جنگ تازه جناح بندی تازه، موضوع کهنه

بازهم یک جنگ و کشاکش دیگر در بالای حکومت اسلامی دارد زبانه میکشد. هنوز کشاکش با جناح کروبی و موسوی و رفسنجانی از داغی نیفتاده، جنگ درون جناح موسوم به “اصولگرایان” شروع شده و اخیرا به اوج جدی ای رسیده است. آنهم میان دو نفری که در راس کل حکومت قرار دارند و در یک سال اخیر دست در دست هم علیه جناح “اصلاح طلب” و کل جامعه شمشیر کشیده اند یعنی خامنه ای و احمدی نژاد. و این یک ضربه بسیار مهلک به کل حکومت اسلامی است. خامنه ای بارها به رسانه ها و دست اندرکاران حکومت دستور داده و تحکم کرده است که “رسانه‌ها نبود آرامش‌و دودستگی‌را القا نکنند” ..”در جلسات‌هرچه می خواهید بگویید اما به جامعه نکشانید” اما کار از این حرفها گذشته است. این روزها همه کس از دعوای خامنه ای و احمدی نژاد حرف میزند و دو طرف دارند مقابل هم آشکارا صف آرایی میکنند. روز چهارشنبه یعنی دیروز جناح اصولگرایان مجلس جلسه ویژه ای را همزمان با جلسه مجلس برگزار کرده بود تا در مورد اختلافات و وضعیت دولت بحث کنند همه نمایندگان اصولگرا یکی یکی جلسه رسمی مجلس را ترک کردند تا در بحثهای داغ آن جلسه فوق العاده و غیررسمی شرکت کنند و رئیس مجلس مجبور شد نشست مجلس را تعطیل کند و خود او نیز به جلسه فوق العاده رفت! این نوع نشستها و پچ پچ ها و شایعات و بحث و جدلها این روزها به وفور در دالانهای جمهوری اسلامی جریان دارد ! در نهادهای مختلف حکومتی آنها که از خامنه ای پشتیبانی میکنند، خودرا ملزم می بینند که با او اعلام بیعت کنند. آیت الله ها و آخوندهای رده های مختلف از خالی کردن زیر پای روحانیت شکوه میکنند و هشدار میدهند. فرماندهان سپاه پاسداران علیه مخالفت با ولی فقیه هشدار میدهند. در مجلس اسلامی گروههایی از نمایندگان طرح استیضاح احمدی نژاد را مزمزه می نمایند. صفار هرندی از فتنه جدیدی که از فتنه ٨٨ خطرناکتر است حرف میزند. سفر از قبل برنامه ریزی شده هیئت دولت به قم لغو میشود. خامنه ای حتی آنجا که میخواهد از احمدی نژاد استمالت کند لازم میداند بگوید که وقتی پای نظام در میان باشد تا پای جان ایستاده است.  البته هنوز هوادران خامنه ای غالبا و نه همه مواظب هستند که خط فاصلی (گرچه بسیار نازک) بین احمدی نژاد و اطرافیانش و بویژه معاون اول او مشایی بکشند و حساب او را از بقیه جدا کنند به این امید که این بار کار به جاهای باریک نکشد. اما فی الحال کار به جاهای باریک کشیده است. طرفداران احمدی نژاد گرچه این روزها تاحدی ساکتند اما بعضا جوابهای تند و تهدید آمیزی به طرف مقابل داده اند. اوج گیری تازه اختلافات از ابقای وزیر اطلاعات حیدر مصلحی بعد از قبول استعفای او از جانب احمدی نژاد شروع شد. در واقع خامنه ای این بار مستقیما تصمیم احمدی نژاد را که مصلحی را کنار گذاشته بود لغو کرد و جناب وزیر را به سرکار خود بازگرداند. خامنه ای مستقیما نامه اش را به مصلحی نوشت و گفت به کارت ادامه بده. اما احمد توکلی از اصولگرایان مخالف احمدی نژاد این روزها فاش کرد که قبل از این نامه، خامنه ای مستقیما به احمدی نژاد نامه نوشته و با کنار گذاشتن مصلحی مخالفت کرده است ولی جوابی نگرفته است. این نشان میدهد که مساله این کشاکش بسیار جدی است. طی یک هفته گذشته و پس از آنکه وزیر اطلاعات به سرکار خود بازگشت احمدی نژاد دیگر در هیئت دولت حاضر نشده است و خبری از او نیست. یکی از سایتهای وابسته به جمهوری اسلامی در خارج کشور خبری را منتشر کرده بود که احمدی نژاد استعفا داده است اما هنوز این خبر از جای دیگری تایید نشده است.  در روزهای اخیر جنب و جوش قابل توجهی از جانب طرفداران احمدی نژاد مشاهده نمیشود. اما سایت “آئین نیوز” که یک سایت طرفدار احمدی نژاد است فعالانه دارد به حملات پاسخ میدهد و امروز نامه ای را تحت نام “گروهی از روزنامه نگاران” منتشر کرده که عنوانش این است “احمدی نژاد را نرنجانید به خدا سوگند وارد میدان میشویم” و با لحن بسیار تندی به مخالفین احمدی نژاد حمله کرده و حتی آنها را تهدید نموده است از جمله میگوید “..به این گروه  فحاش اخطار می کنیم که چنانچه بر این رویه زشت و هتاکانه و چاله میدانی (علیه احمدی نژاد) اصرار بورزند، بزودی طوفان این هتاکی ها دامن آنان را خواهد گرفت و به سرنوشتی دچار خواهند شد که مایه عبرت خود، همپالگی ها و آمرین شان شود.”

