جنبش کارگری در اول مه امسال یک قدم جدی به جلو برداشت / مصاحبه ایسکرا با محمد آسنگران

جنبش کارگری در اول مه امسال یک قدم جدی به جلو برداشت
مصاحبه ایسکرا با محمد آسنگران یک ارزیابی از اول مه سال ۱۳۹۰ در ایران

ایسکرا: هرساله در ایران بزرگداشت روز جهانی کارگر از طرف کارگران و فعالین کارگری اهمیت خاصی به آن داده شده وقطعنامه های رادیکال و خواسته ها و مطالبات کارگران مطرح میشود. امسال هم شاهد مراسمهای متعددی در تعدادی از شهرهای ایران و خصوصا در سنندج بودیم که بیش از هزار نفر در آن شرکت داشتند. اکنون بعد از این اتفاقات و قطعنامه های مشترک از طرف هفت تشکل کارگری٬ شما موقعیت جنبش کارگری را چگونه ارزیابی میکنید، جایگاه آن کجاست؟

محمد آسنگران:اجازه بدهید مقدمتا یک بار دیگر به همه کارگران و فعالین کارگری و رهبران و تشکلهای کارگری که به مناسبت اول مه امسال به میدان آمدند و ادعا نامه خود را علیه نظام استثمارگرانه حاکم و دولت مدافع این نظم بیان کردند تبریک بگویم. اول مه امسال بارقه های یک تحرک امیدبخش را نشان داد که جنبش کارگری و پرچم رهایی بخش این جنبش و به طور کلی جایگاه و نقش طبقه کارگر را به جلو صحنه سیاسی ایران رهنمون شد.
کارگران٬ فعالین کارگری و تشکلهای آنها مدتها قبل از اول مه به استقبال این روز جهانی رفتند. چرا که این روز در تاریخ جنبش کارگری و تاریخ بشر متمدن به عنوان یک سنت مدرن و ارزشمند٬ و به عنوان روزی سرخ٬ که قطب چپ و کمونیستی جامعه مبتکر آن بوده است٬ ثبت گردیده و به سنبل شناخته شده ای در تاریخ جنبش کارگری و بشر مدرن تبدیل شده است.
این روز به عنوان روزی که جنبش کارگری با قدرت به میدان می آید و برای رهایی بشر از قید و بندها و تبعیضات جامعه سرمایه داری ادعا نامه خود را صادر میکند شناخته شده است. در ایران فعالین و رهبران کارگری با درک اهمیت اتحاد و همبستگی مردم تحت ستم در این روز و به این مناسبت٬ تحرک چشمگیری از خود نشان داد. به این معنا جنبش کارگری پرچم این اتحاد و همبستگی را بدست گرفت.

جنبش کارگری در ایران یک بار دیگر در مقابل روزها و سنبلهای مقدس جنبشهای اسلامی و ناسیونالیستی و قومگرایی جنبش رهای کل جامعه و رهایی از همه قید وبندهای نظام حاکم را نمایندگی کرد. در مقابل تقدس مالکیت و مذهب و ملیت که پایه های مکاتب فکری و نظامهای استثمارگرند٬ انسانیت و رهایی انسان از این مقدسات را نمایندگی کرد. این تحرک در دل اوضاع بحرانی جهان کنونی و بویژه انقلابات در کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه پیام برجسته و روشنی به جهان مخابره کرد. جنبش کارگری یک بار دیگر  با جسارت و قاطعیت در مقابل قومگرایی٬ ملی گرایی و اسلامگرایی پرچم انسان گرایی را به اهتزاز در آورد.
فعالین و رهبران کارگری از زبان تشکلهای موجود خود قطعنامه مشترکی را تدوین و منتشر کردند که جهت رهای نه تنها طبقه خود بلکه راه رهایی همه انسانهای تحت ستم و استثمار امروز را نشان داد. اما نقطه قوت و تحرک امسال جنبش کارگری ایران در اول مه تنها این نبود.
تحرک وسیع و جسورانه فعالین و رهبران کارگری علیرغم شرایط خفقان و تهدید سرکوبگران اسلامی حاکم علیه حق خواهی این طبقه٬ با اعتصاب قدرتمند کارگران پتروشیمی ها در ماهشهر استارت خورده بود. به دنبال این اعتصاب شور انگیز در اقسا نقاط ایران برای مقابله با سرمایه داران و دولت حامی آنها و در دفاع از حق زندگی آزاد و مرفه برای کل جامعه٬ فعالین و رهبران کارگری به استقبال روز جهانی خود رفتند.

