دنیا بعد از بن لادن؟

مقدمه:

ساعت یک و نیم صبح به وقت پاکستان ۲۴ رامبوی آمریکائی با چند هلیکوپتر در منطقه ای نظامی متعلق به ارتش پاکستان وارد شدند و بعد از کشتن ۵ نفر منجمله بن لادن و بجا گذاشتن یک هلیکوپتر صحنه را ترک کردند. بلافاصله جناب اوباما آمد در تلویزیونها و “مژده داد” که بن لادن کشته شده. دقایقی بعد شهرهای آمریکا خصوصا نیویورک و واشنگتن دسی سی صحنه تظاهرات خودجوش مردمی بود که با تکان دادن پرچمهای آمریکا فریاد “زنده باد آمریکا” می دادند. جشن بن لادن کشان قرار است در نیویورک و در کنار مرکز تجارت جهانی برگزار شود. حالا تلویزیونها و مدیای آمریکا و احتمالا اروپا شده صحنه بحثها و تحلیلها حول کشته شدن بن لادن. همان مدیائی که یک هفته مردم دنیا را سرکار گذاشتند تا عروسی دوک و دوشز کمبریج را به خورد مردم دهند و مراسم “ملیونی” ارتقاع پاپ مرده را به خانه های مردم دنیا بردند. همانها حالا و احتمالا تا مدتی این سرگرمی هالیوودی را بنام “پیروزی بر تروریزم” به خورد مردم می دهند. ادعاشان اینست که کشته شدن بن لادن دنیای آرام تری را به ارمغان خواهد آورد. آیا اینطور است که اینها ادعا می کنند؟ راستی تروریزم چیست و کی ها تروریست هستند و بن لادن در این جنگ تروریستی جهانی دقیقا چه نقشی داشت؟ تروریزم دولتی حکومتهای غربی چطور؟ موقعیت اسلام سیاسی و دنبالچه های طالبانی و القاعده ای تا جناح شیعی- اسلامیش در ایران و سایر جاها چه می شود؟ مرگ بن لادن آیا نشانه تغییری در موازنه قدرت در میان دو قطب ارتجاعی یعنی امپریالیزم و جریانات اسلام سیاسی است؟

اجازه بدهید چند موضوع را اینجا باز کنم:

(۱)شرایط اوباما و حکومتش قبل از این “اقدام رامبوهای آمریکائی”

الف: موقعیت نظامی حکومت آمریکا

چند هفته قبل از این اقدام “رامبوها”، ۵۰۰ نفر از فعالین و رهبران طالبان از زندان مرکزی حکومت دست نشانده آمریکا در افغانستان فرار کردند. چند روز بعدش خبر کشته شدن ۸ سرباز آمریکائی و تهاجم وسیع طالبان به نیروهای ارتش آمریکا در خبرها منتشر شد. حکومت آمریکا در افغانستان از طالبان ضربه سختی خورد و ثابت شد که این حکومتهای دست نشانده توان پس زدن نیروهای اسلام سیاسی را ندارند. سیاست خارجی اوباما در منطقه خاورمیانه که بطور واقعی گسترش نیروهای نظامی آمریکا بعد از جرج بوش بود به بن بستی وسیع دچار شده که تنها راهش را اوباما و مستشارانش فرار به جلو می دانند. حفظ موقعیت آمریکا در منطقه خاورمیانه نیاز به جابجائی وسیع سیاسی دارد. حمایت محتاطانه حکومت آمریکا از جنبشهای انقلابی خاورمیانه بمنظور حفظ پایگاه آمریکا در فردای پیروزی این انقلابهاست. شرکت در حمله نظامی به نیروهای قذافی هم همینطور.

حکومت آمریکا نیاز دارد برای حفظ نیروهای نظامیش مرتب به هیستری “جنگ با تروریزم” دامن بزند و دشمن بتراشد تا مردم آمریکا را پشتش نگه دارد. در این شرایط، لازم بود یک “خبر خوب” اعلام شود تا کمکی باشد به افتضاح شکست نظامی سیاسی آمریکا در منطقه خاورمیانه.

ب: وضعیت نیروهای آمریکا در پاکستان و “بحران روابط حکومت پاکستان و آمریکا”:

برای بسیاری امر مسلم بود که بن لادن و نیروهایش باید در پاکستان باشد. در خبرها بود که بن لادن را در منطقه نظامی متعلق به افسرهای عالیرتبه پاکستانی پیدا کرده اند . می گویند ۵ سال تدارک برای حفط بن لادن در این منطقه که ۱۰۰ کیلومتر با پیشاور فاصله دارد صرف شده. ظاهرا حکومت پاکستان اخیرا از عوامل سیا خواسته که پاکستانرا ترک کنند چرا که اینها برای قوانین داخلی پاکستان تره هم خورد نمی کرده اند! حکومت آمریکا و بخصوص مزدورهای اطلاعاتیش مرتب تحت فشار بوده اند برای فعالیتهاشان در پاکستان و همکاری نزدیک سیستم اطلاعاتی پاکستان با بن لادن و طالبانی ها هم مسئله را پیچیده تر کرده بود.

