بدل و بدیع !

شنیده بودم در روزگارانی ، حاکمانی با لباس مبدل میرفتندی در ملک خود برای سرکشی ، تا ببینند گزارشات وزیران راست است یا دروغ . ما که نه حاکمیم و نه ملکی و وزیری داریم….ولی لباس مبدل داشتیم و فکر میکردیم که عجب کاری و کارستانی . تصمیم گرفتیم تا با تغییر چهره گشتی در شهر بزنیم و از اوضاع مملکت با خبر شویم . البته اینجا سوئیس است و کمی با ۲۰۰ سال پیش هم فرق میکند . اینکه بعد از تغییر قیافه چه شکلی شدیم ….!؟ بماند . یعنی گفتنی نیست . یه چیزی حدود این شکلی…

 

اول رفتیم جلوی سازمان ملل . یعنی جایی که قرار است با یه صندلی پایه شکسته مثلا به داد تمام آدما برسند . نمیدانم طراح و سازنده صندلی پایه شکسته چه کسانی بودند ؟ ولی یحتمل اگر زنده باشند هنوز درحال خندیدن هستد که تمیز سر کار گذاشتن ! بعد از صندلی سه پایه تازه کمی جا خوردم ، بعد کمی عقب عقب رفتیم و خیزی بلند برداشته و رفتیم در وسط جنگلی از پرچم که درآنجا مثل موج بالا و پائین میشد . گشتیم و گشتیم تا بعد از مدتی تلاش و زحمت ، بالاخره تعدادی آدم را لابلای پرچمها پیدا کردیم . هیچکس ما را با این قیافه نشناخت و ما به جز ۲ نفرکسی را نشناختیم . یعنی ۱۰ نفر بقیه بد جور داشتن مبارزه میکردن . به یکی گفتم : خانم اینجا چه خبر است ؟ گفت : ازشوهرم بپرس . گفتم : شویت کجاست ؟ گفت : نزانم . مگه من فضولم که بپرسم شوهرم کجاست و …..ولی فکر کنم داریم مبارزه میکنم تا شرف را با ظرفش  نشان دهیم ! بعد ضمن توضیح داد زد : ما همه با هم هستیم….!

ببخشید جسارتا ، منظورتون از ” ما ” کیا بودن ؟

خب معلومه دیگه ، منظورم من و شویم و عمو جانی بولتون و دارو دسته……عمو جانی خودش گفت که شماها جلو برید ، من با دسته از پشت میام . میریم اول رژیم را برمیداریم ، بعد خواهر مریمو میذارم رئیس جمهوری ، برادر مسعود نخست وزیر ، شریف وزیر اطلاعات ، …..

باز هم جسارتا که تقسیم مسئولیت شما رو قطع میکنم ، اونوقت این کارا رو عمو جانی نگفت چه روز و چه ساعتی ؟

والله شرمنده ، به جون بچه هام این یه قلم جنس رو واقعا نزانم . یادمه اون قدیما هنوز بابام و بابا بزرگم زنده بودند . یه روز مسعود جون که الهی قربونش برم ، اومد و با قطعیت به همه دنیا گفت : به زودی در تهران ! بابا بزرگ سریع چمدونش رو بست و نشست منتظر اتوبوس ! چون به مسعود جون شک نداشتیم . بابا بزرگ اینقدر عجله داشت که میترسید مبادا دیر برسه به تهران و چیزی گیرش نیاد ……. چند سال بعد بابا بزرگ همونجا که منتظر نشسته بود مرد . بعدش بابام مرد و ما هم دمدمای مردنیم . اینه که با احتیاط  پیش بینی و فال گیری باید کرد .

ببخشید خواهر ، فقط آخرین سوالم اینه که شما نمیدونید پشه ها روزا کجا میرن ؟

گفت : میرن همون جایی که چارلز ویلیام انگلیسی تلویزیون ان بی سی رو سانسور میکنه تا مراسم بی مصرف و پرخرج سلطنتی انگلیسیها دچار ارتعاش نشه و تو سر مال نخوره ! http://azadeh-sepehri.blogspot.com/2011/04/blog-post_29.html

ما هم شرمنده که واسه دیالوگ بالا ، سند منگوله دار نداریم برای اثبات . ولی صحنه تقریبا اینجوری بود….

 

 

رفتم و با همون قیافه بدلی خواستم  مصاحبه کنم ، ولی رندی مجال نداد تا سوال بیرون بیاد و فقط جواب دادی . دنیای اینترنت یعنی همین . در اسرع وقت هم سوال مطرح میکنی و هم خودت جواب میدهی . رند سریع جواب داد : امریکا جائیست که اینترنت پرسرعت دارد ولی وقت نداری تا ازآن استفاده کنی . در عوض یه جایی هست به اسم ایران که وقت زیاد داری ولی سرعت اینترنت ایران به سرعت الاغ پیر لنگ لوکی می ماند که کُره ای در شکم دارد و باری بر کول ! انگلیس جایی است که درآن یک مراسم عروسی ۲۰۰ میلیون دلار خرج بر میدارد !  گفتمش ای عاشق چه ربطی داشت ؟ گفت : ربط که عرض کنم ، فقط قافیه نداشت ولی در عوض واقعییت داشت .