سراسر این نوشته بر همین روال است. و این نوع تعرض و این لحن ظاهرا مقداری خارج از متن بنظر میرسد اما وقتی کل کشاکشهای دو سه ماه اخیر را کسی مرور کند متوجه میشود که خود نزاع به همین حد داغ  و تند است.

موضوع چیست؟

موضوع نزاع، در واقع و در اساس همان موضوعات قدیمی است. یعنی بحث بر سر نحوه کاربرد قوانین اسلامی، حجاب، اقتصاد، فرهنگ، نقش روحانیون، سیاست خارجی، استقلال دولت، رابطه دولت و مجلس و نقش ولی وفقیه و امثال اینها. در واقع جدال بر سر کل جمهوری اسلامی است. علت جنگ هم اساسا همان علت قدیمی است یعنی بن بست اقتصادی و سیاسی جمهوری اسلامی، و خشم و نفرت فزاینده مردم از حکومت و فضای سرنگونی طلبی که از همیشه حادتر و گسترده تر است. اگر یکی دو سال اخیر را بیاد بیاوریم متوجه میشویم که اختلافات از قبل از نمایش انتخاباتی و خیزش سال ٨٨ در جاهایی بروز کرده بود. در مواردی مثل مساله حجاب و امر بمعروف و شرکت زنان در استادیومهای ورزشی و امثال اینها احمدی نژاد تلاش کرد کمی متفاوت از روحانیت حرف بزند و در مقابل فضای ضد حجاب در جامعه، تصویر متفاوتی از خود ارائه کند که از قضا به تصویر “اصلاح طلبان” حکومتی که دشمن خونی او بوده اند نزدیکتر بود و از جانب امام جمعه ها به او چند بار هشدار داده شد. بعد از آن در مورد طرح یارانه ها اختلافاتی جدی میان “اصولگرایان” بروز کرد و مخالفین احمدی نژاد این طرح را خطرناک و باعث خیزشهای اجتماعی تلقی میکردند و طرفداران دولت احمدی نژاد، این طرح را تنها راه برون رفت از معضلات اقتصادی توضیح میدادند. در این زمینه شکاف جدی ای میان رئیس مجلس و رئیس قوه قضائیه (برادران لاریجانی) و توکلی از یک طرف، و باند احمدی نژاد ایجاد شد. مساله “اسلام ایرانی” و تاکید بر ایرانیت و مراسم جشن نوروز نیز یکی از مسائل حاد و نسبتا تازه است که جنجال جدی ای را در بالای حکومت دامن زد و بالاخره هم جشن نوروز در شیراز که قرار بود با شرکت سفرای کشورهای مسلمان امسال برای اولین بار برگزار شود، به نحو خزنده ای لغو شد و تجمعی در تهران تحت عنوان بزرگداشت نوروز برگزار گردید. پشت اینها البته  باندبازی، اینکه احمدی نژاد طرفداران خودرا در مواضع حساس نصب کرده است، دزدیهای طرفین، رانت دهی از سرمایه های دولتی به خودیها از طرف احمدی نژاد و امثال اینها یک پای جدی کشاکشهاست. یکی از موضوعات این اختلافات شخص مشائی بوده است که خود انتخابش بعنوان معاون احمدی نژاد نیز موضوع یکی از تنش های تند در بالای حکومت بود و با اینکه انتخاب او بعنوان معاون اول رئیس جمهوری حتی با مخالفت مستقیم خامنه ای روبرو شد، اما او در این پست باقی ماند و خامنه ای ناچار شد علیرغم اعتراضات گسترده امام جمعه ها و آخوندها و مجلسی ها، سکوت کند. کشاکش اخیر در مورد کنار گذاشتن مصلحی نیز گفته میشود که به مساله مشایی و باند او مستقیما مربوط میشود.