اوباما در سخنرانیش اشاره می کند که از تاریخ آگوست سال ۲۰۱۰ یعنی نزدیک ۹ ماه پیش اطلاعاتی طبقه بندی شده در مورد حضور بن لادن در نزدیک پیشاور داشته است. به نظر می رسد این عملیات رامبوئی با توافق و چانه زنی ها بین حکومت آمریکا و پاکستان توان تحقق داشته است. در حالیکه سفیر پاکستان در آمریکا مرتب دارد به سر خضرت عباسش قسم می خورد که “پاکستان اصلا در مورد محل بن لادن اطلاعی نداشته”! کی است که بپذیرد ۲۴ رامبو بتوانند در یک کشور دیگر فرود بیایند و عده ای را زیر چشم مامورام امنیتی و نظامی پاکستان بکشند و بروند؟!!

ج:وضعیت نابسامان داخلی حکومت اوباما

حکومت اوباما بعد از بقدرت رسیدن بسرعت تبدیل شد به عامل دست نشانده همان انحصارهای مالی که ارباب جرج بوش بودند. کمکهای ملیاردی یه کمپانیهای مالی برای “جلوگیری از ورشکستگی” اولینش بود و بعدش افزایش بودجه نظامی پنتاگون و عقب نشینی مفتضحانه در مورد “بیمه های بهداشتی”..هر چه گذشت مردم آمریکا جز خانه خرابی بیشتر، بیکاری و فقر بیشتر و افزایش قیمتها ندیدند. هر چه گذشت خبری از بازپس گیری ملیونها خانه توسط بی خانمانهای ضربه خورده از بحران رکود اقتصادی نشد.

شکست اوباما و حزبش در انتخابات کنگره و سنا و از دست دادن قدرت اکثریت در مراجع قانون گذاری، اوباما و حکومتش را در معرض سقوط جدی قرار داد. زمزمه ها این بود که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۳ ، اوباما توان پیروز شدن را نخواهد داشت. کار به آنجا کشید که یک شارلاتان ملیاردر بنام دونالد ترامپ دوره افتاده و خواهان گواهی تولد اوباما شد! خلاصه داشت بوی الرحمن جناب اوباما فقط دو سال بعد از شروع دوره اش بلند می شد!

همه صحنه های بالا را ضرب کنید در وضعیت بحران سیاسی نظام سلطه امپریالیستی، عروج انقلابات خاورمیانه و بمیان آمدن ملیونها در خاورمیانه تا اروپا و آمریکا با درخواست های مشابه یعنی نان، آزادی و برابری! همه این صحنه ها را بگذارید کنار این واقعیت مسلم که امپریالیزم و نظام سلطه اش نیازمند “معجزه ای بودند” تا مثل کلیسای کاتولیک، بدادشان برسد و عمرشانرا طولانی تر کند!

(۲) موقعیت اسلام سیاسی بعد از مرگ بن لادن

جنبش ارتجاعی اسلام سیاسی قبل از مرگ بن لادن ضربه های جانانه اش را از گسترش بی سابقه مبارزات مردم خاورمیانه منجمله مردم ایران خورده بود. انقلاب در خاورمیانه پاسخ دندان شکن به نوکرهای نظام سلطه امپریالیستی هم بود. به یکسان هم نوکران حکومت آمریکا و هم اراذل اسلام سیاسی حاکم در ایران و سوریه و لیبی مورد تنفر مردم خاورمیانه هستند. انقلاب مردم تنها راه حل جنبشهای ارتجاعی تروریستی و حکومتهای تروریستی امپریالیستی است. اینرا تاریخ معاصر نشان داد و دیگر احکام و تزهای حزب کمونیست کارگری نیست. یک واقعیت روی میز جهانست.

اسلام سیاسی قبل از کشته شدن بن لادن منزوی شده بود دقیقا بخاطر حضور نیروی سوم یعنی نیروی مردم آزادیخواه و برابری طلب. اسلام سیاسی قدرتش را بر عکس از قطب امپریالیستی و حضورش می گیرد. کشته شدن بن لادن بعنوان یک ابزار تبلیغاتی به گسترش جنبش اسلام سیاسی کمک می کند. بن لادن را کشتند و به آب دریا دادند همانطور که صدام را اعدام کردند تا بسیاری از واقعیات برملا نشود. بسیاری از همکاریهایشان لو نرود. هسته های تروریست القاعده و دهها سازمان تروریست اسلامی با کشته شدن بن لادن از بین نخواهند رفت. اینرا خود رهبران حکومتهای امپریالیستی هم می دانند و اصلا از این عوج گیری تروریزم اسلامی ناراحت هم نیستند بلکه به استقبالش هم می روند.

