مردم در یونان فریاد می زنند:” ما خودمان را نخواهیم فروخت تا شما دزدها قرضهایتان را بدهید!”

در حاشیه عروج وسیع قیام مردم یونان

مقدمه:

زیر پوست اروپا انقلابی در جریانست. همان انقلابی که در خاورمیانه چهره اش را جهان پذیرفت. روی بستری مشابه آدمها در حال بیدار شدن از خوابی تیره و دردناک هستند که نظام سرمایه داری و حکومتهایش و دستگاه تبلیغاتی اش چندین دهه تلاش کرد که به جامعه تحمیل کند.

گسترش فقر در اروپا دلیلش همانست که در خاورمیانه. نظام سرمایه داری دارد خودش را می تکاند . مهاجرت سرمایه به مناطق آسیای دور برای پیدا کردن کار ارزان زیر نظارت حکومت جنایتکار چین و بلعیده شدن مراکز تولیدی در غرب و بسته شدن سیستماتیک تولید در غرب بالاخره نتایج اجتماعی وسیعش را دارد نشان می دهد. زندگی آدمهای معمولی در غرب دیگر برای نظام سرمایه داری ارزشی ندارد که برایش “بپردازند” لاجرم باید حقوقها پائین کشیده شود و دولتهای “رفاه” یکی بعد از دیگری جایشانرا به حکومتهای دئوکان بدهند. این مسیر از آمریکا و انگلیس شروع شد و بتدریج تمامی قاره اروپا را دارد در می نوردد و جامعه را در مقابل فقر و افول زندگی مستاصل می کند. اینست که انقلابها دارد عصرشان شروع می شود. عصر انقلابهای قرن بیست و یکم که از خاورمیانه شاید آغاز شد حالا دارد به اشکال متنوع و گسترده ای در اروپا جایش را باز می کند.

“میدانهای شهرها” مرکز انقلابهای جدید قرن بیست و یکمی هستندو محل تجمع صدها هزار نفره مردم ناراضی. میدان شهرها همه جا محل طبیعی “مجمع های عمومی” مردم است. مردم دارند همه جا حرف می زنند و تبادل نظر می کنند دارند دنبال پاسخ به وضع موجود می گردند. گوشهاشان و چشمهاشان را تیز کرده اند ببینند بالاخره چگونه از زندگی شان باید دفاع کنند.

مردم یونان در تاریخ چند سال اخیر در مبارزه با ئولیبرالیزم و سیاستهای “انقباضی” راست نقش ویژه ای داشته اند. سالهاست که هر هز چند گاه تظاهرات وسیع مردم در آتن و سایر شهرها زمین سیاسی اروپا را می لرزاند. اخبار این جنبشها توسط مدیای اروپا و آمریکا بطور سیستماتیک سانسور می شود اما خوشبختانه مدیای آلترناتیو ابزار به هم پیوستن فعالین جنبشهای اجتماعی را فراهم کرده و مرزهای ملی و ناسیونالیستی و نژاد پرستانه در حال شکستن هستند.

(۱)ماجرای آشنا در یونان:

در یونان بعنوان کشوری کوچک در اتحادیه اروپا سالهاست که فشار بر طبقه کارگر بمنظور “رشد اقتصادی” توسط حکومتهای محلی و صندوق بین المللی پول و اتحادیه اروپا دنبال شده. این سیاستها هدفش پایئن کشیدن سطح حقوقها و حمایتهای دولتی از مردم است. ابزارهای شناخته شده تبلیغاتی هم همانست که در صحنه های دیگر در اروپا، آمریکا و خاورمیانه شاهدش بوده ایم. حکومتها و مدیای حاکم سالها تبلیغ نژاد پرستی کرده اند سالها تبلیغ ناسیونالیزم و مذهب. سالها مردم را از سازمانیافتن حول چپ بر حذر داشته اند مدعی شده اند که دوران “انقلابها تمام است” و باید با آنچه هست بعنوان پایان تاریخ نگاه کرد. سقوط بلوک شرق را وعده دادند که قرار است بهشت برین بیاورد اما آنچه مردم دیدند عقب گرد وسیع جامعه بود و بازپس گیری سیستماتیک دستاوردهای دهه های گذشته. دولتهای “رفاه” دیگر توان رفاه دادن را از دست دادند و جایشانرا یکی یکی دارند به دولتهای تئوکان و تئولیبرال می دهند. هم اکنون کشورهای “اسکاندینانوی” تبدیل شده اند به جزایری در اروپا که درشان بحران اجتماعی مشابه بخاطر انتقال صنایع به خارج از کشور در حال عروج است.

در یونان هم حکومت یونان دارد مدعی می شود که “قرضهائی دارد” که باید از جیب مردم تامین شود. بیکاری در یونان نزدیم ۱۶ در صد است و حکومت یوانان اعلام می کند که قرار است نزدیک ۱۱۰ بیلیون دلار طی ۵ سال آینده از جیب مردم بزند تا بتواند “قرضش را پرداخت کند”! اینها یکطرف صحنه ای است که عروج قیام کنونی مردم یونان را زمینه ساخته است.

