دکتر مرتضی محیط : ارتجاع در پوشش ” مارکس”

مقدمه :
حزب توده را همه ما میشناسیم. یکی از افتخارات این حزب این بود که اعضای کمیته مرکزیش بیش از ۲۵۰ سال زندانی سیاسی داشته اند.
احسان طبری وبعضی از نفرات کمیته مرکزی همه کتابهای مارکس ولنین را مطالعه کرده بودند. شایعه بود که احسان طبری ویا کسان دیگری تمام کتاب کاپیتال مارکس را از اول تا آخر از حفظ میخوانند وباز شایعه بود که چند نفرشان این کتاب را از آخر به اول هم میتوانستند از حفظ بخوانند. جنبش سوسیالیستی ایران از خیلی جهات مدیون ترجمه ومعرفی متون مارکس وکمونیستی این حزب است.
اما با تمام این تفاصیل، اگر فردی از این حزب سوال میکرد که بالاخره بعد از این همه مطالعه وکاوش علمی ومارکسیستی بچه نتیجه ای رسیده اید ، جوابش این بود که همه مردم باید از خمینی وحکومتش حمایت کنند، زیرا این یک حکومت انقلابی وضد امپریالیستی – آمریکایی است.
اگر این فرد با عقل خودش و حساب دو دو تا چهار تا، به این نتیجه میرسید که این یک حکومت مردمی نمیتواند باشد. یک حکومت ضد زن است،ضد کارگر است،ضد کودک است،ضد انسان است وارتجاعی وقرون وسطایی است ودلایلش را به حزب توضیح میداد ،آنوقت این حزب طراز نوین اگر این فرد را به سپاه پاسداران تحویل نمیداد بادلایل ” علمی ومارکسیستی” سعی میکرد اورا قبل از تحویل راضی کند که در اشتباه است واگر قبول کرد هوادار حزبش کنند. برایش صدها مقاله از لنین ومارکس مثال میزدند که رژیم انقلابی وضد امپریالیست است. از اشغال سفارت آمریکا مثال میاوردندو آن را با کتاب کاپیتال مارکس هماهنگ میکردند، و باز اگر طرف راضی نمیشد کاپیتال را وارونه از حفظ برایش میخوانند که ثابت کنند که شخص مزبور در اشتباه است. بالاخره کاری میکردند که شخص به عقل وشعور انسانی خود شک کند وبخودش بگوید حالا گیریم همه کاپیتال مارکس از اول تا آخر اشتباه باشد دیگر چرا از آخر به اول همان نتیجه را میدهد.
آن زمانها دکتر مرتضی محیط وهمپاگیهایش داشتند از حکومت خمینی حمایت میکردند.. اگر حزب توده از خط امام وحزب جمهوری حمایت میکرد جناب دکتر ما از جناح بنی صدر ولیبرالها حمایت میکردند. حزب توده ومحیط دو روی یک سکه جمهوری اسلامی بودند. حزب توده به دکتر ما میگفت جاسوس آمریکا ودکتر ما به حزب میگفت جاسوس روسیه. اما هر دو داشتند از حکومت اسلامی حمایت میکردند با دوجناح مختلف.
اگر حزب توده برای جنبش کمونیستی یک فاجعه بود، دکتر محیط برای این جنبش یک مضحکه است. بالاخره در این دنیای وارونه که همه اش جنگ، جنایت وکشتار وبیحقوقی است کمونیستها نمیتوانند همیشه جدی باشند . بایستی زمانی برای تفریح هم که شده پای برنامه های تلویزیونی دکتر بنشینند وازمسخره بازیهای کمونیستیش لذت برند وبخندند.
دیدگاهها ومواضع سیاسی دکتر محیط :
من دکتر محیط را برای اولین بار در یک سخنرانی در کانون ایرانیان واشینگتن ملاقات کردم. آنروزها دوران ریاست جمهوری خاتمی بود ودوران طلایی دوم خرداد، وآقای دکتر ماهم در مورد آخوند خاتمی ودیگر آدمکشان سابق رژیم در آن شب سنگ تمام گذاشت. ووقتی که در زمان پرسش وپاسخ، مورد اعتراض حاضرین وکمونیستها قرار گرفت که این چگونه کمونیستی است که از آخوند ، آدمکش واسلام حمایت میکند، دکتر ما یک کتاب از اکبر گنجی ( اکبر پونز) از کیفش در آورد وگفت شما به اصطلاح کمونیستها باید کمونیست را از اکبر گنجی یاد بگیرید. “اکبر گنجی یک کمونیست واقعی است”.” من همیشه کتاب اورا باخود حمل میکنم” وبعد برای شهادت ادعایش چند سطری از کتاب اکبر گنجی را خواندکه ثابت کند مارکسیست واقعی کیست.