در فضای گرد و خاک و آلوده جنگهای بین تروریستها بهتر می شود لشکر کشی کرد. بهتر می شود حضور نظامی را در خاورمیانه گسترش داد و بهتر می شود افکار عمومی ناراضی در غرب را به صف کرد! چرخواندن پرچمهای آمریکا در شهرهای نیویورک و واشنگتن دی سی فقط بوی متعفن ناسیونالیزم را می دهد. بطور واقعی این فریب خوردگان میدان سیاست، درکی از موقعیت تروریزم و جنگهای ارتجاعی امپریالیستی ندارند. هیاهو و جشن اینها نشانه شعور انسانی که کلیت نظام امپریالیستی و جایگاه تروریزم اسلامی بعنوان عامل تقویت کننده اش، نیست!

(۳) اوباما و “احترام به اسلام و مسلمین”!

بخش قابل توجه و قابل تامل دیگر سخنان اوباما آنجا بود که او اعلام کرد که در مورد جسد بن لادن “تشریفات اسلامی” اعمال می شود و این جنگ، جنگ با مسلمین و اسلام نیست!

اوباما در موضوع اسلام از شارلاتانترین رئسای جمهور آمریکاست! هنگام مبارزات انتخاباتی یک سرش در آخور لابی های صهیونیستی مستقر در واشنگتن بود و از سوی دیگر دهانش در ترکیه مردم را یاد اجداد مسلمانش می انداخت و در مصر از حجاب اسلامی و قوانین اسلامی حمایت می کرد.

حالا هم او همینکاره است. بن لادن باید کشته شود تا او و حکومتش مدتی دیگر با فریب مردم در قدرت بمانند در عین حال او یادش هست که جسد بن لادن را با “تشریفات اسلامی”(؟) به آب بسپارد!

اوباما همچنان باید با قدرتهای اسلامی در منطقه خاورمیانه کار کند. از جانیان عربستان سعودی بگیر تا همین اراذل حاکم در ایران و سوریه. فرهنگ کاسبکارانه سرمایه داری در آمریکا به عوج خودش رسیده و این کاسبکاری اوباما فقط بخشی از یک فرهنگ و سنت شناخته شده حکومتیان در آمریکاست. یادمان باشد که بن لادن و خانواده اش چند دهه از نزدیکان خانواده بوش و کمپانیهای نفتی در تگزاس بوده اند! لذا رابطه بین اوباما و حکومتش با درندگانی مثل بن لادن فقط آنجا مغشوش شد که این دومیها سهم بیشتری خواستار شدند و به اربابشان دست اندازی کردند. ماجرا از دیدگاه کاسبکاران حکومتی غرب فقط همینست و دستشان امروز بیشتر خوانده شده و باید بیشتر هم خوانده شود!

(۴)دنیا بعد از بن لادن؟

دنیا بعد از بن لادن فرقی با دنیای دوران حیات او اگر داشت و دارد عاملش حکومت رامبوهای آمریکائی نیست! فرق دنیای بعد از بن لادن اینست که مردم دنیا و خصوص منطقه خاورمیانه و مشخصا مردم ایران چگونه اسلام سیاسی را می زنند زمین. چگونه قوانین اسلامی برای همیشه به زباله دان تاریخ ریخته می شود. چگونه زن و مرد و کودک و جوان از زندان و قفس اسلام و مذهب سیاسی آزاد می شوند. وگرنه اوباما بن لادن را بکشد یا برعکسش شود، هزاران رامبو فیلمهای هالیوددی هزاران آشغال ارتجاعی دیگر را بکشند و کشته شوند، این دنیا بدون حضور جنبشهای مستقل مردم مرتب بیشتر به تاریکی و سکون و لجنزار سقوط خواهد کرد. اگر شادی باید کرد، از حضور مردم آگاه در خیابانها برای زندگی انسانی باید شاد بود.

 

منابع دیگر:

(۱)برخی اخبار در مورد کشته شدن بن لادن

http://www.foxnews.com/us/2011/05/01/usama-bin-laden-dead-say-sources/%5C

http://insidetv.ew.com/2011/05/01/osama-bin-laden-dead/

http://www.theblaze.com/stories/nbc-news-bin-laden-death-a-significant-blow-to-al-qaeda/

http://abcnews.go.com/Blotter/osama-bin-laden-killed/story?id=13505703

(۲)مصطفی صابر: اوباما: بن لادن کشته شد!

http://rowzane.com/fa/articles-archiev/42-mostafa-s/6751-1390-02-12-07-39-46.html