«دست دادن با شیطان و رقصیدن با گرگ» با هدف «برد – باخت»

مهدی سامع : قرار است روز هفتم خرداد امسال بین رژیم ایران و آمریکا مذاکراتی درباره مسائل عراق در بغداد صورت گیرد. در باره این مذاکرات و پیامدهای آن تحلیل و تفسیرهای گوناگونی در رسانه های جمعی جهان و در رسانه های دولتی در داخل ایران انتشار یافته است. 

آیت‌الله خامنه‌ای ولی فقیه نظام روز چهارشنبه ۲۶ اردیبهشت در جمعی که خبرگزاریهای دولتی آنان را «علما، فضلا، اساتید حوزه‌های علمیه، ائمه جمعه و جماعات و همچنین طلاب علوم دینی مشهد» معرفی کرده در مورد علت «شور حسینی» عده ای از کارگزاران حکومتی می گوید:«علت خوشحالی برخی محافل داخلی از طرح بحث مذاکره با آمریکا تصور آنها مبنی بر فاصله گرفتن از ارزشهای امام خمینی (ره) و انقلاب است…….. کسانی که تصور می‌کنند جمهوری اسلامی ایران سیاست مستحکم، منطقی و صد در صد قابل دفاع خود را در نفی مذاکره و ارتباط با آمریکا، تغییر می‌دهد، سخت در اشتباه هستند.» خامنه ای در مقابل موضع دولت آمریکا که گفته اند به غیر از موضوع عراق، در مورد مساله دیگری مذاکره نخواهد کرد می گوید:«ما به آنها می‌گوییم حتی موضوع عراق هم به شما ربطی ندارد و گفت و گو فقط در مورد وظیفه اشغالگران در قبال امنیت عراق است.» وی در مورد محتوی این مذاکره می گوید:«به دلیل این که آمریکا به عنوان دولت اشغالگر به وظایف خود در برقراری امنیت در عراق عمل نمی‌کند و دست دولت این کشور را بسته و برای سرنگونی آن تلاش و از تروریستها نیز حمایت می‌کند، وزارت امور خارجه به درخواست دولت عراق تصمیم گرفت در یک گفت و گوی رو در رو با آمریکاییها، مسئولیت و وظایف آنان را در قبال امنیت عراق یادآوری و با آنها اتمام حجت کند.»
در همان روزی که خامنه ای خط مشی نظام پیرامون مذاکره با آمریکا را تشریح می کند روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود با عنوان «تعادل محور باشید»، گماشته ولی فقیه را «فردی بدون تعادل» نام برده و نوشته است که «ما دوست نداریم رییس جمهورمان طوری سخن بگوید و طوری تصمیم بگیرد که به عدم برخورداری از  تعادل متهم شود.»
این عدم تعادل را پاسدار محسن رضایی با گفتن این که قطار اتمی «هم ترمز دارد، هم دنده عقب» و منوچهر متکی هم با گفتن این که «هر بچه دبستانی می داند که نمی توان هیچ کشوری را از روی نقشه محو کرد» به احمدی نژاد یادآوری می کنند.
سیاست جمهوری اسلامی در مورد مذاکره و رابطه با آمریکا با مثال «با دست پیش کشیدن و با پا پس زدن» همخوانی داشته و خامنه ای با مدیریت این خط مشی اهداف خود را پیش می برد. واقعیت این است که نظام حاکم بر ایران در تقابل با بحرانهای لاعلاج داخلی و تنفر و انزجار عمومی از حاکمیت، راهی جز ادامه سیاست صدور بحران و بنیادگرایی ندارد. اگر جمهوری اسلامی به سیاست تعامل و سازگاری با جامعه جهانی تن دهد و اگر از خط مشی ایجاد امپراطوری اسلامی دست بردارد، با توجه به تهدید اصلی داخلی که همانا مردم جان به لب آمده می باشد، در این صورت از فرصتهای خارجی برای ادامه بقا محروم شده است. این نکته ایست که خامنه ای همواره به کارگزاران ولایتش یادآوری می کند. خامنه ای هیچگاه با مذاکره به طور کلی مخالفت نکرده است. مذاکره برای مذاکره و یا مذاکره با نتیجه «برد- باخت» همواره مورد حمایت خامنه ای بوده و از این پس نیز خواهد بود. این مذاکرات برای ولایت خامنه ای بنا به گفته پاسدار حسین شریعتمداری «دست دادن با شیطان و رقصیدن با گرگها» است اما خامنه ای با گفتن این که مذاکره برای «اتمام حجت» است به عمله و اکره خود یادآوری می کند که اگر قرار است امنیت ولایت فقیه از طریق صدور بحران و استفاده حداکثر از فرصت عراق تامین شود او می تواند دست هر شیطانی را از پشت ببندد و گرگ گرسنه ای تا لب چشمه برده و تشنه برگرداند. این حقیقت انکار ناپذیر در مذاکرات چند ساله پیرامون مذاکرات اتمی به اثبات رسیده و در جریان تمامی گفتگوها علنی و مخفی پیرامون بحران عراق هم خود را نشان داده است. نتیجه حمله آمریکا به عراق و اشغال این کشور یک «برد» به حساب ولایت خامنه ای واریز کرده است. جمهوری اسلامی بدون کوچکترین هزینه در اکثریت نقاط عراق تسلط خود را برقرار کرده و در دولت کنونی این کشور نفوذ گسترده ای دارد. خامنه ای برای استفاده از این فرصت هیچ تردیدی به خود را نمی دهد. اما معادله «برد- باخت» در توازن کلی قوا میان نظام حاکم بر ایران و دولت امریکا به عنوان دو اشغالگر در عراق، معادله پایداری نخواهد بود. این نکته ایست که پس از قطعنامه های شورای امنیت در رابطه با سیاست اتمی رژیم و پس از کنفرانس شرم الشیخ برای بخشی از ولایت خامنه ای هشدار دهنده است و همین نکته است که به تضادهای درونی نظام دامن می زند و منوچهر متکی را وادار می کند تا در اردن به گماشته ولی فقیه مارک «بچه دبستانی» بزند. 
روزنامه آفتاب یزد در سرمقاله روز دوشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۸۶ خود با عنوان «احساس غرور نکردم» با یادآوردی این که فرصت مذاکره دولت آمریکا با جمهوری اسلامی «در کنفرانس شرم الشیخ به هر علت از دست رفت» و با اشاره به این که خانم رایس گزینه نظامی را روی میز دانسته  و دیک چینی معاون رییس جمهوری آمریکا در عرشه ناو نظامی آمریکا در خلیج فارس رسما ایران را تهدید کرده می نویسد:«دولت همواره موقع مناسب را از دست می دهد و زمانی دست به کار می شود که تهدیدها به کار افتاده باشد.»
این نگرانی را روزنامه جمهوری اسلامی هم در شماره روز پنج شنبه ۲۷ اردیبهشت خود در مورد شور و شعف و بی تابی بخشی از اصولگرایان در مورد رابطه با مصر منعکس کرده و از این که «اصولگرایی بسیار زودتر از اصلاحات به مسلخ»  رفته و «تعدادی از نمایندگان اصولگرای مجلس» از پیشنهاد تجدید روابط فوری با مصر استقبال کرده اند اظهار تعجب کرده و می نویسد:«دسته ای از نمایندگان همچ