من بسیار متعجب شدم نه زیاد بخاطر مواضع سیاسیش، چون قبلا حزب توده هم از این لاطائلات زیاد میگفت. بلکه بخاطر اینکه در اول جلسه در معرفی دکتر از او بعنوان یک پزشک حاذق نام بردند. من به خودم گفتم من به مواضع سیاسی این دکتر کاری ندارم. اما چطور میشود یک پزشک (در هوشیاری کامل) از یک سر پاسدار وشکنجه گر حمایت کند.
آیا این پزشک حاذق قبل از حمایت کامل از اکبر آقا ، هرگز از خود پرسیده است که چه به روزگار آن دختران وزنانی که اکبرخان به پیشانی وصورتشان پونز فروکرده است آمده؟ آیا این پزشک قبل از حمایت از اکبرخان، سراغ آن دختران وزنان را گرفته وبرای مداوای جراحت صورتشان به امداد پزشکی احتیاج دارند؟ آیا سراغ انسانهای بی گناهی که بدست اکبرخان در زندان اوین شکنجه واعدام شده رفته؟ آیا سراغ خانواده های این جانباختگان ومجروحان را گرفته که بعنوان یک طبیب آنان را مداوا کند؟ آیا ایشان حداقل به آن سوگند پزشکیش وفادار هست؟
من قبلا شنیده بودم که پزشکانی در زندان با رژیم همکاری میکنند. اما هرگز ندیده بودم، یک پزشک در یک محفل وکشور آزاد  اینچنین از یک شکنجه گر حمایت کند. واقعا علم پزشکی باید تا چه  حد واندازه از معیارهای عاطفی- انسانی بدور باشد که یک چنین پزشکی تحویل جامعه دهد.
مواضع سیاسی دکترمحیط:
۱-سرمایه داری یا پیش سرمایه داری –سرمایه دار خوب و سرمایه دار بد :
 دکتر معتقد است که جامعه ایران وجوامعی نظیر آن هنوز به مرحله سرمایه داری نرسیده اند. ایران یک کشور سرمایه داری نیست ، فئودالی است یا پیش سرمایه داری است.  ما آنطور باید وشاید طبقه کارگر نداریم. سرمایه داری وابسته است(سرمایه داری بد) ، ایران صنعتش وابسته وانگلی است. در نتیجه طبقه کارگرش هم انگلی وبدرد سوسیالیسم نمیخورد. درمان این انگل سرمایه داری خوش خیم است.  کشور سرمایه داری فقط آمریکا وچند کشور سرمایه داری غیر وابسطه هستند. وکارگران این کشورها میتوانند دست به انقلاب سوسیالیستی بزنند.
سرمایه داران خوب، بازاریان مستقل وسرمایه داران با انصاف هستند که نمایندگان سیاسی آنان اکبر گنجی ،میرحسین موسوی وآخوند خاتمی وکروبی ها هستند.
۲- مرحله انقلاب :
دکتر معتقد است چون طبقه کارگر نداریم پس انقلاب سوسیالیستی منتفی است. مردم ایران که کارگر نیستند باید سعی کنند که از سرمایه داری وطبقه سرمایه دار حمایت کامل کنند. یاید کاری کنند که سرمایه دارا ن ایرانی ( وطنی) را در رقابت با امپریالیست آمریکا حمایت کنند. ایران به یک رفرم وانقلاب بورژوازی احتیاج دارد. مردم باید از سرمایه داران وطنی حمایت کنند. باید کاری کنند که این سرمایه داران بتوانند در رقابت با سرمایه داران اجنبی در موقعیت برتری قرارگیرند. کمونیستها وظیفه دارند که در این امر ” خطیر” هرچه در چنته دارند مصروف حمایت از سرمایه دارن ونمایندگان سیاسیشان بکنند.
