ایران و کنفرانس گروه صنعتی G8

م . ر ا د : سی و سومین کنفرانس کشورهای ‌صنعتی جهان قرار است در ۶ تا ۸ ماه ژوئن در شهر های لیگن دام (Heiligendamm) در شمال آلمان بر گزار شود آلمان در سالهای ۱۹۷۸ ، ۱۹۸۵ ، ۱۹۹۲ ، و ۱۹۹۹ مهماندار این کنفرانسها هم بوده است.ایده اولیه تشکیل کنفرانس کشورهای ‌صنعتی بعداز بحران نفتی ۱۹۷۳ شکل گرفت در این سال کشورهای عرب از صدور نفت بعلت تجاوز اسرائیل به کشورهای منطقه به غرب و آمریکا‌ خودداری ‌کرده بودند.

در سال ۱۹۷۴ کمیسیونی از متخصصین اقتصادی کشورهای ‌آمریکا ، انگلستان ، آلمان غربی‌ و ژاپن در و اشنگتون DC  برای ‌بررسی اوضاع اقتصادی جهان تشکیل شد که در پی آن رئیس جمهور وقت فرانسه ژیرکاردستن (Giscard  d . Estain) درسال ۱۹۷۵ از این کشورها و ایتالیا دعوت کرد تا کنفرانسی در این مورد که به گروه G6   معروف است  در فرانسه تشکیل دهند که یک سال بعد کانادا هم به این گروه پیوست و از آن تاریخ تا سال ۱۹۹۱ به گروه صنعتی G7 معروف بود.
این گروه صنعتی ‌که هدف اولیه خود را بر مبنای ‌همکاری ‌اقتصادی بین اعضاء خود در نظر گرفته بود در عرض مدت کوتاهی ‌به ابزار سیاسی ، اقتصادی و نظامی در جهان تبدیل شد و با کنترل منابع مالی ‌و تولیدی و منابع طبیعی کشورهای دیگر فشار بیسابقه ای را به بلوک شرق و دیگر کشورهای خارج از حیطه نفوذ خود وارد آورد و تقریبا روابط تجاری و مالی و انتقال تکنولوژی خود  را با این کشورها به حد اقل رساند.
با شدت گیری جنگ سرد بین دوبلوک موجود این گروه تمرکز خود را برای ‌نظامی کردن سیستم اقتصادی‌ و زیر بنایی کشورهای‌اعضاء ناتو و طرفداران خود در سطح جهان گذاشت در سالهای ‌بعد دولت فرانسه بعلت انحصار طلبی آمریکا و غالب کردن دلار بعنوان ارز معتبر جهانی از پیمان ناتو خارج شد و دلارهای ‌ذخیره خود را به آمریکا پس داد و به ازای آن شمش طلا گرفت ‌این اقدام فرانسه تاثیرموثری بر حاکمیت آمریکا بر جای ‌نگذاشت ولی ‌فرانسه از این گروه صنعتی که خود بنیان گزار آن بود خارج نشد.
در سال ۱۹۹۱ پس از پاشیدگی‌اتحاد شوروی و ایجاد فدراسیون روسیه از این کشور بعنوان ناظر برای ‌شرکت در کنفرانس گروه صنعتی دعوت بعمل آمد اگرچه روسیه هنوز هم عضو کامل این گروه صنعتی ‌نیست ولی‌ از آن  ببعد این گروه صنعتی ‌به گروه G8  و یا گروه هفت + یک معروف شده است.
جدول زیر ظرفیت اقتصادی کشورهای گروه صنعتی فوق و در صد سهم آن در کل در آمد ناخالص جهان را نشان میدهد این ارقام در سال ۲۰۰۶ تغییر مختصری‌ کرده است .  