به مناسبت اول مه امسال در ایران با وجود شرایط سرکوب و دستگیری و احضار بخشی از فعالین کارگری دهها مراسم و تجمع بزگ و کوچک سازمان داده شد. برجسته ترین این مراسمها در شهر سنندج بود. کارگران و مردم معترض با پرچمها و پلاکاردهای سرخ که مطالبات آنها را به نمایش میگذاشت به میدان آمدند و عزم جزم خود برای رسیدن به مطالباتشان را نشان دادند و به مقابله با سرکوبگران رفتند. این مراسم در شرایطی برگزار شد که برای ممانعت از آن٬ جمهوری اسلامی تعدادی از فعالین کارگری این شهر را بازداشت کرده بود.  
صدیق کریمی٬ شریف ساعد پناه٬ شیث امانی اعضا هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران و خلیل کریمی عضو این اتحادیه٬ خالد حسینی، غالب حسینی، یدالله قطبی و وفا قادری٬ حسین مرادی و محمود صالحی از اعضا کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری از جمله کارگران بازداشتی بودند. علاوه بر اینها یکی از فعالین شناخته شده شهر سنندج فایق کیخسروی از طرف وزارت اطلاعات رژیم اسلامی احضار و تهدید شده بود.
اما با تمام این تمهیدات امنیتی رژیم٬ کارگران و مردم سنندج علاوه بر مراسمهای متعدد در گوشه و کنار شهر٬ مراسم باشکوه و قدرتمند خود را در یکی از خیابانهای اصلی شهر برگزار کردند.
در دیگر شهرهای ایران از خوزستان گرفته تا تهران و از کردستان گرفته تا مشهد و شهرهای شمالی ایران ما شاهد تحرکی وسیع و جدی بودیم که فعالین کارگری در جمعهای کوچک و بزرگ این روز را گرامی داشتند. بی رونق ترین مراسمها در این روز مراسمهای دولتی و خانه کارگر و شوراهای اسلامی بود که از جانب کارگران تحریم شد و هیچ جایگاهی در افکار عمومی پیدا نکرد.

ایسکرا: اکنون بعد از سپری شدن روز جهانی کارگر(۱ مه) و خصوصا بعد از این مطالبات و خواسته های رادیکال و همچنین مراسمهای باشکوه، کارگران و پیشروان کارگری باید برچه مسائلی فکوس کنند وبطور کلی اکنون چه باید کرد؟

محمد آسنگران:به نظر من جنبش کارگری در یکی دو ماه اخیر تحرکی جدی و تعیین کننده آغاز کرده است. امیدوارم که همه فعالین کارگری و تشکلهای موجود این موقعیت را دریابند و برای متحد شدن حول خواسته های اساسی و محورهای مهمی که در قطعنامه مشترک بیان شده است متحدانه تر عمل کنند. اتحاد کلید پیشروهی جنبش کارگری و نوید بخش رهایی جامعه است. هیچ بیان و طرح دیگری به نظر من اکنون بجز متحد عمل کردن جواب نیازهای این دوره را نمیدهد. میدانم خیلیها شعار اتحاد را سر میدهند. اما واقعیت این است که هر کدام فکر میکنند باید به دور تشکل و یا گروه و سازمان مورد نظر آنها متحد شد. این جوابگو نیست. اکنون چیزی که میتواند محور اتحاد باشد عمل متحد حول خواسته هایی است که در قطعنامه مشترک تشکلهای کارگری بیان شده است.

تجربه تا کنونی نشان داده است که هیچ تشکلی نمیتواند به تنهایی محور اتحاد بقیه به دور خود باشد. این عملی و ممکن نیست. اما خواسته ها و مطالباتی که در قطعنامه مشترک هفت تشکل کارگری به مناسبت اول مه بیان شده است میتواند پلاتفرم همه تشکلهای کارگری و جریانات سیاسی باشد. غیر از این راهی را که تا کنون رفته اند ناچارند باز هم تجربه و تکرار کنند. راهی که به نتیجه مطلوب خود آنها هم نرسیده و نمیرسد. حتی تشکلهایی که خود را صنفی و یا رفرمیست تعریف میکنند تنها راهشان برای رسیدن به همان رفرم و خواسته های صنفی خود هم این است که در یک جبهه حول مطالبات این قطعنامه در کنار دیگر هم طبقه ای های خود بایستند.
اگر نگاه کنیم جنبشها و گرایشات بورژوایی هم در حال ائتلافها و اتحادهای خود هستند. آنها هم دریافته اند که شرایط امروز ایران در حال تحولی جدی است. تلاش میکنند رنگ و بوی خود را به این دوران بزنند. جنبش کارگری هم راهی بجز این برای پیروزی در پیش ندارد که متحدانه عمل کند. اختلافات نظری و گرایشی در جنبش کارگری واقعی است اما این تفاوتها را نباید تا حدی گسترش داد که مانع عمل مشترک تشکلهای مختلف و یا گرایشات مختلف در درون طبقه کارگر بشود. اینکه چه کسی چقدر محق و یا چقدر با نفوذ یا بی نفوذ است بگذاریم در جریان عمل محک بخورد. مهم این است که اکنون تمام گرایشات و جریانات بورژوایی چه در حاکمیت و چه در اپوزیسیون منافع خود را دیده و در مقابل خواسته های جنبش کارگری و مردم تحت ستم سعی میکنند سنگ اندازی کنند. تفرقه ایجاد کنند. سرکوب کنند و امکان به میدان آمدن رهبران و فعالین جنبش کارگری و کمونیستی را مانع شوند. نباید این فرصت را به آنها داد. صاحبان واقعی و محق این جامعه طبقه کارگر و تولید کنندگان تمام نعمات این دنیا هستند. طبقه کارگر اینبار باید با پرچم مستقل خود در مقابل تمام جریانات بورژوایی ناسیونالیستی و اسلامی و…. اعلام کند که این بار نوبت ما است. تاریخا مارا قربانی منافع خود کرده اید. اینبار اجازه تکرا سناریوهای شما را نخواهیم داد.