دکتر معتقد است که کمونیستها باید از آیت الله های میلیاردر مانند خاتمی ورفسنجانی، کروبی که در حال حاضر در تضاد با سرمایه داری خارجی هستند حمایت کنند. باید از موسوی ۶۷ واکبر گنجی ومهندس سازگارا که دهها هزار انسان کمونیست وآزادیخواه را شکنجه واعدام کردند حمایت کنند. چون در این مرحله سرمایه وسرمایه داری وطنی وغیر وابسته مهم است که رشد کند وجامعه را شکوفا کند.مهم نیست که نمایندگانشان چه جانورانی باشندوچه بروز کمونیستها آورده باشند.
۳- مواضع نسبت به کمونیستهاوطبقه کارگر :
دکترمحیط معتقد است که طبقه کارگر بدرد خور در ایران نیست هرچه است انگلی ووابسته است. در نتیجه حزب طبقه کارگر در ایران یک اسطوره است. حزب کمونیست یک جوک است. تحزب کمونیستی وکارگری فقط یک سراب است.
دکتر محیط دشمن احزاب کمونیستی وبخصوص کمونیستهای کارگری است. دکتر معتقد است که این احزاب دارند آب به آسیاب امپریالیست آمریکا میریزند. دکتر معتقد است که منصور حکمت ورهبران کمونیست کارگری در حقیقت مزدوران سازمان سیا واسراییل هستند.به این لحاظ که اینان دشمن شماره یک سرمایه داری در ایران وخواهان سرنگونی حاکمیت سرمایه در ایران هستند. دکتر معتقد است آمریکا به کمونیستهای سرنگون طلب مزد ومواجب میدهد که سرمایه داری ایران را تضعیف وسرنگون کنند..
دوستان ودشمنان دکتر محیط:
دشمنان دکتر محیط :

دکتر محیط همانطور که قبلا گفتم دشمن کمونیستها، انقلابیون ،تحزب کارگری وسرنگونی طلبان تمام وکمال جمهوری اسلامی است.
دوستان دکتر محیط:
۱-اکبرگنجی: ضد کمونیست.سرپاسدار، مسئول کشتار وشکنجه کمونیستها وانقلابیون. طرفدار پروپاقرص سرمایه داری در ایران.
۲-آخوند خاتمی: رئیس جمهور جمهوری اسلامی، ضد کمونیست مسئول کشتار کمونیستها وانقلابیون.
زمانی که آخوند خاتمی بعد از ۸ سال با پز رفرم جمهوری اسلامی ،سرانجام در مقابل خامنه ای زانو زد وخطاب به هوادارانش از جمله دکتر محیط گفت ” خوب گوشتان را باز کنید من همیشه هوادار اسلام وقوانین اسلامی بودم من هیچوقت ساختار شکن نبودم” خیلی از هوادارانش مایوس شدند واعلام کردند که آخوند خندان آنان را فریب داده. اما دکتر محیط هنوز بعد از ۱۰ سال معتقد است که طرفداری از خاتمی بجا بود وهمین الان هم از او حمایت میکند.
۳-بنی صدر : ضد کمونیست .مسئول کشتار کردستان،ترکمن صحرا و دانشگاههای ایران- مسئول اول انقلاب فرهنگی
۴-میر حسین موسوی ،ضد کمونیست ومسئول کشتار کمونیستها در سالهای ۶۰ وبخصوص   ۶۷
طرفدار قوانین اسلامی نه یک کلمه بیشتر نه یک کلمه کمتر. خواهان رسیدن به دوران طلایی امام خمینی .
اینان وصدها نفر از جنایتکاران جمهوری اسلامی که دکتر محیط به هواداری اشان افتخار میکند.
در دور اول پیروزی ریاست جمهوری احمدی نژاد،دکتر محیط در یک برنامه تلویزیونی به هوادارانش خطاب به جورج بوش اعلام کرد: آقای جورج بوش شما بچه پولدار هستید ،رئیس جمهور ما بچه آهنگر است. فرق است بین شما ورئیس جمهور ما. وباز خطاب به بینندگانش متذکر شد که: باید به احمدی نژاد وقت داد. باید به این بچه آهنگر وقت داد.
دکتر محیط گرچه به آمریکا فحش وناسزا میگوید، اما در تمام انتخابات ریاست جمهوری از هواداران خود میخواهد که به کاندیدهای حزب دمکرات(الگور-کلینتون-جان کری…..) رای دهند. این حد واندازه مبارزه ضد امپریالیستی دکتر است.  رای به نمایندگان بزرگترین کارتل های نفتی وانحصارات امپریالیستی ومسئول جنگها وویرانی ویتنام ،افغانستان،فلسطین وغیره(بقول خود دکتر)
ریشه های مواضع ودیدگاههای ضد علمی،ضد انسانی وفوق ارتجاعی دکتر محیط :
دکتر محیط در یک خانواده آخوندی بدنیا آمد وتربیت شد. دکتر هیچوقت بند نافش از آخوند وجماعت آخوند جدا نشد. هنوز در قرن ۲۱ افتخار میکند که پدر وجدش آخوند بوده اند. وقتی که به متون مارکس دست یافت تازه فهمید که اسلام بامارکسیست هیچ تناقضی نداردو سعی در تلفیق این دو کرد.