(۲)مقدمات قیام مردم یونان در ماه های اخیر :

سالهاست که جنبش اعتراضی مردم یونان روی صحنه اروپا می درخشد. عروج انقلابات خاورمیانه به این جنبش قدرتی دو چندان بخشیده و الگوهای بسیاری را این جنبش از انقلابات خاورمیانه دارد تکرار می کند:

یونان در فوریه ۲۰۱۱

“ماه فوریه ۲۰۱۱ ، ۴۰ هزار کارگر در شهر آتن راهپیمائی کردند که مهمترین تظاهرات در شروع سال ۲۰۱۱ بود. پلیس تلاش کرد با گاز اشک آور به مقابله بپردازد. شهر آتن ساعتها در دود ناشی از شعله های آتش و گاز اشک آور پنهان شد. ۲۰ تظاهر کننده دستگیر شدند و شش نفر زخمی گردیدند. تظاهر کنندگان برای دفاع از خود با کوکتل مولوتوف به پلیس حمله کردند.تظاهرات و اعتصاب سراسر یونان را فراگرفت. اعتصاب عمومی یونان را در نوردید بیش از صد پرواز هواپیماهای مسافری متوقف شد.”

(۳)قیام اخیر مردم در یونان:

اجازه بدهید نقل قولی بکنم از یکی از فعالین قیام اخیر مردم در یونان:

دو هفته از شروع جنبش جدید خشم در میدانهای یونان می گذرد که باعث شده دولت پاپاندرئو و حامیان بین المللیش بیشتر متزلزل شوند.الان دیگر فقط یک جنبش اعتراضی در یونان نیست بلکه یک قیام کامل است. مردم اعلام می کنند که دیگر حاضر به پرداخت بیشتر به حکومت نیستند که می خواهد از جیب مردم بدزدد تا بدهی هایش را بپردازد. میدان سینتاگما (میدان قانون اساسی) در مزکز آتن در مقابل پارلمان آتن واقع شده. حظور مردم در این میدان  بیش از ۲۵۰۰۰۰ نفر تخمین زده شده.

جالبست که در دوازده روز اول این جنبش اخیر در یونان مدیای اروپا و آمریکا بطور عجیبی سکوت کرده بود و گزارشات این جنبش را اصلا پحش نمی کرد.مردم از اتحادیه اروپا و صندوق بین المللی پول و از حکومت یونان به یکسان خشمگین هستند.

سانسور سراسری مدیا برای اینست که ممکنست این جنبش به سایر کشورهای اروپا تسری یابد.اما اینها هرگز نمی توانند جلوی انتشار اخبار را توسط مدیای آلترناتیو بگیرند.بعد از ۲۵ سال تلاش برای منحرف کردن اذهان طبقه کارگر به ناسیونالیزم و فاشیزم ونژاد پرستی، افکار راست جامعه یونان و طبقه کارگر یونان دارد به خیابان می آید برای حقوق انسانیش.حالا مردم یونان در راهپیمائیهاشان پرچم تونس،مصر، اسپانیا، پرتقال، ایرلند و آرژانتین را بلند می کنند

مردم در طول این تظاهرات اخیر شعار دادند:

” ما به هیچکس بدهی نداریم! ما هیچ چیز را نمی فروشیم! ما خودمانرا نخواهیم فروخت! بگذار همه شما حکومتیان بروید با قرضهاتان!”

تظاهرات میدان سینتاگما ابتدا بدون سازماندهی شروع شد اما بتدریج سازمان یافت و هر شب ساعت ۹ شب صدها سخنران در این میدان سخنرانی می کنند.مناظره های اجتماعی جالبی در این میدان بر سر چگونگی برخورد به حکومت در جریانست.شهر ۴ ملیونی آتن چنین صحنه هائی را هرگز بخود ندیده است.مشکل در بحثهای مردم اینست که هنوز “آلرژی زیادی در مردم به سازمان یافتن در حزب و اتحادیه” دیده می شود. این نتیجه سالها مغزشوئی حساب شده مردم است که الان سدی است بر علیه جلو رفتن جنبش در یونان.اما یخها دارد آب می شود و اتحادیه های کارگری در جنبش اخیر نقش مهمتری بازی می کنند.

هنوز راستها از نژادپرستان تا ناسیونالیستها تلاش دارند از موقعیت موجود برای خودشان استفاده کنند و مردم را فریب دهند. می خواهند ذهن مردم را به مهاجرین و عوامل فرعی مشکل احتماعی منعطف کنند تا کلیت نظام زیر ضرب نرود.

