مانند یک حزب سیاسی عمل کرد . چطور؟
بحث جدیدی در یک حزب پیش آمده است و این بحث هنوز به نظر رسمی حزب تبدیل نشده است . اکنون بعد از مباحث زیاد حول بحث اصلی  نوبت این رسیده است که مانند یک حزب سیاسی هواداران بحثیکه به نظر حزب تبدیل نشده است استنتاجات عملی خود از بحث کورش را در شکل یک سند و یا قطعنامه برای کنگره آینده حزب به رشته تحریر درآورند تا بتوان در بالاترین مرجع حزبی که کنگره است آن را به رای گذاشت .
ادامه دادن جلسات و نوشتن مقالات و جواب دادن به همدیگر از این به بعد ضررمند و نه تنها کمکی به روشن شدن اختلافات نخواهد کرد بلکه مسیر بحث و اختلاف را هم به ناکجا آباد خواهد برد.
پس توصیه من به رفقای موافق بحث کورش این است : رفقا جلسه و نوشته داخلی و بیرونی کافی است و بروید همزمان با انجام دادن کار روتین حزبی تا کنگره بعدی سندی یا قطعنامه ایی بر مبنای بحثهای کورش تهیه کنید که بتوان آن را به رای گذاشت. این سیاسیترین و منطقی ترین روش برای حل اختلافات سیاسی در یک حزب سیاسی است که نگرانی همه چه در داخل و چه در بیرون از حزب را نیز برطرف خواهد کرد.

…………………..