در همه آن موارد قبلی که ابعاد و شمار آنها بسیار بیش از این است که اشاره شد، خامنه ای هرجا که لازم دید، بدون اینکه از موضع احمدی نژاد مستقیما حمایت کند به کمک او آمد و سعی کرد بقیه را آرام کند تا از “دولت خدمتگزار در این مقاطع حساس” پشتیبانی کنند. حتی همین ماه پیش چند هفته ای در قم اتراق کرد تا به شکایتهای آخوندهای حکومتی از دولت و احمدی نژاد گوش کند و به نحوی آنها را آرام کند و آرامش خاطر بدهد که خطری نیست. اما اکنون مساله بیخ دارتر شده است و دیگر بسادگی قابل ترمیم یا لاپوشانی نیست. مهدوی کنی از این سخن میگوید که احمدی نژاد روحانیت را میخواهد کنار بزند.

نزاعی بسیار حیاتی

جنگ و کشاکش کنونی که بلافاصله پس از خیزش انقلابی مردم در سال ٨٨ و ادامه صف بندیهای مربتط با آن فرا میرسد برای جمهوری اسلامی بسیار تعیین کننده و مهلک است. جامعه هنوز در فضای بعد از انقلاب ٨٨ و سرکوبها بسرمیبرد و بشدت خشمگین و معترض است و از هر دو سوی این کشاکش بشدت نفرت دارد. در این فضا جمهوری اسلامی که در برابر جامعه ملتهب تلاش میکرد خودرا یک دست نشان دهد، از راس آن شکاف برداشته است و این برای مردم بسیار خوشحال کننده است. اینکه نزاعهای کنونی با فاصله کمی از جنگ و کشاکشهای قبلی جلو می آید باعث میشود که بر صفوف حکومت تاثیرات خرد کننده تری داشته باشد و فضای کل حکومت از بالا تا پایین را در برابر مردم در حالت دفاعی  قرار میدهد. این کشاکش تا همینجا این فضا را دامن زده است که گویی حکومت اسلامی جمع بشو نیست. مدام از نزاع به نزاع حرکت میکند. حتی دیگر تعیین مرز جناح بندی ها هم ساده نیست. یک درهم ریختگی تمام عیار است. دست اندرکاران و حتی بدنه جمهوری اسلامی با شروع این جنگ احساس میکنند که فرصت نفس کشیدن ندارند. دوباره باید میان دوست و دشمن یارگیریهای تازه ای بکنند. آنها که تا دیروز یارغار امام بودند، امروز به منافق و فتنه جو و خائن و هتاک تبدیل شده اند. دوباره باید دست قدرتهای استکباری را در آستین افراد بالای حکومت نشان دهند و این کل تبلیغات حکومتی ها را حتی برای صفوف خودشان هم مشمئز کننده مینماید. سایتهای حکومتی این روزها بدرجات زیادی این فضا را منعکس میکند و موعظه و نصیحت و خط کشی و هشدارها از همیشه بیشتر است. و وحشتشان را از این که دوباره جنگ در راس حکومت بالا بگیرد و جامعه به انقلابی میلیونی وارد شود کاملا میشود احساس کرد.