صندوق بین المللی پول  
جمعیت  
در آمد ناخالص سالیانه
سال ۲۰۰۵  ملیون نفر
 % میلیارددلار %
آمریکا ۳۰۰ ۴٫۸ ۱۲۴۵۵٫ ۸ ۲۸٫۰۰
ژاپن ۱۲۷٫۸ ۲٫۰ ۴۵۶۷٫۴ ۱۰٫۳
آلمان ۸۲٫۶ ۱٫۳ ۲۷۹۱٫۷ ۶٫۳
انگلستان ۶۰٫۰ ۰٫۹ ۲۲۲۹٫۵ ۵٫۰
فرانسه ۶۰٫۰ ۰٫۹ ۲۱۲۶٫۷ ۴٫۸
ایتالیا ۵۷٫۶ ۴٫۰ ۱۷۶۵٫۵ ۴٫۰
کانادا ۳۲٫۵ ۰٫۵ ۱۱۳۲٫۴ ۲٫۵
روسیه ۱۴۲٫۸ ۲٫۳ ۷۲۳٫۰ ۱٫۶
گروه صنعتی  G8 ۸۵۵٫۶ ۱۳٫۵ ۲۷۸۳۲٫۴ ۶۲٫۶
در آمد ناخالص جهان ۶۳۴۵٫۱ ۱۰۰٫۰ ۴۴۴۵۴٫۶ ۱۰۰٫۰

گروه G8 با دارا بودن کمتراز ۱۴% جمعیت جهان ۶۳% در آمد ناخالص دنیا را ا ز آن خود کرده است روسیه از نظر اقتصادی از وزنه مهمی بر خوردار نیست ولی‌ کشورهای غربی ‌تلاش فراوانی دارند تا این کشور بهرقیمت از چهارچوب استراتژی کشورهای ‌غربی خارج نشود.
باوجودیکه کشور اسپانیا با در آمد ناخالص ۱۲۰۰ میلیارددلاردر سال  بیشتر ازدر آمد ناخالص سالیانه  کانادا و روسیه در آمد سالیانه دارد هنوز عضو گروه G8 نشده است اسپانیا تقریبا دوبرابر روسیه در آمد سالیانه دارد این موضوع نشان میدهد معیارهای گروه صنعتی فوق جنبه های دیگری را در نظر دارد که اسپانیا برای‌این معیارها از اهمیت بر خوردار نیست .

آلمان و کنفرانس گروه صنعتی :

آلمان بعداز جنگ جهانی ‌دوم از کمکهای ‌بیدریغ آمریکا تحت عنوان طرح مارشال و فرانسه و انگلیس بر خوردار شد و توانست خودرا مجددا بالا بکشد  این کشور بعلت جنایات جنگی ‌در جنگ جهانی ‌دوم تا سال ۱۹۸۵ اجازه تشکیل ارتش و مسلح کردن خود را نداشت ولی با حاد شدن روابط بین بلوک شرق و غرب بسرعت خودرا وارد رقابت تسلیحاتی کرد واین در شرایطی اتفاق افتاد که قوانین بین المللی دیگر  کار ساز نبود تقریبا تمامی قطعنامه های سازمان ملل توسط آمریکا و شوروی وتو میشد و سازمان ملل عملا فلج شده بود .
آلمانیها که از داشتن ارتش و سازمان امنیت قدرتمند همانند گذشته بر خوردار نبودند طی این سالها بیکار ننشسته و تمرکز خودرا برروی نیروهای مذهبی برای پیشبرد سیاستهای خود نه تنها در کشورهای اروپای شرقی و شوروی سابق بلکه در سراسر جهان گذاشتند آلمان تنها کشورجهان است که سیستم پلیسی و جاسوسی خود را در ارگانهای مذهبی‌ متمرکز کرده است .