و رند مسئله دارشد که حالا چرا امریکا و انگلیس… و مگر عروسی اشکالی دارد ؟ گفتمش ، عروسی که اشکالی ندارد ولی وجود مشتی مراسمهای پرخرج و بدون دلیل و الکی …که اسمش مراسم سلطنتی است فقط سد راه تکامل است ! امریکا هم جایی است که همه نوع دموکراسی و جانور در آنجا یافت میشود . شیرین عبادی کتاب میفروشد . نایاک خودش را میفروشد واحمدی نژاد نفت و زمین ….خلاصه ، هم آزادیخواهان پرپرچم جا دارند و هم دین داران پرپشم . کسی جای کسی را تنگ نمیکند . اما…….ورود همگانی نیست . راحت هم نیست . اولا نباید تروریست باشی . دوما نباید از نوادگان میرزا رضای کرمانی باشی….

ولی این دیگه چه ر بطی داره ؟

و رند گفت : گاگولی نوشته بود که میرزا رضای کرمانی بدعت گذار ترور در ایران بود . ولی ننوشته بود که بدعت گذارظلم چه کسی بود ؟ در حالی که ترور قدمتش به همان دوران غارنشینی بر میگردد . ولی ” کلمه ترور” شاید قدمت زیادی نداشته باشد . ضمن اینکه هر آدم ابلهی میداند که ترور، علت نیست بلکه معلول است . ترور یک نوع عکس العمل استیصالی است مثل خودکشی . حالا تو بگو چه کسی از خود کشی خوشش میآید ؟ جواب هیچکس است . و چرا وقتی جواب هیچکس است با این حال آمار خودکشی هم بالاست و هم جایزه هم بابتش میدهند ؟

و من خطاب به رند گفتمی : که تو یا ساده ایی و یا گیرآورده ایی . برای مثال امریکا کشوری است که اول به قیافه و ذاتت و فکرت کاری ندارند . هرآشغالی دوست داری باش . فقط بگو چقدر پول داری ؟ اگر مثل احمدی نژاد و خامنه ای و نگهدارو …. باشی که هر روز میتوانی بروی امریکا …..اگر شیرین عبادی و کدیور و گنجی و سروش…. باشی که اصلا همانجا خونه میتونی داشته باشی . اگر پولت از ۱۰ میلیون به بالا باشد باز هم در قلب عمو سام جا داری ….اگر زیر میلیون باشد ممکن است یه چند تا سوال فرمالیته بپرسن . اگرم پول نداری ، مدرک مسافرتی هم نداشته باشی آن قیافه و عکس بالا اتوماتیک و قانونا جوازشلیک به تو است چون اولا تروریست هستی دوما مدرک نداری و سوما چکاربه بقیه جانوران همه چیزخورسیاسی داری ؟

 کشیش سلطنتی انگلیس بعد از یه مدت میبینه کاخ نشینان‌ که میان پیشش برای اعتراف به گناهانشون،… معمولا خجالت میکشن و براشون سخته که به خیانتی که به همسرشون کردن اعتراف کنند، برای همین یه یکشنبه اعلام میکنه که از این به بعد هر کی‌ می‌خواد بیاد به خیانت به همسر اعتراف کنه برای اینکه راحت تر باشه، به جای اینکه بگه خیانت کردم بگه زمین خوردم.

ازاین موضوع سالها می‌گذره و کشیش سلطنتی پیر می‌شه و میمیره، کشیش بعدی که میاد بعد از یه مدت میره سراغ چارلز و بهش میگه: من فکر کنم شما باید یه فکری به حال تعمیر خیابونهای اطراف محل کاخ سلطنتی بکنین، من از هر ۱۰۰ تا اعترافی که میگیرم ۹۰  تاشون همین اطراف یه جایی خوردن زمین.

چارلز هم که دوزاریش میفته که قضیه چی‌ بوده و هیچ کس جریان رو به کشیش جدید نگفته از خنده روده بر میشه. کشیشه هم یک کم نگاهش میکنه وبعد میگه، ‌هه ‌هه ‌هه حالا هی‌ بخند ولی‌ همین زن خودت هفته‌ای نیست که دست کم ۳  بار زمین نخوره !

و رند متوجه این ظرافت شد که چرا خیلی ها دوست ندارند مارک فروش خودشان را به دوش بکشند پس دیگر نیازی نیست کسی از خود فروشی سیاسی و یا اشکال دیگر چیزی بگوید . میشود از فرهنگی استفاده کرد که مثل ذوزنقه از شش جهت قابل برداشت باشد .

 شیرین عبادی در ضیافت شام تریا پارسی ، کتاب فروشی دایر کرد . و به شدت زمین خورد !

