جمهوری اسلامی راه فرار ندارد!

اخبار اعتراضات کارگران شرکت نفت آبادان در یکی دو هفته گذشته، یکی از مهمترین اخبار کارگری ایران بوده است. و بخاطر موقعیت این بخش از کارگران هم در سوخت و ساز اقتصادی جامعه و هم در اتکاء رژیم اسلامی به تولید نفت، شاید یکی از مهمترین اخبار کارگری در چند سال گذشته بوده باشد. اعتراض این کارگران از جمله به عدم پرداخت دستمزدهایشان از اسفند ماه گذشته است. آنچه که در حول و حوش این اعتراضات توجه بیشتری را جلب می‌کند، ترفندی است که جمهوری اسلامی برای مشغول کردن این کارگران در حین سفر احمدی نژاد به آبادان و بازدید ایشان از پالایشگاه آبادان بکار گرفت. در خبرها آمده بود که روزی که احمدی نژاد به آبادان می‌رود، فیش حقوق به این کارگران داده می‌شود که اعتراض و اعتصاب نکنند، اما وقتی این کارگران به بانک مراجعه می‌کنند، نه آنروز و نه حتی چند روز بعد از آن، پولی به حساب کارگران ریخته نشده بود. کلک مرغابی ظاهرا روشی است که جمهوری اسلامی می‌خواهد با آن معضلات کارگران را جواب بدهد و یقه خود را از دست آنها برهاند. واقعیت اما برخلاف آرزوهای جمهوری اسلامی در حرکت است. ماشین سرکوبش به روغن سوزی افتاده است. شکافهای حکومتی و جنگ در بالاترین سطوح از رهبری رژیم در جریان است که یک دلیلش همین رشد اعتصابات کارگری است. کارگری را که شعارش “گرسنه‌ایم، گرسنه” و حتی مقامات رژیم در مساجد و مجالس اسلامی هم اذعان می‌کنند که زندگی کردن بدون دریافت دستمزد در ازاء کار انجام داده شد، امکان ناپذیر است را نمی‌توان با کلک به خانه فرستاد.
جمهوری اسلامی را از دست جنبش معترض کارگری راه فراری نیست. امروز به یک اعتراض مشخص کارگری کلک می‌زند، فردا را چگونه می‌خواهد سر کند؟ به معنای واقعی کلمه به سیاست “از این ستون به اون ستون فرجی است” روی آورده است، اما دیگر ستون و فرجی در کار نیست.
٢٩ مه ٢٠١١