به مناسبت اول ماه مه‌ ۱۳۹۰(۲۰۱۱ سال ستیز طبقاتی)

عرصهٔ اجتماعات انسانی‌ گسترده بر کره خاکی در طول تاریخ شاهد مبارزات خونبار  به اشکال گوناگون بر علیه نابرابری و ظلم  و ستم و افزون طلبی اقلیتی زالو صفت بر اکثریت زحمتکش جهان می‌باشد. از خشم اسپارتاکوس بر علیه بردگی تا تجربه کمون پاریس و مبارزات تا زمان حاضر نشان ‌دهنده‌ی ادامه مبارزات طبقاتی است.
“قهر مادی را باید با قهر مادی سرنگون کرد” تجسم این حقیقت در فریاد “کارگران مسلح شوید” از حنجره آگوست سپیز برای تحقق آرزوی میلیونها انسان دربند در حوادث خونین کارخانه‌‌ چوب بری و مک کرمیک شیکاگو است که بعد‌ها توسط جنبش کارگری بین الملل مبنایی برای تحقق این شعاراستراتژیک “کارگران جهان متحد شوید” برای به نمایش گذاردن قدرت اتحاد و همبستگی‌ کارگران علیه سرمایه داری در روز اول ماه مه‌ گردید. در شرایطی به استقبال اول ماه مه‌ می‌رویم که جهانی‌ شدن سرمایه، ضرورت تاریخی‌ همبستگی‌ و اتحاد کارگران و زحمتکشان را به صورت کاملا عینی و ملموس  پیش روی جامعه جهانی‌ قرار داده و یاد آور حقانیت شعار “کارگران جهان متحد شوید ” می‌باشد.
مونوپول‌های مالی تشکیل دهنده نظام جهانی‌ سرمایه داری موجودیت زالو صفت خود را مرهون مکیدن و تاراج منابع طبیعی و انسانی‌ نه تنها کشورهای پیرامونی (جنوب)، بلکه کارگران و زحمتکشان خود کشورهای مرکز یا شمال هستند. کارگران و زحمتکشان جهان دیگر حاضر به تقبل هزینه‌های نجات بانک‌ها و مونوپولها  تحت قوانین صادره از طرف بانک جهانی‌ و صندوق بین المللی پول و سازمان تجارت جهانی‌ نیستند. حوادث اخیر در یونان، ایرلند، پرتقال، اسپانیا، انگلیس، فرانسه، در اروپا و تونس، الجزیر و اردن،مصر، سوریه، یمن، پاکستان، ایران، تایلند و فیلیپین و تحمیل هزینه ورشکستگی بانکها در آمریکا بر دوش طبقهٔ فرو دست به بهای بی‌خانمانی و از دست دادن میلیونها شغل نمایانگر این واقعیت است که دیگر راه حل برون رفت از بحران کنونی نظام سرمایه داری لیبرالی تحت نام فریبنده “تقسیم دوباره ثروت” قابل اجرا نخواهد بود.
اوضاع داخلی‌ ایران: فرمانروایی مطلق و خودکامگی تحت رژیم مافیایی اسلامی به صورت قانون در آمده (قانون اساسی‌)، در نتیجه هر عمل خلاف حقوق فردی و اجتماعی، مانند مصادره اموال و حبس و شکنجه و قتل و ترور دگر اندیشان مستند به قانون است و فتوای شرعی دارد. دیکتاتوری و فاشیزم مذهبی‌ باعث تشدید هر چه گسترده تر تضاد طبقاتی و فقر اقتصادی و فرهنگی‌ و سیاسی شده،که ایجاد مناسبت عقب مانده اجتماعی حاصل مستقیم آن است. با به حاکمیت رسیدن با ندهای نظامی  اقتصادی و غارت و فساد و جنایت گسترده در مدیریت کشور، نابسامانی در همه امور آنچنان ابعاد  گسترده و اسفناکی  یافته که تاثیر مستقیم آن را در شکل‌گیری فرهنگ خاص روانی‌ به شکل خشونت گرایی، سرخوردگی و افزایش مصرف مواد مخدر  کاملا روشن است. با تبدیل نمودن مرکز کارگری به اردوگاه‌های کار اجباری و با تحمیل شرایط  پادگانی در آنها و تبعیض و تحمیل ستم طبقاتی و بهره کشی‌ ظالمانه پرداخت نکردن حقوق ناچیز کارگران، سایه‌ فقر مطلق بر زندگی‌ توده‌های محروم جامعه توسط رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی حاکم گردیده است.
نتیجه گیری: این شرایط باید به نفع توده‌‌های محروم تغییر کند. تشکل کارگران در حزب انقلابی خودشان  و با گرفتن قدرت سیاسی، تغییر اوضاع اقتصادی اجتماعی فرهنگی‌ به نفع اکثریت زحمتکش تنها راه رسیدن به شرایط زیست انسانی‌ است. کارگران باید بدانند که با متوقف کردن چرخ تولید و کار در کشور و با اعتصابات عمومی‌ و قدرت بازوی مسلح خود میتوانند این مبارزه را به پیش برده، دموکراسی واقعی را برقرار نمایند. رهایی کارگران از فقر و گرسنگی و بی‌ حقوقی‌ تنها به دست خود کارگران صورت می‌گیرد. برپایی جمهوری دموکراتیک شورایی و کسب قدرت سیاسی در گرو قدرت یابی‌ شوراهای  کارگران و زحمتکشان در تمامی عرصه‌های اجتماعی است. پی‌ریزی جامعه بدون ستم و استثمار و زدودن فقر و نابرابری و گذر به جامعه سوسیالیستی این است هدف جهانی‌ زحمتکشان.
زنده با د اول ماه مه‌!
پیش بسوی تشکل‌های مستقل کارگری!
پاینده با د همبستگی جهانی‌ کارگران و زحمتکشان!
زنده با د سوسیالیسم!
سرنگون و نابود با د رژیم جمهوری اسلامی!
فیروز سلیمانزاده ۲۰۱۱-۰۵-۰۳