ما بارها گفته ایم که بر خلاف تبلیغات و القائات برخی جریانات و از جمله خود جناحهای حکومتی، این اختلافات درون حکومتی نیست که منشاء اوجگیری مبارزات مردم است بلکه برعکس این فضای سرنگونی طلبی و اعتراضات کارگران و مردم است که بالایی ها را بجان هم می اندازد. امروز این واقعیت را روشن تر از همیشه میتوان دید. با مرور کل این کشاکش ها بروشنی میشود بن بست و بحران جمهوری اسلامی را مشاهده کرد. این حکومت از نظر سیاسی و اقتصادی در وضعیتی است که حتی کسی مثل احمدی نژاد که در میان مردم بعنوان نوچه و ملیجک خامنه ای لقب گرفته است و هاله نور را دور سرخود می بیند و کل ثروتها و پولها و سرمایه ها را متعلق به امام زمان میداند و خلاصه همانگونه که قبلا در جایی گفتیم از هر آخوندی آخوندتر است، وقتی مجبور میشود خارج از اوهام و خیالاتش به حل معضلات حکومت فکر کند به این نتیجه میرساند که باید کمی از فشار قوانین اسلامی کم کند و ژست و فضای ظاهرا مدرن تری به خود بگیرد و روحانیون را از دخالت هرروزه در امور دولتی برحذر دارد تا بلکه ماشین به گل نشسته دولتی تکانی بخورد. تا بلکه جامعه کمی آرام بگیرد. تا بلکه اقتصاد از رکود و فروپاشی بدرجه ای خلاص شود. و نتیجتا جمهوری اسلامی بتواند خودرا از خطر جدی انقلاب که دیگر جدی تر از همیشه حضور خودرا نشان میدهد، برهاند. جالب اینست که کاروان “اصلاح طلبان” خارج حکومتی هم فضا را بو کشیده است و دارد ذره ذره از راه میرسد. تا اینجا خبر حمایت گنجی و خان بابا تهرانی از احمدی نژاد را شخصا شنیده ام. اما با بن بست این جماعت دوم خردادی سابق و اینکه دنبال پیامبری در درون حکومتی ها میگردند تا پشت سرش سینه بزنند، بعید نیست که اگر احمدی نژاد بتواند زیر فشارهای طرفداران خامنه ای و مخالفین متعددش دوام آورد، شمار بیشتری این بار گرد جناب احمدی نژاد معرکه گیری کنند. که داستان کمدی تراژیک جالبی خواهد شد. علت اصلی کشاکش و نزاع در بالای حکومت و کل این جناح بندیها و جنگ و کشاکش ها، همانگونه که تاکنون نشان داده است، فضای سرنگونی طلبی و انقلابی در جامعه و بن بست جمهوری اسلامی از نظر سیاسی و اقتصادی و ایدئولوژیک است. امروز با اوج گیری کشاکش تند خامنه ای با “دولت خدمتگزارش”، این واقعیت دیگر بسادگی قابل انکار کردن نیست. فکر میکنم این کشاکش های کنونی نیز هر افت و خیز کوتاه مدتی داشته باشد، بناچار مسیر اوج گیری و شدت یابی را طی خواهد کرد و فرجه تازه ای ایجاد خواهد کرد که کارگران و مردم با استفاده از تجربیات قبلی خویش این بار مستقیما پرچم انقلابی که امر خودرا سرنگونی کل حکومت اسلامی با تمام دارودسته هایش تعریف میکند را با قاطعیت و شفافیت بلند کنند و تمام بساط آنها را برای همیشه جارو کنند.  ٢٨ آوریل ٢٠١١*