پیروزی هزارباره رهبر عقیدتی در کشتن اسیران اشرف را باید تبریک گفت . ” همیشه فاتح ” مسعود زمین خورده است .

احمدی نژاد مدتی است خفه خون گرفته و در فکرچپاندن مشائی شب و روز ندارد . این یکی کادرش زمین خوردن نیست . علی گفتن است .

اکبرگنجی و مریدان سکولارش منتظر فرصت عمل مناسب هستند تا در میانه انواع نزاعها ، سقف آلترناتیو را بزنند ! لعنت به زمین کج….

سد سیوند باعث غرق شدن فرهنگ و خاک و قیافه و زمین خوردن…… اونا نشد . زمین حافظ  ناسیونالیسم و ماست و دوغ و مبارزه است !

کاخ سفید هنوز در حال فکر زدن است که آیا کشتار مردم سوریه نقض حقوق بشر است و یا حفظ حقوق خودشان !؟ زمین را باید خورد ….!

کاخ سلطنتی انگلستان در شب عروسی ویلیام اعلام کرد که همین امشب سانسور مجاز است تا هرکس دوست داره توی کاخ زمین بخوره…!

موسوی و کروبی در آخرین بیانیه مشترک ، که با جوهرنامرئی نوشته شده است مرگ فتنه سبز را تائید کردند . متن بیانیه همچنان نامرئی است و زمین خوردن هم سنتی دیرین…

و این داستانی ادامه داراست ….

بزرگ شدن سایه های کوچک و کوچک دیدن واقعیت های بزرگ ، هنر غروب است و دگر هیچ !

 

اسماعیل هوشیار

ژنو

نهم اردیبهشت ۱۳۹۰

۲۹ اپریل ۲۰۱۱

 

راستی یادم رفته بود مخارج عروسی سلطنتی در انگلیس حدود  ۶۰ میلیون پوند ، معادل نمیدونم چند میلیون دلار ( حدود ۲۰۰ میلیون دلار ) ! بیایید یک نگاهی به خرده خرج های این عروسی بینداریم.

لباس عروس خانم با ده هزار قطعه مروارید دست-دوز تزیین خواهد شد و هزینه آن چهار صد و سی و چهار هزار پوند است. نوزده تالار کاخ باکینگهام با گل آذین بندی خواهند شد.هزینه این کار ۲۲۰ هزارپوند است. دست بند طلای ولزی یازده هزار دلاری عروس خانم پس از سه روز صرف وقت تهیه شده است. گفته می‌شود چهل میلیون پوند صرف تامین امنیت مراسم عروسی ویلیام و کیت شده است. قرار است میهمانان این مراسم با شصت هزار بطری مشروبات الکلی به قیمت هر شیشه صد دلار پذیرایی شوند. به این اعداد و ارقام نجومی باید حلقه نامزدی عروس خانم را نیز اضافه کرد که با نگین یاقوت هجده قیراطی به ارزش یکصد و سی و شش هزار دلار تهیه شده است.

البته برخی می گویند عمر این یاقوت به حدی است که نمی توان برای آن بهایی تعیین کرد. ولی جان انسان را نرخ میزنند ….

دولت انگلیس اعلام کرد که فقط هزینه ۴۰ میلیون پوندی تامین امنیت مراسم  و ۲ میلیون پوند پول تو جیبی عروس و داماد از صندوق مالیات دهندگان مردم است و بقیه مخارج را خانواده سلطنت میدهند !

خانواده سلطنت هم اعلام کرد که به جز همون ۴۲ میلیون پوند ، بقیه مخارج عروسی را از جیب شخصی و پول کارو عرق جبین خودمان میدهیم . ما حدود چندین قرن است که بیل و کلنگ میزنیم و پول حلال پس انداز میکنیم .

 حضور برخی از دیکتاتورها و قاتلین  و جنایتکاران در این عروسی ، مثل نماینده قذافی و نماینده ایی از طرف حکومت اسلامی ایران و…. ، به این مراسم جلوه و شکوه ویژه ایی داده بود !

۴۰۰ هزار پوند لباس عروس

۸۳۰ هزار پوند حلقه ازدواج

۲ هزار پوند هزینه آرایشگاه

۳۱ هزار پوند لباس داماد

۲۲۰ هزار پوند هزینه گل

۳۰۰ هزار پوند خرج شیرینی

۵ هزار پوند برای کیک

۱۰ هزار پوند برای عکس و فیلم برداری

۴۰ میلیون پوند هزینه سرویس های امنیتی

هر چه هم باقی ماند صرف هزینه های ماه عسل و … می شود لابد ! ای که سیاه سرفه بگیرید با این مراسمهای تخمی……

حالا رگ گردن کسی باد نکنه . اگه یه نفر فقط ۳ نکته مثبت و ضروری از وجود چنین مراسمهایی در روی کره زمین تونست بگه جایزه داره . یه مشت آدم بی خاصییت که به جز ضرر و مصرف بیخود امکانات سرسوزنی راندمان مثبت برای بشریت ندارند  جز مصرف اکسیژن …….