تشکیل این کنفرانس و موفقیت در آن برای آلمان از اهمیت بزرگی بر خوردار است این کشوربزرگترین قدرت اقتصادی اروپا با در آمد ناخالص  ۲۸۰۰میلیارددلار درسال است پس از اتحاد دوآلمان در سال ۱۹۸۹سیاستمداران این کشور در صدد بر آمدند تا یکبار دیگر شانس خود را  برای رهبری کشورهای ‌اروپایی آزمایش کنند.
آلمانیها بلافاصله تمامی نیروهای‌ امنیتی مذهبی خود را در اروپای شرقی بکار انداخته و تقریبا تمامی این کشورها را ناامن کرده وحتی فعالانه در جنگ یوگسلاوی شرکت کرده و برای اولین بارپس از جنگ جهانی دوم هواپیما های آلمانی سرزمین یوگسلاوی را آماج حملات خود قرار دادند و با پاشیدگی ‌یوگسلاوی تلاش کردند انتقام شکست خود را در جنگ جهانی دوم از این کشور بگیرند حضور فعال آلمان در جنگ بالکان که منطقه استراتژیکی نظامی و سوق الجیشی برای کشورهای‌غربیست نشانه آن است که  آلمان بعنوان قدرت نظامی و اقتصادی مدتهاست که وارد صحنه جهانی ‌شده است  .
آلمان با بودجه نظامی ۳۲ میلیاردلار در سال از آنجا که هنوز نتواسته بود اعتماد کشورهای اروپایی را بعلت جنگ جهانی ‌دوم جلب کند در صدد بر آمد تا تروئیکای ‌اروپا متشکل از فرانسه که بزرگترین قدرت اتمی‌ با بودجه نظامی
‌۴۳ میلیاردلار در سال ، انگلستان که بزرگترین قدرت نظامی با بودجه نظامی ۵۸ میلیاردلار در سال را در اختیار دارد و بخاطر جزیره بودن از نظر سوق الجیشی  از اهمیت فوق العاده ای بر خور دارد است ایجاد کرده تا از طریق این قدرت اقتصادی و نظامی در ابتدا کنترل تمامی ‌کشورهای ‌اروپایی از جمله اروپای شرقی را بدست گرفته و نشان دهد که آلمان هنوز قادر است از نظر اقتصادی ، نظامی و سیاسی اروپا را سازمان دهد.
پیچدگی ‌اوضاع جهان از جمله اروپای شرقی ضرورت ایجاد حکومتهای ‌متمرکز را برای این سه کشور در اولویت قرار داده است در آلمان دوحزب بزرگ کشور از جناح محافظه کار و سوسیال دمکرات با اخته کردن احزاب دیگر عملا قدرت را به خانم مرکل  ( اسم اصلی کا سنر ) از حزب اتحادیه دمکرات مسیحی (CDU ) واگذار کردند خانم مرکل در سال ۱۹۵۴ به اتفاق پدر کشیش خود از هامبورگ  به آلمان شرقی‌ کوچ کرد ودر اطراف برلین در منطقه براند نبورگ سکنی‌ گزید بسیاری معتقدند پدر خانم مرکل به اتفاق دخترش  از جاسوسان برجسته سازمان امنیت آلمان غربی در آلمان شرقی بوده اند واز آن تاریخ تا سالهای‌۱۹۸۹ امتحان خود را پس داده وبهمین دلیل بسرعت مراحل ترقی را طی کرده است خانم مرکل بعداز اتحاد دو آلمان  تمامی‌ مراحل ترقی پشت سر گذاشت  و رهبری حزب کریست دمکراتهای آلمان را بدست گرفت واکنون بعنوان نخست وزیر وارد صحنه سیاست گزاری کشور شده است.

خانم مرکل از محافظه کاران دوآتشه مذهبی‌است که معتقد است اروپا باید با قدرت نظامی و اقتصادی‌ جای ‌خود را در جهان پیدا کرده و الزاما برای ‌پیشبرد اهداف خود نیاز به همکاری با آمریکا دارد خانم مرکل و دولت او موافق سرسخت حمله پیشگیرانه و پیشدستانه بوده و بر این باورند دردرجه اول باید نیروهای ‌داخل تروئیکا انسجام داخلی ‌خود را به اتمام برسانند نتیجه این بینش تقویت نیروهای ‌راست محافظه کار در فرانسه بود که جامعه را کاملا پلاریزه کرده و آقای سارکوزی ‌که خود از مهاجران مجاریست با درصد آرای نه چندان زیاد توانست بر مسند ریاست جمهوری فرانسه تکیه زند سارکوزی‌همانند خانم مرکل به مردم فرانسه قول داده است تا عظمت و اعتبار فرانسه را به آن باز گرداند.
در انگلستان هم تونی بلرنخست وزیر این کشوربا شرکت در جنگ عراق قرار بود با ثروت خاورمیانه انگلستان را به اوج قدرت خود برساند چه بسا قصد داشت تا رودست آلمان و فرانسه بلند شود علایمی‌از این سیاست در سه ماهه اول جنگ در عراق در سیاست های‌این کشور بروز کرده بود ولی ‌با گذشت زمان نه انگلستان و نه فرانسه و نه آلمان نتوانستند زمینه لازم عملی ‌برای پیشبرد برنامه های ‌خود  را عرضه کنند.