دکتر محیط معتقد است که کمونیستهای ایران (سرنگون طلب) بیسواد هستند واز مارکس هیچ چیز یاد نگرفته اند.
دکتر محیط میخواهد از کتابهای مارکس  ودوران مارکس به انقلاب ایران برسد.
در سال ۱۸۴۸ مارکس معتقد بود که بورژوازی آلمان مترقی است باید حمایت شود. دکتر محیط هم مارکس را برای ایران ۲۰۱۱ کپی میکند. بورژوازی ایران هم مترقی است وباید حمایت شود و۱۰۰ نقل قول از مارکس میاورد.
دکتر محیط معتقد است که مارکس قرار بود ۱۰ کتاب راجع به سرمایه داری وتجارت خارجی بنویسد که اجل مهلتش نداد وفقط جلد اول کاپیتال را تمام کرد واز دنیا رفت. از نظر دکتر، اگر مارکس این کتابهارا مینوشت ما اکنون در دنیای بهتری زندگی میکردیم.
این خودش یک برخورد ضد علمی به جهان وپدیده های آن است.
فرض کنیم داروین بدنیا نمیامد. آیا قرار بود من وشما امروز از پدر وجد دکتر محیط  شناخت از انسان ( آدم وحوا) داشتیم ؟
اگر مارکس هم به دنیا نمیامد وهیچ کتابی نمینوشت، طبقه کارگر هنوز در ایران با سرمایه داری در حال مبارزه بود. حتی بدون مارکس کارگران ومردم آزاده با جنایتکاران جمهوری اسلامی در حال مبارزه بودند. کمونیستهای کارگری وانقلابی وسرنگون طلب در صف کارگرن با آدمکشان اسلامی و دکتر محیط در مبارزه بودند. فقط فرقش این بود که شما دیگر از مارکس نقل قول نمیاوردید. ممکن است از کس دیگری ویا مستقیم مانند آخوندها از پدر وجد خود واز محمد وآل او دست اول نقل قول میکردید ومارکس را آزاد میگذاشتید.
 محتوای حرف شما همین میبود که الان با بودن مارکس میکنید.
میگفتید که سرنگونی طلبان جمهوری اسلامی از سیا پول میگیرند. منصور حکمت مزدور است. خاتمی خوب است موسوی واکبر گنجی از آن بهتر.
اگر داروین بدنیا نمیامد علم تکامل وبیولوژی تقریبا همین میبود که الان است. پدر وجد شما همراه با خاتمی وموسوی مخالف تکامل وشما واکبرگنجی موافق تکامل.
میبینید که نبود مارکس وداروین آنچنان فرقی در جامعه امروزی بوجود نمیاورد. طبقات حاکم همراه شما هنوز از سرمایه داری واستثمار انسان از انسان حمایت میکردند وطوری وانمود میکردند که کارگران باید خدا پرست ومنتظر آن دنیا یاشند. وکمونیستها وکارگران ومردم مبارز خواهان رفع استثمار وهمه نعمات جهان را در این دنیا طلب میکردند.
انقلاب وآزادی ورفع ستم واستثمار از کتابهای مارکس نشئات نمیگیرد. همانطور که تکامل انسان ،وموجودات زنده محصول کتابهای داروین نیست. مارکس وداروین پیام آوران علم وآزادی انسانها هستند، شما وآخوندها پیامبران جهل واستثمار ونابرابری انسانها هستید.
موخره:
 خوشبختانه دنیا در حال پیشرفت است. ایدئولوژی های ضد علمی وضد انسانی تاب تحمل پیشرفت علم وآزادی انسان را ندارند.
آخوندها ودکتر مرتضی محیط بی جهت در مقابل این علم وانسانیت قد علم کرده اند.  انقلاب ایران میرود که بساط این مرتجعین را در هر لباسی از جمله در لباس مارکس جارو کند. اینان به زباله دان تاریخ تعلق دارند.