جنبش مردم در میدان سینتاگما مشابه جنبش مردم اسپانیا در میدان پوئرتا دلسو در مادرید اسپانیاست  یا به جنبش میدان التحریر مصر نزدیک است. اینها جنبشهایئی مشابه توسط مردم هستند که خشونت نمی خواهند و هدفشان زندگی انسانی است.جنبش موجود در یونان برای همیشه تاریخ را تغییر داد و از این به بعد :”هرچیزی ممکنست”!

اینست که مردم در یونان دارند آرام آرام راه را پیدا می کنند و راه را نشان می دهند. میدانهای شهرهای یونان اینروزها مرکز تجمع مردم است. مرکز داغ ترین بحثها بر سر تاکتیکهای و استراتژیهای مورد نیاز مردم در مبارزه با راست. مردم یونان پرده های ناسیونالیزم و نژاد پرستی را بکنار زده اند و با مردم مصر و تونس و اسپانیا و آرژانتین گام بر می دارند. مردم یونان در حال تمرین قیام هستند. در حال یاد گیری از زندگی. در یونان جای یک چپ سازمانده و کمونیست کارگری کم است. چپی که بیاید و مرکز و محور تحول سیاسی رادیکال بر علیه کلیت وضع موجود بشود. همان کمبودی که قیامهای قرن بیست و یکم را پشت درهای پیروزی معطل نگه داشته است.

(۴)بیانیه ای نمونه از سوی مردم یونان

برای اینکه خواننده گرامی از نزدیکتر با درد دل مردم یونان آشنا شود، یکی از بخشهای بیانیه سیاسی را که در یونان منتشر شده ارائه می دهم که بعنوان بیانیه ضد خشونت معروف شده:

خشونت یعنی چهل سال کار کردن و حقوق بخور و نمیر گرفتن و مطمئن نبودن از اینکه بالاخره آیا روزی می توانی باز نشسته شوی یا نه؟

خشونت یعنی تقلب در بورس سهام!

خشونت یعنی اجبار به گرفتن وامهای کمر شکن برای خرید خانه!

خشونت یعنی که مدیر محل کارت بتواند هر وقت بخواهد تو را اخراج کند!

خشونت یعنی بیکاری کار موقت دستمزد ۴۰۰ یورو بدون حمایتهای اجتماعی!

خشونت یعنی سوانح کار وقتی که حفاظت در محیط  کار برداشته می شود!

خشونت یعنی مریض شدن بخاطر کار کردن سخت!

خشونت یعنی مصرف داروهای روانگردان و ویتامین برای “تحمل کردن شرایط کار”!

خشونت یعنی کار کردن برای پول تا بتوانی پول دارو بدهی تا  بیشتر کار کنی!

خشونت یعنی  مردن در تختهای بیمارستانهای دست چندم چون پول درمان نداری!

 

خلاصه:

جنبش اعتراضی مردم در اروپا دارد با سرعت تعمیق می شود و گسترش می یابد. راه حلهای سنتی راست و چپ سوسیال دموکرات دیگر پاسخگوی وضع موجود نیست. برگشت به تجربه “دولت رفاه” هم دیگر امکانی ندارد. درون نظام سرمایه داری نمی شود به سوبسید دل خوش کرد. جامعه نیاز به راه حل اساسی تری دارد. سوسیالیزم یا بربریت. حکومت مردم در نظام شورائی یا سقوط تمدن سقوط زندگی و به حاشیه کشیدن اکثریت مزدیگیر جامعه. یونان امروز پرچم دار قیام بر علیه راست بر علیه سیاستهای صندق بین المللی پول بر علیه دروغ بزرگ قرن بیست و یکم یعنی “دولتهای ورشکسته ای که باید از جیب مردم نجات یابند” می باشد. موج انقلابی زیر پوست اروپا دارد می دود. انسانیت در حال آماده شدن برای پاسخ دادن به دنیای تیره و وارونه ای است که نظام سرمایه برایش ساخته است!

زنده باد انقلاب! زنده باد سوسیالیزم!

 

منابع دیگر:

شورش در یونان –سال ۲۰۰۸

http://libcom.org/library/greece-unrest-merry-christmas

اعتصابات کارگری در یونان (۲۰۰۸) متعاقب تیراندازی پلیس به یک نوجوان ۱۵ ساله و کشته شدن او

http://news.bbc.co.uk/2/hi/7774634.stm

حمله پلیس به اعتصاب کنندگان در یونان(فوریه ۲۰۱۱)

http://www.aolnews.com/2011/02/23/greek-riot-police-clash-with-protesters-as-strike-turns-violent/

تصاویر تظاهرات مردم در یونان (۱۵ ژوئن ۲۰۱۱)

http://www.infiniteunknown.net/2011/06/15/greek-uprising-2011-video-june-15/

در حاشیه وضعیت عمومی اقتصاد یونان:

http://www.globalresearch.ca/index.php?context=va&aid=25219

http://www.bloomberg.com/news/2011-06-16/europe-s-lehman-moment-looms-as-greek-debt-unravels-markets-euro-credit.html