موانع موجود برای‌ آلمان و تروئیکا ی اروپا :

طی‌ هفته های ‌اخیر دومقام بلند پایه آمریکایی‌ از جمله گیت وزیر دفاع آمریکا و خانم رایس وزیر امور خارجه این کشور بدیدار سران مسکو شتافتند تا راجع به موضوعات کنفرانس آلمان تبادل نظر کنند و نظر روسیه را برای ‌شرکت فعال در این کنفرانس جلب کنند پیش از آن بوش رئیس جمهور آمریکا تلفنی ‌با پوتین رئیس جمهور روسیه در این مورد گفتگو کرده بود  از ماه ها پیش روابط دیپلماتیک روسیه با کشورهای ‌غربی از جمله آلمان بشدت تیره شده است هرچقدر کشورهای‌غربی در روابط بین المللی ‌ضعیف عمل میکنند بهمان نسبت روسیه بر خواسته های  خود می افزاید درست همان سیاستی که کشورهای‌ غربی پس از سالهای ۱۹۹۱ در رابطه با روسیه پیش گرفته بودند.
وزیر خارجه آلمان هم چند روز پیش به مسکو سفر کرد تا نظر رهبران این کشور را برای ‌شرکت در کنفرانس که برای ‌پرستیژو منافع آلمان اهمیت حیاتی دارد جلب کند هرنوع موضع گیری ‌تازه روسیه میتواند مناسبات نیروها را در جهان بالکل بهم بزند این را هم آمریکا و هم اروپا بخوبی میدانند .
تغییر توازن قوا با ادامه جنگ در عراق و افغانستان وگسترش جنگ در پاکستان بالانس نیروها را بهم زده است میشود گفت جهان در حال گذار به بلوکهای‌ تازه منطقه ای و جهانی است که نشان میدهد توازن قوا بنفع کشورهای‌غربی نیست این موضوع باعث نگرانی ‌کشور های ‌اروپایی و آمریکا شده است چه این دوقدرت هستند که باید امتیاز بدهند.
روسیه نه بر سر خاورمیانه و نه بر سر بالکان و نه برسر گسترش پادگانهای ‌نظامی آمریکا وناتودراروپا ی شرقی موافقتی ‌ندارد  روسیه همین هفته پیش رسما اعلام کرد با استقلال کوزوو مخالف است و هرگونه پیشنهادی ‌را در سازمان ملل وتو خواهد کرد روسیه کوزوو را بخشی از خاک یوگسلاوی ‌میشناسد بالکان از یونان تا رومانی ‌و بلغارستان جزء مناطق امنیتی روسیه بحساب آمده و این کشور برای ‌امنیت طولانی مدت خود نمیتواند از آن چشم پوشی کند  ، روسیه با استقرار موشکهای آمریکایی ‌در لهستان مخالف است  و نصب رادار در چک را نمی ‌پذیرد روسیه علنا و رسما مخالف پیوستن کشورهای‌اروپای شرقی‌ به پیمان ناتو است بر طبق توافق طرفین قرار بود پس از انحلال پیمان ورشو پیمان ناتو خود را منحل کند.
 منابع نفتی خاورمیانه و امنیت این منطقه نه تنها برای‌ کشورهای غربی بلکه برای ‌دیگر کشورهای ‌جهان  از جمله روسیه ، هندوستان ، چین ، کشورهای آفریقایی و آسیایی از اهمیت حیاطی ‌بر خوردار است.
کنفرانس های لیگن دام اگر چه بظاهر عنوان ً رشد و مسئولیت پذیری ً را در دستور کار خود قرار داده است ولی ‌در عمل جنگ وسیعی برای ‌تقسیم مجدد جهان در جریان است که منجر به تهاجم دیپلماتیکی در ع